وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

دختر گمشده (دیوید فینچر - 2014)

ارزش‌گذاری از 4

کارگردان سال‌اکران عنوان‌فیلم
1 David Fincher 2014 Gone Girl

 

"دختر گمشده" فیلم بدی است. سینمای ناچیزی دارد ، بسیار متّکی به داستان است و بیش از حد ، مدیون آن. خسته کننده و بی‌جهت طولانی. شروع و پایانش (با نماها و دیالوگ های مشابه) خیلی عقب تر از "طلوع سیاره ی میمون ها" (اکران همین سال) است. دو آدم اصلی فیلم بدترین شخصیت پردازی ها را دارند. فیلمساز و فیلمنامه نویس با یک اقتباس غیر سینمایی ، سعی دارند بدون پرداخت به کنش های ثابت و اصولی یک تیپِ سینمایی ، روی واکنش های دو آدم اصلی فیلمشان (بخصوص "زن") تمرکز کنند. نتیجه ی این کار ، تصویر کردن آدم هایی غیر واقعی و غیر خیالی است که نه به مخاطب باورانده می شوند و نه به تیپ تبدیل می شوند. (چه برسد به شخصیت!!!) پس روایت داستانی به ظاهر عجیب و عمیق ، بدون ساختن شخصیتِ درست و قابل لمس کاری بیهوده و بشدّت کسل کننده خواهد بود.

"دیوید فینچر" (کارگردان فیلم) با دغدغه ی کم و بیش مشخص‌اش ، بدونِ فرم به جرئیات اهمیت می دهد. جزئیاتی که بیشتر در دیالوگ اند. فیلمساز سوژه ای را در فیلم پی می گیرد و بدون توجه به مخاطبِ طالبِ سینمای مشخص و حاملِ سرگرمی ، کارش را ادامه می دهد. نگاهِ شخصی خودش به مردم (هر نگاهی که می خواهد باشد) و به زندگی ، توسط "تکنیک" تبدیل به فرمی مصنوعی و غیر قابل باور شده که آدم هایی بی شخصیت ارائه می دهد (که تیپ هم نیستند) و مردم را "مزاحم" سوژه اش تصویر می کند. مخاطب فیلم را هم همینطور.

همین.

فراروایت سازی در شعر

حتما تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که یک غزل، مثنوی، قصیده و حتی یک دوبیتی و گاهی یک مصراع برایتان دارای جذابیت محتوایی است فرقی نمی کند از چه شاعری باشد، سعدی وحافظ یا وحشی بافقی و رودکی و حتی اشعار نو که من چندان دلبستگی به آنها ندارم. چرا جذابیت دارند؟ با یک مقدمه کوتاه درصدد پاسخ با این پرسش هستم.

واژگان در متن هر شعر با طبیعت تجسم زایی و تصویر پردازی عینی مخلوط می شوند. گاهی ممکن است شاعر در سرودن شعر از مفاهیم انتزاعی بهره گیرد ولی به دنبال تصویرگری در ذهن مخاطب است.زیرا مخاطب است که خوانش متن را انجام می دهد. در واقع متن را ترجمه می کند، تفسیر می کند و در سپهر نشانه شناسی خود ممکن است به همگونی اشتراکات مفاهیم نشانه مند در شعر با موقعیت زندگی خود بپردازد.

اینجاست که ذهن، ساختار، تصویر، مفهوم، واژه، ، نشانه، خوانش، ترجمه و تفسیر در یک فرایندی به خلق معنا دست می زنند. این ساخت معنایی در درون یک بافت صورت می پذیرد و این بافت به گون های ساختارمند، دارای اجزاء و ترکیباتی است که منجر به بافتمند شدن آن شده است.

در این مسیر است که نشانه ها و متن های با ترکیبات واژ ها با فرهنگ در می آمیزند. ذهن فعال می شود، از طرفی هم به ساخت معنا و تصویر دست می زند تا مسیر درک و فهم را ساده سازی نماید و از سوی دیگر به ترکیب سازی دست می زند. ترکیب عینیت های زیسته اجتماعی خود با مفهوم ترجمه و تفسیری از شعر.

