1- یعنی امام باید حجاب را اجباری کند ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
2- آیا یک روحانی باید در مورد حجاب که مسئله عمیقی است و اثرات عمیقی هم دارد مسئله حجاب را اینگونه مطرح و به این سادگی باان برخورد کند به جای اینکه ان را باز کند و به ضرورتش اشاره کند ؟؟؟
3- ایا حجاب در کشور ما اجباری است که وضع این چنین است ؟؟
4- ایشان به یک روسری کوتاه و مانتوی کوتاه می گویند حجاب ؟؟؟
5- ایشان به مطرح کردن این سخنان چه اهدافی را دنبال می کنند و چه چیز را به افکار عمومی تزریق می کنند ؟
6- چند درصد با چشمان باز به این سخن پاسخ می دهند ؟؟؟؟
نمی دانم چرا اینقدر در مورد مسئله ایی که می توان به همین راحتی حلش کرد اینقدر مته به خشخاش می گذارند مثل اینکه گذشته خود را به کلی فراموش کرده اند مادران گذشته را می گویم که چطور برسر دخترانشان چادر می گداشتند چرایحالا این حجاب شده است برای اینها یک مبذل یا شایدم وسیله برای هدفشان که هی رویش بحث کنند.
بله در دین اجبارینیست ما باید دین اسلام را با چشم باز بپزیریم و برای حجاب هم اگر بچه مادرش را از او ل با جادر ببیند و مادرهم از همان دوران اول واجب شدنش ان را با چادر مانوس کند دیگر ضرورتی به اجبار نیست پس می گویی ما چطور چادری شدیم ؟؟؟
بله حرف های امثال این اقا زاده ها و اقایان را نمی توان به همین سادگی تفسیر کرد یا بهتر است بگوییم حرفهای این چنینی از زبان اشخاصی خاص را نمی توان به همین راحتی ازان گذشت وباید با تامل در باره ان فکر کرد بعدم مگر الان ما با خشونت داریم مردم را وادار به حجاب می کنیم بعضی ها که ماشاالله انقدر ازادهستند که حیا را هم قورت داده اند چه به رسد به حجاب نه قضیه به همین سادگی نیست انها می دانند چه می گویند این ماهستیم که باید چمشانمان بیشتر بروی حرفهای این اقایان باز کنیم
و اما درباره این اقا زاه ها: ماا اعتقاد داریم که خداوند به همه ی انسانها شرافت و عزت می دهد ، اما گاهی انگار بعضی ها از این عزت و شرافت در عزابند که همواره درتلاش از دست دادنش هستند و گاهی انچنان درگیر دنیا و بازیهایش می شوند که نه تنها به خود ضربه می زنند بلکه بروی تفکر ات بعضی انسانهای ساده نیز اثر می گذارند.
آنها همانهایی هستند که لباس روحانیت برایشان مانند عصایی است برای ایستادن یا مانند وسیله ایست برای دیده شدن و در عوض آنقدر به سیاسی بودن عادت کرده اند که این سیاسی بودن به کامشان لذت بخش بوده که یادشان می رود که ابرو و عزت و شرف انسانها امانتی بیش نیست در دستانشان و انقدر شتابان پیش می روند که انگار هیچ چیز جلودارشان نیست .
و چه بسا خیال هم می کنند که آبروی امام برایشان وسیله ایست تا چو ب حراج بزنند به تفکرا ت و راه راستین آن امام عزیز و نمی دانند حرف اما م در قلب مردم رفته است نه درگوششان که و حالا سندی است برای نشان دادن هرچه بیشتر حماقتهایشان .
و گاهی چه آسان و راحت همانند کودکان سخن می گویند انگار مردم هیچ علمی ندارند ، و انقدر پیش خودشان مردم را ساده می انگارند که سخنان خودشان نیز مانند احمقان می شود .
و گاهی با خود می اندیشم امام زمان برای چه کسانی باید دعا کند ؟؟
برای ما و شما یا برای کسانی که خود به اندازه هزاران هزار کس ادعا دارند اما ....؟؟؟؟
ایرانی بازی!
«رد کارپت» بی رضا عطاران پوچ است و ملال آور. این همان فیلمی است که تمامیتش را به کل از عطاران می گیرد و البته عجیب هم نیست چراکه «رد کارپت» یک مستند داستانی است که عطاران از سفر به فستیوال کن آنرا جمع و جور کرده.
فیلم پر است از ایده های ناب و لحظه هایی که از آنها بوی ساختارشکنی می آید.
رضا: اهل کجایی؟
زن صاحب مهمانخانه: فیلیپین
رضا: آااااااه... فیلیپین، تایلند، پاتایا .. هااا !!!!!
