وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

میلاد نور و رحمت میلاد باسعادت اخرین اختر تابناک رسالت حضرت محمد مصطفی ص را به همه مسلمین جهان مبارک

"امین" و "امن"  و "مومن"   آنقَدَر دنیا خطابت کرد

خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد

برای هر سری از روشنایت سایه بان می خواست

که شب را پیش پایت سر برید و آفتابت کرد

حجازِ وحشیِ زیبا ندیده دل به حسن ات باخت

که بت ها را شکست و قبله ی دلها حسابت کرد

خدا از چشم زخم مردمان ترسید پس یک شب

تو را تا آسمان ها برد و مثل ماه قابت کرد

تو را از آسمان بارید مثل عشق بر دنیا

زمین را تشنه دید و در دل هر قطره آبت کرد

دوای درد دین و درد دنیا ، درد بی دردی

حضورت دردهای مرگ را حتی طبابت کرد



تو را از دورها هم می شود آموخت ای خورشید!

زمین گیرانه حتی با تو احساس قرابت کرد

که از این فاصله ، این سال های دوریِ نوری

همیشه پرتو مهرت به شب هامان اصابت کرد

هنوز از قله های ماذنه نور تو می روید

فقط باید دعا خواند و یقین در استجابت کرد

 

شعر

باران گرفت و سقف مدائن نشست کرد

 

دندانه‏ هاى کنگره قصد شکست کرد

 

نورى به صحن معبد زردشتیان رسید

 

کآتشکده ز نابى آن‏ نور مست کرد

 

بالا بلند آمد و هر ارتفاع را

 

در زیر پا نهاده و پایین و پست کرد

 

در هر دلى نشست و به شکلى ظهور داشت

 

این گونه بود کآینه را خود پرست کرد

 

وقتى سؤال کردم از او خود اشاره‏اى

 

در پاسخم به پرسش روز الست کرد

 

حُسنش به غایت است و ظهورش قیامت است

 

زیباترین هر آنچه که زیباتر است کرد

 

فیض مقدسى و تعجب نمى‏کنم

 

این چیزها که هست، نگاه تو هست کرد

بیانات مقام معظم رهبرى (مدظله العالی) دراجتماع عظیم مردم ورامین

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

الحمدللّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام على سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابى القاسم المصطفى محمّد و على اله الا طیبین الا طهرین المنتجبین سیّما بقیّة اللّه فى الارضین (ارواحنافداه ).
خدا را سپاسگزارم که امروز بنده را موفق فرمود تا به زیارت این سرزمین پاک و شما مردم عزیز نایل شوم . به علت خاطره بسیار پُرعظمت خرداد، مایل بودم این دیدار در خرداد ماه انجام بگیرد. خرداد ورامین ، یک خاطره فراموش ‍ نشدنى است . همه مردم عزیز ورامین ، پیشوا، قرچک ، جوادآباد و پاکدشت مجموعه اى را تشکیل مى دهند که ارزشهاى این منطقه از ایمان و عزم و اراده آنها ناشى شده است ؛ حق هم همین است . از روزى که فرزند بزرگوار موسى بن جعفر حضرت جعفربن موسى بعد از آسیب دیدن به وسیله دشمنان و مخالفان ، به مردم ورامین پناهنده شد و مردم ورامین این امامزاده عالى مقام را چون جان شیرینى در برگرفتند و در همین جا ایشان بر اثر جراحت به شهادت رسید، نشانه هاى توجه این مردم به ارزشهاى والاى اسلامى آشکار شد؛ بخصوص چیزهایى که احتیاج به عزم و مجاهدت دارد. در پانزده خرداد سال 42 هم مردم ورامین نشان دادند که در راه حقیقت و دفاع از حق و اسلام ایستاده اند؛ حتّى به قیمت جانشان . ورامینى ها در حرم مطهر حضرت جعفربن موسى سوگند یاد کردند و به سمت تهران راه افتادند و در میانه راه در مواجهه با شدت عمل و خشونت رژیم سفاک پهلوى ، خون پاکشان در همین منطقه باقرآباد و قرچک بر زمین ریخت و مظلومانه جان دادند. آن روز هیچ کس ‍ گمان نمى کرد روزى خواهد رسید که این شهداى مظلوم و گمنام ، مثل ستاره هاى درخشان ، نه فقط در آسمان ورامین ، بلکه در آسمان ایران اسلامى خواهند درخشید. آنها در مظلومیت جان دادند و خدا به مظلومیت و غربت آنها برکت داد و مجاهدت آنها در پى خود مجاهدتهاى دیگرى را به وجود آورد ...

