وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

دکتر جمشید پژویان: تکیه به اقتصاد داخلی

اگر کشور با تشدید محدودیت­‌های خارجی روبه‌رو شود و نتوانیم نفت بفروشیم از آنجا که نفت حدود یک‌چهارم از تولید ناخالص کشور را تشکیل می‌­دهد لذا به‌طور کلی روی رشد اقتصادی تأثیر می‌­گذارد. از طرفی دیگر به‌دلیل وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی بودجه کشور دچار مشکل خواهد شد. یک بخشی از تأثیرگذاری تحریم‌ها بستگی به مدت زمان آن دارد. به‌بیان دیگر، کوتاه‌مدت یا بلندمدت بودن آن بر میزان و سطح تأثیرگذاری تحریم‌ها مؤثر است. در کوتاه‌مدت واردات کالاهای نهاده‌ای و سرمایه‌ای با مشکل روبه‌رو می‌شود، مسلماً قیمت ارز افزایش و ارزش پول ملی کاهش می‌یابد. از طرف دیگر بر قیمت فلزات گران‌بها تأثیر می‌گذارد. راه‌های مختلفی برای کاهش این چالش‌ها وجود دارد. یکی از این راه‌ها صادرات محصولاتی است که بخشی از آن به نفت وابسته است.از طرف دیگر شاه‌کلید حل مشکل، توجه و تکیه به اقتصاد داخلی است. هرچند که ممکن است در این زمینه فشارهایی نیز بر دولت وارد شود ولی دولت چاره‌ای جز تکیه بر اقتصاد داخلی ندارد. منظور از اقتصاد بدون نفت این است که اقتصاد بدون صادرات نفت است. این اقدام بسیار دشوار است، چون در سال‌های اخیر که فرصت داشتیم با اصلاح ساختارها وابستگی به صادرات نفت را کاهش دهیم، این کار را نکردیم این کار شدنی است ولی زحمت زیادی می‌خواهد. در کوتاه‌مدت چاره‌ای جز این نداریم که خود را با شرایط تطبیق دهیم. در میان‌مدت و بلندمدت باید به‌سمت اقتصاد متکی به داخل حرکت کنیم و با اصلاح ساختار و بهبود شرایط زمینه را برای ارتقای تولید داخل فراهم نماییم. همچنین یکی از اصلاحات اساسی که باید در دستور کار قرار دهیم، اصلاح قیمت‌های نسبی است. این کار را باید 30 سال پیش در دستور کار قرار می‌دادیم، بارها در این خصوص تذکر داده‌ام. اگر فاز اول قانون هدفمندی یارانه‌ها به‌درستی اجرا می‌شد و اشتباهات در اجرا وجود نداشت، الآن شرایط بهتری برای ادامه این قانون داشتیم. چند دهه است که بارها گفته‌ام برای اصلاح نظام مالیاتی باید پایه مالیاتی افزایش یابد. مالیات بر مجموع درآمد باید در اقتصاد کشور عملیاتی و اجرا گردد. همچنین مالیات‌های محیط زیستی باید وضع گردد. اصلی‌ترین اصلاح به‌نظر من اجرای مالیات بر مجموع درآمد است که از این طریق دولت می‌تواند درآمد بالایی را کسب نماید. یکی دیگر از مشکلات اقتصادی کشور، فرار مالیاتی است که سهم قابل توجهی در اقتصاد دارد. دولت برای افزایش سهم مالیات باید به این مسئله توجه و با آن مقابله نماید. مسئله بعدی اقتصاد زیرزمینی است که به همین سبب بسیاری شامل مالیات نمی‌شوند. به‌اعتقاد من شاه‌کلید حل مشکل، توجه و تکیه به اقتصاد داخلی است. هرچقدر به تولید ملی تکیه شود، به همان اندازه می‌توان پایه‌ها و مشکلات اقتصادی کشور را بهبود و اصلاح کرد. محور اصلی اقتصاد مقاومتی نیز همین موضوع است، یعنی با تکیه بر توان تولید داخل می‌توان اقتصاد کشور را در مقابل تهدیدات مصون نگه داشت. برای تحقق اقتصاد مقاومتی نیز بهترین کار افزایش کارآیی در اقتصاد ملی است. بایستی کارآیی اقتصاد را افزایش دهیم. ساختار اقتصادی باید اصلاح شود. در همین راستا اصلاح قیمت‌های نسبی نیز باید در دستور کار قرار گیرد.

