وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

با مردم منطقی سخن بگویید!

وبلاگ این خانه صاحبخانه دارد نوشت:

اگر مردم جامعه ما تکلیف دارند که قوانین را رعایت کنند و در قبال عدم رعایت قوانین جریمه می شوند، حق دارند که از مجریان قانون حرف منطقی بشنوند و از آن ها رفتار عاقلانه ببینند.

وبلاگ "این خانه صاحبخانه دارد" نوشت:

http://harfema.ir/11553

بیشتر بخوانید

مردانه

خوشبختانه یک مرد بعد از مدتها وقت گذاشته و قوانین مردونه رو به رشته ی تحریر دراورده پس لطفا بخونید. لطفا دقت کنید که تمام این قوانین با عدد یک شماره گذاری شدن یعنی هیچ کدومشون برتری نسبی به دیگری ندارن:

1- مردها نمیتونن فکر کسی رو بخونن.
1- دیدن مسابقه فوتبال مثل تماشای ماه شب چهارده توی آسمون جذاب و قشنگه. اجازه بدید همینطور بمونه.
1- خرید کردن، مسابقه فوتبال نیست. و امکان نداره که ما به خرید به این شکل نگاه کنیم.
1- گریه کردن یک جور تهدید به حساب میاد.
1- لطفا چیزی رو که می خواهید، واضح بگید. اجازه بدید کمی روشن تر بگم، اشارات زیرکانه، اشارات قوی و اشارات مبرهن ولی غیر مستقیم به یک موضوع اصلا به کار نمی آد. لطفا اصل درخواستتون رو واضح بگید.
1- “بله” یا “خیر” بهترین جواب ممکن به خیلی از سوالات هستند.
1- لطفا در صورت نیاز به حل یک مشکل، پیش ما بیایید و درد دل کنید، این کاریه که ما مردا انجام میدیم. همدردی کردن وظیفه دوستان مونث شماست نه ما مردها.
1- سردردی که هفده ماهه داره شمارو آزار میده یک مشکل واقعیه لطفا یک پزشک رو ببینید.
1- هر مطلبی که شیش ماه پیش از طرف ما مردها گفته شده الان به عنوان استدلال غیر قابل قبوله. در واقع تمام نظرات ما فقط برای هفت روز معتبرند نه بیشتر.
1- اگر فکر می کنید چاقید، خوب احتمالا هستید. لطفا از ما نپرسید.
1- اگر مطلبی که ما گفتیم رو میشه دو جور ازش برداشت کرد و یکی از این برداشتها شما رو عصبانی و ناراحت میکنه منظور ما اوون یکی برداشت بوده.

 

نسخه فارسی قوانین جدید داوری ۲۰۱۵

کمیته داوران فدراسیون کاراته نسخه جدید قوانین داوری سال ۲۰۱۵ را به زبان فارسی ترجمه کرد.

این قوانین از ابتدای ماه ژانویه میلادی (یازدهم دی ماه) در تمامی مسابقات داخلی و خارجی لازم الاجراست و به صورت pdf در اختیار  می باشد.کلاس داوری 1392

با کلیک روی  wkf Rules Version 9.0  فایل را دریافت کنید.⇓

wkf Rules Version 9.0

روابط عمومی آذربایجان شرقی

نگذارید فرزندتان تنها بماند!!

نگذارید فرزندتان تنها بماند!!

نگذارید فرزندتان تنها بماند!!



راهنمای والدین برای دوست یابی فرزندان نوجوانشان


دوسـت برای نوجوان ازاهمیت زیادی برخوردار است ، وقتی نوجوان ناراحت است ومشکلی دارد ‌دوستانش از او حمایت می‌کنند.

اگرچه دوست در سراسرزندگی انسان نقش مهمی دارد اما دردوران نوجوانی این نقش پررنگ‌تر می‌شود، زیرا نوجوان دوست دارد دراوقات فراغت مدت بیشتری را دوراز خانواده و درکنار دوستان خود سپری کند.

در ضمن نیاز نوجوان به حمایت اجتماعی دراین سن بیشتر است ؛ زیرا از یک طرف به دلیل تغییرات جسمی و عاطفی، نوجوان احساس ناامنی می کند و حمایت دوستان برای او مهم است واز طرف دیـگـــردوســتـــان نـــوجـــوان، اورا در یـــادگـیــری مهارت‌های اجتماعی وارتباطی کمک می‌کنند.

خوب است کـه نوجوان با کسانی که با او مـتـفـاوت هـسـتـند دوست شود ، وقتی او با شخصیت‌های جدید ارتباط برقرارکند، افق‌های دید او وسیع ترمی‌شود، دیدگاه‌های جدیدی یافته و با دیگران بهتر ارتباط برقرارمی‌کند.
نوجوان برای دوست یابی تمایل زیادی دارد وبرای هماهنگ کردن خود با دیگران بسیار مشتاقانه عمل می‌کند .

