وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

هماهنگی میان نت های هم نام در ساز تار

هماهنگی میان نت های هم نام در ساز تار


یکی از مشکلات فراگیری که نوازنده با آن دست به گریبان است،نداشتن هماهنگی درست میان صدای سه جفت سیم تار در هنگام پرده گیری می باشد .هنگامی که دست چپ نوازنده از روی جفت سیم سفید به سمت جفت سیم زرد یا بم می رود پرده هایی که دارای یک نت هستند باید صدای مشخص و یکسانی (در شرایط کوک درست و صحیح) داشته باشند و به اصطلاح کم یا زیاد نباشند. برای نمونه سازی که دقیق کوک شده باشد باید صدای نت پرده ی سل سفیدآن با صدای پرده سل زرد آن هماهنگ و یکی باشد وبه اصطلاح پرده ی سیم زرد جلو یا عقب نباشد.
از نشانه های عدم هماهنگی نت های همنام ،جلو و عقب کردن پرده به روی سیم زرد است که نوازنده برای جبران این مشکل ناگزیر از کج کردن پرده می شود اما در حقیقت این کار مشکل ساز را برطرف نمی کند،زیرا با کج کردن پرده طول دو جفت سیم نابرابر می شوند و طول یکی از سیم ها بیشتر از دیگری می گردد.
از آنجایی که شیطانک و خرک ساز با سیم ها در زاویه قائمه هستند، پرده های ساز نیز باید با شیطانک و خرک در یک زاویه باشند و در غیر این صورت صدای دوسیم کم و زیاد می گردد.
در سنت ردیف نوازی از آن جا که پرده گیری بر روی سیم بم چندان معمول نیست اغلب عدم هماهنگی سیم بم بر روی پرده های زیرین آن مغفول می ماند و سازندگان ساز به این نکته کمتر توجه می کنند. حتی در ساز های به اصطلاح حرفه ایی ،سیم بم در هنگام پرده گیری بالاتر یا گاهی پایینتر از پرده های سفید و زرد می باشد.آنچه به نظر نویسنده ی این سطور اهمیت دارد قابلیت ساز تار در تمامی پرده ها است ؛فارغ از اینکه میزان استفاده از ساز در پرده گیری سیم بم و پایین دسته ی سیم زرد بر حسب شیوه ی نوازندگی زیاد  یا کم باشد. در امتحان صدای ساز یکی از مواردی که بسیار کلیدی است، هماهنگی و خوانش تمامی سیم ها در تمامی پرده ها می باشد. مسئله خوانش پرده های سیم بم تا آنجا مغفول مانده که بنابر تجربه ی شخصی نویسنده،در اکثر ساز های معروف پیشینیان نیز این اشکال وجود دارد . برای آزمایش این امر می توان سیم بم را تا آخرین پرده ی پایین دسته گرفت و هماهنگی آنرا امتحان کرد. در اکثر این ساز ها صدای پرده های سیم بم زیر خوان تر از صدای نت مشابه در دو جفت دیگر ساز است.



دلایل عدم هماهنگی نت های همنام در ساز تار


علل اصلی عدم همخوانی پرده ها تراش نا مناسب  دسته تار ، بالانس نبودن سیم ها بایکدیگر و اندازه نبودن میزان قوس های عرضی و طولی در ساز هستند. دلیل دیگر این عدم هماهنگی که به نوعی در ذات ساز می باشد ،هم جنس نبودن آلیاژ شش سیم است . سیم های سفید آلیاژی فولادی دارند و سیم های زرد و بم آلیاژی از جنس برنج؛ از این رو توقع اینکه نت های همنام به طور مطلق هم خوان باشند ،توقعی غیر اصولی است . اگر ساختار ساز دارای معایب یاد شده نباشد، می توان با عادت دادن دست و تنظیم فشار در هنگام پرده گیری این اشکال را به میزان زیادی حل کرد و به هماهنگی کامل نزدیک شد.

