وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

کشف اسکلت 7 هزارساله در تهران

 

احسان یغمایی در گفت و گو با chn عنوان کرد: قدمت تهران با کشف یک اسکلت به 7 هزار سال نمی‌رسد

اوایل آذر امسال کشف اسکلت 7 هزاره در منطقه مولوی، تهرانی‌ها را هیجان‌زده کرد. سرپرست گروه باستان‌شناسی این کاوش هم آن را کشفی منحصر به فرد خواند که سابقه سکونت در محدوده شهری تهران را به هزاره پنجم پیش از میلاد می‌رساند. بااین وجود، این سوال همچنان به قوت خود باقی ماند، آیا می‌توان از کشف یک اسکلت و چند تکه سفال به این نتیجه رسید که قدمت یک مکان چقدر است؟ خبرگزاری میراث فرهنگی – گروه میراث فرهنگی - اوایل آذر امسال کشف اسکلت 7 هزار در منطقه مولوی، تهرانی‌ها را هیجان‌زده کرد. سرپرست گروه باستان‌شناسی این کاوش هم آن را کشفی منحصر به فرد خواند که سابقه سکونت در محدوده شهری تهران را به هزاره پنجم پیش از میلاد می‌رساند. هر چند این سوال همچنان به قوت خود باقی ماند، آیا از کشف یک اسکلت و چند تکه سفال می‌توان به این نتیجه رسید که قدمت تهران 7 هزار ساله است؟ احسان (اسماعیل) یغمایی، باستان‌شناس نام آشنای ایران در پاسخ به این سوال به CHN می‌گوید: «من با اینکه دستاوردهای این کاوش را از نزدیک ندیدم اما عکس منتشر شده از آن نشان می‌دهد که حفاری خوبی صورت گرفته با این حال خیلی جسارت می‌خواهد که با پیدا کردن یک اسکلت قدمت جایی را به عقب برد.» او معتقد است که بسیاری از متون باقی مانده، از تهران به عنوان یک ده کوچک نام می‌برند، بنابراین باید دستاوردهای باستان‌شناسان به اندازه‌ای غنی باشد که بتوانند قدمت یک مکان را تعیین کند.» به گفته این باستان‌شناس، شهر، ماندگاری، سکونت و گذر هر کدام معانی ویژه خود را در باستان شناسی دارند. نمی‌شود از یک گور تک افتاده نتیجه گیری کرد که این مکان شهر، ماندگاری یا سکونتگاه بوده است. او باز تاکید می‌کند که با یک «تک خاکسپاری» نمی‌توان نتیجه گرفت که تهران، شهر در شکل وسیع آن یا یک سکونتگاه در شکلی کوچکتر است. یغمایی از رسمی‌ قدیمی یاد می‌کند و می‌گوید:«هنوز هم رسم است، وقتی فردی در مسافرت می‌میرد، او را در جایی که از دنیا رفته، به خاک می‌سپارند. بنابراین یک «تک خاکسپاری» دلیل کافی برای اینکه سکونت جایی به هزاره پنجم پیش از میلاد باز می‌گردد، نیست. یک باستان‌شناس باید خیلی از نشانه‌ها را باید کنار هم بگذارد و سپس نتیجه‌گیری کند. این در حالی است که محمد اسماعیل اسماعیلی جلودار، سرپرست هیأت باستان‌شناسی در خیابان مولوی تهران در مصاحبه‌های خود عنوان کرده که مواد فرهنگی این دوره کاملا شناخته‌شده است و در این مکان سفال‌ها و مواد فرهنگی به همراه شواهد اندکی از معماری به دست آمده که دوره استقرار در این محوطه را به دوره سیلک یعنی 2 و 7هزار سال پیش می‌رسد. یغمایی می‌گوید: «اگر سفال‌های به دست آمده برای دوره چشمه علی باشد، امری طبیعی است. ممکن است که فرد از چشمه‌علی به جایی دیگر در حال سفر بوده و در مسیر خود مرده و از آنجاییکه وقتی فردی می‌میرد به دلیل اعتقاد به دنیای پس از مرگ، اشیاء‌اش را با او دفن می‌کنند، اشیاء او نیز با خودش دفن شده است.» به گفته او، امروز وقتی ایلاتی‌ها کوچ می‌کنند و به ییلاق یا قشلاق می‌روند، اگر در این راه یکی از افراد کوچانده پیر یا جوان بمیرد. او را در چند گورستان میان راه به خاک می‌سپارند. اگر شما از ایذه به دشت گل یا دشت سوسن که مسیر راه ییلاق و قشلاق بختیاری‌هاست بروید، در چند جا گورستان‌هایی می‌بینید، بدون آنکه نشانه‌ای از ماندگاری یا سکونت در دور و بر آن‌ها دیده شود. این‌ها در واقع خاکسپاری ایلات کوچانده است. حال پرسش این است آیا فرد به خاک سپرده شده در میدان مولوی تهران یک مسافر از یک کاروان یا کوچانده یک ایل بوده است؟ یا نشانه‌هایی چون اتاق، اجاق و اشیاء روزمره زندگی نشان از یک سکونت یا ماندگاری ( نه نشانه‌های یک شهر) در آن محوطه پیدا شده است؟ به گفته او حتی در کاوش‌های قیطریه، آقای کامبخش فر، سرپرست هیات باستان‌شناسی قیطریه در نتیجه تحقیقاتش عنوان کرد که اینجا یک گورستان است و دلیلی بر سکونت مردم نمی‌شود. با اینکه گورستان قیطریه بسیار بزرگ بود. یغمایی می‌گوید:«به فرض محال اگر یافته‌هایی معماری و خاکسپاری‌های دیگر به دست آید، همه دال بر ماندگاری است نه شهر. چراکه شهر، سکونت، ماندگاری، تک خاکسپاری و گورستان هر یک مفاهیم خاص خود را دارد.»