یکی از نشانه های بسیار نزدیک به ظهور در روایات اهل بیت(ع) اختلاف بنی العباس و اغاز جنگ قدرت در میان این خاندان می باشد. بیش از 20 روایت دراین زمینه وجود دارد ، این نشانه آن قدر مهم است که امام صادق(ع) و امام محمد باقر(ع) از آن بعنوان نشانه ی حتیمه ی ظهور نام برده اند! صدور روایات متعدد در این زمینه از اهل بیت(ع) نشان میدهد که تحقق این امر و جنگ قدرت نقش مهمی در ظهور دارد ، سوالی که پیش می آید این است که بنی العباس در عصر ظهور چه کسانی هستند و علت اهمیت بالای آنها و جنگ قدرتی که در میانشان درمی گیرد ، چیست؟
شاید با کشف مصداق خاندان بنی العباس در عصر کنونی علت اهمیت بالا و تحقق جنگ داخلی در میان آنها نیز روشن گردد.
بخشی از روایاتی که در مورد خاندان بنی العباس در آستانه ظهور وجود دارد به شرح زیر است :
1- امام صادق(ع) : اختلاف بنی عباس از علائم حتمی است ، ندای آسمانی از نشانه های حتمی است ، خروج قائم(عج) از امور حتمی است بشارت الاسلام ص 44
2- امام صادق(ع) : آنچه دوست می دارید محقق نمی شود جز آنکه بنی فلان(بنی عباس) دچار اختلاف شوند چون دچار اختلاف شدند مردم بر حکومت آنها چشم میدوزند و اختلاف آنها را غنیمت می شمارند ، آنگاه سفیانی خروج می کند منتخب الاثر ص 252
3- امام رضا(ع) نقل شده است:
« بزنطی از حضرت رضا (ع) روایت می کند که فرمود: از جمله نشانه های فرج، حادثه ای است که بین دو حرم مکه و مدینه رخ دهد. پرسیدم آن حادثه چیست؟ فرمود: تعصب قبیله ای بین 2 حرم بوجود آید و فلانی از خاندان فلان، 15 رئیس قبیله را به قتل رساند.» بحارالانوار ج52 ص 210
4- امام صادق(ع) : این امر واقع نمی شود مگر هنگامی که شمشیرهای بنی فلانی در میان خود به کارافتد و حلقه تنگتر شود و اختلاف به جاهای باریک بکشد آنگاه سفیانی خروج کند.... کشف الغمه ج3 ص 319
5- امام باقر(ع) : آری خروج سفیانی حتمی است ، ندای آسمانی حتمی است ، طلوع خورشید از مغرب حتمی است ، درگیری بنی عباس بر سر حکومت حتمی است قتل نفس زکیه حتمی است و خروج قائم آل محمد(ع) حتمی است الزام الناصب ص 145
6- امام صادق(ع) : هنگامی که اولاد عباس اختلاف کنند و قدرتشان بهسستی و ضعف گراید و همگان بر آنها جرات کنند و عرب از آنها فرمان نبرد و هر صاحب چماقی چماقش را بردارد و شامی(سفیانی) ظاهر شود و یمانی روی اورد و حسنی حرکت کند ، صاحب این امر ظهور میکند بشارت الاسلام ص 138
7- رسول اکرم(ع) : در دولت بنی عباس خود را بپایید که برای شیعیان ما دردولت آنها خطراتی هست و درپایان حکومت آنها نشانه هایی است که از اتش سوزان کاری تراست اعلام الوری ص 427
8- امیر المومنان(ع) : قائم قیام نمی کند جز هنگامی که چشم دنیا دراورده شود و سرخی در اسمان پدید اید .... برای بنی عباس روز بسیار سخت و پرحادثه ایست که درکام طوفانها فرو می روند... الزام الناصب ص 197
9- امام صادق(ع) : همه فرج در به هلاکت رسیدن فلانی از بنی عباس است غیبت نعمانی ص 137
10- امام صادق(ع) : بی گمان مردی در مدینه کشته می شود پرسیدند که ایا سپاه سفیانی او را می کشد؟ فرمود نه ، بلکه سپاهیان فلانی (بنی عباس) او را می کشند ، چون او را بدون هیچ تقصیری به قتل می رسانند ، خداوند دیگر به انها مهلت نمی دهد سپس فرمود در آن هنگام منتظر فرج باشید ان شاالله غیبت نعمانی ص 86
11- امام صادق(ع) :
که هرکس برای من مرگ عبدالله را تضمین کند ، من ظهور را برای او تضمین می کنم!