باید بگویم همچنان که شعر فعال و پویاست، ذهن هم به فعال سازی روی می آورد. هم تصویر و ترجمه هم تفسیر. ذهن فراروایت سازی میکند. به این دلیل که در مواجهه با شعر با یک روایت موجود در شعر سروکار دارد و از سوی دیگر روایت سازی می کند و در گامی بالاتر به ساخت روایتی دیگر با بهره گیری از مشتقات روایت شعری روی می آورد این روایت جدید به صورت تنگاتنگ با زمینه ای زیستی و تجربی شخص ارتباط دارد.

بنابراین فراتر از روایت شعر و خوانش اولیه آن به ساخت روایت دیگری با آمیختن اشتراکات زیسته خود می پردازد. در این میان حتی ممکن است که نیت مندی شاعر در خلق اولیه و ساختارمندی شعر به هیچ وجه با نشانه های پردازش و خوانش شده مخاطب همسویی نداشته باشد. اینجاست که مخاطب در روایت سازی خویش به نشانه های فرامتنی و بینامتنی روی می آورد. در نشانه های فرامتنی، مخاطب نشانه سازی نمی کند بلکه پیوند سازی می نماید یعنی نشانه ها را متناسب با بافت درونی و حاکم بر محیط اجتماعی ربط می دهد.

بر همین اساس می توان گفت این احساس جذابیت و تعلق نسبت به یک بیت شعر در چنین فرایندی و با با کمک تجربه زیسته افراد صورت پذیرد.

این همگونی ها می تواند در حوزه شناخت مندی مخاطب یا حوزه احساسات او شکل بگیرد که البته در گونه احساسات و عواطف بیشتر می تواند نمود عینی داشته باشد. چرا که برای انسان امروزین در ذات هنر احساس و عاطفه سرشارتراست و این مقوله ها را می توان در جامعه شناسی احساسات بحث کرد.

به هر حال احساسات پیوندی با شعر می تواند متاثر از سرخوردگی ها، تنهایی ها، دلتنگی ها، شکست ها، جدایی ها و نهایتا مجموع آنچه باعث ایجاد این حس جذابیت و انتخابگری در شعر برای قلمرو شخصی خود شود، باشد.

این مطلب از وبلاگ آقای آذربخش نقل شده ست.

هیچ خواننده‌ای به‌اندازه من از هر دو جناح تهدید نمی‌شود/ ابروهای مرا با فتوشاپ تغییر دادند

یکی از دغدغه‌هایی که برای ورود بچه‌مذهبی‌ها به عرصه موسیقی وجود دارد مقبولیت در بین حرفه‌ای‌هاست. با این شرایط چطور توانستید گروه حرفه‌ای تشکیل دهید؟

به‌نظر من آدم‌های با‌اعتقاد در هر شغلی وجود دارند. در زمینه موسیقی هم ما بچه‌هیاتی‌های مومن و معتقد زیادی داریم ولی طرز تفکر اشتباهی در بین بچه‌‌هیاتی‌ها مبنی بر اینکه کار ارزشی پول ندارد وجود داشت. این تفکر موجب می‌شد افراد معتقد نزدیک کارهای ارزشی و اخلاقی نروند اما ما با کارهای ارزشی خوب و قوی ثابت کردیم که این طرز تفکر اشتباه است. اگر توجه کنیم مخاطب این موسیقی به روشنی دیده می‌شود و برکت خاصی هم دارد. به‌جرات می‌توانم بگویم من راه کسانی را که ده دوازده سال در کار موسیقی بوده‌اند در دو سال طی کرده‌ام و نام و آوازه آنها را به‌دست آورده‌ام. با همه اینها برای تشکیل تیم همکار خود خیلی سختی کشیدم. چون می‌خواستم کسانی در تیم من باشند که به این نوع موسیقی معتقدند و کار‌بلدند. مسئله اعتقاد برای من خیلی مهم است. معتقدم کارهایی که در عرصه موسیقی ارزشی شکل می‌گیرند باید با وضو و اعتقاد ساخته شوند. فضایی که آهنگ در آن ساخته می‌شود باید اعتقادی و پاک باشد. از ابتدا کار را با چند نفر معدود آغاز کردیم ولی الان که کار مخاطب خود را پیدا کرده پیشنهاد‌ات زیادی از تهیه‌کنندگان مختلف داریم و حتی می‌توانیم با مشارکت افراد دیگر کار‌ها را به سر‌انجام برسانیم ولی باز هم استخوان‌بندی تیم من‌‌‌ همان کسانی هستند که کار را با آنها شروع کرده‌ام.

