========اس ام اس میلاد پیامبر=========
به آمنه بنت وهب، خدا عطا کرده پسر
پسر چه گویم که به خلق، خدا عطا کرده پدر
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد. . .
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
اسم تو نور امـید است و صفای سینه هاست
دین تو اسلام عشق است و بدور از کینه هاست
روز میـلادت شدم مست می عرفان تو
آیه شرع است و حق است، خط به خط قرآن تو . . .
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
صدای بال و پر جبرئیل می آید / شب است و ماه به آغوش ایل می آید
لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد / که ساقی از طرف سلسبیل می آید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز / حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید
نگاه آمنه از این به بعد می خندد / چرا که معجزه ای بی بدیل می آید
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
امشب سخن ازجان جهان بایدگفت / توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت
در شـــــام ولادت دو قــطب عالم / تبریک به صــاحب الزمان (عج) باید گفت . . .
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
دو چشمِ آمنه بر روی احمد / گره خورده دلش بر موی احمد
گهی خندان گهی محو تماشا / چو میبیند خمِ ابروی احمد
خجسته میلاد پیامبر اکرم مبارک باد
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد / شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد
همه شادی نمایید که میلاد نبی شد / جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد . . .
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
ماه فرو ماند از جمال محمد / سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتى نیست / در نظر قدر با کمال محمد. . .
میلاد نور مبارک
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
خورشید عشق را، ره شام و زوال نیست
بر هر دلی که تافت، در آن دل ضلال نیست
در آسمان دلبری و آستان عشق
نور جمال دلبر ما را مثال نیست . .
بقیه درا ادامه مطلب...
رابطه حکمت خداوند با عدل
از تامل در معنای حکمت عملی مبنی بر تنزه خداوند از انجام افعال ناروا روشن میشود که صفت عدل از لوازم آن است. به عبارت دیگر چون خداوند سبحان حکیم است، هیچ کار زشتی انجام نمیدهد و از آنجا که ظلم یکی از نمونههای عمل زشت و قبیح است در نتیجه خداوند هیچ ظلمی انجام نمیدهد و همه کارهای خداوند عادلانه است.
امتناع تکلیف بما لا یطاق
متکلمان عدلیه ( شیعه و معتزله ) معتقدند تکلیف بما لا یطاق ( یعنی مکلف نمودن فرد به آنچه که توانایی انجام آن را ندارد) از نظر عقل امری زشت و نارواست و از آنجا که خداوند حکیم بوده و صدور فعل ناروا از او محال است هرگز کسی را تکلیف بمالایطاق نمیکند چنانکه علامه حلی میگوید:« بر پایه اصل حکمت محال است خداوند فردی را که توانایی انجام کاری را ندارد بر انجام آن تکلیف نماید. »
وجوب لطف بر خداوند
لطف در اصطلاح متکلمان عبارت از فعلی است که انجام آن از طرف خداوند مکلف را به انجام طاعت و ترک معصیت برمیانگیزد. مهمترین برهان وجوب لطف، اصل حکمت الهی است. خواجه نصیرالدین طوسی در این باره مینویسد:« دلیل بر وجوب لطف این است که تحقق غرض (خداوند) متوقف بر آن است. »
توضیح اینکه بر اساس پذیرش اصل حکمت خداوند، موجودات برای هدفی خلق شدهاند چنانکه در قرآن فرمود:« وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ». بنابراین از آنجا که خداوند سبحان کار عبث و بیهوده انجام نمیدهد و همه افعال او غایتمند است، لازم است برای نیل انسانها به غایت و هدف مطلوب خود، همه لوازم و زمینههای مناسب را مهیا فرماید و این چیزی جز قاعده لطف نیست.
مختار بودن انسان
از دیگر نتایج پذیرش اصل حکمت الهی مختار بودن انسان در افعال خویش است. زیرا تکلیف نمودن انسان مجبور و ستایش یا نکوهش ( پاداش و عذاب ) او بر کاری که بر انجام آن مجبور بوده است از نظر عقل و عقلا امری قبیح و نارواست. در حالیکه بر اساس اصل حکمت، خداوند فعل قبیح و ناروا انجام نمیدهد بنابراین انسان در انجام افعال خویش مختار است و نه مجبور.
منبع:پژوهشکده باقزالعلوم