ارتباط فرزند با دوستانش برای والدین نگران کننده است،‌زیرا می‌ترسند که فرزندشان تحت تاثیر رفتارهای بد آنها قرار گیرد.
والدین باید به صورت غیرمستقیم بردوستان نوجوان خود نظارت داشته باشند ؛ زیرا این دوستان گاهی باعث می‌گردند تا نوجوان با مشکلا‌ت زیادی روبه روشود.

بهترین روش برای قضاوت کردن درمورد دوستان فرزند نوجوانمان ، ‌شناخت کامل
آنها می‌باشد.

 برای شناخت بیشتر آنها ،‌ راحت‌ترین کار این است که تشخیص دهید آیا ‌آنها تاثیرات منفی و ناخوشایندی روی فرزند نوجوان تو دارند یا خیر؟

برای ازبین بردن نگـرانی خـود از جانب دوستان فرزند نوجوان خود می‌توانید کارهای زیر
را انجام دهید:

 

الف) دوستان فرزند خود را بشناسید
با دوستان جدید فرزند خود دوست شوید و وانمودکنید که زندگی آنها برای شما جالب است. با ترتیب دادن مهمانی، تولد و… آنها را در خانه خود گردهم جمع کنید.
این کار علا‌وه بر اینکه خیال شما را از بـابـت فـرزنـدتان راحت می‌سازد، باعث می‌شود که دوستان او را نیز بهتر و بیشتر بشناسید.
 

ب) داشتن برنامه صحیح برای سرگرم کردن فرزندتان
بهترین راه برای محدود کردن زمانی که فرزندتان بادوستان نامطلوب می گذراند ، ‌این است که کارهای دیگری برای او درنظر بگیرید. فعالیت‌هایی را ترتیب دهید که فرزندتان دوست دارد، مثلا‌ به او کمک کنید که وارد یک تیم فوتبال شده ویا نام او را در یک کلا‌س هنری بنویسید .

خلا‌صه اینکه او را درگیر برنامه‌هایی کنید که دراجتماع فعال ترباشد.

 

ج) والدین او را ببینید
سعی کنید مادر و پدر دوستان فرزندتان را بشناسید. ملا‌قات شخصی بهتراست،‌اما اگراین کارمشکل است ‌می‌توانید تلفنی با آنان ارتباط برقرارکنید. با آنها دوستانه و بی غرضانه صحبت کنید واصل کلا‌م را اینگونه عنوان کنید: بچه‌های ما وقت زیادی را با هم صرف می‌کنند ؛ بنابراین می خواستم خودم را معرفی کرده و قوانینی را که برای فرزندم دارم
به شما بگویم.

 

د) او را زیر نظر داشته باشید
وقتی فرزندتان با دوستان بد رفت و آمدمی کند حواستان کاملا‌ به او باشد.
مثلا‌ اگر تغییررفتاری ، ‌نمرات پایین،‌ رفتار خشن ،‌حالت های غیرمعمول و… دارد بدانید که دوستان بد، تاثیر خود را روی او گذاشته‌اند شما باید هرکاری که می‌توانید انجام دهید تا ارتباط او با آنان قطع شود. اگرلا‌زم است از معلم‌هایش،‌ مشاور مدرسه یا یک پزشک روانشناس کمک بگیرید.

 

هـ) قوانین و نظرات خود را برای فرزندتان بازگو کنید
برای جلوگیری از نفوذ همسالا‌ن بد در او، برای او قوانین مشخصی در نظر بگیرید و اطمینان حاصل کنید که به همه آنها واقف است. این قوانین را طوری ترتیب ندهید که درمخالفت مستقیم با دوستان فرزندتان باشد ؛ بلکه آن را بازنگری و نسخه ای از قوانین خانوادگی جلوه دهید و او را ازعواقب تخلف ازاین قوانین مطلع کنید.
همانگونه که بیان شد نوجوانی یکی از مراحل حساس زندگی است ، والدین با کمک
به فرزند نوجوان خود درزمینه گزینش دوست می توانند به نوجوان درگذر ازاین مرحله
به مراحل بعدی و درکل زندگی اورا کمک نمایند.

دوست هرکس،‌نشان دهنده هویت وموقعیت خاص او درزندگی است ، تا آنجا که گفته می‌شود”بگو با که دوستی تا بگویم کیستی / برای حفظ و تعمیق هویتی راستین، گزینش یک دوست مناسب ضروری است.
قرآن کریم نیز دوست خوب را بهترین یاری دهنده نسان دررسیدن به اوج سعادت دانسته و درمقابل، دوست بد را مهمترین عامل ناکامی و فرو غلتیدن درشوره زار شقاوت معرفی کرده است.

ترجمه : خلیل پارسا           منبع : سایت سوزی میحراب

داستان واقعی

..

