یک سال از وداع ناباورانه اش گذشت
مراسم اولین سالگرد مرحوم مغفور شادروان حاج غلامرضا قوی پنجه امروز بعد از ظهر (پنج شنبه 2بهمن) در محل حسینیه حضرت رقیه(س) برگزار گردید در این مراسم بعداز مداحی جناب کربلایی محمد برومند نیا حضار از سخنان ارزنده جناب حجه الاسلام والمسلمین اکبر زاده از رو حانیون معزز بشرویه بهرمند گشته بعد از آن با حضور برسر مزار مرحوم حاج آقا قوی پنجه و قرائت فاتحه برای شادی روح این عزیز از دست رفته دعا کردند.(شادی روحش صلوات)
مرحوم آیتالله خوشوقت در این باره نکتهی مهمی را تذکّر میدهند.
وبگاه "سمت و سو" نوشت:
چرا بعد از پیروزی انقلاب، عده ای که مسلمان هم بودند از رژیم طاغوت حمایت کردند؟ مرحوم آیت الله خوشوقت در این باره نکته ی مهمی را تذکر می دهند.
داستان حضرت موسی (ع) و مرد قصاب
روزی حضرت موسی (ع) در ضمن مناجات خود عرض کرد: "خدایا! می خواهم همنشین خود را در بهشت ببینم." جبرئیل بر حضرت موسی نازل شد و عرض کرد: "یا موسی! فلان قصّاب در فلان محلّه، همنشین تو خواهد بود." حضرت موسی به آن محل رفت و دکان قصابی را پیدا کرد و دید که جوانی مشغول فروختن گوشت است.
شامگاه که شد، جوان، مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل خود روان شد. حضرت موسی (ع) از پی او تا در منزلش آمد و سپس به او گفت: "مهمان نمی خواهی؟" جوان گفت: "خوش آمدید." آن گاه او را به درون منزل برد.
حضرت موسی دید که جوان، غذایی تهیه نمود، آن گاه زنبیلی از سقف به زیر آورد و پیرزنی کهنسال را از درون آن خارج کرد. او را شستشو داد. غذایش را با دست خویش به او داد. موقعی که جوان می خواست زنبیل را در جای اول بیاویزد، پیرزن، کلماتی که مفهوم نمی شد، ادا کرد. بعد از آن، جوان برای حضرت موسی غذا آورد و خوردند.
حضرت پرسید: "حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟" جوان گفت: "این پیرزن، مادر من است. چون مرا بضاعتی نیست که برای او کنیزی بگمارم، ناچار خودم کمر به خدمت او بسته ام." حضرت پرسید: "آن کلماتی که بر زبان جاری کرد چه بود؟" جوان گفت: "هر وقت او را شستشو می دهم و غذا به او می دهم می گوید: "خداوند تو را ببخشد و همنشین حضرت موسی در بهشت باشی، به همان درجه و جایگاه او."
حضرت موسی فرمود: ای جوان! بشارت می دهم به تو که خداوند، دعای او را درباره ات مستجاب گردانیده است. جبرئیل به من خبر داد که در بهشت، تو همنشین من هستی.
نقش دعای پدر و مادر در موفقیت فرزندان
دعای پدر و مادر در ایجاد توفیق نقش عظیمی دارد. بعضی از بزرگان ما همه توفیقات خود را به خاطر دعای پدر و مادر می دانند. مرحوم علامه مجلسی که از نظر کثرت تالیفات و خدمت به اهل بیت اطهار (ع) در میان علماء شیعه کم نظیر بلکه بی نظیر است، توفیقات عظیم خود را مرهون دعای پدر بزرگوارش می باشد. مرحوم مجلسی اول که از بزرگان شیعه و صاحب حالات و کشف و شهود است می گوید: در یکی از شب ها پس از آن که از تهجد فارغ شدم، حالتی برایم دست داد که فهمیدم اگر دعایی کنم به اجابت خواهد رسید. در این اندیشه بودم که از خدای بزرگ چه چیزی را درخواست کنم؟ ناگاه صدای گریه محمد باقر از گهواره بلند شد. گفتم: خدایا به حق محمد و آل محمد (ص) این کودک را مروج دین و نشر دهنده احکام پیغمبر (ص) قرار ده و او را از توفیقات بی نهایت خود بهره مند گردان. صاحب "مراه الاحوال" گفته است: امور خارق العاده ای که از علامه مجلسی ظاهر شده است، مسلما از آثار این دعا است.