راهکار های آزمون کردن هماهنگی نت های همنام


اول اینکه پرده ها از نظر بصری در حالت عمود بر دسته ی تار باشند .دوم اینکه خوانش پرده ها در پایین دسته ی سیم زرد وبم حتما باید امتحان شوند. پرده های زرد و سفیدکه در اجرای برخی ساخته ها مانند آثاراستاد شهنازی همزمان با هم گرفته می شوند ،با هم یکصدا باشند. سوم اینکه در پرده گیری فواصل طلایی ،همخوانی و تناسب صوتی وجود داشته باشد .

آرتروز

آرتروز یا "استئوآرتریت"به تغعیرات "دژنراتیو"یا  (DJD) به عبارت دیگر ، به سائیدگی در مفاصل اطلاق می شود.
شروع این تغعیرات معمولا در سنین جوانی در مفاصل فرد ایجاد می گردد که در بعضی مفاصل مثل شانه و زانو ابتدا بصورت نرمی غضروف مفصلی یا کندرومالاسی شروع شده که در صورت عدم درمان منجر به سائیدگی سطح مفصلی غضروفها یا استئوآرتریت خواهد شد
شکایت این بیماران بصورت درد با تورم و یا بدون تورم مفصل می باشد. اکنون دانشمندان ، طبق بررسی های آماری، نشان داده اند که در صد ایجاد تغعیرات دژنراتیو در افراد بلند قد غیر ورزشکار و با حجم عضلات کم، بیشتر از افرادی می باشد که دارای قد کوتاه و عضلات قوی و ورزشکارند، می باشد. چون عضلات قوی اطراف مفصل ، نقش حمایتی بسیار مهمی از مفاصل بازی  کرده و عملا میزان سائیدگی مفصل را بسیار کاهش می دهند
 امروزه بسیاری از جوانان از درد های مفاصل در سنین جوانی رنج می برند و این بدلیل کم تحرکی در زندگی ماشینی امروز است                                                                
 

البته لازم به ذکر است که اگر با بیماری مواجه شویم که از نرمی غضروفهای مفصلی و یا آرتروز مفصلی رنج می برد  باید در انتخاب ورزش مناسب برای او بسیار دقیق باشیم و بجای انجام ورزش های دینامیک  که با حرکات  شدید مفاصل توام می باشند ، وی را تشویق به انجام ورزشهای استاتیک نمائیم . یعنی در حالتی که مفاصل تقریبا ثابت می باشند ، بیمار اقدام به انقباض و ورزش  دادن عضلات اطراف مفصل بنماید  و از انجام هرگونه حرکت سریع مفصل و یا مفاصل مبتلا پرهیز نماید
درمان آرتروز در طب غربی شامل داروهای ضد درد استروئیدی و غیر استروئیدی و نیز گلوکز امین  و کندروتین که از مواد تغذیه کننده غضروفها بوده و پیشرفت آرتروز ها را به تاخیر می اندازد، می باشد
اما عوارض جانبی این دارو ها روی کبد ، کلیه  و سایر ارگانهای داخلی  بیمار زیاد می باشد و نیز درموارد متوسط و شدید بیماری، داروها به خوبی قادر به کنترل بیماری نمی باشند

جوانان وچهاردغدغه

 

معمولاجوانان پسربعدازدیپلم چهاردغدغه دارند:

1-تحصیل

2-سربازی

3-اشتغال

4-ازدواج

دخترها هم بغیرازسربازی سه دغدغه دیگررادارند ویا میشود گفت حداقل دودغدغه تحصیل وازدواج.

تجربه من این استکه که جوانانی که درسال اول ویا دوم دبیرستان بفهمند دنبال چی هستند وبنوعی راهشان راپیداکرده باشند بسیارموفق هستند.

زیرااگرجوانی بگوید من تا دیپلم درس میخوانم وبعد هم سربازی وبعد هم فلان شغل وبعد هم ازدواج بنظرمی رسد بسیارموفق باشد.

یا جوانی که بگوید تحصیلات تا عالی ترین مدارج علمی وبعداشتغال وازدواج این هم راه خودش راپیداکرده است.