خلیفه فرهاد امیری :من نمی دانم سابقه اصلاح طلبی این شاه آبادی چیست ؟

جناب آقای شاه آبادی با توجه به  سوابق فعالیتهای رسانه ای و سیاسی انتخاباتی که اینجانبداشته ام  به جرات می توانم بگویم :کمتر کسی هست که در استان ما قدمی برای جریان اصلاحات بر داشته باشد و من ایشان را نشناسم  اما متعجب از اینم که در این همه سال  چرا باید افتخار آشنایی با شما را نداشته باشم!!!؟

مگر می شود شما در جنبش های دانشجویی فعالیت کرده باشی و کسی شاهد حضورت در انجمن های اسلامی دانشجویی نبوده باشد !!!!؟مگر می شود برای جریان اصلاح طلبی استان قدمی بر داشته و یا در انتخابات های سالهای 1376و 1384 و1388 و 1392 پوستری برای  کاندیداهای اصلاح  طلبان چسبانیده  و یا در یکی از احزاب  اصلاح طلب فعال بوده باشید و دوستان اصلاح طلب ما شما را به یاد نیاورند!!!!؟ .

مگر می شود کسی که تا قبل از انتصابش به سمت مدیر کلی سیاسی انتخابات استانداری کرمانشاه به اندازه انگشتان یک دست هم از نیروهای اصلاح طلب ایشان را ندیده و نشناسند !!! ؟

ایشان با کدامین کارنامه  با اینجانب که عمر خود را فدای جریان اصلاح طلبی کردم رفتاری قیم معابانه می کند!!!؟

حال بگذریم از اینکه به ستادهای دیگران وابسته و دائما در رفت و آمد بوده اید و  تا اکنون پاسخ شفافی به آن اتهامات نداده اید .په خوب است بدانیدکه حاج محمد نجفی مدیر کل پیشین استانداری و همشهری اینجانب اطلاعات زیادی در مورد حضرتعالی دارد که اگر مایل باشید متن کاملی از مصاحبه ایشان  در خروجی سپیدار کر مانشاه به نمایش خواهم گذاشت .........

آری جناب دکتتتتربر اساس موضوعات مطرح شده در این متن شما نه از شایستگی و نه ازظرفیت پذیرش چنین مسئولیت مهمی بر خوردار هستید که امید وارم مسئولان ذی ربط هر چه سریعتر در خصوصتان تصمیمات لازم و ضروری را اتخاذ نمایند  .

دبیرکل حزب مردمی اصلاحات : آقای روحانی! دولت شما پیر است

دبیرکل حزب مردمی اصلاحات با بیان این که ما یک حزب اصلاح طلب نوینی هستیم گفت: می خواهیم نه تنها اصولگرایی و تفکر تحجرگرا را اصلاح کنیم بلکه می خواهیم در درون اصلاحات، اصلاحات انجام دهیم. به گزارش ایرنا، محمدزارع فومنی عصر دیروز (پنجشنبه) در کنگره سالیانه این حزب در مجتمع فرهنگی جماران، گفت: ما […]

روزنامه‌های صبح تهران؛ شنبه ۲۷ دی 93 در یک نگاه!

