هوالقادر
نام علمی : skimmia japonica
نام لاتین : skimmia
خانواده : putacees ، مرکبات
این گیاه ازجمله گیاهان باغچه بشمار میرود . اما از آنجا که دربرابر سرما مقاومت ندارد نگهداری آن عمومأ باناکامی مواجه میشود.
چنانچه گلدان را در محلی خشک با هوای تازه مانند راه پله روشن و راهرو قراردهندمیتوانند اطمینان داشته باشند که مدت مدیدی اززیبائی آن بهرمند خواهند شد
گلدانهای پلاستیکی بزرگ برای آن توصیه میشود ، چه گیاه بهیچوجه علاقه ای به خاک خشک ندارد .
متقابلا باید توجه داشت که آب اضافی نیز در گلدان باقی نماند .
بهمین علت قبلا کف گلدان را با لایه ای از سنگ ریزه پوشانده اطمینان حاصل شود که در انتهای گلدان منفذ خروج آب باندازه کافی وجود دارد .
تابستانها گلدان را در خارج از اطاق قرار داده و یا گیاه را در نقطه ای سایه دار در باغچه بکارند .
از آنجا که اسکیمیا Skimmia گیاهی دو پایه است برای بوجود آمدن میوه های زیبای آن لازمست پایه نر را نیز کنار پایه ماده آن داشته باشند تا گرده برای عمل لقاح در اختیار پایه ماده قرار گیرد .
بهترین گونه این گیاه اسکیمیا ژاپونیکا S. japonica میباشد .
در هوای آزاد گرده افشانی توسط حشرات صورت میگیرد اما در داخل لازم است بوسیله قلم موی نرمی این عمل را انجام داد.
نیازها:
نور:متوسط.
دما: دمای ایدهآل محیط 28 درجه سانتیگراد.
آبیاری و رطوبت:کمی مرطوب.
تغذیه: هر دو هفته یکبار گیاه را با کود مخصوص گیاهان زینتی طبق دستور تغذیه نمایید.
خاک: مناسب ترین خاک برای این گیاه مخلوطی از خاک برگ و خاک جنگل است..
تکثیر :
زیاد کردن اسکیمیا Skimmia به دو طریق زیر صورت می گیرد :
1 - از طریق قلمه زدن ساقه های نیمه رسیده ( نه بسیار نازک و جوان و نه خشبی و سخت) در آخر تابستان انجام می گیرد .
2 – کاشتن بذر در فصل پائیز .
منبع:
http://www.narvash.ir/index.php
تصویر:
به ماههای سرد سال رسیدهایم، به زمانی که تعداد زیادی از افراد دچار بیحوصلگی و افسردگی فصلی میشوند و دیگر خودشان را نمیشناسند.
مطب روانشناسها و روانپزشکها پر میشود از بیماران بیحالی که از زندگیشان شکایت دارند و علاقهای به انجام دادن کارهایشان ندارند. به جای آنکه ابتدا دست به کار نوشتن قرصهای متعدد شوید، این 10 کاری که میتوان برای درمان افسردگی انجام داد، بخوانید. چه بسا بتوانید بدون درمان دارویی به بیماران خود کمک کنید.
1. برنامه ثابت بچینید: زمانی که فردی به شما مراجعه میکند و از غم و ناراحتی مینالد، پیش از آنکه دست به نوشتن نسخه بزنید، حواستان باشد که او نیاز به برنامهای ثابت برای زندگیاش دارد. دکتر ایان کوک که روانپزشکی در موسسه تحقیقاتی افسردگی در دانشگاه یوسیالای است درباره این موقعیت میگوید:« ابتدا برنامهاش را از نظر میگذرانم چون بعضیوقتها فقط کافیست برنامهای ثابت برای زندگی افراد بچینی و از افسردگی نجاتشان دهی.» در این مواقع موثرترین عنصر زمان است که باید بدون فکر و خیال بگذرد. به همین خاطر برنامهای که بتواند به صورت مقطعی به زندگی بیمار نظم دارد و کاری کند که روزهایش یکی پس از دیگری سپری شوند، در مدت زمانی مشخص به او کمک میکند تا دوباره روی پا شود.