آنگاه که مرگ عبد الله فرا رسد، مردم در جانشینى او نسبت به هیچکس به توافق نمى رسند و این جریان تا ظهور حضرت صاحب الامر همچنان ادامه مى یابد، عمر سلطنت هاى چندین ساله بسر آمده ، نوبت پادشاهى چند ماهه و چندین روزه فرا مى رسد. ابوبصیر مى گوید: پرسیدم : آیا این وضع به طول مى انجامد؟ فرمود: هرگز.و این درگیرى بعد از کشته شدن این پادشاه (عبدالله ) منجر به کشمکش بین قبیله هاى حجاز مى شود.
( بحار ۵۲ ص ۲۱۰ )
12- امام صادق (ع) فرمودند:
هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم را برای او تضمین می کنم. سپس فرمود: وقتی عبدالله بمیرد، مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر (عج) ادامه یابد. حکومت های چند ساله پایان یافته و تبدیل به حکومت چند ماهه و چند روزه شود. راوی می گوید: سئوال کردم: آیا این ماجرا به طول می انجامد؟ فرمود: هرگز. »
بحارالانوار، ج 52، ص 240.
13- امام محمد باقر(ع) :
علت مرگ او(عبدالله) این است که با یکی از خواجگان(غلامان) خود ازدواج می کند و بعد غلام دست به قتل او می زند و مرگ او را چهل روز مخفی می کند .... و بدینوسیله فرمانروایی آنها منقرض می گردد. کمال الدین صدوق ص 655
14- امام صادق(ع) :
موقعی که مردم در سرزمین عرفات در حال وقوف می باشند سواری برشتری سبک سیر به آنجا وارد می شود و مرگ خلیفه را خبر می دهد و با مرگ او فرج آل محمد(ص) و گشایش کار تمام مردم فرا می رسد. بحار ج 52 ص 240
15- از ابن ابی یعفور منقول است که گفت: امام صادق(ع) به من فرمود :
با انگشت دستت بشمار : هلاک شدنی فلانی ، خروج سفیانی ، قتل نفس زکیه و ... تا آنکه فرمود تمامی فرج و گشایش هنگام به هلاکت رسیدن فلانی است.
بحار ج 52 ص 234
16- امام محمد باقر(ع) :
قائم در سالهای فرد قیام می کند همچون یک ، سه ، پنج و فرمود .... آنگاه بنی عباس (خاندان فلان) به حکومت می رسند و پیوسته در عیش و نوش به سر می برند تا آنکه بین آنها اختلاف می افتد( و چون درگیری به وجود آمد) حکومتشان منقرض می شود و شرق و غرب حتی اهل قبله با هم به نزاع برمی خیزند و پیوسته در آن حال اند تا از آسمان منادی حق ندا برمی آورد ... بحار ج 52 ص 235
17- امام محمد باقر(ع) :
چون اولاد فلانی دچار اختلاف شدند ، فرج نزدیک است ، فرج نزدیک است ، فرج شما بستگی به اختلاف آنها دارد ، چون نشانه های اختلاف ظاهر شد منتظر ندای آسمانی در ماه رمضان باشید ، چون ندا شنیده شد مردم بر آنها جری می شوند و سفیانی خروج می کند و کارشان پراکنده می شود و سید خراسانی بر علیه آنها خروج می کند ..... بشاره الاسلام ص 52
18- امام محمد باقر(ع):
نابودی اولاد فلانی همانند شکستن کوزه است ..... سقوط رژیم آنها همچون افتادن کوزه و شکستن آن روی می دهد در حالیکه آنها در خواب غفلت غنوده اند یکمرتبه دیده گشوده می بینند که ناگهان رژیم آنها سقوط کرده است. غیبت نعمانی ص 136
19- امام صادق(ع) :
چون حکومت بنی فلان سپری شود خداوند با مردی از ما اهل بیت(ع) بر آل محمد منت می نهد ..... بشارت الاسلام ص 141
از مجموعه احادیث بدست می آید که در عصر ظهور بنی عباس یا بنی فلان از حاکمان حجاز بوده و در سرزمین عربستان ساکن می باشند به طور مثال در حدیث شماره 10 مکان قتل آن فرد محترم که همان پسرعموی نفس زکیه می باشد توسط سپاه بنی فلان در مدینه ذکر می شود و این مسئله نشان از این مسئله دارد که بنی فلان یا همان بنی عباس خاندان حاکم و ساکن عربستان هستند یا حدیث دیگری که قتل 15 نفر از بزرگان توسط فردی از قبیله بنی فلان را در مکه ذکر می کند نیز بدین معنا اشاره دارد.