 

درخشش دوازدهمین ستاره امامت در شبانگاه تیرگی

http://img1.tebyan.net/big/1389/11/48130239179613417412316720498924823184102.jpg

مقام و منزلت، بر اساس لیاقت است نه بزرگی سن، چنان که در تاریخ زندگی پیامبر (ص) آورده‏اند که ایشان فرماندهی سپاه خود را به اُسامه بن زید که جوانی 19 ساله بود واگذار کردند در حالی که عده‏ای از صحابه به برکناری او معتقد بودند، پیامبر به دلیل لیاقت او، به فرماندهی‏اش اصرار داشت.امامت، یعنی نایب شدن از پیامبر و پذیرش ریاست بر تمام اشیا و موجودات، با شروطی پدید می‏آید که نمی‏توان آنها را از راه رنج، ریاضت، عبادت و تحصیل در تمام عمر به دست آورد. پس تعیین امامت فقط با خداوند عزوجل است که هر که را خواست تربیت کند، حکمت بیاموزد و قابل ریاست و امامت کند؛ البته در نزد خداوند، انسان کوچک و بزرگ در این مسئله یکسان است.تحصیل کمال واقعى انسان، پس از ختم نبوت، به پیروى از رهنمودهاى امام هر عصر وابسته است که پیروى نیز بدون معرفت و شناخت امام ممکن نیست. از این رو، شناخت ویژگى ها و اوصاف ائمه ى اطهار(علیهم السلام)در سیر تکامل فردى و اجتماعى افراد و تحقق ایمان صحیح اهمیت دارد. به گونه اى که با تعابیر گوناگون از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)روایت شده است:من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة

پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) شیعیان دوره کوتاهی از تحیر و سرگردانی را درباره امام دوازدهم تجربه کردند، که این مسئله با زمینه سازی های امامان پیشین و همچنین با تدبیر سازمان وکالت که زیر نظر حضرت مهدی(علیه السلام) اداره می شد، خیلی زود خاتمه پیدا کرد.البته این تحیر صرفا پس از شهادت امام یازدهم پیش نیامد بلکه به خاطر شرایط سیاسی خاصی که در دوره حضور امامان معصوم وجود داشت، معمولا پس از هر امامی اختلافی از این نوع میان شیعیان بروز می کرد. بنابراین شیعیان معمولا برای شناخت امام از روش های خاصی استفاده می کردند.

 شیعیان در دوره‌هایی از تاریخ، به‌ویژه از عصر صفویه به بعد، روز نهم ربیع‌الاول را روزی مبارک برشمرده و در این روز جشن‌هایی برگزار کرده‌اند. طبق منابع معتبر و کهن حادثه‌ی اصلی این روز، آغاز امامت حضرت مهدی(عج) است؛ زیرا پدر آن بزرگوار در روز هشتم ربیع‌الاول به شهادت رسیده، اما درخصوص جشن‌هایی که در این روز برای تولی یا به بهانه تبری برگزار می‌شود باید گفت که یکی از ارکان دین و از اعتقادات شیعه «تولی» و «تبری» است که از ضروریات دین بوده و در کنار نماز و روزه و حج و خمس و زکات و ... قرار گرفته است و هر مسلمان وظیفه دارد تا با استفاده از دلایل عقلی و نقلی به این دو موضوع همانند سایر واجبات الهی اعتقاد داشته باشد.