روزنامه‌های صبح اولین روز هفته در تهران در تیترهای اصلی خود از آغاز دور تازه مذاکرات هسته ای نوشته و در عین حال از دیدگاه‌های مختلف به تحلیل عملیات تروریستی و تحرکات گروه‌های هوادار مسلمانان و مخالفان آنان در اروپا پرداخته اند. همایش ساده اصلاح طلبان که برای نخستین بار بعد از ده سال و بدون حضور چهره‌های اصلی این جریان برپا شد عنوان اصلی چند روزنامه اصلاح طلب است که در عین اشاره به کاستی ها و توقعات مردم، آن را گامی به جلو دیده اند.

سیروس ناصری در سرمقاله مردم امروز نوشته: دور تــازه مذاکرات هســته ای در ژنو در حالی انجام خواهد شــد که میل و اراده لازم برای دستیابی به توافق نهایی از سوی طرفین ایرانی و آمریکایی وجود دارد. آمریکا با وضعیتی بحرانی در منطقه مواجه است و دغدغه ای اســتراتژیک دارد . آن ها به تدریج در حال تغییر تمرکز از کشورهای خاورمیانه به سوی کشورهای آسیایی هستند.

این دیپلمات و مذاکره کننده با سابقه که ده سال گذشته را به دنبال طرح اتهاماتی علیه وی، دور از محیط سیاسی گذراند در مقاله مردم امروز نوشته: دستیابی به توافق بایــد در زمانی زودتر صــورت می گرفت. در زمان برگزاری اجلاس وین دستیابی به توافق امکان پذیر بــود. ولی باید گفت در بازه زمانی ایجاد شده رئیس جمهــوری آمریکا فرصــت کافی به دست آورد تا بسترهای لازم برای دستیابی به نقطه مشــترک بر ســر موضوع مذاکرات هســته ای فراهم کند. بسترسازی شرایط امیدوارکننده کنونی پس از آن امکان پذیر شد که آمریکایی ها در مذاکرات وین قدم‌های نسبتا مثبتی را برای رســیدن به تفاهم برداشتند.

در تحلیل مذاکرات پیش رو سرمقاله مردم امروز نوشته: بخش عمده ای از پیشرفت در روند مذاکرات مدیون گفت وگوها و بحث‌های منطقی صورت گرفته از سوی دکتر ظریف وزیر خارجه با مذاکره کنندگان غربی بود. در نتیجه این موضوع بود که آمریکایی ها متوجه شدند باید مواضع خود را تعدیل و اصلاح کنند. دســتیابی به توافق جامع و کلی نیازمند توجه به مســائل اساســی اســت. در این میان کلیــد توافق نهایــی، اجماع طرفین مذاکره کننده بر سر تدوین سازوکاری مناسب و مورد موافقت ایران درباره روند رفع تحریم هاست.

شاهین زینعلی در قانون نوشته: نبود رابطه سیاسی با آمریکا اکنون به موضوع پیچیده ای در روند مذاکرات هسته ای تبدیل شده است. پیشتر هم مذاکرات ایران و اروپا به واقع مذاکره نیابتی با آمریکا بود.در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، چه تصور ایران و چه تصور آلمان، بریتانیا و فرانسه این بود که مسئله به این صورت قابل حل است و به خصوص طرف ایرانی ضرورتی برای ورود آمریکا به جریان مذاکرات را حس نمی‌کرد.

به نوشته این مقاله: برگ برنده ایران در مذاکره با آمریکا بر سر مسئله هسته ای، تغییر شرایط جهانی و منطقه ای در فاصله زمانی بین دور قبلی و دور اخیر مذاکرات است. پیشتر هرچه قدر طرف ایرانی مایل به دستیابی به توافقی جامع بر اساس منافع ملی و نیازهای منطقی خود بود، طرف آمریکایی تمایل به خرید وقت داشت تا بر اساس موقعیت فرضی تضعیف شده ایران، فشار بیشتری وارد و امتیاز بگیرد. اکنون همه چیز تغییر کرده است.

