اظهارات صریح مهندس موسوی که اتهام براندازی را ناشی از ضعف بهتان زنندگان دانسته و برای محاکمه اعلام آمادگی بود، اقتدارگرایان را برافروخته است. آنها که تا پیش از این تمام تلاش خود را برای توجیه حصر نامشروع و غیرقانونی به کار گرفته بودند و برای این منظور به تناقض گویی های پیاپی متوسل شده بودند، حالا با پیام میرحسین به اضطرابی مضاعف دچار شده اند.
آن بخش از پیام موسوی که در آن به ایجاد فسادهای عظیم در کشور از جیب مستضعفان و پابرهنگان و فقرا اعتراض شده، تاکنون هیچ واکنشی از جناح حاکم اقتدارطلب حاکم نیافته است. اما رد اتهام براندازی از سوی موسوی، که سخنان جدیدی نبود اما در هیاهوی دروغ پردازی های پنج ساله کمتر شنیده می شد، با واکنش عصبی چهره ها شاخص نظامی و روحانی حامی رهبری رو به رو شده است.
عصبی ترین واکنش را سردار نقدی ابراز کرد که برای توهین به موسوی، از تطهیر ارتشی های خائن دخیل در کودتای نوژه هم ابایی نداشت. رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: “سگ کودتاگران نوژه به سران فتنه شرف دارد ولو به هر خانوادهای که منسوب باشند و هر لباسی که بر تن داشته باشند.”
سردار نقدی که به وضوح می بیند پس از پنج سال اتهام زنی بی وقفه، کسی ادعای برانداز بودن میرحسین موسوی را نمی پذیرد، گفت: “سران فتنه از کودتاگران نوژه پلیدتر هستند، حداقل آنها شهامت داشتند و میگفتند ما وفادار به شاه هستیم، اما سران فتنه این شهامت را هم ندارند”!
حمید رسایی اما به جای سلطنت طلبان، برای تخریب موسوی دست به دامان اسرائیل شد تا نشان دهد که از نگاه کیهان و همفکران آن، حرف راست را باید از اسرائیل شنید.
این نماینده وابسته به جبهه پایداری گفت: “موسوی اخیرا اعتراض کرده که چرا او را برانداز مینامند! ظاهرا دوره حصر با رفاه کامل سبب فراموشی وی شده و الا آقای موسوی مگر فراموش کرده اید که همصدا با منافقین ملعون شدید، فراموش کردید که رژیم صهیونیستی رسما اعلام کرد که به تحرکات شما دل بسته…”
رسایی که امروز در صحن علنی و از تریبون مجلس سخن می گفت، بدون اشاره به مواضع آشکار میرحسین موسوی علیه تحریم ها و به ویژه یادداشت او درباره قطعنامه ۱۹۲۹ گفت: “فتنه و کودتای سال ۸۸ تبعات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی متعددی برای کشور و مردم به دنبال داشت. آقای موسوی فقط یکی از عوارض براندازی شما و بزرگترتان که با حمایت برخی خواص و سکوت و مواضع دوپهلوی جماعت دیگری همراه بود، تشدید تحریمها علیه ملت ایران بود.”
تهدید رحیمیان از این دو تندتر بود. او گفت “مدعیان خط امام” که ضد خط امام عمل می کنند و می خواهند براندازی کنند، باید به سخت ترین شکل ممکن کشته شوند! و بدتر اینکه این تهدید خود را به قرآن نسبت داد.
رئیس اسبق بنیاد شهید همچنین مدعی مرگ فتنه شد، ادعایی که علی لاریجانی هم امروز در مجلس تکرار کرد. ولی به نظر می رسد برخی امام جمعه ها از جمله امام جمعه رامسر، دست کم در این مورد صداقت بیشتری دارند که گفته اند: فتنه هنوز آتش زیر خاکستر است.
اما مرتضی آقاتهرانی سخنانی از همه خواندنی تر داشت. او که در گفت و گو با فارس به پیام اخیر میرحسین واکنش نشان می داد، در پاسخ به خبرنگار فارس که می پرسید “اخیرا آقای موسوی در واکنش به روشنگریهای صورت گرفته از سوی رسانهها در خصوص اقدامات براندازانه سران فتنه، مدعی شده است که برانداز نیست”، گفت: “اگر آن اقدامات سال ۸۸ این آقایان براندازانه نبود میخواستند دیگر چکار کنند؟ آیا میخواستند همینطور رئیسجمهور شوند، تهران در آتش و دود بود و آنها هرشب بیانیه جدید میدادند.”
استاد اخلاق! هیات دولت احمدی نژاد در واکنش به اعلام آمادگی میرحسین موسوی برای محاکمه نیز گفت: “سوال بنده این است اگر قاضی بگوید که این آقایان محارب و اهل بغی هستند و حکمشان اعدام است و خلاص و حکم را بلافاصله اجرا کنند، آیا کشور را به هم نمیریزید و حکم را قبول میکنند؟”
این عضو مجلس قانون گذاری نظام سپس بدون هیچ تعجبی از سخنان خود گفت: “آنها باید تعهد کتبی و نوشته بدهند که این کارها را نمیکنند چرا که قاضی شوخی ندارد و حکم آخر را میدهد.”