2. تعیین هدف: وقتی که بیمار افسردهای به شما مراجعه میکند، بیشترین تصوری که دارد؛ ناتوانی در رسیدن به خواستهها و اهدافش است. حسی که باعث میشود احساس بد بیشتری داشته باشد. برای گذر از این موقعیت به او کمک کنید تا هدفهای کوتاهمدت و روزانهای برای خود تعیین کند و خودش را با آنها بشناسد. دکتر کوک میگوید:« ما از مراجعان میخواهیم تا در آغاز قدمهای خیلی کوچکی بردارند. هدفهای کوچکی که مطمئن هستند در آنها به موفقیت میرسند. مثلا به آنها میگوییم تا ظرفهای کثیف خانهشان را به صورت روزانه بشویند.» همانطور که به او کمک میکنیم هدفهای کوچکی داشته باشد، او را به سمت هدفهای مهمتر و بزرگتر سوق میدهیم.
3. ورزش کردن: اجازه بدهید اندورفین کار خودش را انجام دهد. ممکن است سود بلندمدتی نیز عاید بیمار شما شود. دکتر کوک میگوید:« هیچوقت فراموش نکنید که ورزش روزانه مغز را تقویت میکند، تا نگاهی مثبتاندیش به اتفاقها و وقایع داشته باشد.» اما در آن لحظه مراقب باشید که بیماران شما ممکن است به صورتی دیوانهوار به ورزش بپردازند و فکر میکنند باید تبدیل به قهرمان دوی ماراتن شوند. به آنها یادآوری کنید که همان ساعتهای کوتاه پیادهروی در طول هفته برای آنها مفید است.
4. سالم بخورید: یکی از دلایل ثابتی که باعث میشود تا افراد نسبت به بیماری خود آگاه شوند، غذاخوردن عصبی و اضافهوزن ناشی از آن است. شما میدانید که هیچ رژیم غذایی معجزهآسایی برای درمان افسردگی وجود ندارد، اما بیمار شما چنین علمی ندارد. خوب است اگر او را تشویق کنید تا مراقب غذا خوردنش باشد و جلوی غذاخوردن عصبی را بگیرد. یادتان باشد که طبق تازهترین تحقیقات، شواهدی وجود دارد که غذاهای با امگا 3 فراوان، شبیه به ماهی سالمون (ماهی آزاد) یا تون، و غذاهایی با اسید فولیک، شبیه به اسفناج یا آووکادو، به کاهش افسردگی کمک میکنند.
5. خواب کافی: خواب کم یکی از چرخههای معیوب در افسردگی است، و سئوالی که شما باید در همان ابتدا از بیمار بپرسید. کم شدن فرصت خواب باعث میشود تا بیمار دچار افسردگی بیشتری شود. از بیمار بخواهید تا داستان یک روز زندگیاش را برای شما تعریف کند. در همان مرحله اول به او پیشنهاد بدهید تا تغییری در سبکزندگی روزمرهاش ایجاد کند. در ساعت معینی به رختخواب برود و در ساعت معینی از رختخواب بیرون بیاید. از او بخواهید در طول روز چرت نزند. به او بگویید؛ تمام عواملی که ذهنش را مغشوش میکنند، از رختخوابش بیرون بیاورد. نه کامپیوتر آنجا باشد، نه تلویزیون و نه تلفن همراه.
6. مسئولیتگریزی: زمانی که یک بیمار به شما مراجعه میکند، ممکن است به سادگی برای شما توضیح دهد؛ میخواهم مسئولیتهایم را در خانه و در محیطکار کم کنم. این تصمیم معمولا از سوی خانواده و دوستان و آشنایان فرد تقویت میشود که ما پزشکان اسمش را دوستی خاله خرسه میگذاریم. مراقبت باشید که آنها دست به چنین کاری نزنند. باقی ماندن در فعالیتهای ثابت و مسئولیتهای روزانه میتواند شبیه به طبیعیترین درمان افسردگی عمل کند. این فعالیتهای ثابت به افراد کمک میکند تا احساس خوشایندی از به انجام رساندن کارهایشان داشته باشند.