مقاله قانون با تاکید بر این که نه ایران و نه آمریکا نباید این فرصت استثنایی را از دست بدهند نوشته: ایران و آمریکا رابطه سیاسی رسمی ندارند و سفارتخانه هایشان در هر دو کشور تعطیل است، اما با این حال منافعی دارند که اکنون بیش از هر زمان دیگر همسو شده است. چنانچه آمریکا با ایران به توافق نرسد، شاید موقعیت ایران تضعیف شود، اما مهم آن است که ضعف ایران به قیمت قدرت گرفتن رقبای ایران و رشد افراط گرایی تمام خواهد شد. امری که در همین چند روز گذشته در پاریس نیز نشان داد تمدن غرب را بی نصیب نخواهد گذاشت.

آقای ظریف تو آفسایدی... بیا بیرون

پیمان مقدم در ستون طنز روزنامه ایران از قول یک اصولگرا نوشته به چه حقی جناب ظریف با وزیر خارجه امریکا پیاده‌روی کرده‌اند! مگر خانه خاله است؟ و خود جواب داده: البته که خانه خاله نیست، وین است و به هر حال جای دیدنی زیاد دارد. در عین حال که مذاکره پشت میز با قدم زدن در خیابان مگر توفیری دارد؟

جواب عموجان اصولگرای طنزنویس این است: خب معلوم است که برای شما خودباخته‌ها مهم نیست. وقتی پشت میز نشسته‌ای، در موضع برابر قرار داری اما در حین پیاده‌روی بسته به این است که چه کسی جلوتر می‌رود و چه کسی عقبتر یا چه کسی قد بلندتر است. وزیر خارجه امریکا هم که به چنار ولیعصر گفته است زکی! خب در نتیجه در حین پیاده‌روی نگاه امریکا به ایران به موضع از بالا به پایین مبدل می‌شود. تازه چند جا دیدم که جناب ظریف یک نیم بدن از کری عقب مانده بود. سانتریفیوژها نچرخید که ظریف با کری در وین بچرخد؟

عموجان شما را به خدا کوتاه بیایید. مگر فوتبال است که دارید آفسایدگیری می‌کنید؟ مهم محتوای مذاکرات رد و بدل شده است. جناب ظریف خودشان بهتر می‌دانند که یک مجلس با کارت‌های زرد و قرمز ابن‌الوقت است که از دیپلماسی دولت خطایی سر بزند. شما فعلاً خط آفساید را به گل روی ما ببخشید.

ستون طنز ایران جواب عمو جان را چنین منعکس کرده: «در آفساید بودن ظریف را ببخشیم، اضافه بهای مسکن مهر را بیخیال شویم، برداشت غیرقانونی از صندوق توسعه ملی را ندید بگیریم، رکود اقتصادی و سقوط شاخص بورس را کنار بگذاریم... هر دم از باغ دولت اعتدال بری میرسد. خسته نشوید این همه دسته گل به آب می‌دهید.»

گامی به جلو در ایران:

روزنامه‌های هوادار اصلاحات به شکل‌های مختلف اجتماعی در تهران با عنوان اصلاح طلبی را با اهمیت دیده و به انعکاس آن پرداخته و در مقالاتی آن را نشانه آغاز حیات تازه اصلاح طلبی دانسته اند. روزنامه آرمان با چاپ عکسی از هاشمی و خاتمی پیام هایی را که این دو رییس جمهور سابق برای اجلاس اصلاح طلبان فرستاده بودند نشانه حضور و پشتیبانی آنان دانسته اند و روزنامه‌های دیگر هوادار اصلاحات هم با چاپ عکس هایی از اجتماعی که هیچ یک از روسای قوای پیشین در آن حضور ندارند و محمد رضاعارف معاون اول دولت اصلاحات مهم ترین شخصیت حاضر در آن است همین حرکت را گام به جلو دیده اند.