اظهارات افراطی ترین چهره های جریان حاکم نشان می دهد با وجود رای یکپارچه مردم علیه این جریان در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، این مدعیان نه بویی از “جمهوریت” برده اند و نه از “قانون”.
صدور پیشاپیش حکم پیش از محاکمه، حملات بی وقفه به افرادی که در حصرند و امکان دفاع از خود ندارند، متوسل شدن به منافقین و سلطنت طلبان و اسرائیل برای تخریب جنبش سبز، و حالا توقع اینکه پس از صدور حکم اعدام حتی محکومان به آن اعتراض هم نکنند! در مجموع نشان می دهد که سرگشتگی اقتدارگرایان حاکم بیش از آن چیزی است که دلسوزان نظام تصور می کنند و از همین رو به آنها پیشنهاد می کنند هرچه سریع تر به رفع حصر تن دهند تا بیش از این آبروی خود را نبرند.
خبرگزاری هرانا – سه نفر از کارگران بیکار شده معدن طلای آق دره در استان آذربایجان غربی، شب گذشته (شنبه) در محوطهٔ معدن دست به خودکشی زدند.
به گزارش هرانا به نقل از ایلنا؛ «حوالی ساعت ۸ شب گذشته، سه نفر از کارگران اخراجی معدن طلای آق دره در شهرستان تکاب که اسامی دو نفر از آنان بنامهای، «ی. ک» «ی. ر» است در اعتراض به از دست دادن شغلشان دست به خود کشی زدند».
براساس گفتههای کارگرانی که در معدن حضور داشتهاند؛ شب گذشته یکی از مصدومان به دلیل شدت جراحت در بیمارستان شهدای تکاب از ناحیه شکم مورد جراحی قرار گرفت که هم اکنون در بخش عمومی بیمارستان بستریست اما دو کارگر دیگر که جراحتشان سطحی بود بصورت سرپایی مداوا شدهاند.
اقدام به خودکشی کارگران بیکار شده معدن طلای آق دره در حالی است که صبح روز گذشته گروهی از کارگران این واحد معدنی در اعتراض به اخراج ۳۵۰ نفر از همکارانشان در محوطه این معدن تجمع کرده بودند؛ این تجمع تا ساعت هشت شب ادامه داشت و پس از آن کارگران مورد نظر که صبر و تحمل خود را از دست داده بودند اقدام به خودکشی کردند.
به گفته کارگران این معدن با وجود آنکه روز گذشته برخی مسئولان شهرستان تکاب برای پیگیری موضوع درجمع کارگران اخراجی معترض حضور داشتند اما در نهایت کارفرما توجهی به خواستههای تجمع کنندگان نکرد.
منابع ایلنا همچنین از برگزاری جلسه ویژهای خبر میدهند که قرار است در رابطه با وضعیت پیش آمده حوالی ظهر امروز با حضور نمایندگان کارگران اخراجی و مسئولان شهرستان تکاب برگزار شود.
سیریک نوین:پس از انتشار خبرهایی پیرامون اسکان تعدادی از مهاجران روستاهای بشاگرد در محدوده شهری سیریک و دادن تسهیلات بلاعوض به آنان و در پی آن اعتراض مدیریت شهری و امام جمعه به این روند، صبح دوشنبه مردم سطح و شهر و روستاهای اطراف در اقدامی خودجوش در ورودی شهر سیریک تحصن کردند و فریاد اعتراض خود را به گوش مسئولان رساندند.
درهمین حال عباسی معاون فرماندار شهرستان درجمع مردم حضور یافت و قول داد به گونه ای مدیریت شود که حق شهروندان و مردم شهرستان سیریک ضایع نشود.
مردم متحصن هم قول دادند اجازه نخواهند داد حق جوانان این منطقه پایمال شود و تا توان دارند مقابله خواهند کرد.
با آرزوی سربلند سیریک و سیریکی
موارد متعددی از اقدامات مسلحانهء دوم خردادی ها در طول حیات این جریان کذائی اتفاق افتاده است که ذکرهمهء آنها در حوصلهء این متن نمی گنجد.اما شاخص ترین و بارز ترین این قبیل اقدامات،مربوط به عاشورای سال 88 است که در آن،در حالیکه مردم متدین ما مشغول عزاداری سرور و سالار شهیدان بودند،عده ای اراذل و اوباش،اقدام به هتک حرمت این روز مقدس نمودند و با اقدامات خرابکارانه،مثلا می خواستند به نتیجهء انتخابات سال 88 اعتراض کنند.البته دوم خردادی ها و جنبش سبزی ها ادعا می کردند که از این قبیل اقدامات،بیزار بوده و آن را محکوم می کنند؛اما ما هرچه در روز نهم دی 88 (یعنی 4 روز بعد از عاشورای 88)و در تظاهرات مردمی آن روز دقت کردیم،احدی از این آقایان را در راهپیمائی اعتراض به هتک حرمت عاشورا ندیدیم...