ولی اگرجوانی نداند چکارکند؟؟؟ وچند سال همینطوربدون هدف به طرف جلوحرکت کند وچندین بارتصمیماتش راعوض کند معلوم نیست چه آینده ای درپیش دارد.

بنظرمن برای دختران بهترین گزینه اول ازدواج وبعددرس واشتغال است بخصوص اگرشوهرهمراه وهم کفوهم باشند.

دراین زمینه صدها مطلب است که افرادباید به مشاورجامع وآگاه ومتعهدرجوع کنند.

مشکلات جنسی را حل کنید!

تک دختر



وقتی در مسایل زناشویی به مشکلی بر می خوریم، اولین قدم این است که مشکل را به رسمیت بشناسیم. خیلی ها هستند که اصلا نمی خواهند به موضوع فکر کنند چه برسد به این که به دنبال راه حلی برایش باشند! زمانی که در کلینیک سلامت خانواده بیمارستان مصطفی خمینی کار می کردم، زوج مراجعه کننده ای داشتیم که ۱۰ سال از ازدواجشان می گذشت و هنوز نتوانسته بودند با هم رابطه داشته باشند. برخلاف خیلی از زوج ها که این مساله ظرف چند ماه باعث جدایی شان می شود، آنها آن چنان به هم علاقه مند بودند که تصمیم گرفته بودند زندگی شان را به همین منوال با هم ادامه بدهند. حتی برای بچه دار شدن IVF کرده بودند و موفق نشده بودند.
چه کسی مسئول این اتفاق است؟ چه کسی باید به زوجی که می خواهند زندگی شان را زیر یک سقف آغاز کنند یاد بدهد چطور باید با هم رفتار کنند؟ اگر مشکلی پیش بیاید به چه کسی باید مراجعه کنند؟ به پزشکان عمومی که در طول۷ سال تحصیل و درس های جورواجور، از انگل شناسی گرفته تا پزشکی قانونی، حتی یک کلمه هم از سلامت جنسی به گوششان نمی خورد؟
به متخصصان زنان و زایمان یا متخصصان ارولوژی؟ آنها می دانند با این بیماران چه باید بکنند؟ مگر مرکز ناباروری ای که آن زوج در آنجا IVF کرده بودند پر از همین متخصصان نبوده؟ اصلا چند پزشک عمومی، متخصص زنان، متخصص ارولوژی، روان پزشک یا روان شناس در کل ایران هستند که در این زمینه ها واقعا می توانند به مراجعانشان کمک کنند؟
اصولا در این روزگار، آیا کسی خودش را مسئول آموزش به دخترها و پسرهای جوانی می داند که می خواهند وارد دنیایی جدید شوند، که دست کمی از سرزمین عجایب برایشان ندارد ؟ زندگی مشترک، چی کم دارد از آن سرزمین عجایب؟ و این که گمان کنیم نباید با بچه هایمان در این باره حرف بزنیم، که نکند پرده های حیا دریده شود، یا نکند بچه ها سر و گوششان بجنبد؛ و همه چیز را می سپاریم به دست تقدیر، که کدام دوست یا کدام وب سایت یا کدام کتاب، چه اطلاعات درست یا غلطی به بچه هایمان بدهد؛ آیا مشکلی را حل کرده؟ یا هزار مشکل به وجود آورده؟
بزرگترین کمک خانواده ها به پسر یا دختر جوانی که می خواهد ازدواج کند، این است که چانه بزنند و مهریه را بالا و پایین کنند، یا پولی بگذارند وسط برای خرج و مخارج مراسم های نامزدی و عروسی؛ و همیشه هم دلشان خوش باشد که برای دلبندم چنان جشنی گرفتم که فلانی انگشت به دهان ماند و بهمانی چشمش درآمد.
گناهی هم شاید کسی ندارد. به پدرها و مادرها، چه کسی چیزی آموخته که آنها به فرزندانشان بیاموزند؟ حلقه به حلقه به زنجیره نادانی اضافه می شود. اما فراموش نکنیم که این نادانی ها، چیزی از مسئولیت ما به عنوان پدر و مادر، یا معلم یا مقام حکومتی کم نمی کند.
«تغییر کنیم»
قدم اول:
از خودمان خجالت نکشیم
وقتی در مسایل زناشویی به مشکلی بر می خوریم، اولین قدم این است که مشکل را به رسمیت بشناسیم. خیلی ها هستند که اصلا نمی خواهند به موضوع فکر کنند چه برسد به این که به دنبال راه حلی برایش باشند! مسایل زناشویی مهم اند. نباید نادیده شان گرفت. گاهی مثل یک گلوله برفی، یک مساله کوچک با گذشت زمان بزرگ و بزرگ تر می شود و حتی یک ازدواج را به بن بست می رساند.
قدم دوم:
از همسرمان خجالت نکشیم
همسر هر فرد، نزدیک ترین فرد به او باید باشد. اینکه تصور کنیم بعضی مسایل را نباید گفت چون حریم ها شکسته می شود، حرف درستی است؛ اما مصداق آن مسایل جنسی نیست. البته روش بیان مساله مهم است. حتی بهترین حرف ها را اگر جور بدی بگوییم، ممکن است فاجعه به بار بیاورد. در مسایل زناشویی هم باید با بیانی کاملا محترمانه و با لحنی مثبت، نه سرزنش آمیز یا با نیش و کنایه، مساله را با همسر در میان گذاشت.
قدم سوم:
از مشاور خجالت نکشیم
تعداد پزشکان یا روان شناسانی که در درمان مشکلات جنسی تبحر داشته باشند زیاد نیست. اما دلیل نمی شود که دنبالشان نگردید. مهم این است که شما و همسرتان اراده داشته باشید برای حل مساله. اگر بخواهید که حل شود، اگر برایش وقت و انرژی بگذارید، بالاخره حل می شود. ممکن است اولین مشاور نتواند کمک کند؛ اما نباید ناامید شوید. در کشور ما و حتی در همه دنیا، سکس تراپی رشته ای جدید است. در حوزه مشاوره سلامت جنسی، آدم های باتجربه کم اند؛ اما نایاب نیستند. اگر یکی شان را پیدا کردید، به او اعتماد کنید و بدانید درمان اغلب این مشکلات ساده است، اما زمان می برد.
سردبیر مجله سیب سبز - محمدرضا رجبی شکیب