صادق زیباکلام در مقاله ای در شرق با اشاره به این که همایش اصلاح‌طلبان سرانجام پس از مدت‌ها انتظار، برگزار شد نوشته: بسیاری بی‌صبرانه در انتظار حضور آقایان هاشمی‌رفسنجانی و خاتمی بودند. تصورشان بر این بود که یکی از آنان، نطق افتتاحیه را ایراد خواهد کرد. بالطبع اگر آمدن آنان با حضور آقای ناطق‌نوری همراه می‌شد از منظر سیاسی بر ارتقای جایگاه همایش می‌افزود. نخستین ناکامی، عدم حضور این شخصیت‌ها بود.

به نوشته این مقاله: اگرچه هاشمی و خاتمی با ارسال پیام، در حقیقت امضا و تایید خود را پای همایش گذاردند. ناکامی دیگر در غیبت بسیاری از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب بود؛ چهره‌هایی که به هر حال اصلاحات، اصلاح‌طلبی و دوم خرداد با آنان شناخته می‌شود. کاستی سوم را شاید بتوان روح قطعنامه همایش توصیف کرد. انتظار بسیاری از جوان‌ترها و پرحرارت‌تر‌ها آن بود که قطعنامه خیلی جدی‌تر از اینها می‌بود.

مقاله شرق بدان جا رسیده که:: انتظار آن بود که قطعنامه دست‌کم به بخشی از مسایل واقعی جامعه اشاره می‌کرد. ضمن آنکه همه ما می‌دانیم اصلاح‌طلبان با وجود پایگاه اجتماعی درخور توجه، چندان قدرت و توانایی برای انجام تغییرات یا برآوردن خواسته‌های مورد انتظار، ندارند، اما به هر حال این انتظار می‌رفت که قطعنامه به آن مسایل اشاره‌ای می‌داشت تا مخاطبان بدانند اصلاح‌طلبان دغدغه آنان را در سر دارند و آن مسایل نه فراموش شده‌اند و نه به بایگانی رفته‌اند. اما با درنظرگرفتن مجموعه شرایط سیاسی و اجتماعی کشور، نفس برگزاری این همایش تحولی مبارک بود.

مهران کرمی در سرمقاله فرهیختگان نوشته: همایــش روز پنجشــنبه اصلاح‌طلبان اگر چه بسیاری از چهره‌های کلیدی این جریان ریشه‌دار سیاسی را در صندلی‌های ردیف نخست نداشت لیکن از این جهت که نخستین هم‌اندیشی آنان پس از رویدادهای سال‌های اخیر بود، می‌تواند گویای این واقعیت باشد که پس از یک سال و نیم، آهسته‌آهسته شاهد به بار نشستن این شعار حسن روحانی هستیم که وعده داده بود از فضای سیاسی کشور امنیت‌زدایی ‌کند.

به نوشته این روزنامه نگار: از این رو اصلاح‌طلبان برای تلطیف فضای سیاسی و حفظ حلقه‌های وصل با حاکمیت نیاز به اقداماتی چند دارند تا در بازه زمانی مانده به انتخابات آینده مجلس قانونگذاری و خبرگان، فعالیت و ارتباطات خود را در سپهر سیاسی گسترش دهند. نخستین اقدام ضروری در این راه تلاش برای ایجاد اعتماد میان بخشی از نخبگان و جریان‌های سیاسی با نظام و نهادهای حاکمیتی به‌گونه‌ای است که این اعتماد به پایگاه مردمی آنان که در سال‌های اخیر طیف خاکستری جامعه را در بزنگاه‌های انتخاباتی پررنگ‌ کرده بود، منتقل شود.

نویسنده سرمقاله فرهیختگان توصیه کرده: اصلاح‌طلبان حتی با وجود برخوردهای سرد کننده، باید بکوشند ضمن ایستادگی بر مواضع آرمانی خود بهتر این که از کشاندن برخی اختلاف‌نظرها به تریبون‌های عمومی خودداری کنند و در مناسبت‌های ملی مشارکت موثرتری داشته‌ باشند. تاکید بر نقاط اشتراک و پرهیز از برجسته کردن نقاط افتراق شرط رسیدن به اعتماد دوسویه حاکمیت و کنشگران بزرگ‌ترین جریان سیاسی خارج از گردونه قدرت است.

آذر منصوری فعال سیاسی اصلاح طلب هم در مقاله ای در اعتماد نوشته: تجربه انتخابات ادوار گذشته این واقعیت را به تصویر می‌کشد وآن اینکه اصلاح طلبان با وجود اینکه از بدنه اجتماعی و تکیه گاه به مراتب محکم‌تری در بطن جامعه نسبت به جریان سیاسی رقیب برخوردارند، پاشنه آشیل شان چند دستگی، تفرق و عدم وحدت و اجماع است.

تلاش برای حضور و مشارکت گسترده در انتخابات از جانب این طیف سیاسی نه فقط از سر پیروزی این جریان سیاسی در یک انتخابات صرف است که قاعدتا بخشی از کنش احزاب و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی این جریان را به خود اختصاص خواهد داد، اما مبنای این حضور و کنش فعال توجه به منافع ملی کشور و تقویت و اصلاح نهاد منتخب دموکراتیکی است که بنا بر توصیه بنیانگذار جمهوری اسلامی باید در راس امور باشد.

مقاله اعتماد در نهایت به بررسی رفتار برخی نمایندگان مجلس فعلی پرداخته که هم از حیث گفتار و هم رفتار با دولت نیاز به تشریح و تحلیل ندارد که یکی از نمونه‌های بارز آن در چند روز اخیر در هنگام نطق علی مطهری - که هر داور بیرونی، انصاف و آزادگی اورا می‌ستاید -اتفاق افتاد. با این اتفاق تلخ که در قوه قانونگذاری کشور رخ داد، قدر مسلم ضرورت شکل‌گیری مجلس توانمند، واقع گرا و برآمده از خواست ومطالبات قاطبه مردم ایران بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

علی میرفتاح ستون کرگدن نامه اعتماد یک گفتگوی فرضی را شرح داده است:

- کف کردیم و حوصله مون سر رفته و تحرکی نداریم وهیچ اقدام مشترکی نمی‌تونیم بکنیم و هیچ گونه حالت اشمئزازی نمی‌تونیم به خودمون بگیریم.

- روزنامه‌های مریض، به خصوص مریض منظور دست گل تازه به آب نداده؟

- نچ. تازه معذرت خواهی هم کرده.

- علی مطهری بیانیه جدید نداده؟

نویسنده به طعنه ادامه داده: نه، همون قبلیه. نکته‌یی هم نداره.

- اصلاح‌طلبا گافی چیزی ندادن؟ چند روز پیش یه گردهمایی داشتن. چیزی ازش درز نکرده؟

- پاستوریزه پاستوریزه. انگار موتلفه‌‌یی‌ها بودن با اسم اصلاح‌طلب.

- یعنی اصلا تو زمین دشمن بازی نکردن؟

- اصلا. دریغ از یه همسویی با رسانه‌های بیگانه. دقیق رصد کردم، مو لا درزش نمی‌ره. حتی دادم پیام‌ها رو هم دی کد کنن که یه وقت توش چیزی نباشه. نبود.

در ادامه کرگدن نامه اعتماد آمده: به اینکه ظریف و کری پیاده روی کردن نمی‌شه گیر داد؟ جا گیرش زیاده ها؟

- متوجه نکته خاصی شدی؟

- نکته خاص که بالاخره کاچی به از هیچیه. کری قدش بلنده، پاهاش هم بلندتره. یعنی هر دو قدمی که بر می‌داره، ظریف باید سه قدم برداره. فلذا اگه بخواد عقب نمونه باید دنبالش بدوه.