http://www.afkarnews.ir/images/docs/000386/n00386249-b.jpg

روز نهم ربیع‌الاول نزد شیعیان جایگاه خاصی دارد، چرا که این روز را یکی از اعیاد مهم تلقی کرده و به خاطر سالروز آغاز امامت امام زمان(عج) به شادی می‌پردازند.البته گهگاهی دیده می‌شود که بعضی از افراد جاهلانه یا عامدانه بیان می‌کنند که در چنین روزی خلیفه دوم کشته شده و داستان‌سرایی‌های بسیاری هم در زمینه دارند؛ افسانه‌هایی که بیشتر توسط دشمنان اسلام و برای دامن زدن به اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی ساخته می‌شود.

نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر علیه السلام است، بلکه آغاز دوره‌ای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه نیز به شمار می‌آید نهم ربیع الاول، سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر(عج) در حقیقت امتداد غدیر، بلکه خود غدیری دیگر است.نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر(عج) است، بلکه آغاز دوره ای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه نیز به شمار می آید.نهم ربیع الاول، پیام رسان بهار ظهوری است که گلهای زیبای زندگی همچون عدل، قسط، عزت، عشق، صفا، صمیمیت، گذشت، ایثار و ایمان و احسان در آن می شکفد.

عالمان دینی بر خرافه‌بودن این موضوع تأکید دارند و آن را موجب دامن زدن به اختلافات مسلمانان می‌دانند. این جور نباشد که کسى از یک گوشه‌اى خیال کند، دارد از شیعه دفاع می‌کند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنى ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد، این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست، اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیست‌هاست برگزاری مراسمی تحت عنوان «عید الزهرا» یک امر عامیانه‌ای است که نمی‌توان آن را پای ارزش‌ها و شعائر شیعه تلقی کرد، به طوری که علمای بزرگ شیعه پرداختن به این مسائل را مخل وحدت مسلمانان می‌دانستند، برپایی چنین جشن‌هایی یک کار عامیانه‌ای است که برخی از افراد بدون توجه به مصالح مسلمین مطرح کردند، در حالی که مرگ خلیفه دوم در 9 ربیع‌الاول، از لحاظ تاریخی اعتباری ندارد.

 شیعه در گذشته آن چنان محدود، محصور و تحت تعقیب بود که حتی در برخی از ادوار شیعه بودن جرم بود، چه رسد به اینکه فرد تظاهر به تشیع کند، لذا احتمال دارد از دورانی که تشیع در ایران مذهب رسمی اعلام شد، از عصر صفویه و چه بسا در دوران قاجار به بعد این امر باب شده باشد. ماجرای قتل خلیفه دوم در این روز دسیسه دشمنان بوده که می‌خواستند با مطرح کردن آن در این روز مردم را از اصل امامت و مهدویت دور کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با هشدار درباره برگزاری چنین مراسمی می‌فرمایند: بعضی‌ها به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، این روزها و در این دوران کاری می‌کنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند ... اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیاسی آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیله‌ای پیدا کند، دلیل پیدا کند، نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما می‌خواهید انقلابش را قبول کنید این است، می‌دانید چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد؟ بعضی دارند به نام فاطمه زهرا(س) این کار را می‌کنند، در حالی‌که فاطمه زهرا راضی نیست، این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شده ... آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، کاری کند که دشمنان حضرت زهرا را شاد کند کند.(هفته‌نامه عملی – فرهنگی بصیر(حوزه)، سال چهاردهم، شماره اول، مسلسل 323، صفحه 6)

جهان چگونه نفس می کشد؟ نمی دانم! کسی چه می داند... شاید زمان وعده الهی همین فردا باشد! این روزها کشکول دست ها از یاد خدا تهی است! این روزها شبح ناپیدای شیاطینی که با هیچ چیز از بین نمی روند، در هر کوی و برزن جولان می دهد! جهان هنوز به مرز بلوغ هم نزدیک نشده است! این روزها داس دروگر ریا، خوشه های زرین محبت را از مزارع دل ها چیده است!