علامه کورانی محقق برجسته عرصه مهدویت نیز چنین اعتقادی دارد و بنی عباس یا بنی فلان را همان آخرین خاندان حاکم بر حجاز می داند
سرمربی تیم بسکتبال مهرام گفت: برای ما فرق نمیکند با کدام تیم در فینال بازی کنیم و باید روی تیم خودمان تمرکز داشته باشیم.
مصطفی هاشمی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، در مورد صعود به فینال جام ملی بسکتبال اظهار داشت: بازی سختی را مقابل قزوینیها داشتیم. آنها تیم خوب و دوندهای هستند. در کوارتر اول بسیار خوب ظاهر شدیم و توانستیم اختلاف را زیاد کنیم اما فکر می کنم این موضوع باعث غرور بازیکنان شد.
وی ادامه داد: ما باید یاد بگیریم که تیمی را دست کم نگیریم حتی اگر اختلاف زیاد باشد. مهم این است که از ابتدا تا انتها با برنامه کار کرده و برنامهها در زمین پیاده شود.
سرمربی بسکتبال مهرام در خصوص اینکه دوست دارید از میان پتروشیمی یا دانشگاه آزاد کدام تیم در فینال حریفتان شود گفت: برای ما فرقی ندارد ما باید تیم خودمان را آماده کنیم تا مقابل هر حریفی برای برد به میدان برویم اینکه بخواهیم بگوییم کدام تیم بیاید و کدام تیم نه درست نیست.
به گزارش فارس، تیم مهرام با شکست هفت الماس قزوین به فینال جام ملی راه یافت و باید به مصاف برنده دانشگاه آزاد و پتروشیمی برود.
در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، تفرقه بین مذاهب و ملل اسلامى، از مسائل پیچیده و بنیانکن جوامع اسلامى بوده است که خسارتها و لطمههاى مادى و معنوى جبران ناپذیرى بر پیکر امت واحده اسلامى وارد ساخته است، این زخم خونین در چهره زیباى امت اسلامى از دید مصلحان امت اسلامی پنهان نمانده و نگرانى آنان را برانگیخته است. از این رو در مقاطع تاریخى مصلحان بسیاری در صدد ایجاد وحدت بین مسلمین بوده تا التیامبخش درد مهلک امت اسلامى باشند، هر یک از آنان اهداف ویژهاى را نیز دنبال نمودهاند. در همین راستا از منظر مقام معظم رهبری(مدظله) مهمترین و کلیدیترین اصل در سیاست خارجی در حوزه جهان اسلام، اصل وحدت و انسجام اسلامی است. به لحاظ فراوانی کاربرد الفاظ در لسان مقام معظم رهبری، بیتردید واژه وحدت اهمیت بسیاری یافته، تا جایی که امروزه از ایشان به عنوان یکی از بزرگترین منادیان وحدت یاد میشود. کثرت آثار محققانی که وحدت را از منظر مقام معظم رهبری بحث نمودهاند شاهد بر مدعاست.