اربعین

اربعین و چهل نکته

اربعین یعنی از عاشورا چهل روز گذشته است . پس چهل نکته در بابِ محرّم و عاشورای فرومد بخوانید .

فرومدیهای محترم سعی می ­کنند هر سال در هرجا هستند تا آنجا که مقدور است خودشان را به روستا برسانند و روزِ تاسوعا و عاشورا در فرومد باشند ، در واقع هر چند روز از محرّم که در تعطیلاتِ رسمی قرار گیرد ، تعدادِ روزهای ماندنِ در روستا بیشتر می­ شود .

آمدنِ به روستا موجبِ دیدار و رونقِ مراسمِ محلّه­ ها ( بالا ، پشند ، جنان ) و روزِ عاشورا هم موجبِ رونقِ مراسمِ کُلِّ روستاست .

امسال کوچۀ بالا و جنان روحانی نداشتند و دو نفر روحانی برای دهۀ اوّل محرّم دعوت شده بودند . من فقط توانستم یک شب پای منبر روحانی در کوچۀ بالا باشم ، یک شب به کوچۀ جنان رفتم که مراسم زود تمام شده بود .

کوچۀ پشند روحانی محترم همیشگی خودش را داشت ، البتّه در هیئتِ ابوالفضل مفتاباد هم شام و سخنرانی بود و بعد سخنرانی فرزندش و نوحه در حسینیّۀ سرحمّام ، جنبِ مسجد ، پای چنار .