سخنان علی مطهری و مواصع اصلاح طلبان

با گذشت پنج سال از جریان فتنه ۸۸ هنوز شاهد این موضوع هستیم که در درون کشور برخی از افراد و جریانات سیاسی به مرور زمان و با امید به نفوذ در بدنه دولت روحانی، در پی رفع حصر سران فتنه و آزادی بی قید و شرط و بدون محاکمه آنان بر آمده اند.

سوگمندانه نطفه این حرکت بدلیل وجود ظرفیت های منفی اصلاح طلبان در جامعه، با تلاش همین جریان، در درون جریان اصولگرایی بسته شده است به این معنا که آنانی که تا دیروز جرات بیان برخی از مطالب درباره فتنه را نداشتند با استفاده از سخنان یک آقازاده خاص؛ امروز این جرات را یافته اند تا نیات درونی و چهره واقعی خود را در پهنه سیاسی کشور آشکار سازند.

علی مطهری در سخنانی ضمن تاکید بر حفظ حریم ولایت فقیه و علیرغم اینکه وی خود در دیدار حضوری با رهبر انقلاب از نظرات ایشان درباره سران فتنه آگاه شده بود ولی باز هم بر رویه و روش خویش مبنی بر اصرار بر تعیین تکلیف سران فتنه پافشاری کرد. مطهری بارها و بارها با تاکید بر ضرورت رفع حصر سران فتنه آورده است: «این غلط است که ما بدون حکم قضایی و تشکیل دادگاه عده‌ای را در حصر بگذاریم و بعد بگوییم به شما لطف کردیم.» وی به حصر آیت الله منتظری نیز اشاره و بر همین اساس می گوید: «این رفتار تند با او ضرورتی نداشت.»

جالب توجه آنجاست که امثال این سخنان زاویه کاملی با دیدگاه و نظر امام (ره) و رهبر معظم انقلاب دارد. رهبر انقلاب دیدار با خانواده شهدا و فرزندان شاهد فرموده بودند: «اگر دادگاهی تشکیل شود، شما تحمل نتایج آن را نخواهید داشت.»

علی مطهری امروز علیرغم اینکه از نظر سیاسی در درون جبهه اصولگرایی تعریف شده و هویت سیاسی پیدا می کند اما این قبیل مواضع و رفتارهای دوگانه و بعضا چند گانه خصوصا در پیدا کردن زبان مشترکی با سران فتنه و اصلاح طلبان، می تواند آینده سیاسی وی را در هاله ای از ابهام قرار دهد، آنگونه که شاید در بزنگاه های سیاسی پیش رو، مجبور شود تا شخصیت و جایگاه سیاسی خود را در ظل توجهات شخصیت های سیاسی دیگر و با توجه به سایه قدرتمند پدر، در جایابی سیاسی اش جستجو نماید.

از سوی دیگر این اظهارات زمینه را برای ایجاد موجی سیاسی در میان ساختارشکنان برای القای «رفع حصر سران فتنه» به عنوان یک خواست عمومی فراهم آورده و اگر بگوییم که در آینده ای نه چندان دور دامنه این فعالیت ها گسترش خواهد یافت سخنی بیراه نگفته ایم.

هنوز یادمان نرفته که علی مطهری پس از ثبت نام در فرمانداری تهران به منظور نامزدی در انتخابات مجلس هشتم علت حضور خود را به این صورت بیان کرد: "در دوره حساس کنونی که همه گروه‌ها با تمام نیرو به میدان آمده‌اند من هم با احساس خطر از شدت گرفتن فعالیت اصلاح طلبان، وارد شده‌ام." خطر اصلاح طلبانی که امروز در سخنرانیهای علی مطهری برایش کف و سوت می زنند.

این احساس خطر از اصلاح طلبان در سال۸۶ و همراهی مطهری با اصلاح طلبان در دفاع از سران فتنه در سال ۹۲ (به بعد) مهر تاییدی است بر رفتار متناقض و دوگانه علی مطهری در عالم سیاست.