1-وحدت ایدئولوژیکی و وحدت استراتژیکی
«منظور ما از وحدت چیست؟ یعنی همهی مردم یکسان فکر کنند؟ نه. یعنی همهی مردم یک نوع سلیقهی سیاسی داشته باشند؟ نه. یعنی همهی مردم یک چیز را، یک شخص را، یک شخصیت را، یک جناح را، یک گروه را بخواهند؟ نه؛ معنای وحدت اینها نیست. وحدت مردم، یعنی نبودن تفرقه و نفاق و درگیری و کشمکش. حتی دو جماعتی که از لحاظ اعتقاد دینی مثل هم نیستند، میتوانند اتحاد داشته باشند؛ میتوانند کنار هم باشند؛ میتوانند دعوا نکنند. یکی از عواملی که این وحدت را خدشهدار میکند، مفاهیم مشتبهی است که دائماً در فضای ذهنی مردم پرتاب میشود. هر کس هم به گونهای معنا میکند؛ یک عدّه از این طرف، یک عدّه از آن طرف؛ جنجال و اختلافِ غیرلازم درست میشود! البته دشمن در همهی این مسائل سود میبرد و به احتمال زیاد در این مسائل - یا در همهاش، یا در بعضیاش - دست هم دارد. این را ما نمیتوانیم ندیده بگیریم».( ۱۳۷۹/۰۱/۲۶ بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران )
بنابراین از منظر مقام معظم رهبری، وحدت ایدئولوژیکی، وحدتی آرمانی و مطلوب است که در سطح مذاهب اسلامی، هدفی عالی است اما آنچه مطلوب, عملی و شدنی است، وحدت استراتژیکی به معنای وحدت عملی و همبستگی بر اساس اصول مشترک اسلامی در برابر دشمن مشترک جهان اسلام است که کیان اسلام، منابع و ذخایر کشورهای اسلامی را مورد هدف قرار داده است.
2-تحقق اتحاد اسلامی؛ خواسته قطعی پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله)
«شعار اتحاد اسلامی، یک شعار مقدس است. امروز اگر پیامبر مکرم اسلام (صلّی اللّه علیه و ءاله) در میان ما بود، به اقتضای آیهی شریفهی «عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم» ما را به اتحاد دعوت میکرد؛ از ایجاد اختلافاتِ اینچنینی جلوگیری میکرد. ما اگر چنانچه علاقهمند به نبی مکرم اسلام هستیم، باید این خواستهی قطعی آن بزرگوار را تحقق ببخشیم». ( ۱۳۹۱/۱۱/۱۰ بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی)
3-وحدت آموزشی قرآنی اما تفرقه آموزشی استعماری
«یکی از دستورات قرآن این است که آحاد امت اسلامی با یکدیگر متحد باشند؛ دست در دست یکدیگر بگذارند: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا». این خطاب به کیست؟ خطاب به ما است، خطاب به ملت ایران است، خطاب به ملتهای مسلمان کشورهای اسلامی است، خطاب به همهی مؤمنین به اسلام در سراسر دنیا است. ما به این عمل میکنیم؟ نقطهی مقابل این آموزش قرآنی، آموزش استعماری است: اختلاف میان مسلمانان. یک عده، یک عدهی دیگر را تکفیر کنند، لعن کنند، خود را از آنها بری بدانند. این چیزی است که امروز استعمار میخواهد؛ برای اینکه ما با هم نباشیم» ( ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
4-دعوتکنندگان به وحدت جلوه ای از ناطق من الله بودن
«امروز هر حنجرهای که به وحدت دنیای اسلام دعوت کند، حنجرهی الهی است، ناطق من اللّه است. هر حنجرهای و زبانی که ملتهای مسلمان را، مذاهب اسلامی را، طوایف گوناگون اسلامی را به دشمنی با یکدیگر تحریک کند و عصبیتها را علیه یکدیگر تحریک کند، ناطق من الشیطان است. «من اصغی الی ناطق فقد عبده فان کان النّاطق عن اللّه فقد عبد اللّه و ان کان النّاطق ینطق عن لسان ابلیس فقد عبد ابلیس».آنهائی که از زبان ابلیس حرف میزنند، خودشان و مستمعین خودشان را به طرف جهنم میبرند؛ خودشان را هم دچار هلاکت میکنند.«أ لم تر الی الذّین بدّلوا نعمت اللّه کفرا و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار»؛ «یقدم قومه یوم القیامة فأوردهم النّار»، که دربارهی فرعون است.( .۱۳۹۲/۰۳/۱۸ بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن کریم)
