وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

ورود کاندیدای اسبق دوره پنجم مجلس شورای اسلامی به رقابتهای انتخاباتی

خبرهای موثق حاکی از آن است که پس از گذشت بیست سال از کاندیداتوری جناب آقای دکتر کیومرث عباسی(کاندیدای اسبق دوره پنجم انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه کرمانشاه)، ایشان در حال ارزیابی جدی شرائط برای حضور مجدد در عرصه انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی در این حوزه می باشند.

لازم به ذکر است نامبرده دانش آموخته در مقاطع تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس مهندسی شیمی و دکتری مهندسی انرژی می باشند و در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی موفق به کسب آرای قابل توجهی گردید.

رفع حصر خواسته کدام "مردم" است؟!

این روزها عده ای مدعی هستند که رفع حصر موسوی و کروبی از مطالبات جدی مردم است!


این روزها عده ای مدعی هستند که رفع حصر موسوی و کروبی از مطالبات جدی مردم است! حتی نمی‌گویند بخشی از مردم یا حداقل اکثریت مردم! رسماً می‌گویند همه مردم!

خب کدام مردم؟! می‌گویند شما پیام انتخابات ۲۴ خرداد را درک نکرده‌اید؟! خب پیام انتخابات ریاست‌ جمهوری ۲۴ خرداد چه بود؟! رفع حصر موسوی و کروبی بود؟!

در انتخابات امسال چه تعداد از مردم شرکت کردند؟! ۳۶ میلیون

چه تعداد به ریس جمهور محترم دکترحسن روحانی رأی دادند؟! ۱۸ میلیون

چه تعداد به آیشان رأی ندادند؟! ۱۶ میلیون

مطمئناً مردمی که به قالیباف، جلیلی، رضایی، ولایتی و غرضی رأی دادند، به زعم شما چنین مطالبه‌ای ندارند، اما آیا همه آنها که به دکتر حسن روحانی رأی دادند ، مطالبه جدی‌ شان رفع حصر موسوی و کروبی است؟! واز کجا میشود این را فهمید جزء از وعده های دکتر روحانی , رییس چمهور محترم کِی و کجا وعده داد که حصر آنها را می‌شکند؟!

خودتان را گول نزنید! ومردم را به زحمت نیادازید ,بگردید و ببینید دکتر روحانی چندبار وعده رفع مشکلات اقتصادی و گرانی و تورم و بیکاری و ارزانی دلار و ادامه مسکن مهر و سفرهای استانی و هدفمندی یارانه‌ها و بهبود معیشت مردم و کلید تدبیر و رفع تحریم‌ها و چرخاندن چرخ کارخانه‌ها و امثالهم را داد!

و در مقابل چندبار وعده رفع حصر موسوی و کروبی را! آن‌ وقت متوجه خواهید شد مطالبه جدی مردم چیست و پیام انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ چه بود . . . واگر فقط نظر خودتان ویا گروه وابسته به شما رفع حصر فتنه گران است لطف بفر مایید از جیب ما ها هزینه نکنید بسیار متشکرم

رفع حصر خواسته کدام "مردم" است؟!

این روزها عده ای مدعی هستند که رفع حصر موسوی و کروبی از مطالبات جدی مردم است! حتی نمی‌گویند بخشی از مردم یا حداقل اکثریت مردم! رسماً می‌گویند همه مردم!

خب کدام مردم؟! می‌گویند شما پیام انتخابات ۲۴ خرداد را درک نکرده‌اید؟! خب پیام انتخابات ریاست‌ جمهوری ۲۴ خرداد چه بود؟! رفع حصر موسوی و کروبی بود؟!
در انتخابات امسال چه تعداد از مردم شرکت کردند؟! ۳۶ میلیون
چه تعداد به  ریس جمهور محترم  دکترحسن روحانی رأی دادند؟! ۱۸ میلیون
چه تعداد به آیشان  رأی ندادند؟! ۱۶ میلیون
مطمئناً مردمی که به قالیباف، جلیلی، رضایی، ولایتی و غرضی رأی دادند،  به زعم شما چنین مطالبه‌ای ندارند، اما آیا همه آنها که به  دکتر حسن روحانی رأی دادند ، مطالبه جدی‌ شان رفع حصر موسوی و کروبی است؟!  واز کجا میشود این را فهمید جزء از وعده های  دکتر روحانی  , رییس چمهور محترم  کِی و کجا وعده داد که حصر آنها را می‌شکند؟!