 

 

امروز هم مثل اکثر روزهای تکراری عمرم تنها در کنج اتاق نشسته بودم و از تنهایی خودم به خدا شکایت میکردم که ناگهان روی دیوار اتاق پشه ای را دیدم که بی اعتنا به تمام قوانین جاذبه از دیوار راست بالا میرفت و انگار کمی مغرور شده بود, من هم که شاهد نقض قوانین نیوتن بودم کمی کنجکاو شدم و بهش خیره شدم که به کجا میرود, کمی بیشتر که بالا رفت نمیدانم چه شد که به دام عنکبوتی افتاد که به تازگی از مکانی ناشناس رسیده بود و تارش را تنیده بود 

پشه ی مغرور ما هر چه تلاش کرد نتوانست خودش را نجات دهد گویا ناامید شده بود و منتظر چیزی شبیه مرگ بود , از شما چه پنهان من میتوانستم کمکش کنم و به او زندگی ببخشم اما با خودم گفتم که اگر من نجاتش دهم ممکن است که آن عنکبوت از گرسنگی بمیرد و این پشه تنها روزی امروزش باشد پس منتظر شدم تا عنکبوت بیاید و جان پشه را بگیرد و برای اولین بار در طول زندگی خودم شاهد قتلی باشم ,

از بخت بد پشه زیاد طول نکشید که عنکبوت از راه رسید که خوشحال از صید امروز سجده شکر به جای آورد وشکمش را صابون زد به قصد خوردن پشه و کشتن وی

 , نزدیک پشه که شد نمیدانم چه شد که کمی ترس به جانم افتاد و اصلا نتوانستم آرامش خودم را حفظ کنم قلبم به تپش افتاد و باد از بیرون اتاق شروع به وزیدن کرد و صدای سوزناکی را از پنجره به گوشم رساند ترس و دلهره تمام وجودم را فرا گرفته بود احساس کردم که آن پشه دارد به من التماس میکند که نجاتش دهم به فکر فرو رفتم و خیره شده بودم به این صحنه که چگونه عنکبوت پشه را خواهد کشت باد بر شدت وزیدن خود افزود و بی قراری میکرد ,انگار باد ترسیده بود , عنکبوت داشت نزدیک و نزدیکتر میشد و با نزدیک شدنش بر ترس و اضطراب من افزوده میشد همچنان خیره شده بودم و در مقابل عنکبوت نزدیک و نزدیکتر میشد وسوسه شدم که پشه را نجات دهم و وی را آزاد کنم,

 عجیب بود صدای پشه را میشنیدم که با هزار التماس میگفت که کمکش کنم و او را از دست عنکبوت نجات دهم 

انگار داشتم دیوانه میشدم.

 عنکبوت به پشه رسید و دستانش را به سمت پشه برد که او را به قتل برساند ,استرس تمام وجودم را گرفته بود عرق از تمام بدنم فرو میریخت , اما اتفاق عجیبی که افتاد این بود که دیدم خودم همان عنکبوت هستم که گرسنه و خسته به پشه خیره شده ام و خون جلوی چشمانم را گرفته هر کاری کردم نتوانستم که از فکر کشتن پشه بیرون بیام آدمیت را فراموش کرده بودم و تن به غریزه داده بودم و غریزه میگفت که کشتن آن پشه تقدیر اوست پس باید که آن پشه را کشت تا نقض قوانین بیش از این تکرار نشود به بالای سر پشه رسیدم و او را محکم گرفتم که خفه شود غریزه بر من غلبه کرده بود و آدمیت را بی معنا کرده بود ,اما برای لحظه ای چشمم به نگاه پشه افتاد که چقدر بی گناه است و معصوم 

 بی اختیار او را رها کردم چشمانش از محبت و عشق لبریز بود انگار که سالها بود که او را میشناختم و آشنای هم بودیم از شما چه پنهان که عاشق و دلباخته او شدم گذاشتم که فرار کند وقتی رفت از پشت سر صدایش کردم و بهش گفتم:ای پشه بدان که من عاشقت شده ام و ایمان دارم که روزی به دام عشق من خواهی افتاد ,و بدان که به خاطر تو نه تنها قانون جاذبه بلکه تمام قوانین را زیر پا میگذارم ,اصلا به آدمیت فکر نمیکردم این را گفتم و رفت , بعد از آن واقعه هر روز پشه را میدیدم که رفت و آمد میکرد خلاصه هر روز با هم قرار میگذاریم و با هم عشق بازی میکنیم و زندگی خوبی داریم ,چند سالی میشود که با هم ازدواج کردیم و چندتا بچه هم داریم که حاصل عشق عنکبوتی است که روزی در میان آدمها آنقدر تنها بود که هیچ وقت نتوانست عشق و محبت و دوست داشتن را احساس کند ,اما به دور از آدمیت و آدمها میشود عشق بازیها کرد من غریزه ی حیوانی رو به تنها ماندن در میان آدمها و آدمیت ترجیح دادم و طعم عشق محبت را در نگاه پشه ای دیدم که شاید هیچ وقت اگر در میان آدمها بودم نمیدیدم .