و یا وقتی در مکالمه با آن زن در ترن هنگام اشاره به ریش خود می گوید:
this is for work
می توان گفت عطاران در بِلاد کن، به معنای واقعی کلمه ایرانی بازی در می آورد. از لحظه ای که می رسد تا آن دم که انتظار بازگشت را می کشد. یک ایرانی غریب، جوگیر، ساده لوح و الیته با مرام (به یاد آورید آن لحظه که او مرد دیگری را به بالای پلکان خود راه می دهد. چیزی که از هیچ خارجی بر نمی آید.) و نیز با دوز بالایی از اعتماد به نفس.!!
ملاقات استیون اسپیلبرگ و دادن طرح فیلمنامه به وودی آلن، نقطه اوج ساده لوحی اوست. موضوعی که خوب نخ را دست آن ایرانی فرصت طلب برای تلکه کردن رضا می دهد. اینکه بی ریا سفره دلش را پیش همه باز می کند و در نهایت اعتماد به نفس به هر کس که می رسد خود را یک بازیگر ایرانی که برای ملاقات اسپیلبرگ آمده معرفی می کند.
رضا یک ایرانی است. او شنیده در خارج می شود کارهایی کرد!!! پس وقتی دختر همسایه مهمانخانه را کنار خیابان منتظر می بیند به قصد مخ زنی به او سیگار تعارف می کند و می کوشد سر صحبت را باز کند تا شاید چیزی به او بماسد. این سادگی از همان جنس است که در هنگام صدا زدن جاستین و یا آیشواریا به روی فرش قرمز اهرم محرک اوست. و البته همان که او را با چندرغاز پول و یک دست کت و شلوار عاریه ای، از تهران به فرانسه کشانده به این خیال که کن رد کارپتش را پیش پای او پهن خواهد کرد و نیز اینکه استیون اسپیلبرگ کاشف استعداد و نبوغ او در سینما خواهد بود.
این سادگی و بلاهت است که اعتماد به نفس کاذب می آورد و این اعتماد به نفس کاذب مولد یک "ایرانی بازیِ" تمام قد مضحک می شود ....
آرش سیاوش
فیلمولوژی- دی 93
به گزارش «تابناک» عاشقان دانلود کتاب های الکترونیک حتما با پروژه Gigapedia آشنا هستند. پروژه ای که میلیون ها جلد کتاب بروز و کلاسیک را به رایگان در اختیار کاربران قرار میداد و متاسفانه شکایت ناشران و نویسندگان مبنی بر نقض کپی راین منجر به آن شد که این پروژه دوست داشتنی برای همیشه از دسترس کار بران خارج شود. مصیبتی بزرگ حداقل برای دانشجویان ایرانی در آن زمان رقم خورد.
بعد از آن هیچ وب سایت و پروژه ای نتوانست جای این پروژه را بگیرد و هر چند وب سایت هایی در این میان یافت میشوند که اقدام به ارائه رایگان کتاب به کاربران میکنند، اما هیچ کدام جامعیت و بروز بودن Gigapedia را ندارند با این حال هنوز هم جای امیدواری وجود دارد و برخی از این وب سایت ها همانگونه که ذکر شد، به شکل کاملا قانونی آثار بزرگ و کلاسیک را در اختیار کاربران قرار میدهند.
امروز قصد داریم شما را با چند نمونه از این وب سایت ها آشنا سازیم:
1 - FreeBook Sifter
اگر میدانید که به دنبال چه عنوان کتابی میگردید، در این وب سایت به احتمال زیاد به سادگی آن را پیدا خواهید کرد. میتوانید از دسته بندی جامع ارائه شده در وب سایت کمک گرفته و یا به سادگی به موتور جستجوی خوب آن رجوع کنید. این وب سایت به روزانه صدها عنوان کتاب جدید را به فهرست خود اضافه میکند:
این وب سایت، عنوان ها را از آمازون و Barnes $ Noble استخراج میکند در نتیجه اکوسیستم آن با Kindle همخوان است. اما این به این معنی نیست که شما نتوانید عناوین را دانلود کنید. به سادگی میتوانید یک نرم افزار Kindle را با یک جستجوی ساده در گوگل برای PC یا گوشی هوشمند و تبلت خود دانلود و از این وب سایت بهره ببرید. اینجا.
2 - Project Gutenberg
اگر به دنبال یک گزینه مطمئن تر و راحت تر میگردید، حتما به این وب سایت سر بزنید. این وب سایت هزاران جلد کتاب کلاسیک را در خود جای داده است و روزانه نیز چندین عنوان به فهرست خود اضافه میکند: