وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

گفت و گوی رادیو7 با ناصر مسعودی

اولین باری که گرامافون وارد خونه شما شد برخورد شما با اون چگونه بود؟

به دلیل توانایی مالی کم،گرامافون نداشتیم و همسایمون داشت،تا این که خواهر بزرگترم برامون یه گرامافون خرید.

وی ادامه داد:پدرم مخالف شدید گرامافون بود و ما زمانی از اون استفاده می کردیم که پدرم حضور نداشتن.

مسعودی تصریح کرد: یادمه یه روز که پدرم خونه نبود و ما مهمون داشتیم از گرامافون استفاده کردیم اما از شانس خوبون پدرم به دلیل جا گذاشتن چیزی در منزل به خونه برگشت.

وی ادامه داد:خواهرم خیاط بود و خیاطی داشت می گفت وقتی پدر وارد خونه شد با دیدن گرامافون،با صدای بلندی گفت:شما می خواین آبروی من رو ببرید،این کارها چیه که انجام میدید.

مسعودی بیان کرد:حتی اون زمان که رادیو هم اومد ما از طریق همسایه ها به رادیو گوش میدادیم و اون زمان موج75 رادیو تهران می گرفت.

مشوق اصلی شما چه کسی بود؟

 اون زمان که من تو رادیو می خوندم، به مادرم می گفتم چه طور بود،می گفت،صدات می یومد اما زیاد واضح نبود و مادرم مخالفتی با خوندنم نداشت تشویقم می کرد و بیشتر تصنیف هارو برام زمزمه می کرد.

اون سال ها اوایل دهه20 ایران درگیر جنگ جهانی دوم بود چه خاطره ای از اون روزها دارید؟

زمانی که روسها اومده بودن ما در همان منزل خودمان سکونت داشتیم و روسها اولین جایی که اشغال کرده بودن بندر انزلی بود.

شما برخوردی با روسها داشتید؟

من نه ولی دوستان و بزرگترها یه عده به وسیله روسها رانندگی یاد گرفتن،کامیونشون رو میشستن و باهاشون رفیق میشدن و ازشون سیگار می گرفتن،حتی زبان روسی هم بلد شدن و الان هم یه عده از گیلانی های قدیم روسی بلدن.

در زمان مدرسه شما کلاس سرود داشتید؟

بله دوستان هنرمند گیلانی ساز میزدن و خودشان می خواندن و این اشتیاق سبب شده بود با آنها آشنا شوم،همانند خیاط آذری که اهل زنجان بود و تار می زد و وقتی با او دوست شدم 12 سالم بود که اون من رو به اتاق پروش دعوت می کرد و پرده رو میبست و از من می خواست براش بخونم.

چه کسی شوق خواندن را در شما پرورش داد؟

من فکر می کنم خوندن به معنای واقعی در درجه اول یه چیز داتی و باید صدا داشته باشیم و مقدارو اندازه صدا زیاد مهم نیست،صدا باید فطری باشد و گیرنده ات قوی باشد برای شنیدن و با ساز به خوبی عجین شدن.

انتهای پیام.

روش داده های تابلویی یا پانل دیتا (Panel Data)

انواع داده­هایی که عموماً برای تحلیل­های تجربی به کار برده می­شوند، در سه گروه مورد بحث و بررسی قرار می­گیرند:

داده­های سری زمانی[1]

داده­های مقطعی[2]

داده­های تلفیقی سری زمانی و مقطعی[3]

در داده­های سری زمانی مقادیر یک یا چند متغیر را طی یک دوره زمانی مشاهده می­کنیم (برای مثال GDP طی چند فصل یا چند سال). در داده­های مقطعی، مقادیر یک یا چند متغیر برای چند واحد یا مورد نمونه­ای در یک زمان یکسان جمع­­آوری می­شود (برای مثال نرخ­های جرم و جنایت برای  سی استان ایران  در در یک سال معین).