5-اختلاف افکنی نماد بارز کفر به طاغوت
«در بسیاری از بخشهای امت اسلامی ایمان باللَّه هست؛ اما کفر به طاغوت نیست. کفر به طاغوت لازم است. بدون کفر به طاغوت،تمسک به عروهی وثقای الهی امکانپذیر نیست. ما کشورها و دولتها و ملتها را به این که به جنگ با امریکا بشتابند، دعوت نمیکنیم؛ ما دعوت میکنیم که تسلیم امریکا نشوند. ما دعوت میکنیم که با دشمن اسلام و مسلمین همکاری نکنند. یکی از اقسام همکاری نکردن همین است که به وسوسههای آنها در زمینهی وحدت امت اسلامی اعتنا نکنند و امت اسلامی را با اتحاد خودش حفظ کنندم.(۱۳۸۵/۰۵/۳۰ بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی)
6-اتحاد و یکپارچگی، سلاح مهم ملتها در مواجهه با ابرقدرتها
«سلاح مهم ملتها در مواجهه با ابرقدرتها و حکام مزدور، اتحاد و یکپارچگی آنها است. دشمن شما تلاش میکند با انواع ترفندها یکپارچگی شما را از بین ببرد. مطرح کردن نقاط افتراق، مطرح کردن شعارهای انحرافی، مطرح شدن چهرههای بدسابقه و نامطمئن به عنوان جانشین رئیس جمهور خائن، از جملهی انگیزهسازی برای تفرقه است. اتحاد خود را بر محور دین و نجات کشور از شر مزدوران دشمن، حفظ کنید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»(.۱۳۸۹/۱۱/ ۱۵ خطبههای نماز جمعه تهران)
7-تفرقه، ام الامراض و بزرگترین درد مسلمانان
«اسلام همهی جوانب زندگی را فرامیگیرد و برای هر بخشی از کارهای عظیم زندگی انسان نسخه، درمان، راهحل و فرجی دارد؛ اما امروز در میان دردهای گوناگون مسلمانها، آنچه که بزرگتر از همه و امّالأمراض دیگرِ دردهاست، تفرق مسلمانهاست. ما مسلمانها به این توصیهی پیغمبر بزرگ خودمان «و لا تکونوا کالّذین تفرّقوا و اختلفوا» و یا به این توصیه «واعتصموا بحبلاللَّه جمیعاً و لاتفرّقوا»، عمل نمیکنیم؛ ضعف دنیای اسلام هم بر اثر همین تفرق است. امروز عامل تداوم ضعف مسلمین، تفرق آنهاست. در هر دورهای از زمان بیماریهایی بوده است. در این دوره، بیماری اصلی، عدم اتحاد کلمهی مسلمانها است».( ۱۳۸۳/۰۸/۲۴ بیانات در دیدار کارگزاران نظام)
8-اتحاد بر مبنای اصول، لازمه پیدایش ولایت بین مؤمنین
«وحدت هم که ما گفتیم - که بعد سؤالات دیگری هم در این زمینه شده - منظور من اتحاد بر مبنای اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین.(۱) آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است.» (۱۳۸۹/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روز ماه رمضان)
9-تفرقه عامل فرصت دادن به دشمن برای حمله به امت اسلامی
«توصیهی دیگر قرآن به مسلمانها، اتّحاد کلمهی آنهاست. اگر ما نهی قرآن را - که میگوید «و لا تفرّقوا» - مورد توجّه قرار ندهیم و به بهانههای مختلف بین خود اختلاف و تفرقه ایجاد کنیم و امّت اسلامی را قطعه قطعه و جدا جدا کنیم، نتیجه همین وضعی میشود که ملاحظه میکنید: دشمن به قطعهای از پیکر اسلامی حمله میکند، دیگر قطعهها انگار نه انگار! در حالِ خواب خوش هستند! این جدایی است. باید به قرآن برگردیم. برگشتن به قرآن، فقط به تلاوت و حفظ آن نیست. تلاوت و قرائت و حفظ قرآن، مقدّمهی فهم و عمل است»(.۱۳۸۰/۰۷/۲۶ بیانات در مراسم اختتامیهی هجدهمین دوره مسابقات حفظ، قرائت و تفسیر قرآن کریم)
10-نقطه امید دشمن، خدشه در وحدت
«... یک نقطه، مساله ی وحدت و یکپارچگی است. دشمنانی که هنوز درصددند نسبت به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، نیات خصمانه و شوم شان را اعمال بکنند، چشم امید به اختلافات بسته اند. آنها از وحدت و یکپارچگی شما مردم می ترسند، این را متوجه باشید. ملت ایران، به هیچ قیمت نباید وحدت و یکپارچگی خودش را از دست بدهد. مسوولان باید متوجه باشند که با این یکپارچگی عظیم، چگونه باید رفتار کرد».
