وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

رمان بازی تمام شد فصل 3

http://up.vbiran.ir/uploads/39739140885324432506_secret_book.png

رمان بازی تمام شد

نویسنده : شهره وکیلی

فصل : 3

........................................................................................

جنی . . . من همه ی زندگی ام را به تو بخشیده بودم ، ولی تو گرفتن اقامت را به جبران انچه به پایت ریخته بودم کافی می دانستی ف و بارها این سرکوفت را زدی که اگر به خاطر تو نبود ، من نمی توانستم اقامت بگیرم . ای کاش هرگز به چنین چیزی دست نیافته بودم و بلافاصله پس از اتمام تحصیلات به کشورم باز می گشتم و زندگی ارامی را شروع می کردم .

بندرعباس در گذرگاه تاریخ

صدای دریا

استان هرمزگان و شهر بندرعباس در طول تاریخ شاهد تحولات بزرگی بوده،استعمار،غارت و چپاول,سبک زندگی مردم و بسیاری دیگر.

استان هرمزگان و شهر بندرعباس در طول تاریخ شاهد تحولات بزرگی بوده،استعمار،غارت و چپاول,سبک زندگی مردم و بسیاری دیگر.

http://sedayedarya.ir/%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B0%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE.html

بیشتر بخوانید

حکایت مرد ثروتمند و فرزندش

روزی یک مرد ثروتمند, پسر کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند.آنها یک روز و یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند.

در راه بازگشت و در پایان سفر, مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟
پسر پاسخ داد :عالی بود پدر!
پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد: فکر می کنم!
و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟
 
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا .ما در حیاتمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد.ما در حیاتمان فانوسهای تزینی داریم و آنها ستارگان را دارند حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست!
 
در پایان حرفهای پسر زبان مرد بند آمده بود.پسر اضافه کرد: متشکرم پدر که به ما نشان دادی که ما واقعا چقدر فقیر هستیم.

رمان امشب فصل 4

 http://up.vbiran.ir/uploads/39739140885324432506_secret_book.png

 

رمان امشب

نویسنده : سیمین شیردل

فصل : 4

........................................................................................

اتفاق یک بار می افته.
اگر قراره منتظر اتفاق باشیم دیگه فرصت زندگی نخواهیم داشت. چون ممکنه هر لحظه این اتفاق رخ بده.... 
نمیشه خودم رو زندونی کنم.
زندونی نکن .زندگی کن. کتی و دوستات متعلق به گذشته اند تو الان در برابر من مسئولی.

آثارتاریخی و دست های ناپاک

دستهای ناپاک بدانند آثار تاریخی با این تخریب ها هرگز زیبایی و لطافت خود را از دست نمی دهند

 گردش زمانه هر چه آنها را کهنه تر سازد بازبر لطف و زیبائی آنها ‌افزوده خواهد شد .این پیوستگی زندگی و هنر در خون ما است. اگر اندکی کوشش کنیم و با چشمان باز آنچه را سنت هنری و صنعتی گذشته ایرانی است با نمونه‌های دیگران بسنجیم بزودی زیبائی و برتری پدیده های هنری ایرانی برایمان روشن خواهد شد. خوب است همیشه این نکته را بخاطر بسپاریم که آنچه تازگی داشته باشد همواره بچشم انسانی لااقل اگر همه زیبا نیاید بدیع و گیرنده می‌نماید ولی اگر این پدیده‌های ذوقی فاقد اصالت هنری باشند دیری نمی‌پاید که کهنه می‌شوند و از نظر می‌افتند. رمز بزرگی هنرها جاودان بودن آنهاست.آثار اصیل هرگز زیبای و لطف خود را از دست نمی دهند و گردش زمانه هر چه آنها را کهنه تر می سازد بر لطف و زیبائی آنها می‌افزاید.آثار تاریخی اینگونه  مظاهر ذوق ایرانی تو بدیع بودن خود را حفظ کرده اند و به همین جهت این هنر بصورت پدیده ای جاودانی به زندگی خود ادامه داده و به عصر ما رسیده است.درپس پرده نگاه عاشقانه و تلاش معصومانه نیاکان ما  کارگاه های هنری این سرزمین ها که مظاهر هنر زوال ناپذیر بشمار می روند رابه چشم خویش مشاهده نمایند که چگونه عده ای از هم میهنان با ذوق و هنرمند آنان با فداکاری تمام به ساختن و پرداختن آثاری مشغول بوده  که از هزاران سال پیش تا کنون نام ایرانی را در جهان زنده نگهداشته است. در آثار هنرمندان این سرزمین تاریخی و بلند آوازه با وجود عشق به کوشش های انجام شده ی گذشته ، کوششهای ارزشمندی بکار نرفته تا بتواند سنت هنری گذشته را با ذوق امروزی در آمیزند ویا آثاری تازه پدید کنند.