7. مقابله با افکار منفی: بخش مهمی از مقابله با افسردگی در مغز اتفاق میافتد و مبارزه جانانهای که میان افکار منفی با ذهن در جریان است. بهتر است راهی پیدا کنید تا به چرخه اصلی ذهن بیمار نزدیک شوید، و آن چرخدندهها را دستکاری کنید. با اضافه کردن منطق به تفکر بیمار میتوانید از راه درمان طبیعی وارد شوید. به او کمک کنید تا تمرین ذهن مثبت را انجام دهد. مغز او نیاز دارد تا هرچه سریعتر راه نجاتی برای خودش پیدا کند. شما نیز به او کمک کنید.
8. بیماران بینسخه: یکی از خطرهایی که بیماران شما را تهدید میکند و کمتر به آن توجه میشود، استفاده از داروها بدون تجویز پزشک است. بهتر است از همان ابتدا وضعیت خود و بیمارتان را مشخص کنید، و به صورتی صریح از او در این باره بپرسید. دکتر کوک میگوید:« از او بپرسید چه غذاهایی میخورد و چه داروهایی مصرف میکند و جلوی دردسرهای آیندهتان را بگیرید.»
9. کارهای تازه: مغز شما به عنوان پزشک باید سرشار از ایدههای تازه برای گذران زمان باشد. کسی که به سراغ شما میآید، گاهی اوقات انگیزهای برای رفتن به موزه ندارد، انگیزهای برای رفتن به سینما ندارد و هیچ گزینهای به ذهنش نمیرسد تا فعالیت تازهای انجام دهد. وظیفه شماست که راهکارهای تازهای به او نشان دهید و برای مثال به او پیشنهاد کنید تا کتابش را بردارد و به پارک برود و روی نیمکت پارک شروع به خواندن کتاب کند. به او پیشنهاد بدهید کلاس زبان برود. اگر بیمار شما نسبت به این کار واکنش منفی نشان داد، به صورتی صادقانه با او برخورد کنید و دلیل اصلی را به او بگویید. دکتر کوک میگوید:« وقتی که ما خودمان را مجبور میکنیم تا کارهای متفاوت انجام دهیم، در مغز ما فعل و انفعالات شیمیایی اتفاق میافتد. وقتی وضعیت همیشگی را تغییر میدهی، سطح دوپامین موجود در مغز تغییر میکند که منجر به احساس لذت و آموزش توامان میشود.»
10. شاد باشید: فراموش نکنید کسی که به سراغ شما میآید از افسردگی رنج میبرد و شاد بودن را فراموش کرده است. به نظر او هیچچیز در دنیا ارزش خوشآمدن ندارد. به او کمک کنید تا احساس سرزندگیاش را با استفاده از فعالیتهای مفرح به دست آورد. در این موقعیت مجبور نیستید از کارهای خوشایندی که به خودتان احساس خوبی میدهد، استفاده کنید. همین اندازه که به او بگویید به کارهایی بپردازد که پیش از این میپرداخته و از آنها لذت میبرده است، کفایت میکند.
منبع: روزنامه سپید/سلامت نیوز
موارد و راهکارهای امر به معروف ونهی از منکر:
اولین مرتبه آن است که کاری انجام دهیم که دلخوری خود را از عمل انجام شده برسانیم. همین مرتبه نیز می تواند مراحلی داشته باشد، مانند این که با مشاهده عمل زشت او، چشم خود را ببندیم یا اخم کنیم یا چهره در هم بکشیم.
دومین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی به وسیله زبان است که این مرتبه خود نیز دارای درجاتی است. اگر با موعظه، ارشاد و گفتار ملایم مقصود به دست می آید، نوبت به مراتب بعدی نمی رسد.
سومین مرتبه، اقدام عملی است. این مرتبه نیز دارای مراحلی است که دقیقاً باید رعایت شود. کسی که متصدی امر به معروف و نهی از منکر است، باید در تمام مراتب این واجب دینی، همانند پزشک دلسوز و مهربانی برخورد کند که جز کمک به بیمار و نجات او انگیزه دیگری ندارد؛ زیرا انسانی که مرتکب منکر می شود یا نسبت به معروف بی توجه است یا علیه آن موضع گیری می کند، مبتلا به نوعی بیماری روحی و روانی است و باید با ابراز امر به معروف و نهی از منکر او را از چنین بیماری نجات بخشید.
