برای آرامش قلب و آرامش خاطرآیا متعددی وجود دارد که همه ی آنها به این مطلب اشاره دارند که یاد خدا باعث آرامش می شود.
خداوند در قرآنذکر و یاد خود را برای تمامی انسان ها و قرآن را برای اهل ایمان بیان کرده است
اساسا ارتباط با خدا آرامشآور است یعنى، انسان ذاتا دوستدار و عاشق خدا است و وقتى عاشق به معشوق برسد آرامش مىیابد. از طرف دیگر خداوند در قرآن فرموده است که: «در مؤمنان سکینه و آرامش نازل مىکند».بهترین چیزى که روح انسان را صفا مىبخشد و حالت آرامش و سکونت براى انسان ایجاد مىکند، ذکر و یاد خدا است.
«الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد – 28)
ترجمه: آنها کسانى هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرامش مىگیرد، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا مىکند.
و نیز در آیه ی 82 اسراء
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً» (الإسراء - 82)
ترجمه: و ما آنچه از قرآن فرستیم شفاى دل و رحمت الهى بر اهل ایمان است، لیکن کافران را به جز زیان چیزى نخواهد افزود.
از یک دست اگر به تعداد همه آدم های عالم باشد هم، صدایی برنمی خیزد، چه رسد به این که بخواهد بانگی بردارد که عالم را خبر کند. قطرات باران هم اگر به میلیارد در میلیارد برسند اما کنار هم قرار نگیرند، نه چشمه ای شکل خواهد گرفت، نه جویباری، نه رودخانه ای، چه رسد به دریا و اقیانوس. از درختان تنها و متفرق هم جنگل شکل نمی گیرد تا زیبایی و شکوهش در چشم بنشیند و خلقی را مدهوش کند. اگر همه خانه های عالم جدا و با فاصله ساخته شود، باز شهری شکل نخواهد گرفت تا از شهر و شهروند و مدنیت سخن به میان آید... صدا وقتی برمی خیزد و بیدار می کند که دست ها روی هم قرار بگیرند. دریا زمانی شکل می گیرد و هزار گوهر می دهد که قطرات دریا به هم بپیوندند و شهر هم از کنار هم ساخته شدن خانه ها به وجود می آید و... این یعنی باید با هم بود تا «بود» و الا تفرقه، بود را هم «نابود» می کند. این یک واقعیت اجتماعی است پس اگر می خواهیم باشیم و این بودن با سرفرازی و عزت هم همراه باشد، «باید» با هم باشیم. این باید را هم «عقل» تأیید می کند و هم «نقل» تأکید، امضای سیره معصومان(ع) هم پای آن است. «و اعتصموا بحبل ا... جمیعاً و لاتفرقوا» آیت خداوندی است، «ایها الناس! علیکم بالجماعه و ایاکم و الفرقه» کلام رسول خدا(ص) است، سیره و سبک زندگی مولا علی علیه السلام هم روشن است و پرشکوه ترین درس وحدت. روش دیگر ائمه بزرگوار علیهم السلام هم مبین واقعیت و حقیقت وحدت به مثابه یک مکتب است، پس هر کس به این راه و روش ایمان دارد، باید امروز بر صراط مستقیم وحدت گام بردارد. هر کس عزت ایران و عظمت اسلام و سرفرازی جهان اسلام را می خواهد باید و باید و باید، پای در راهی بگذارد که مولا علی(ع) به عنوان نماد تام و تمام وحدت پیموده اند . هر کس هم پا به کج راهه تفرقه گذاشت و زبان به ناصواب گشود، بداند این راه به سمتی خلاف مسیر حرکت امام علی(ع) منتهی می شود. پس هشدار...
و هشدار که شیطان به وسوسه تفرقه، در لباس خود حق بینی و حق دانی می خواهد بند از بند حبل ا... بگشاید تا جماعت شکل نگیرد و آیت خداوندی، تفسیری عینی نداشته باشد.
و حرف آخر؛ «یا صاحبی السجن أأرباب متفرقون خیر ام لله الواحد القهار» و یوسف است که می پرسد از هم زندانی های خویش که خدایان چند گانه و پراکنده بهترند یا خدای یگانه ای که قاهر است؟ حالا این پرسش جناب یوسف(ع) را این جور از خود بپرسیم، آیا رواست، باورمندان به توحید و ایمان آورندگان به این که خدای واحد و قاهر بهتر است از «ارباب متفرقون»، خود در مسیر وحدت حرکت نکنند؟ و... بحث را به مسائل روز و بایدها و نبایدهای سیاسی نکشاندم، چون باور دارم، وحدت، یک امر دینی است، فراتر از سیاست و ضرورت های روز، پس به عنوان یک مسلمان باید در صراط مستقیم وحدت باشیم...
خراسان - مورخ دوشنبه 1393/10/15 شماره انتشار 18874 /صفحه16/بدون موضوع
و بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم. فرعون و سپاهیان وی بیدرنگ مسلحانه و فراتر از حد خود آنها را دنبال کردند، تا وقتی که داشت غرق میشد گفت: ایمان آوردم به اینکه خدائی غیر از خدائیکه بنی اسرائیل (فرزندان یعقوب) به او ایمان اوردند وجود ندارد و همیشه مسلمان خواهم بود ـــ حالا! در حالیکه تا پیش از این از سپردن بنی اسرائیل سرباز زدی و همیشه نیز مفسد بودی ـــ امروز فقط بدن تو را نجات میدهیم تا برای افراد پس از خودت درسی باشد. هر چند خیلی از مردم از آیات ما غافلند».سوره یونس90-92
و.........
به قول همشری های عزیز ما خدایا خودت نظری برما بکن!
یعنی خدایا خودت رحمتت رو نصیب حال ما کن!
چادرم باشد مرا معیار ایمان و شرف
همچو مروارید زیبایم درون یک صدف
دید نامحرم نیفتد لاجرم بر سوی من
افتخارم باشد این،زهرا بود الگوی من
مدعی گوید که چادر یک نشان فانی است
من ولی گویم که با چادر تنم اسلامی است
مدعی گوید که با چادر کلاست باطل است
من ولی گویم که ایمانم ز چادر کامل است
مدعی خواهد مرا بی دین کند با لفظ دوست
چادر من همچو تیر زهرگین،بر چشم اوست
خواهرم اگر بر این روز ایمان نداری
حرفی نیست همینطور بگرد!