11-اتحاد و حسن ظنّ مؤمنین نسبت به یکدیگر عامل کمک الهی
«اتحاد را، اتفاق را، وحدت کلمه را، حسنظن به یکدیگر را باید حفظ کرد. قرآن میگوید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خیرا»(۱)؛ دلهاتان را با هم صاف کنید، دست در دست هم پیش بروید؛ شک نداشته باشید که خدای متعال این چنین ملتی را، این چنین دلهای صادقی را، این چنین گامهای استواری را کمک و حمایت خواهد کرد».( ۱۳۸۷/۰۲/۱۶ بیانات در دیدار مردم کازرون)
12-اتحاد؛ راه غلبه بر توطئه اختلافافکنی دشمن
«امروز شما ببینید یکی از نقاطی که دشمنان ما بر روی آن به طور کامل تکیه میکنند، برافروختن اختلافات مذهبی است؛ شیعه و سنی. آدمهائی که نه به شیعه عقیده دارند، نه به سنی عقیده دارند، نه اصل اسلام را قبول دارند، طبق میل سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل میآیند پشت بلندگوها میایستند، از توسعهی تشیع اظهار نگرانی میکنند! شما چه میفهمید تشیع چیست؟! چه میفهمید تسنن چیست؟! شما به اصل دین اعتقادی ندارید. امروز سیاست استکبار و سیاست سرویسهای جاسوسی این است که ماها را از هم بترسانند؛ شیعه را از سنی، سنی را از شیعه؛ اختلاف ایجاد کنند. راه غلبهی بر دشمنان، اندیشیدن، فکر کردن، متحد شدن، دلها را به هم نزدیک کردن، دستها را در هم گره کردن است؛ و اینجور است که به فضل پروردگار، «لیظهره علی الدّین کلّه» پیش خواهد آمد؛ و خدای متعال به فضل خود، به لطف خود، اهداف و دستورات و برنامههای این بعثت را بر همهی توطئههای دشمن پیروز خواهد کرد».(۱۳۹۱/۰۳/۲۹ بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی)
13-وحدت، حافظ هویت، قدرت و آبروی مسلمانان
«قرآن ما را به وحدت توصیه کرده است. قرآن ما را تهدید کرده است که اگر اتحاد و همبستگی خودتان را از دست بدهید، آبرو و هویت و قدرت شما نابود خواهد شد».«قرآن ما را تهدید کرده است که اگر اتحاد و همبستگی خودتان را از دست بدهید، آبرو و هویت و قدرت شما نابود خواهد شد».(۱۳۸۴/۰۲/۰۶ بیانات در دیدار کارگزاران نظام)
14- متأثر شدن دل از آیات قرآن، لازمه پذیرش راحت وحدت
«این همه هم هی آیات را میخوانیم، میگوئیم هم، تکرار میکنیم برای همدیگر، شما برای من میگوئید، من برای شما میگویم؛ خوب، باید دل را از این مفاهیم متأثر کنیم. فرض بفرمائید مثلاً: «و اعتصموا بحبل اللَّه جمیعا»، یک تعلیم قرآنی است دیگر؛ بارها هم تکرار کردهایم، هی هم میخوانیم. وقتی که این آیهی شریفه به عنوان الهام الهی، بر دل ما نازل شد - دل جذب کند، هضم کند، بگیرد، دل به شکل این آیه صیرورت پیدا کند، دل ما و جان ما در قالب این آیه قرار بگیرد - آن وقت مسئلهی وحدت برای ما یک مسئلهی اساسی خواهد شد و برای خاطر اغراض و مقاصد شخصی، وحدتهای عظیم ملی را به هم نمیزنیم؛ ببینید، این اثرش اینجا ظاهر میشود. اگر آیات قرآن آنچنان بر دل انسان نازل بشود که دل جذب کند و فهم کند و به شکل آن آیه دربیاید، آن وقت وقتی که به ما میگویند که: «و الّذین معه اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم» پذیرش آن برایمان راحت میشود» (. ۱۳۸۸/۰۵/۳۱ بیانات در جمع قاریان قرآن در روز اول ماه رمضان)