کارگزاران در همایش اقتصاد ایران گفتند: «ما مدیر نیستیم»

سال 91 سالی پرالتهاب برای فضای سیاسی کشور بود؛ جریان کارگزاران همه هجمه‌های خود را بر دولت احمدی‌نژاد و به بهانه احمدی‌نژاد به همه اصولگرایان وارد می‌کرد و مدیریت کشور را به بن‌بست رسیده فرض می‌کرد. آنها تنها راهکار خروج از بن‌بست و بحران مدیریتی کشور را آمدن هاشمی به عرصه مدیریت اجرایی کشور می‌دانستند.  این جریان بعد از انتخابات سال 84 و روی کار آمدن گفتمان عدالت از فضای سیاسی کشور کنار رفت اما حضور جریان انحرافی در دولت دهم بویژه در مباحث فرهنگی و اقتصادی فرصتی را به این جریان به محاق رفته داد تا به بهانه احمدی‌نژاد به گفتمان عدالت و پیشرفت حمله کند و آن را فاقد کارآمدی نشان دهد. این موضوع با بحران‌سازی‌های واهی جریان سازندگی شروع شد. هاشمی که دولتش بنای انحراف در الگوهای اجتماعی را گذاشت و سیاست‌های اقتصادی‌اش فشار تورم 50 درصدی را بر گرده مردم مستضعف جامعه گذاشت با القای بحران مدیریت در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «مدیریت‌ها هم واقعاً اشکال دارد. من سال‌ها پیش تذکرات جدی دادم. این سبک مدیریت در نهایت نمی‌تواند خوب باشد. شاید بعضی‌ها به سوءنیت منتسب می‌کنند اما این‌گونه نیست. معتقدم مسؤولان، کشور و انقلابشان را دوست دارند و مسؤولیت‌شان را می‌فهمند ولی عدم کارآیی یک مساله است و باید در مسؤولیت‌ها کارآیی باشد و شرایط یک مدیر چه در مقدمه یک بحران و چه در خود بحران شرایط ویژه‌ای دارد که به اصطلاح بحران مدیریت و مدیریت بحران می‌گویند».

بعد از آن سلسله مصاحبه‌ها درباره بحران مدیریتی در کشور شروع شد. حسن روحانی در همایش «برند برتر، کیفیت برتر» در جمعی از اصلاح‌طلبان با حمله به ادبیات خدمت‌رسانی  گفت: «مردم دلار نمی‌خواهند، صداقت و برنامه می‌خواهند. ما نیاز به نوکر نداریم نیاز به مدیر داریم. ما نیاز به نوکر مدیر داریم، نه نوکر خالی، تنها نوکر بودن کافی نیست».

در شرایطی که رهبر انقلاب در خراسان شمالی از اتحاد سیاسیون و دوری از تنش‌های سیاسی صحبت کردند و فرمودند: «در مدت باقیمانده تا انتخابات و در خود انتخابات، همت همه مسؤولان بر حفظ آرامش و اجتناب از جنجالی شدن فضای سیاسی کشور متمرکز باشد و مسؤولان، سیاستمداران، تریبون‌داران و مدیران عرصه‌های گوناگون نیز کاملا مراقب باشند با یک حرف یا عمل نسنجیده و اختلافی، موجب متلاطم شدن فضای سیاسی نشوند»، سلسله مصاحبه‌ها ادامه داشت و محمدعلی نجفی که خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده می‌کرد در مصاحبه با آسمان بر طبل «بحران مدیریت» هاشمی کوبید و  گفت: «وضعیت فعلی یک فاجعه است و باید یک دولت ملی روی کار آید». همه اطرافیان هاشمی او را تشویق به حضور در عرصه انتخابات می‌کردند و با سیاهنمایی وضعیت کشور زمینه‌ها را آماده می‌کردند. کلیدواژه کارگزاران این بود که «80 درصد مشکلات کشور از سوءتدبیرهای مدیریتی است» و اگر آیت‌الله هاشمی روی کار‌ آید این مسائل حل خواهد شد. شاید خود هاشمی آن زمان می‌دانست به خاطر کهولت سن و خیلی مسائل دیگر تایید صلاحیت نخواهد شد و در مصاحبه‌ای که شخصا انجام داد، گفت: «بنا ندارم در انتخابات آینده نامزد شوم».

جدی‌ترین اظهارنظرها درباره حضور هاشمی در انتخابات را بعد از وی فرزند کوچکش در مصاحبه با نشریه مثلث انجام داد. یاسر هاشمی که ظاهرا از پدر خود یک اسطوره شکست‌ناپذیر ساخته بود، گفت: «آقای هاشمی انقلاب را فرزند خود می‌داند و تلاش دارد کمک کند انتخابات در یک شرایط مطلوب برگزار شود». یاسر هاشمی در این گفت‌وگو حسن روحانی را گزینه مناسبی برای جانشینی پدرش در انتخابات معرفی می‌کند و می‌گوید: «حسن روحانی گزینه مورد علاقه هاشمی است که می‌تواند وحدت ملی را با هدایت هاشمی به سرانجام برساند».