من که از کودکی به پای منبر می­ رفته ­ام تا امسال که مستمع روضه­ ها بودم ، حرفِ تازه­ ای نشنیده­ ام ، یعنی یک کودکِ دبستانی ، یک نوجوان دورۀ راهنمایی ، یک جوانِ دبیرستانی ، یک دانشجوی کارشناسی ، یک دبیر معارف اسلامی ، یک دانشجوی کارشناسی ارشد ، یک پژوهشگر تاریخ محلّی ، یک قرآن ­پژوه و محقّق در زمینۀ علوم قرآنی و یک منتقد موضوعاتِ دینی و مذهبی و تاریخی باید همیشه همین روضه­ ها را گوش کنم !  

من تنها اینگونه نیستم ، پای منبر ، افرادی که تحصیلاتِ عالیه با مدرکِ دکتری دارند یا قاضی و ... و نهایت فرهیخته­ اند ، کم نیستند . آنها هم مثلِ من محکوم به شنیدنِ همین تکرارِ مکرّرات هستند . ( در اینجا قصدِ نقدِ محتوایی ندارم ، آن موضوع جدایی است و ان شاء الله برای موقعیّتِ خودش )

فرومدیهای محترم با شور و شـوق به روستا می­ آیند ، آنها برای برپاداشتنِ این مراسـم و پرداختِ هزینه­ هایش دریغ نمی­ کنند ، هر کسی در حدِّ توانِ خود کمک می ­کند . مراسم که تمام شد می ­روند تا سال آینده . 

در این دهۀ محرم در هر سه محلّه شام می دهند ، به طور طبیعی هر کسی هم برای شام به محلّۀ خودش می ­رود ، البتّه من یک شب را برای شام با همراهم به حسینیّۀ محلّۀ بالا رفتم . سه نکتۀ جالب توجّه برای من در آنجا اینها بود .

نصبِ عکس درگذشتگانِ سالِ گذشته که یادبودی از آنها شود . تهیّۀ جاکفشی که نظمِ خوبی داشت و لباسِ مخصوصِ خدمتکاران که شناخته شوند .

یک پیشنهاد که به فکر من رسید این بود . هر کوچه ، مردم محلّۀ دیگر را یک شب به شام دعوت کنند و ابتدا هم شام را به مهمانان بدهند . یعنی ؛

کوچۀ جنان یک شب مردمِ کوچۀ بالا و شبِ دیگری مردم کوچۀ پشند را دعوت کنند .

کوچۀ پشند یک شب مردمِ کوچۀ بالا و شبِ دیگری مردم کوچۀ جنان را دعوت کنند .

کوچۀ بالا یک شب مردمِ کوچۀ جنان و شبِ دیگری مردم کوچۀ پشند را دعوت کنند .

البتّه برنامه­ ریزی می ­خواهد که مشکل به وجود نیاید ، مثلاً تداخل نشود ، آیا یک شب مردها را دعوت کنند و یک شب هم زنها را یا ... . به هر حال رعایتِ آدابِ مهمانداری شود .

10ـ امسال در روزِ تاسوعا دسته­ های عزاداری از سه محلّ به سرسنگ رفتند و کنارِ مسجد جامع با هم نوحه خواندند و سینه یا زنجیر زدند . برای اوّلین بار خوب بود ولی برای سالهای بعد باید اشکالات و ناهماهنگیهایش برطرف شود .

11ـ آقای حسن آدینه مدّاحی می ­کند صدای گرمی هم دارد ، در روزِ تاسوعا و عاشورا هم خاموش نبود ، بهتر است این دوستِ عزیز در این فاصلۀ یک ساله دنبالِ مطالب و اشعارِ غنی باشد تا نتیجۀ مطلوبتری حاصل شود . البتّه بعضی شبها هم به حسینیّۀ محلّ پشند آمد .

12ـ فرومد افرادِ تحصیلکردۀ حوزوی و دانشگاهی و پژوهشگر اگر زیاد نداشته باشد ، کم هم ندارد . یعنی اینقدری هستند که بتوانند روستا را در زمینۀ امورِ لازم خودکفا کنند .

