اس ام اس های جدید شهادت امام زین العابدین
امام سجاد-ع: “براستى که دعا، بلا را برگرداند، آنهم بلاى حتمى را. دعا بلایى را که نازل شده و آنچه را نازل نشده دفع کند.”
خدایا! تمام بلاها و فتنه های آخرالزمان را از کشور اسلامی مان دفع و دشمنان اسلام را نابود و ذلیل بگردان/آمین.
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
قدقامتِ تو، کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
سجّاد! پس از غروب آن ظهر غریب
سجّاده ی تو پیام عاشورا بود
شهادت سجاد مظلوم، بزرگترین حافظ پیام کربلا تسلیت باد
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
همه از کربلا تا شام گفتند:
امام عشق ـ زینالعابدینی
شهادت زین العابدین(ع)، پیامبر کربلای عشق را تسلیت می گوییم.
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
امام سجاد(ع):
طاعت خدا و طاعت هر که را خدا واجب کرده، بر همه چیز مقدّم بدارید.
خدایا، بحق سید الساجدین، اطاعت از ولی خودت را در این روزگار فتنه، بیش از پیش نصیب همه ی ما بگردان/آمین.
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
ای نابترین قصیده ی غم
سجّاد! صحیفه ی محرم
تو کوکب چارمین خاکی
یا سیّد عابدین عالم
ای نای تو نینوای فریاد
جان سوخت به بانگ نایت از غم
هر صفحهای از صحیفه ی تو
بر زخم عمیق شیعه، مرهم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
والاییِ قدر تو، نهان نتوان کرد
خورشیدِ تو را نمی توان پنهان کرد
توفندگی خطبه ی توفانی تو
کاخِ ستمِ یزید را ویران کرد
شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
آن روز که شهر، از تو پُر غوغا بود
در خشم تو هیبت علی پیدا بود
آن خطبه پُر شور تو در کوفه و شام
فریادِ بلند و سرخِ عاشورا بود
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
فرمود “راضى بودن به سخت ترین مقدّرات الهى از عالى ترین مراتب یقین خواهد بود.”
// شهادت راضی ترین بنده به سخت ترین حادثه مقدر تاریخ تسلیت باد
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
تسلیت باد سالروز شهادت امامِ لحظه های مناجات سبز صحیفه عشق و عرفان!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
ای شام، کربلای تو یا زین العابدین
دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین
یک عمر در فراق جوانان هاشمی
شد خونِ دل، غذایِ تو یا زین العابدین
شهادت امام سجاد(ع) تسلیت باد
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
زهر نوشید، و تب کرد محیط جگرش
گُر گرفت از عطش و سوخت همه بال و پرش
خشک شد جلگه ی لبهاش و با خشکی لب
روضه می خواند به یاد لب خشک پدرش
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
امروز روز پر کشیدنِ مردی است که در سالیان دراز، غم عظیم عاشورا را لابه لای بغض های مناجات، به آسمان هدیه کرده است .
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
ای تمـام آفـرینش تشنـه اشک شبت
وی خدا و خلق او مشتاق یارب یاربت
ای مسیحای دعا در هـر نفس، لعل لبت
سینههای سوخته یک شعله از تاب و تبت
باب حاجت باب رحمت باب ایمان باب دین
قـطب عرفان، سیّـدسجّـاد، زینالعابدین
// شهادت امام عابدان و عارفان تسلیت باد
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
ای امام سجده کننده بر تربت کربلا، عروجت بر جاده های گل آذین بسته آسمان و رها شدنت از بی مهری های اهل زمین بر قلب های ما تسلیت باد.
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
سجّاد که سجّاده به او دل میبست
تدبیر خدا بود که در تب باشد
/ شهادت وارث نهضت عاشورا تسلیت باد /
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ اس ام اس شهادت امام سجاد ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
امام سجاد(ع):
بدانید هر که با “اولیاى خدا” مخالفت کند، و به غیر از دین خدا، دین دیگرى را پیروى نماید
و به رأى خویش استبداد ورزد نه به فرمان “ولىّ خدا”، در آتشى فروزان درافتد.
شهادتش، تسلیت و تعزیت
و به امید نابودی تمام دشمنان ولایت
در کتاب دارالسلام روایت است که :خبر داد مرا عالم صالح تقی ، میرزا محمد باقر سلماسی ، خلف صاحب مقاماتعالیه و مراتب سامیه آخوند ملا زین العابدین سلماسی که جناب میرزا محمد علی قزوینی مردی بود زاهد و عابد و ثقه. و او را میل مفرطی بود به علم جفر و حروف و به جهت تحصیل آن سفرها کرده و به بلاد ها رفته و میان او و والد (ره) صداقتی بود .پس آمد به سامره در آن اوقات که مشغول تعمیر و ساختن عمارت مشهد و قلعه عسکریین (ع) بودیم.
پس در نزد ما منزل کرد و بود تا آنکه برگشتیم به وطن خود کاظمین و سه سال مهمان ما بود . پس روزی به من گفت : (( سینه ام تنگ شده و صبرم تمام گشته و به تو حاجتی دارم و پیغامی نزد والد معظم تو .))
گفتم : چیست ؟
گفت : در آن ایام کهدر سامره بودم ، حضرت حجت (عج) را در خواب دیدم . پس سوال کردم که کشف کند برای من علمی را که عمر خود را در آن صرف کردم. پس فرمود که : (( آن نزد مصاحب تو است.)) و اشاره فرمود به والد تو .
پس عرض کردم : او سر خود را از من پوشیده می دارد.
فرمود : این چنین نیست . از او مطالبه کن که از تو منع نخواهد کرد .
پس بیدار شدم و برخاستم که به نزد او بروم . دیدم که رو به من می آید در طرفی از صحن مقدس. پیش از آنکه سخن گویم ، فرمود : (( چرا شکایت کردی از من در نزد حجت (عج) ؟ کی از من سوال کردی چیزی را که در نزد من بود پس بخل کردم ؟))
پس خجل شدم و سر به زیر انداختم . و حال سه سال است که ملازم و مصاحب او شدم ، نه او حرفی از این علم به من فرموده و نه مرا قدرت بر سوال است و تا حال به احدی ابراز ننمودم ، اگر توانی این کربت را از من کشف نما.
پس از صبر او تعجب کردم و به نزد والد رفتم و آنچه شنیدم گفتم و پرسیدم که: ((از کجا دانستی که او در نزد امام (عج) شکایت کرده؟ ))
گفت که (( آن جناب در خواب به من فرمود )) و خواب را نقل ننمود .