نویسنده/ باران

بقیه ادامه ی مطلب

منبع
http://blog-hamedzamani.blogfa.com/
13930704000357_PhotoFree

متن مصاحبه با آقای مهرآگین

متטּ زیر مصاحبه با آـᓆـاے مهرآگیטּ شاعر شعر نو و نویسنده وبلاگ همسـᓅـرباموج است. کتاب اشعار ایشاטּ با نام همسـᓅـرباموج توسط انتشارات دانش‌نگار منتشر شده است. همچنیטּ ایشاטּ تعددادے از اشعارش را در وبلاگ خود نیز مے نویسد.
 
 
 
 
 :: سلام آـᓆـاے مهر آگین. لطـᓅـا بیوگراـᓅـے کامل خودتوטּ رو براے کاربراטּ محترم پرشیטּ وبلاگ بگید .
 
 
 مטּ مهراگیטּ  هستم . ایטּ تخلص شعری منه و دوست دارم به همیטּ نام شناخته بشم ، تـᓆـریبا چهار دهه از خدا عمر گرᓅـتم . خراسانی هستم .دانشجوی دکتری مدیریت ، عضو هیات علمی و کار پژوهش ᓅـرهنگی میکنم.
 
 
 
 
 :: چے شد که به شعر و شاعرے رو آوردے ؟
 
 
 علاـᓆـه به شعر و شاعری در مטּ از دوراטּ نوجوانی بوده ، البته تاحدودی هم شعر و شاعری در خانداטּ ما  ارثی است.
 
 
 
 
 :: وᓆـتے وبلاگ زدے کتابت چاپ شده بود یا بعد از وبلاگ نویسے کتابت رو چاپ کردے ؟
 
 
 کتاب همسـᓅـر با موج بعد از راه اندازی وبلاگ چاپ شد ... چیزے حدود کمتر از یکسال ...
 
 
 دوست ناشری دارم که پیشنهاد کردند و مטּ پذیرᓅـتم ... طبیعی است هر کسی از چاپ آثارش خوشحال میشه و مטּ نیز چنیטּ بودم
 
 
 
 
 :: چے شد که تصمیم گرᓅـتے اشعارتو تو وبلاگ بنویسے ؟
 
 
 در مورد نوشتטּ شعرها در وبلاگ ، راستش مטּ با مـᓆـوله وبلاگ از طریـᓆ یکی از همکارانم آشنا شدم ایشاטּ عمدتا خاطره می نوشتند
 
 
 و ادیب ᓅـرهیخته ای هستند ، تاسی๛ وبلاگ توصیه ایشاטּ بود.
 
 
 
 
 :: چطور شد که پرشیטּ بلاگ رو انتخاب کردے و چرا نرᓅـتے تو سرویسهاے دیگه وبلاگ بزنے ؟
 
 
 علت انتخاب پرشیטּ بلاگ جذابیت عنوانش بود، یه جورایی  ایرانی تر بود و مטּ بیشتر از عناویטּ دیگر پسندیدمش.
 
 
 
 
 :: وبلاگ نویسے رو چـᓆـدر در ایجاد زمینه براے نویسندگے و شعر گـᓅـتטּ موثر میدونے و دیدگاهت نسبت به اوטּ چیه ؟
 
 
 اینکه بدانی مخاطب داری که گاه و بیگاه بهت سرمیزنه ، در واـᓆـع ترغیب ات میکنه که بنویسی
 
 
 وبلاگ مثل دوست و همدمی است که هر وᓆـت بخوای و هر چیزی که میخوای باهاش در میوטּ میذاری ، شنونده ای است که بی هیچ اعتراضی پای حرᓅـهات می نشینه
 
 
 شاید اوایل ، وبلاگ نوشتטּ سطوح سنی بسیار پایینی  را در بر میگرᓅـت ولی امروزه بسیاری از بزرگاטּ به ایטּ شیوه ی رایگاטּ و آساטּ رو  آوردند و ایטּ ، به عنواטּ اهمیت ᓅـراواטּ مـᓆـوله ی ارتباطات در جهاטּ امروز محسوب میشه.
 