15-زنده کردن وحدت، هدف اعیاد اسلامی
«عید اسلامی برای زنده کردن احساس وحدت، در بین مسلمانهاست. عید اسلامی یعنی روزی که در تمام دنیای اسلام، مردم آن را جشن میگیرند. شما ملاحظه کنید! امروز برای بیش از یک میلیارد انسان، روز عید است. البته اختلاف افق امروز یا دیروز در تعیین روز اوّل ماه شوّال، اهمیتی ندارد. در بعضی کشورها دیروز عید بود و در بعضی کشورها، امروز. آیا این، مسألهی کوچک و بیاهمیتی است که جمع غفیر و کثیری از این یک میلیارد نفر، در این روز، در مراسم نماز شرکت میکنند و نماز واحدی را به سمت قبلهی واحد، با آداب واحد و با مضمون واحد به جا میآورند؟! این موضوع، خیلی عظیم است؛ ولی متأسفانه به آن توجه نمیشود و بیتوجهی به آن، خسارت بزرگی است. ما همهی همّتمان در زمینهی ارتباطات خارجی با دنیای اسلامی این است که بر این نکته تکیه کنیم».( ۱۳۷۵/۱۱/۲۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام)
16-حج به مثابه مظاهر حبل الله و مظهر آئینه ی اتحاد
«یکی دیگر از شرایط[ی که حج را به معنای حقیقی خود نزدیک تر می کند ]، همین «مسئلهی اتحاد مسلمین» است. حج باید آئینهی اتحاد باشد، نه آئینهی اختلاف. اگر قرار باشد ما همه یکجا جمع بشویم تا در آنجا یکی به یکی بگوید تو بدی، آن دیگری بگوید تو بدتری؛ این چه جمع شدنی است! اگر اختلافی هم وجود دارد، جای بروزش آنجایی نیست که خدای متعال فرموده است: جمع بشوید تا «لیشهدوا منافع لهم» که منافع خودشان را در آنجا به دست بیاورند. بعضیها - حالا نگاه خوشبینانه همین است که بگوییم کجسلیقگی است، والّا اگر به چشم بدبینانه نگاه کنیم، حرفهای دیگر هم میشود زد - حج را جایی قرار میدهند برای دندان نشان دادن و لج کردن و چهره در هم کردن نسبت به اختلافات فرقهای و طائفی؛ شیعه و سنی را آنجا مقابل هم قرار دادن. چقدر باید به ما بگویند تا باور کنیم که امروز بیش از گذشته اختلافات شیعه و سنی یکی از محورهای اساسی است که دشمنان اسلام دارند رویش سرمایهگذاری میکنند.» ( ۱۳۸۵/۰۹/۰۱بیانات در دیدار کارگزاران حج)
امام جمعه شهرستان بروجرد گفت: یکی از تعالیم اساسی پیامبر اکرم(ص) تقویت پایههای وحدت میان امت اسلام و دوری از تفرقه و اختلاف است.
حجتالاسلام والمسلمین حسن ترابی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در بروجرد با اشاره به ضرورت اتحاد و انسجام میان ملل و پرهیز از اختلاف و تفرقه و چند دستگی، تاکید کرد: بارها در قرآنکریم و روایات نبوی در رابطه با این مهم سفارش شده است، چرا که عامل همه موفقیتها و پیشرفتها وحدت و همدلی و در مقابل منشاء همه شکستها و عقبماندگیها اختلاف است.
وی توصیه به وحدت کلمه را عامل موفقیت و دستیابی به اهداف والا دانست و افزود: قرآنکریم ولایت را محور وحدت دانسته و تجمع حول این محور را عامل فائق آمدن بر مشکلات دانسته است.
امام جمعه بروجرد با اشاره به اینکه ترویج اخلاق در جامعه یکی دیگر از تعالیم انسانساز اسلامی است، عنوان کرد: در اهمیت این موضوع همین بس که پیامبر گرامی اسلام(ص) فلسفه بعثت خود را تکمیل مکارم اخلاق دانسته و آن را از مهمترین ارکان یک جامعه اسلامی برشمرده است.