امام صادق علیه السلام می فرماید: »تنها کسی می تواند امر به معروف و نهی از منکر کند که سه ویژگی داشته باشد: آگاه بودن از آنچه به آن امر یا از آن نهی می کند، اجرای عدالت در امر و نهی، و مراعات رفق و مدارا در امر و نهی«.
مسلماً اگر امربه معروف و نهی از منکر با مراتب و شرایط مذکور انجام پذیرد، یکی از اثرات مهم این فریضه، امنیت بخشی به فرد و جامعه و عملی شدن مفهوم نوین شهروند حق مدار می باشد. هم چنین سایر اثرات و کارکردهای امر به معروف و نهی از منکر مثل بقای جامعه و حفظ وحدت، عدالت اجتماعی و اقتصادی، آبادانی و سازندگی، قدرتمندی افراد صالح جامعه و تضعیف دشمنان و منافقان، همگی در راستای ایجاد امنیت و آرامش افراد اجتماع و در واقع مفهوم نوینی از توسعه پایدار ملی است
لطفا تاآخربخونید
سیدمهدی رحمتی پس از جدایی از تیم استقلال دو مصاحبه انجام داد که بازتاب وسیعی پیدا کرد و پس از آن سکوت اختیار کرد تا اینکه دیشب با اطلاع از مصاحبه سرپرست تیم استقلال بالاخره سکوتش را شکست.
میرشاد ماجدی اظهار داشته است : وقتی رحمتی به من سلام میکند نباید پاسخ سلامش را بدهم ؟ اینکه او سعی میکند با سرمربی تیم استقلال رو به رو نشود به شرایط امروز فوتبال بازمیگردد چون معتقدم حرمت استاد و شاگرد در هر زمان باید حفظ شود.
سیدمهدی رحمتی در واکنش به صحبتهای میرشاد ماجدی گفت: آقامیرشاد دو بار چنین مصاحبههایی انجام داد و به احترام کسوت حرفی نزدم و این مصاحبه طعنهآمیز ایشان برای سومین بار است ، پس اگر سکوت کنم این تصور به وجود میآید که حتماً حق با ایشان است. باید صادقانه و شفاف عرض کنم آقای ماجدی! من اهل ظاهرسازی نیستم که با دیدن سرمربی تیم استقلال بدوم و چاپلوسی کنم بعد بروم پشت سرش حرف رکیک بزنم ، باتوجه به اتفاقاتی که در پایان لیگ برتر دوره سیزدهم افتاد و منجر شد من مجبور به ترک تیم استقلال شوم صلاح نمیبینم با آدمی که مرا از تیمم طرد کرد و دلخوری دارم رودررو شوم چون دو راه مقابلم قرار میگیرد یا باید چاپلوسی کنم که در ذاتم نیست یا سلام و علیک نکنم که در شخصیتم نیست پس یکدیگر را نبینیم بهتر است و این قضیه ارتباطی به جنابعالی ندارد.
رحمتی ادامه داد : آقای ماجدی من مثل شما نیستم! مثال و نشانی میخواهید ؟ خب عرض میکنم. اگر شما یادتان نیست بنده یادآوری میکنم که یادتان بیاید ، پس از پایان فصل قبل به همراه عباسآقا(!) به دفتر آقای حبیب کاشانی رفتید و در حضور آقای ابوالفضل بختیاری چه حرفهایی درباره سرمربی تیم استقلال به زبان آوردید. آقای ماجدی! من نان به نرخ روز خور نیستم که بابت بودن یا ماندن هر کاری بکنم . کما اینکه ملاحظه فرمودید وقتی دیدم با شخصیتم بازی میشود علیرغم اشتیاق فراوان به ادامه حضور در تیم استقلال رفتم تا مثل برخی نان به نرخ روز خورها مجبور به التماس و چاپلوسی نباشم.
آقای ماجدی درست نیست برای خود شیرینی اینچنین بخواهی مرا مورد اتهام قرار دهی و یادت باشد تا همین دو هفته قبل سر چه موضوعی مدام با من تماس میگرفتی و چه صحبتهایی انجام میدادیم ، آدم نباید این قدر فراموشکار باشد ، آماده شنیدن نقطهنظرات جدید شما برای عرض پاسخ مفصلتر هستم! من همیشه سرم بالاست چون خدا بالای سرم است