ادامه مطلب

برای مشاهده مطالب بیشتر به سایت گروه آماردانان ایران زمین مراجعه کنید.

www.amardanan.ir

 

داده‌های پانلی

در آمار و اقتصاد سنجی، مجموعه داده‌های پانلی شامل مشاهداتی برای چندین بخش(خانوار، بنگاه و...) می باشند که در طی زمان‌های مختلف جمع آوری شده اند. یعنی یک مدل داده‌های پانل حاوی اطلاعاتی در زمان و مکان است که شامل N مؤلفه در T دوره زمانی می باشد.

اگر تعداد مشاهدات زمانی برای تمام مؤلفه‌های موجود در پانل یکسان باشد، به آن پانل متوازن(Balanced Panel) گفته می شود. اما در صورتی که مشاهدات مفقوده ای برای تعدادی از مؤلفه‌ها وجود داشته باشد، پانل را نامتوازن می نامیم.

ادامه مطلب

برای مشاهده مطالب بیشتر به سایت گروه آماردانان ایران زمین مراجعه کنید.

www.amardanan.ir

 

نامه ای به استاد از زبان یک شاگرد قدیمی

استاد  حمید رضا ناظمی چهره سر شناس قرانی در سطح کشور . کسی که تمام  وجودش رابرای قرآن فدا کرد . چهرای که برای تمام شاگردان قرانی شهرستان و استان شناخته شده است . ایشان کسی است که باتمام وجود برای شاگردانش وقت میگذارند . از معدود چهر های قرآنی که در این شهرستان باقی مانده  است . (((به فرموده حضرت علی (ع)هرکس مرا کلمه بیاموزد مرا بنده خود کرده .))))
حال در مقابل این چهره متواضع چگونه باید بود  کسی که خواندن بهترین کتاب دنیا را به ما آموخت .کسی که وجودش را فدای قرآن کرده .  از ایشان میگویم و مینویسم تا تا رسم ناپسند تجلیل وقدر دانی از انسانها زمانی که دیگر دیر شده و  بین ما نیستند  انجام نشود معلمم جایی نبود که از تو از کسی که خداوند دو بار به طور معجزه آسا او را به ما باز گرداند  چون میدانست بی تو هیچیم . یتیمیم  ....!!! بگویم و بنویسم  معلمم  از تو میخواهم مارا ببخشی وجودت را برای ما فدا کردی اما ما انقدر که باید و شاید نبودیم . از کلام مولایم اینگونه پیداست که باید بندگیت رابکنم و لی .... جز شرمساری و خجالت چیزی ندارم یادش بخیر زمانی که ما را با دفتر کاهی 40برگ و چند مداد تشویق به خواندن قرآن مینمودی حال از همان بچه ها انسانهای سرشناسی  رشد کرده اند ( دکتر .مهندس . رئیس .....)که همه را مدیون زحمات بی دریغ توایم . یادش بخیر از مهر های پشت کارت صورتی حضور  و غیاب جلسه قران که هر سال ماه رمضان به کسانی که بیشتر مهر داشتند و بیشتر در پای قرآن نشسته بودند جایزه می دادی . یادش بخیر ...... 
اینها را گفتم که بدانی یادم نرفته زحماتت را ولی افسوس که نمی توانم جبران کنم  ان همه مهر محبت و ان همه عشقت را نسبت به من . به چهرات نگاه میکنم محاسنت زود سفید شد . با خود میگویم چه چیزی  جز غصه خوردن برای من شاگرد ...!!  جز دغدغه برای آموزش  قرآن  چهرات را سفید کرده ؟. چیزی جز این است ؟  سخت ترین روزهای عمرم زمانی بود که فهمیدم بر اثر صانحه ای ضربه مغزی شدی و شاید دیگر برنگردی .وبعد از چند سال باز   شنیدم  به ایست قلبی مهلکی دچار شدی که باز گشتت با خدا ست . آری تورا فقط از خدا دارم . فقط خدا. که منت بر ما گذاشت و نخواست بچه های قرآنی کاشمر یتیم شوند هر چه که  میگویم بغض گم شده ای است در وجودم  جایی نداشتم این آتش . این بغض را خاموش کنم .و برایت از اتش درونم حرف بزنم پس  نوشتم . نوشتم تا بدانی دوستت داریم .نوشتم  تا دلم ارام گیرد تا شاید بگویم در دلم چه  غوغایی است از حرف های نگفته این سالها 
بیشتر از این اگر بگوییم  و بنویسم متهم به غلو خواهم شد .  از تو یه خواهش دارم مرا ببخش  خواهش میکنم                                                                                     امضا                                                                              یکی از شاگردانت