 
 
 
 :: کدوم شعرتو از همه بیشتر دوست دارے ؟
 
 
  از میاטּ شعرهام   ایجاز - نهانگاه  -  بی ᓆـرار  (  ᓅـعلا همیטּ سه تا را نام می برم ) را بیشتر دوست دارم
 
 
 شعرهام نود و نه در صد عاشـᓆـانه است
 
 
 در واـᓆـع هسـᓅـر با موج یک مجموعه ی عاشـᓆـانه است  ، عشـᓆ مضمونی است که  بهتر از هر مـᓅـهوم دیگری میتونه احسا๛ نویسنده و شاعر را بازتاب بدهد
 
 
  و احسا๛ لطیـᓅـی در مخاطب ایجاد کنه . حتی اگر  مخاطب عاشـᓆ هم نباشه ، شعرهای ایטּ وبلاگ  بخشی از شعرهای منه و سعی کردم به دلیل احتراز از حجم سنگیטּ 
 
 
 شعرهایی که در کتاب هست را در اینجا نگذارم
 
 
 
 
 :: چرا آپدیتهاے شما با تاخیر نسبتا زیادے با ᓆـبلے انجام میشه ؟
 
 
 مטּ سعی میکنم ماهی  یک یا دوبار  به روز  کنم ولی گاهی  بدلیل مشغله های مختلـᓅ موᓅــᓆ نمیشم مثل آخریטּ کارم ( خنده )
 
 
 به هر حال تصدیـᓆ می کنید که  نوشته ی منظوم گذاشتטּ در وبلاگ به سادگی نوشتטּ معمولی نیست و از طرᓅـی هر  کاری هم  ح๛ و حال خاصی میخواد
 
 
 
 
 :: تا به حال شده برے یه وبلاگے یا سایتے ببینے اشعارتو به نام خودش گذاشته ؟ نگاهت نسبت به ایטּ مسئله چیه ؟
 
 
  نه  . خوشبختانه  تا به حال مورد ᓆـرض گرᓅـتטּ شعرهام را به وسیله وبلاگ دیگه ندیدم
 
 
 
 
 :: خبر دار شدیم که چندے پیش در شبکه ماهواره اے جام جم و برنامه سندباد وبلاگ شما معرᓅـے شده . میشه در ایטּ مورد توضیحے بدید .
 
 
  خانم مجری شبکه جام جم  وبلاگی  دارند . گویا یکی از خوانندگاטּ شعرهام به ایشوטּ اطلاع دادند و ایشاטּ وبلاگ همسـᓅـر با موج را پسندیدند
 
 
 مטּ بر حسب اتـᓅـاـᓆ متوجه شدم  چهار یا پنج بار اوטּ برنامه  پخش اش  تکرار شده
 
 
 
 
 :: بهتریטּ خاطره اے که از شعر هاتوטּ دارید چیه ؟
 
 
  بهتریטּ خاطره ام  در خصوص وبلاگ  وᓆـتی بود که  آـᓆـای محترمی که وبلاگ بسیار زیبایی دارند  با نام http://www.hameddtm.persianblog.com
 
 
 باراטּ پاییزی وبلاگم را طراحی کردند و همینجا لازمه از ایشوטּ تشکر کنم
 
 
 
 
 :: چه رنگے رو دوست دارے ؟
 
 
 رنگ بنـᓅـش  رو بیش از رنگهای دیگه دوست دارم 
 
 
 همیטּ رنگی که الاטּ براتوטּ می نویسم ، رنگ گل زعـᓅـران( منظورش رنگ نوشته هاش تو مسنجر بود آـᓆـاے شرᓅـے )(اگه خواستے ایטּ ᓆـسمتو بردار ) 
 
 
 
 
 :: نظرت در مورد مرگ چیه ؟
 
 
 مرگ هم ᓅـصلی  است از زندگی ، ᓅـصل آخر کتاب زندگی
 
 
 مرگ هشداری است که به آدمی  میگه وᓆـت تنگ است برای کار نیکو کردטּ
 
 
 بـᓆـول پائولو کوئیلو : مرگ مشاور خوبی برای آدمی است
 
 
 
 
 :: اگه یه روز کسے که دوسش دارے ازت بخواد که دیگه شعر نگے ، چکار مے کنے ؟
 
 
  بله ، اگر ازم بخواد شعر نگم دیگه نمیگم ، شعر ابزاری  است برای  ارتباط با معشوᓆ ، شعر ᓅـرع است و معشوᓆ اصل
 
 
 
 
 :: مرسے که در ایטּ مصاحبه شرکت کردے ... به امید اینکه همیشه شعر هاے زیباتو تو وبلاگت بخونیم . 
 