کرباسچی، دبیر کارگزاران نیز حسن روحانی را بدل هاشمی دانست و معتقد بود او می‌تواند اعتدال را رعایت کند. وی تلاش کرد همفکرانش نیز در کنار روحانی قرار بگیرند. هاشمی با فشار اطرافیان در لحظات آخر به میدان انتخابات آمد و با رد صلاحیت خیلی سریع هم از این میدان خارج شد و همه پتانسیل هاشمی پشت روحانی جمع شد. این بار این روحانی بود که فرشته نجات کشور لقب می‌گرفت، فرشته نجاتی که همه هماهنگی‌ها را برای اجرای هر کاری با هاشمی انجام خواهد داد.

روحانی نیز در کوران تبلیغات انتخاباتی بر این ناکارآمدی‌ها و سوءمدیریت‌ها تکیه می‌کرد، او می‌گفت می‌تواند هم چرخ اقتصاد را بچرخاند و هم چرخ سانتریوفیوژ‌ها را! و با همین شعار‌ها هم رأی آورد.

روحانی از همان ابتدای انتخابات مدیریت صحیح را در «بستن با کدخدا» می‌دانست و تعامل با دنیا را راهکار برون‌رفت از مشکلات می‌دانست. او در اولین اظهارنظرهای انتخاباتی‌اش نیز دوباره به سراغ رابطه با آمریکا رفت و از 3 مرحله‌ای بودن رابطه با آمریکا گفت: «آمریکا یک واقعیت در دنیای امروز است که نمی‌توانیم آن را انکار کنیم، چون یک ابرقدرت است. قدرت اول اقتصادی و علمی و نظامی را در دنیا دارد و در مجامع بین‌المللی تأثیرگذار است. جمهوری اسلامی ایران هم یک قدرت بزرگ و تأثیرگذار در منطقه و جهان است. دلایل اینکه ما به این شرایط با آمریکا رسیده‌ایم، به خاطر اقداماتی بوده که آمریکا پس از پیروزی انقلاب آغاز کرده و اقداماتش منجر به روابطی پرتنش بین دو کشور شده است و بعد هم به روابط تخاصم‌آمیز رسیده است».

وی با بهانه قرار دادن منافع ملی درباره تایید رابطه با آمریکا گفت: «اینکه با آمریکا حرف بزنیم یا نزنیم و رابطه داشته باشیم یا نداشته باشیم، اصل نیست. اصل منافع و امنیت ملی ما است که باید ببینیم اهداف ما چگونه تأمین می‌شود».

وی در این زمینه ادامه داد:«شاید دولت آینده فرصتی بیابد که طی آن بتواند حداقل روابط ایران و آمریکا را که امروز تخاصم‌آمیز است، به یک رابطه توأم با تنش تبدیل کند. یک زمانی دولت‌ها دنبال کاهش تنش بودند، حتی در رابطه با آمریکا اما امروز سطح روابط 2 کشور از تنش بالاتر است و رابطه ما با آمریکا در حد تخاصم است. در قدم اول دولت بعد باید تخاصم در رابطه با آمریکا را به تنش تبدیل کند و در مرحله دوم بکوشد تنش را کاهش دهد و حتی اگر توانست به تنش پایان دهد. پس از طی این 3 مرحله، می‌توان به مراحل بعدی رابطه هم فکر کرد».

روحانی پیروز شد و همه منتظر بودند ببینند منتقدان مشکلات فعلی و کارگزارانی که مدعی بهبود وضعیت کشور هستند چه می‌کنند اما وی از همان ابتدا به سراغ تعامل با آمریکا رفت، اقتصاد داخلی را فراموش کرده و سیاست خارجه و تعامل با غرب را اصلی‌ترین استراتژی خود قرار داد. توافقنامه پرانتقاد هسته‌ای ژنو امضا شد که همچنان هیچ عایدی برای جمهوری اسلامی نداشته است.

در این یک‌سال و اندی بی‌تدبیری‌های بسیاری در عرصه اقتصادی کشور شاهد بودیم که نمونه آن «نحوه توزیع سبد کالا»، «متوقف شدن مسکن مهر»، «سیاست‌های ضد اقتصاد مقاومتی دولت»، «بسته شکست خورده خروج از رکود غیر تورمی» و... بوده است که به همه آنها باید عدم چرخیدن سانتریفیوژها و چرخ‌های اقتصاد و صنعت و تولید ملی را نیز اضافه کنیم.