ساعت رستاخیر حرکت می کند/ چند دقیقه تا نیمه شب مانده است/ حرکت نمادین عقربه ساعت رستاخیر

 

عقربه ساعت مشهور رستاخیز این پنجشنبه به حرکت در خواهد آمد و برای اولین بار امکان مشاهده آن از طریق اینترنت نیز برای علاقمندان وجود خواهد داشت.

در تاریخ 14 ژانویه و راس ساعت 10 بامداد در ساختمان آکادمی علوم نیویورک عقربه ساعت مشهور رستاخیز طی حرکتی نمادین به جلو یا عقب کشیده خواهد شد. آخرین باری که عقربه این ساعت حرکت کرد ژانویه 2007 بود که طی آن این عقربه دو دقیقه به جلو رفته و از هفت دقیقه قبل از نیمه شب به پنج دقیقه قبل از نیمه شب تغییر کرد.

این تغییر با هدف نمایش دو پدیده مهم که می توانست زمین را به روز آخر نزدیکتر کند انجام گرفت که یکی از این پدیده ها بمب اتم و خطر 27 هزار سلاح اتمی بود که برای پرتاب در هر لحظه در آمادگی کامل به سر می بردند و دیگری تغییرات شدید آب هوایی بود.

پدیده هایی که بر روی نحوه حرکت امسال عقربه ساعت رستاخیز تاثیر خواهد گذاشت مذاکرات بین المللی درباره سلاح های اتمی، توسعه پایگاههای اتمی غیرنظامی، احتمال وقوع عملیات تروریستی با کمک این سلاح ها و تغییرات شدید جوی خواهد بود.

در دسامبر 1945 دانشمندان دانشگاه شیکاگو که در تولید اولین بمب اتمی شرکت داشتند هیئت دانشمندان اتمی را به وجود آوردند. مدیریت این هیئت در سال 1947 طرح ساخت ساعت رستاخیز را ارائه کردند تا از آن به عنوان سمبلی برای یادآوری خطرات این سلاح ها استفاده کنند.

پیام این ساعت "بشر چند دقیقه تا نیمه شب فرصت دارد" بوده و منظور از نیمه شب تخریب جهان به واسطه انفجارات اتمی، تغییرات جوی و جهشهای ناگهانی تکنولوژی در زندگی بشر است. اکنون عقربه های این ساعت متناسب با پدیده های مهم جهان به سمت عقب یا جلو حرکت می کنند.

زمانی که این ساعت در 1947 خلق شد جنگ سرد میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در گرفته بود و در آن زمان این ساعت هفت دقیقه به نیمه شب را نمایان می کرد. از آن زمان تا کنون زمان این ساعت 18 بار دیگر تغییر کرده است.

بر اساس گزارش ام اس ان بی سی، نزدیکترین زمانی که عقربه های این ساعت نشان داده اند، دو دقیقه به نیمه شب و در سال 1953 بوده است. در این سال آمریکا و روسیه با فاصله 9 ماه به آزمایش سلاح های اتمی خود پرداخته و فجایع بزرگی به وجود آوردند