 
 اگه سوالے یا نکته اے هست که جا مونده از زباטּ شما میشنویم .
 
 
 

انتقاد سایت نزدیک به محسن رضایی از پخش گزینشی سخنان عارف در 20:30

سایت تابناک نزدیک به محسن رضایی در گزارشی از پخش گزینشی سخنان دکتر محمدرضا عارف در مراسم روز دانشجو انتقاد کرد.

به گزارش امید ،این سایت خبری در این گزارش با عنوان" آیا «بیست و سی» حق دارد سخنان عارف را گزینشی پخش کند؟ " نوشت :

پخش گزینشی سخنان محمد رضا عارف،در مراسم روز دانشجو،با واکنش این فعال سیاسی اصلاح طلب مواجه شد و وی با صدور اطلاعیه ای همان سخنان را و حتی با متنی کامل شده را به اطلاع عموم رساند.

به گزارش «تابناک»، سخنان محمد رضا عارف که در مورد فتنه و سران فتنه در روز دانشجو ابراز شده بود،به صورت گزینشی در بخش خبری بیست و سی پخش شد. در واقع این بخش خبری یک عبارت از سخنرانی محمد رضا عارف را که باب طبع مسولان این بخش خبری بود را پخش کردند. عباراتی که به صورت گزینشی برای مخاطب یک معنا داشت و پخش آن در متن کامل سخنان معنای دیگری داشت.

اکنون بحث این نیست که بخش خبری بیست و سی ملزم باشد،سخنرانی هر فعال سیاسی را پوشش خبری دهد یا ندهد.بحث این است که پخش گزینشی سخنرانی هر شخصیتی،بدین گونه که بیست و سی پخش می کند دو آفت جدی را به همراه خود دارد.

اولین آفت جدی تقطیع و پخش گزینشی هر سخنی،به قصد القاء معنایی به مخاطب است که مسئول آن بخش خبری اراده کرده است. تلاش برای تقطیع سخنان هر سخنرانی به مقاصد خاص، در مرحله اول توهین به مخاطب است.

بدین ترتیب که اولا مسئول آن بخش خبری به مخاطب می گوید شما صلاحیت در جریان قرار گرفتن همه سخن یک سخنران را ندارید که پس از آن خود درباره درست یا نادرست آن به ارزیابی بنشینید، بلکه این مسئول رسانه است که به جای مخاطب سخنان را می شنود و عبارات دلخواه خود را برای مخاطب پخش می کند.

چنین رویکردی اگر چه در لحظه، موجبات کامیابی آن بخش خبری را فراهم می کند، اما در میان مدت و با انتشار اصل سخنان یک گوینده،بی اعتمادی برای کلیت رسانه فراگیر می شود و این تنها آن بخش خبری نیست که بی اعتبار می گردد،بلکه همه یک رسانه که قرار است ملی باشد مورد بی اعتمادی قرار می گیرد.

مسئول یک بخش خبری می تواند سخنان یک فعال سیاسی را پخش نکند و آن را از اولویت های خبری خود خارج کند. اما وقتی تصمیم به پخش گرفت،لازم است که به مخاطب احترام گذاشته شود و به او را در ارزیابی صاحب صلاحیت بداند.

آفت دوم،جفایی است که بر یک سخنران روا داشته می شود.چینش عبارات یک سخنران، طبیعتا به قصد انتقال معنا و مفهوم خاصی به مخاطب است.پخش گزینشی، به نحوی که معنای مورد نظر سخنران را دگرگون کند و مخاطب، معنایی غیر از آنچه در سخنرانی منتقل شده است را دریافت کند، عملی به غیر اخلاقی است.

مسئول هر بخش خبری می تواند الزامات آن بخش، الزامات رسانه ملی و هر قید و محدودیت دیگری را که ابلاغ شده است را رعایت کند. اما همزمان باید مواظب باشد در عصر حاضر یکی نمی تواند دست به کتمان یک واقعیت بزند و دوم اینکه حق ندارد به هر دلیلی، فعل غیر اخلاقی انجام شود.