این روزها، خارهای عداوت از زیر پوست نازک زمین سربرآورده و عدالت، زخمی خنجر کین و عداوت است! آسمان دل مرده است و زمین، از پستی، چشمانش متورم است! آهنگ سوزناک بی عدالتی، در گوش زمین پیچیده است و مرگ، مفهومی بالاتر از زندگی است!این روزها زمین تشنه است... و چشم های منتظر به بی انتهایی جاده، خشکیده اند غایت خلقت آسمان و زمین، رستن از اسارت است و اکنون زمین در خواب چندین هزاز ساله رفته است. این روزها زمین تشنه می سوزد... و در نیمی از از زمین یا شاید هم بیشتر جهان از گرسنگی و فقر فریاد می زند. ظلمت ماناتر از نور شده است، در جهانی که دل ها در آن نزدیکی را لمس نمی کنند و مهربانی، عشق، وفاداری، صمیمت و وفا فرهنگی فراموش شده اند...

نسیم از پس کوچه های عشق و آفتاب از لابه لای ابرها رخ می نماید آنگاه که باران عشق باریدن می گیرد و رحمتش را بر زمین و زمینیان عرضه می کند باید فاصله ها را برداریم و راه را برای آغاز امامت نور هموار کنیم.شب تاریک و راه ناپیداست و به قول شاعر نگه جز پیش پا را دید، نتواند که ره تاریک و لغزان است.آسمان با رخت بر بستن یازدهمین دردانه امامت و ولایت در هشتمین روز ماه ربیع الاول ندای وصال یار را زمزمه می کند و دنیا با التیام درد از دست دادن امامی از جنس مهربانی به آغازی بی بدیل امید می بندد.درخشش دوازدهمین ستاره آسمان امامت و ولایت در شبانگاه تیرگی و ظلمت کورسوی امید را در دل ناامیدان به روشنایی و عطش زندگی مبدل می کند و دست های شاکر نیازمندان و منتظران واقعی اش را به نشانه شکر بر هفت آسمان بلند می کند.

تو می آیی و ما در این تفکر که پهنای و ژرفای کدامین ملک می تواند سرای جولان حکومت عشق باشد؟ کدامین اریکه می تواند مسند قدرت بی مثال و جهانی آسمان را تاب بیاورد؟باید ابرهای تیره را از پهنا و گستره آسمان دل ها کنار زد تا تلاء لو انوار تابناک امامت در جانمان رخنه کند.باید دل هایی را که می لرزند و دست هایی را که متزلزل و ناخواسته به سوی غیر دراز می شوند به سوی روشنای آفتاب تشیع رهنمون شد و تردید اقتدا به خورشید را در دل ها به دست فراموشی سپرد.آنگاه خوشه های دعا از نگاهتان می رویند و امید در عطر ملیح گریبانتان جوانه می زند.آری! چشمهایمان منتظر دیدار رویتان سال ها بیابانگرد دیدارتان است یا اباصالح المهدی (عج) بر ما که مشتاقیم و از درد فراق می سوزیم هرچند اگر خطاکاریم، ببخش و دیدار چهره زیبایتان را نصیبمان گردان.