روحانی در آخرین پرده از حُسن مدیریت‌هایش، همایش اقتصاد ایران را برگزار کرد؛ همایشی که همگان تصور می‌کردند در آن چند راهکار مدیریتی جهت بهبود وضعیت اقتصادی از سوی دولت بیان شود حال آنکه روحانی در نهایت تعجب همگان در این سخنرانی اعلام کرد: «در کشور ما سال‌ها و دهه‌هاست که اقتصاد به سیاست خارجی و داخلی یارانه می‌دهد، اقتصاد ما تا کی باید به سیاست یارانه بدهد؟ باید یک دهه امتحان کنیم و از سیاست داخلی و خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم تا ببینیم زندگی، معیشت و اشتغال جوانان مردم چگونه خواهد شد. من به عنوان مسؤول اجرای قانون اساسی دلم می‌خواهد شرایطی فراهم شود تا به این اصل قانون عمل کنیم و یک بار هم که شده آن چیزی را که برای همه مهم است و اهمیت دارد را از مردم بپرسیم».

 

روحانی در این همایش گفت ما در مذاکرات بر سر آرمان‌ها مذاکره نمی‌کنیم: «تجربه سیاسی ما می‌گوید کشور با انزوا نمی‌تواند رشد مستمر داشته باشد این بدین معنی نیست که ما دست از اصول و آرمان‌ها برداریم مگر کسی در میز مذاکره درباره اصول و آرمان‌ها صحبت می‌کند، یک عده در توهمات زندگی می‌کنند، دنیای امروز بحث منافع است. تهدیدها، فرصت‌ها و منافع مشترک اساس بحث سیاست خارجی است و اصول و آرمان در سیاست خارجی بحث نمی‌شود، مگر ما در مرحله اول در توافق ژنو آرمان و اصول را معامله کردیم. ما با هم حرف زدیم و توافق کردیم، مگر اصول بردیم تا معامله کنیم؟‌ تمام مذاکرات اینگونه است که می‌خواهد پلی بین خواست طرف و خواست ما وصل شود، آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست. اگر از آن طرف ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و فلان غنی‌سازی که به آن نیاز نداریم متوقف کنیم یعنی آرمان ما رفت؟»

 

روحانی تمام سرمایه خود را روی همین مذاکرات با غرب گذاشته بود؛ مذاکراتی که همه ملت بدان بدبین هستند. شاید نتیجه‌ای که روحانی تا اینجا به‌دست آورده همانی باشد که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان مرحله‌ای برای «بلوغ فکری جامعه» نام بردند. بلوغ فکری که 2 ثمره اصلی دارد؛ ثمره اول آنکه تنها راه برون‌رفت از مشکلات تکیه بر توان داخلی، منابع غنی و نیروهای متخصص و جوانی است که در کشور وجود دارند و می‌توانند چرخ اقتصادی کشور را بچرخانند و دوم «اثبات ناکارآمدی رویکرد جریانی که سال‌ها همگان را به سوءتدبیر مدیریتی متهم می‌کرد و خود را نماد کارآمدی و «کارگزاری» معرفی می‌کرد»، رویکردی که تنها راهکارش توسعه برون‌زا و «بستن با کدخدا» بود.

فریدون معتمدیان به عنوان مدیرعامل خانه مطبوعات کشور انتخاب شد

به گزارش ایرنا، این انتخابات با حضور معاون مطبوعاتی و مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اعضای خانه های مطبوعات استان های کشور عصر روز یکشنبه در ساختمان نشرآوران تهران برگزار شد.
در این انتخابات وحید نیشابوری دیگر عضو خانه مطبوعات استان کرمانشاه نیز به عنوان مسوول کمیته حقوقی خانه مطبوعات کشور انتخاب شد.
براساس این گزارش، مصطفی کواکبیان به عنوان رییس هیات مدیره خانه مطبوعات و کیانوش رستمی نیز به عنوان نایب رییس خانه مطبوعات کشور انتخاب شدند.
در این انتخابات همچنین مهدی جهان دیده و محمد کمالی به عنوان بازرس، کاظم شاملو خزانه دار، محمود محمودی مسوول کمیته استان ها، رضا طولایی مسوول روابط عمومی، حسین شهابی مسوول کمیته آموزش وعلی هوشمند به عنوان دبیر خانه مطبوعات ایران انتخاب شدند.