ترابی ترویج اخلاق حسنه در جامعه را از پایههای جامعه متخلق به اخلاق اسلامی ذکر کرد و ادامه داد: امروز جهان اسلام علاوه بر اتحاد و تقویت پایههای آن، نیازمند ترویج اخلاق است، چرا که بروز برخی ناهنجاریها محصول ضعف اخلاقیات اسلامی است.
وی رواج روحیه وحدتگرایی در جامعه را کارساز دانست و ادامه داد: در راستای تحقق اهداف جامعهای نبوی و نیل به آن، تمرکز سیاستگذاریهای خرد و کلان بر تقویت اتحاد و همبستگی و دوری از اختلاف و تفرقه و اتحاد مردم با یکدیگر و همچنین مردم با مسئولان تعیین کننده است.
امام جمعه بروجرد اخلاق در جامعه کنونی را نشات گرفته از فضای حاکم بر جوامع اسلامی دانست و افزود: تربیت جوامع اسلامی امروز منطبق بر برنامههای تربیتی اسلامی نیست که اگر چنین بود تفرقه و نفاق در بین جوامع مسلمین اینگونه بیداد نمیکرد.
ترابی رسالت و مسئولیت رسانهها را خطیر و تعیین کننده، توصیف و تاکید کرد: رسانهها در راستای پاسداری و حراست از ارزشهای ناب اسلامی، ترویج رفتار نبوی در جامعه، حراست از وحدت کشور و جلوگیری از عوامل تفرقهافکن نقش اساسی و انکارناپذیر ایفا میکنند.
وی نقش رسانههای مکتوب، دیداری و شنیداری را در پیشبرد اهداف جامعه اسلامی برجسته دانست و تشریح کرد: در کنار همه نهادهای فرهنگی و تاثیرگذار در جامعه، نقش رسانههای مکتوب انکارناپذیر است.
امام جمعه بروجرد با ابراز خوشنودی از فعالیت رو به رشد رسانههای مکتوب در شهرستان بروجرد، تصریح کرد: رسانههای مکتوب در این شهرستان علیرغم کمبود امکانات و مشکلات فرارو تلاش قابل تقدیری از خود نشان دادهاند که با توجه به سابقه یک قرن تلاش در حوزه روزنامهنگاری در این شهرستان، در خور توجه است.
ترابی عنوان کرد: با وجود سابقه خوبی که شهرستان بروجرد در این حوزه دارد، در سالهای اخیر به دلیل نبود انگیزه کافی افراد زیادی به این عرصه وارد نمیشوند که این خود نشان دهنده، مشکلات فراوان در کار ثبت و تهیه خبر است.
هم وطن محترمی سئوالی با مضمون ذیل داشته اند:
سلام .
خانه ای هست 3 طبقه که به صورت مشاع و سه دانگ سه دانگ شریکی است.
دو شریک فوت کرده اند و وراث آنها تصمیم به تخلیه خانه از مستاجر تموده اند. حال که خانه خالی شده است، بعضی از شرکا نمیخواهند که از آن استفاده کنند و میخواهند کلید پیش شورای حل اختلاف بماند. آیا شرکایی که خود جایی دیگر مستاجرند و مدت اجاره شان رو به پایان است و به این خانه نیاز دارند می توانند از شورای حل اختلاف بخواهند تا یک طبقه را در اختیار آنها بگذارد؟(با توجه به این که این شرکا با هم صاحب سه دانگ هستند)
آیا راهی برای استفاده از خانه هست؟
با سلام
دوست عزیز علی رغم اینکه عرفا به نظر مشکلی در جهت سکونت شریک در چنین املاکی که طبقات مستقل دارد و به تعداد شرکا واحد مسکونی وجود دارد نیست اما قانونا چون تمام مال به لحاظ سند مشاع است تصرف هر شریک بدون اذن دیگری ممنوع است لذا شما می بایست برای افراز مایملکتان (در صورتی که آنها رضایتی به تقسیم ندارند)ویا تفکیک آپارتمانها(در صورتی که آنها به این امر راضی اند)نموده و نسبت به اخذ سند ۶ دانگ مستقل اقدام نمایید و به نظر این تنها راه قانونی در پیش روی شما است.به عبارت دیگر وساده تر اینکه ملک را از حالت اشاعه خارج کنید.
باتشکر از حسن انتخاب شما-آذرباد وکیل دادگستری