http://old.ido.ir/myhtml/news/1388/m12/138812031941.jpg

در طول تاریخ اسلام همواره دو گروه بودند که خسارت های جدی به اسلام وارد کرده اند ...امام صادق (ع) دراین باره می فرمایند: دو گروه کمر مرا شکستند؛ یکی فرد جاهل مقدس نما که با جهلش باعث می شود مردم به دین عمل نکنند و دیگری عالم بی تقوا که بی تقوایی اش مردم را از هر چه علم است بی زار می‌کند.همچنین امام زمان(عج) در نامه ای مرقوم فرمودند:احمق های شیعه قلب مرا آزار می دهند. کسانی که بال پشه از دین آنها با ارزش تر است. (الإحتجاج، شیخ مفید، ج۲، ص۴۷۴)

ولایت امام زمان(عج) به عنوان سرپرستی و حاکمیت وی بر افراد جامعه هست و این ولایت رکن و اساس دین است؛ هم چنین کلید گشایشگر و راهنمای انسان مسلمان در همه ابعاد دین است.معرفت، محبت و ولایت امام (عج)، زمینه ساز عهد و پیمان با ایشان است، چراکه عشق و ولایت بدون مسوولیت پذیری، هوسی بیش نیست. عهد، التزام و نوعی تعهد پذیری در مقابل شخص یا کاری است و باید خود را به وظایفی که نسبت به امام زمان(عج) داریم ملتزم سازیم و با ایشان برای انجام آرمان هایش عهد ببندیم و کسانی می توانند در عصر ظهور به این عهدها عمل کنند که در عصر غیبت به پیمان خود با امام عصر (عج) عمل کرده باشند. عهد و اطاعت، تجلی و نمود عشق و محبت است و زمینه سازی برای ظهور ایشان، بسط عدالت و فرهنگ عدل پذیری در جامعه و نهادینه کردن آن است.

 اولین نکته ای که ما در این عصر بایستی توجه داشته باشیم اعتقاد به ولایت امامی است که از نسل امام حسین (علیه السلام) و فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) است. با در نظر گرفتن ویژگی های کلی که از ایشان در متون دینی رسیده است و در مرحله بعد نیز باید به قرآن و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) تمسک جوییم و مطابق آن عمل کنیم.البته این را هم در نظر بگیریم که فراتر از شناخت ظاهری که مکلفیم نسبت به امام داشته باشیم، معرفت معنوی و قلبی نسبت به امام زمان(علیه السلام) در همین عصر غیبت کبری نیز با پیروی بی چون و چرا از سیره پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) و برقراری رابطه عاطفی با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) به دست می آید.

شناخت امام و معرفت مقام الهی او، یکی از مسوولیت های خطیر امت اسلامی به حساب می آید که این تکلیف بزرگ در ارتباط با وظایف دیگر شرعی از اولویت خاصی برخوردار است. امام خمینی(ره) در رهنمودهای خود ضمن بیان این نکته که "بعضی‌ها انتظار فرج را به این می‌دانند که در مسجد، در حسینیه یا در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (عج ) را از خدا بخواهند"، امت اسلامی را به انتظاری پویا و توام با تلاشی عملی در جهت آماده سازی زمینه های ظهور آن حضرت دعوت می کنند.مقام معظم رهبری نیز در بیانات خود ضمن برکات وجود حضرت حجت (عج) وظایف منتظران آن حضرت را برشمردند. ایشان می فرمایند :"... بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان(عج) این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی، علمی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مومنین و هم چنین برای پنجه در افکندن با زورگویان، خود را آماده کنند."

مولای من! تبریک آغاز امامت تان را از ما که مشتاق ظهورتان در این وانفسا هستیم پذیرا باش و به پاس عشقی که از شما بر دل داریم و شوقی در سر دستمان را بگیر و رخ بنما که باغ گلستانم آرزوست...آقای من! موج های دریای خیالم به شوق دیدن روی تو هر دم بی صبرانه سر بر ساحل ارادت می کوبند و پر تلاطم، بی صبرانه آمدنتان را انتظار می کشند.