عاق والدین مانع اجابت دعای فرزندان می شود
امام صادق (ع) می فرمایند: یکی از گناهانی که سبب ردّ دعای انسان می شود، عقوق والدین است و در جایی دیگر می فرمایند: از آثار عاق بودن آن است که فرزند، با نگاه تند و تیز به پدر و مادر نظاره کند.
استجابت دعا بر سر مزار پدر و مادر
یکی از موقعیتهایی که برای اجابت دعا آوردهاند این است که انسان وقتی بر سر مزار اهل قبور رفت، دعا کند. آن کسی که پدر و مادرش را از دست داده است، وقتی بر سر مزارشان رفت اگر آنجا دعا کند، دعا، آنجا مستجاب میشود. حضرت علی (ع) می فرمایند: "اموات خود را زیارت کنید؛ زیرا آنان از دیدار شما خوشحال مىشوند؛ انسان باید بعد از آن که بر سر قبر پدر و مادر خود برایشان دعا کرد، حاجت خود را (از خدا) بخواهد."
پژوهشگر: سعید سلیمانیان راد
این عکس غروب تاسوعا گرفته شد . آقای محمّد معینی نوشته : یک هفته پس از تاریخ این عکس چهارمین سالگرد برادرش مرحوم مجتبی معینی بوده و خاطراتِ تلخی برایش زنده شده است .
در واقع این عکس از منطقۀ مرغداری آن مرحوم است . خداوند مجتبی معینی را بیامرزد و رحمتِ واسعۀ خود را شاملِ حال او کند و به بازماندگانش صبر و آرامش ببخشاید .
گاهی دل ، دنبالِ بهانه می گردد و ما را به یادِ عزیزانمان می اندازد .
سـوخـت مـــرا آتشِ ســودایِ تـو .......... کُشـــت مـــرا خَنجـرِ غَمهــایِ تـو
چارۀ این درد ندانم که چیست ؟ .......... مَحرم این قصّه ندانم که کیست ؟
در کتاب نشان از بی نشان ها نوشته ی آیت الله حاج شیخ علی مقدادی اصفهانی (ره) فرزند مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی(ره) این چنین آمده است:
مرحوم پدرم مى فرمودند یک روز ظل السلطان حاکم وقت اصفهان مى آید خدمت مرحوم حاج محمد صادق تخت فولادى قدس سره در تکیه مادر شازده، بعد از سلام و عرض ارادت و احوالپرسى از مرحوم حاجى سؤال مى کند مشغول چه کارید. مى فرمایند دعا در حق خلق خدا. مى گوید در حق شاه بابا هم دعا مى کنید؟ (منظور از شاه بابا ناصرالدین شاه بوده است) مى فرمایند کار ما دعا کردن براى تمام خلق است. باز ظل السطان مى گوید: در حق شاه بابا هم؟ و حاجى مى فرمایند در حق همه خلق خدا این سؤ ال و جواب سه مرتبه تکرار مى شود. بعد ظل السلطان خداحافظى میکند و سوار اسب شده مى رود ولى هنوز چند قدم نرفته است که اسب او را محکم به زمین مى زند. ظل السلطان از زمین بلند مى شود. مجدداً خدمت مرحوم حاجى رسیده است دست ایشان را مى بوسد و مى گوید غرض من از تکرار این سخن توهین به مقام شما نبود بلکه میخواستم مزاحى کرده باشم حاجى مى فرمایند: منظور اسب هم از زمین زدن شما یک شوخى بیش نبود والا بایست هلاک مى شدید.
الغرض شباهت آقای مطهری و ظل السلطان را در خود شیرینی و حمایت از افراد ناسالم جامعه دیدم حالا این افراد ناصرالدین شاه باشند یا حرمت شکنان عاشورا.
آقای مطهری از انتخابات 88 به بعد دارند سنگ افرادی را به سینه می زنند که هیچ ارزشی برای مردم و آرمانهایشان که انقلاب و اسلام هست قائل نیستند. و این اواخر هم در توهینی زننده روز دفاع از عاشورا را روز یوم الشیطان نامید.
و شباهت دیگر را در اسب سرکشی می دانم که علی مطهری سوار بر آن شده است و بی توجه به علائم هشدار دهنده دوستان و بزرگان می تازند و به سمت کسانی میروند که در شهادت پدرش کف میزدند و اکنون برای خودش. ممکن است این دفعه زمین زدن اسب شوخی نباشد و وی هلاک شود!