13ـ اگر برنامه­ ریزی باشد و کار برای آخِرین دقایق گذاشته نشود ، حوزویان و دانشگاهیان و پژوهشگران در موضوعاتِ مناسب مطلب برای ارائه در این شبها آماده کنند و در حسینیّه ­های هر سه محلّ بیان کنند .

14ـ خانمها هم به جای اینکه مستمعِ تنها باشند می ­توانند مطلب آماده کنند و حدّاقل در جمعِ خانمها بیان کنند .

15ـ اگر فرومدیها خودشان به فکر برخیزند و همانطور که تغذیّۀ جسم را در این ایّام بهاء می ­دهند در فکر تغذیّۀ جان هم باشند ، آیا نیازی به دعوتِ روحانی به عنوانِ مهمان هست ؟! دعوتِ سخنران به عنوانِ مهمان وقتی خوب است که از سرِ ضعف نباشد . گرچه وقتی سخنران نباشد چاره­ ای هم نیست .  

16ـ شبیه­ خوانی هم در روزِ عاشورا بحثِ خودش را دارد ، کسانی که نقش بازی می ­کنند با اینکه آموزش ندیده­ اند و به تجربه آموخته ­اند ، انصافاً خوب اجرا می ­کنند ، اگر کم و کاستی هم در اجرا داشته باشد ، قابلِ رفع است .

17ـ در موردِ متن تعزیه­ خوانی سخن فراوان است . از بازیگرانِ نقشها هم این توقّع نیست ، آنها هم داعیّۀ این را ندارند ، آنها بازیگرند ، اگر متنِ بهتری در اختیارِ آنها قرار گیرد ، طبیعتاً آن را می­ خوانند . بعضی از مطالبی که خوانده می ­شود در شأنِ آن پیشوایان و شُهدای راهِ حقّ و فضیلت نیست و چه بسا اهانت باشد فقط گویندگان قصدِ توهین ندارند و گرنه محتـوا شائبۀ توهین ­آمیز بودن دارد . ( نقـدِ محتـوایی آن فرصتِ خودش را می­ طلبد که اِن شاءَ الله برای موقعیّتِ خودش )

18ـ اصلاح و تهیّۀ متنِ بهتر کار آن تحصیلکرده ­هاست ! چه بسا باید گفت : وظیفه و تکلیفِ آنهاست ! فرض را بر آن بگیریم که یک نفر به متنی که خوانده می ­شود اشکالِ منطقی و بایسته می ­گیرد ، آن موقع از این تحصیلکرده­ ها پرسیده می ­شود که : اینها چیست که خوانده می ­شود و شما هر سال گوش می ­دهید و در پیِ اصلاح آن بر نمی آیید ؟ اینجاست که باید گفت : خداوندِ علم را چون به اسارت بَرند شرمساری بیش بَرد .

19ـ مکانِ شبیه هم اصلاً مناسب نیست باید جایی باشد که مردم راحت بنشینند و بتوانند ببینند و امکاناتِ خدمات دهی بهتری فراهم باشد .

20ـ هر سال سبزپوشان در مقابلِ سرخپو­شان رَجَز می ­خوانند که من دمار از روزگارتان در می ­آورم ، من به رستم گفته­ ام ؛ زکّی ! هنوز به میدان نیامده ، می ­افتد و فریادش بلند است که : ای عمو به فریادم برس ! در روی منبر گفته می ­شود که ابوالفضل دوازده هزار نفر را کُشت !!!! امّا واحسرتا از اینکه حتّی یک نفر از سرخپوشان کُشته شود . من که از دورۀ کودکی حتّی ندیده ­ام که یک بار یک نفر از سرخپوشان به قولِ ما فرومدیها « دِ کُوپ اُوفتِه » !

ـ چهل ستون که شنیده­ اید ، در واقع بیست ستون است ، بیست ستون هم در آب دیده می ­شود و چهل ستون می­ شود . شما این بیست نکتۀ مشفقانه را به روشنای آب ببینید و برایش چاره ­ای بیندیشید و هر کدام نکته ­ای بر آن بیفزایید تا چهل نکته شود !