به یقین پایان کتاب غربت عالم و آدم، با نام تو آغاز می شود و قلدران قدراه بند« نظم نوین جهانی » با آشوب شمشیر تو خاموش خواهند شد. کویر وجودمان، در انتظار باران ظهور توست. این دل ها د رحصار زمان، پوسیده اند و اینک آمدنت فرجام یأس، کوچ تاریکی، طلوع عدالت، صبح هدایت، تجلی شرافت و فضیلت های انسانی است. آمدنت پایانی است بر حیرت مدام آدمیان!آمدنت قامت گرفتن آرزوهای گمشده است!آمدنت رهایی نفس های حبس شده در سینه هاست که تو سایه گسترده ی لطف خدایی بر سر همه بلاکشان رنج دیده!

اینک جهان منتظر توست تا گندم زران طلایی عدالت، خوشه خوشه، موج زنند در پرتو گرمای دست های سخاوت تو... جهان منتظر توست تا نظم نویت جهانی را نظم کهن آسمانی کنی و تمام عقل ها، تسلیت برهان توفنده و بینش برنده کلامت شوند...جهان طلوعت را انتظار می کشد تا بیایی و پندارهای سبز، سرتاسر زمین را در آغوش کشند و انسان در خداگونه ترین ایستگاه تاریخی اش، کعبه، به تو ملحق شو و برخیزد تا نومیدی تنیده دردست و پاهایش که حاصل افسون سراب تمدن است و از زندگی بیزارش کرده، را رها کندو از چنگال انسان بی هویت آزاد شود. تمام چشمه ها یقین دارند که می آیی..

http://aftabnews.ir/images/docs/000085/n00085508-b.jpg

ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی
که بسوخت بند بندم زحرارت جدایی
ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی
چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی

دل نوشته ام به او که می آید

اللهم عجل لولیک الفرج

روزها را به امید آن که نگاهت فردا‌ بر پهنای آسمان درخشیدن گیرد

 به شب‌هایم گره می‌زنم و دست بر دعا

انتظار فردایی را می‌کشم که از حریم امن خویش درآیی

و دلدادگان دیرینه‌ات را با آب زلال مهربانی‌ات سیراب کنی.

هر شب که ماه بر آسمان می‌افتد‏،

غمی دلگیرتر از همیشه تمام وجود عاشقانت را می‌گیرد و امید دیدنت باز

حماسه شاعرانه می‌آفریند و شعر هجران به شعر انتظار تبدیل می‌شود

و شاعر چشم‌هایت در لابلای ابیات

ترک‌خورده‌اش به دنبال تو می‌گردد

شاعران انتظار در غم هجرانت غزل‌ها را جامه امید می‌پوشند و

الهه‌های شعرشان هر لحظه به امید وصالی بزرگ‏،

 در آسمان آبی دلدادگی به رقص درمی‌آیند.

راستی تو از طلوع کدامین خورشید جمعه سر بر خواهی آورد

 و از میانه کدامین آدینه دست مرا خواهی گرفت.

من قرن‌هاست که انتظارت را می‌کشم.

 بی‌آن که دیده باشمت، از تو خاطره‌ها دارم و بی آن که دست‌هایت را

گرفته باشم‏، دست‌هایم بوی تو را می‌دهند.

تو را نادیدن ما اگر غم نباشد‏ مرا نادیدنت تنها غمم هست.

حکایت من را از زبان تمام عاشقانی بپرس که با امید دیدارت

 راه دیار دیگر را در پیش گرفتند و‌ عاشقانه‌شان

را به سوی سرزمین دیگری روانه کردند.

 این حکایت من و تمام آنهایی است که روز و شب را با نامت پیوند

می‌زنیم و لحظه‌ها را می‌شماریم تا شاید به آدینه ‌موعود برسیم.

تو می آیی

در حالی که دستهایت پر از گلهای نرگس است

تو دل سرد یکایک ما را با نواهای گرمت آفتابی می کنی

و کعبه عشق را در آنها بنا خواهی کرد.