اما داریوش سجادی مشاور سابق کروبی و از چهره های شاخص اصلاح طلب در خارج از کشور، در واکنش به رفتارهای خاص مطهری می آورد: پیش از شما بودند کسانی که همین مسیر زاویه با نظام را رفتند و به فراموش شدگی مبتلا شده‌اند؛ اکبر گنجی نمونه نزدیک آن است که پیش‌تر از جنابعالی با طی همین مسیر بازیگر نقش اول نمایشنامه‌ای شد که اینک جنابعالی عهده‌دارش شده‌اید. بیشتر متأسف از آنم که مطمئنم علی مطهری امروز نیز مانند گنجی دیروز وقعی به این خیراندیشی نخواهد گذاشت و سرخوش و مشعوف از کف زدن‌های «جنود فتنه» به همان جائی می‌رود که اسلافش رفتند!

این سخنان و سخنانی از این دست نشان می دهد که نه جریان اصولگرایی وی را در قالبی محض و همسو با خویش قلمداد می کند و نه جریان اصلاحات وی را در مجموعه خود به طور دربست و کامل خواهد پذیرفت. به عبارت دیگر عالم سیاست، مطهری را به فردی که در اعتقادات سیاسی اش از ثبات قدم برخوردار نیست، خواهد شناخت.

اما جریانی که علی مطهری طی ماه های اخیر با طرح ضرورت رفع حصر سران فتنه به راه انداخته، می تواند زمینه را برای سودجویی و «ماستمالی» کردن تمامی اتفاقات سال ۸۸ فراهم آورد. زمینه ای که بدویات آن در اظهارات مصطفی کواکبیان نمود پیدا می کند. وی در این باره می گوید: «موضوع حصر ربطی به دستگاه قضایی ندارد اگر قرار باشد به آنجا برود می‌گویند باید محاکمه علنی انجام شود. ما نمی‌خواهیم کار به این مسائل بکشد ما می‌خواهیم موضوع فیصله پیدا کند.»

کواکبیان در حالی این اظهارات را مطرح می کند که علی مطهری بارها در کنار مطرح نمودن ضرورت حصر سران فتنه، از لزوم محاکمه آنها نیز سخن به میان آورده است.

اما براستی چه جریانی به دنبال فراموشی فتنه۸۸ است. فراموشی‌ای که مقام معظم رهبری صراحتا با آن مخالفت کرده و بارها تاکید کرده اند که «فتنه ۸۸ نباید به فراموشی سپرده شود.»

جریانی که با تمسخر واژه «فتنه» ضمن قبح زدایی از اغتشاشات سال ۸۸ به دنبال تحت فشار قرار دادن دولت روحانی است. این فشارها در حالی است که شخص اول اجرایی کشور بارها تاکید کرده است که موضوع رفع حصر سران فتنه در محدوده اختیارات او نیست و مراجع ذیربط باید در این مورد تصمیم گیری نمایند.

با توجه به موارد یاد شده و بسیاری از دلایل دیگر می توان این چنین نتیجه گرفت که فتنه گران رادیکال اصلاحات و اصلاح طلبان میانه‌رو با مشاهده اختلاف رفتارها و مواضع اصولگرایان و اشخاصی مانند علی مطهری و همچنین برخی جریانات سیاسی درون مجلس، تلاشها را در راستای رفع حصر سران فتنه دنبال خواهند کرد که در صورت تحقق این امر تبعات زیادی را در متن و حاشیه بدنبال خواهد داشت.

البته بار دیگر لازم به تاکید است که چهره های تندرو اصلاحات تنها به دنبال رفع حصر نبوده و هیچ ضرورتی برای محاکمه سران فتنه نمی بینند. در حقیقت آنان به دنبال تحقق این ضرب‌المثل قدیمی هستند که می گوید: «نه خانی آمده و نه خانی رفته». اما آیا می توان حافظه تاریخی مردم را پاک کرد؟