تو می آیی و دست نوازش بر سر میخک هایی

خواهی کشید که باد کمرشان را خم کرده است.

تو حتی بر قلب کاکتوسها هم رنگ مهربانی خواهی زد

 

 

...وسامرا همچنان نور می افشاند

 

دشمن بودند / آن روز هم سیاه می پوشیدند

دشمنان نور و روشنی / در جامه عباسیان

و امروز هم سیاه می پوشند / دشمنان نور در جامه داعش

-این نمادهای باطل و توحش- / امروز از خورشید می ترسند

واگر بتوانند / دگرباره سامرا را منفجر می کنند

چنانکه دیروز / آفتاب سامرا را

به مهمانی زهر بردند / اما نمی دانند نورخدا خاموش شدنی نیست

بلکه ریشه می سوزاند / از سیاهی و تباهی

این را تاریخ شهادت می دهد... / نه امروز می فهمند

ونه دیروز فهمیدند که/ خورشید

به حصار درنمی آید/ حتی اگر لشکری از سیاهی

گرد آن را بگیرد / چنانکه وقتی باران

می بارد / حتی اگر همه چتر بر سر گیرند

باران می بارد / و زلال جاری می شود

و راه اقیانوس در پیش می گیرد / تا در هم آوایی با خورشید

دگر باره به آسمان برخیزد / و باز ببارد و ببارد و ببارد

و خورشید / و باران

- اگر قابل باشند - / شرابه ای از نگاه شمایند

که اهل ایمان / در پرتو نگاهتان

ره به بهشت می برند / و چشم بستگان کور باطن را

مسیر به مقصد جهنم ختم خواهد شد / چنانکه شد

شما را به حصر گرفتند / دیوار در دیوار

نفر در نفر / اما انوار شما

اما زلال کلمات شما/ حصارها را درنوردید

و بر ضمیر و ذهن مردمان نشست / و هر که را،

جانی بود به نور رسید / و محروم از نور کسانی بودند

که پشت به قبله امامت / پشت سر دروغی به نام «معتمد عباسی» می ایستادند

ایستادنی که اگر چه / به ظاهر رکوع و سجود می شد

اما بهره ای از نماز نداشت / که نماز

- به فصل اقامه - / زمین و زمان را

از فحشا و منکر پاک می کند / اما آن روز

در سایه سیاه دروغی به نام «معتمد» / که خود را خلیفه می خواند

منکر فراوان می شد / و چه منکری بالاتر از

به حصر کشیدن خورشید ولایت / و بازداشتن مردم

از چشم شدن به تماشای آفتاب / و نماز به امامت مردمی از سلاله رسول ا...(ص)

که زمین و زمان را از منکر و فحشا پاک می کرد؛ / منکر در منکر می شد

و فحشا در فحشا / وقتی خلیفه عباسی

جامه خلافت می پوشید / چنانکه در خلافت پدرانش هم

فحشا و منکر / زمین و زمان را می آلود

آقای عسکری / خلیفه را لشکری بود از تیغ و شمشیر

و شما را «عسکری» از کلمه و کلام / آنان به باطل تیغ می‌کشیدند

و از لبان شما به حق کلمه می بارید / تا آدمی راه آسمان را گم نکند...

آقای من / ای امام لحظه های روشن

پیش نماز اجابت قیام و قنوت / شما ما را از

کوچه های تاریک / به نور عبور دادید

و تا بهار امامت / آخرین حجت خدا رساندید...

و هر که را / عقل بود و هوش

دریافت / امامت

نوری است که / حضرت خداوند

- به حکمت و غیرت - / آن را جهان تاب می کند

و به رغم خواست کافران / عاقبت از آن صالحان است

... و اینک/جهان منتظر طلوع پور رشید شماست / در انتظار قائم آل محمد...(عج)

خراسان جنوبی - مورخ چهارشنبه 1393/10/10 شماره انتشار 18870 /صفحه2/اخبار