اس ام اس عاشقانه دی ماه 93
می دونی برنده ترین چیزی که تو دنیاست چیه?
خاطره ای که می خوای فراموش کنی و با هر نفس
بیشتر یادت میاد..
درست زمانی که سرت جای دیگری گرم است ؛ دل من همینجا یخ میزند !
چه فاصله زیادی است از سر تو تا دل من
خدایا این “قسمت” رو کجا فرستادی که هر وقت نوبت من میشه ، میگن “نیست” ؟
پیامک فوق العاده عاشقانه دی 93
همه دردم این بود
عشقش بودم وقتایی که عشقش نبود . . . !
اس ام اس های عاشقانه و زیبا
ذهنم فلج می شـــــود… وقتی می خوانمت
و تو حتی نمیگویی
جـــــــــانم . . .
اس ام اس های فوق العاده زیبای عاشقانه
دیشب که باران آمد … میخواستم سراغت را بگیرم …
اما خوب میدانستم این بار هم که پیدایت کنم ، باز زیر چتر دیگرانی . .
اس ام اس غمگین عاشقانه دی ماه93
عطرتنت روی پیراهنم مانده امروز بوییدمش عمیق ، عمیق …
با هر نفس بغضم را سنگین تر کردم
و به یاد آوردم که دیگر ، تنت سهم دیگری ست و غمت سهم من
اس ام اس عاشقانه تنهایی دی ماه93
کی از شکست های عشقی که دخترا در دانشگاه می خورن اینه که
پسر مورد علاقشون خودش جزوه می نویسه
اس ام اس عاشقانه غمگین دی ماه93
ناراحتی یعنی
قلبت بی ارزش ترین قسمت زندگیش باشه
منبع سی آرسی دات آی آر
اس ام اس نیش دار و کوبنده
تو اگر ماندنی بودی با یکی از قبلی ها مانده بودی …
::
::
دیگر نه اشکهایم را خواهی دید
نه التماس هایم را
و نه احساسات این دل لعنتی را …
به جای آن احساسی که کشتی ، درختی از غرور کاشتم !
::
::
ﺟﺴﻤﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﭼﮑﺎﺭ ؟ ﻭﻗﺘﯽ ﺫﻫﻨﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺠﺴﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﯾﺴﺖ !
::
::
بعضی از آدمهارا باید از دور دوست داشت ؛ نزدیکشان که میشوی بوی تعفن غرور آزارت میدهد ، شکسته میشوی و میرنجی و میگریزی !…
::
::
خسته شدم از آدمایی که موقع رفتن میگن : تو خیلی خوبی ! من لیاقت تو رو ندارم !
بی لیاقت های عزیز لطفا برای رفتن یه ذره خلاقیت به خرج بدین …
::
::
احترام گذاشتن به بعضیا ، مثه تکون دادن پارچه ی قرمز جلوی گاوه !
::
::
هی لعنتی ، میخواهم توصیفت کنم :
خیاط نبودی اما خوب وصله های جور واجور به من زدی
آشپز نبودی اما چه آش چربی برایم پختی
کفاش نبودی اما چه به اندازه ، کفش رفتنم را دوختی
و من دیوانه نبودم …
::
::
انگار حرف “ر” اضافس !!!
به هر کس گفتم درکم کن ، دکم کرد …
::
::
خیالبافی ای بیش نبود آدم بودنت …
خودم را گول میزدم که در حد منی !
بقیه اس ام اس های کوبنده در ادامه مطلب...
جوک های جدید بمب خنده
۱۰ دقیقه آخر امتحان …
زمان تغییر دادن جواب های صحیح به غلط !
::
::
به بابام میگم خوب ماهی ۴۰هزار تومن یارانه ی منو میخوری به روی خودتم نمیاریااا
برگشته میگه حاضرم ماهی ۴۰۰ تومن بدم ریختتو نبینم !!
فک کنم منو توی زنبیل از روی آب رودخونه برداشتن
::
::
دختر داییم ۴سالشه اومده میگه : باست نقاشی تشیدم !
من : عزیزم بده ببینم !
دختر داییم : منو دوش دالی ؟
من : معلومه جیگر !
دختر داییم : خیل خب ! این تویی اینم منم … اینام بچه هامونن !
من ۴سالم بود با شب اِدراری دست و پنجه نرم میکردم !
::
::
دکمه روشن کردن کولر باید همه جای خونه باشه
دکمه خاموششم تو انباری زیر دبه سیرترشی
واسه اینکه دست بابا بهش نرسه !
::
::
تو این سریالها بچه شون کار بد که میکنه، میگن برو تو اتاقت بیرون هم نیا
ما بچه بودیم اتاق نداشتیم، به خاطر همین میگرفتن مثل خر کتکمون میزدن
::
::
رفتم بانک به تحویلدار گفتم : میخوام یه حساب مشترک باز کنم !
میپرسه با کی ؟
گفتم : با یکی که خیلی پول داره …
گفت : خودتو مسخره کن !
اعصابا هم ضعیف شده ، ملت کارشونم درست انجام نمیدن !
::
::
شما یادتون نمیاد (شایدم بیاد)
قدیما تلویزیون خاله بهار و بستنیا رو میذاشت
همیشه بعد از دیدنش هوس بستنی می کردم!
بستنیا . . بستنیا !
دست کی بالا ؟
دست بچه ها !
برای دیدن بقیه اس ام اس های خنده دار به ادامه مطلب مراجعه کنید
اس ام اس های غمگین جدایی
او می رود دامنکشان
او می رود دامنکشان
او می رود دامنکشان
من…
زهر ِ تنهایی چشان…
و سالهاست،
…رفتنش هر غروب ، در ذهنم تکرار میشود
::
::
یادت هست…؟!
روزی پرسیدی این جاده کجا میرود…؟!
و من سکوت کردم…
دیدی …! جاده جایی نرفت…!
آن که رفت ، تو بودی
راهی نمیبینم ، آینده پنهان است اما مهم نیست
همین کافیست که تو راه را میبینی و من تو را . . .
::
::
من زبان برگ ها را می دانم …
مثلا “خش خش” یعنی “امان از جدایی”
پیش از جدایی از درخت هیچ برگی خش خش نمی کند …
::
::
روزی ازم پرسیدی بزرگترین آرزوت چیست ؟
گفتم بر آورده شدن آرزوی تو !
ولی ندانستم آرزوی تو جدایی از من است . . .
::
::
آنـــــقـَـدر پـُشــتـــِ سـَـرَت آب ریخــتــمــــ…
کــ ه تَـمـامـــِ کـوچـه سـَـبـز شـُـد !
پـــس چـِـرا نـیـامـدی ؟!
::
::
آتش زدن به یک “سرنوشت”
کبریت نمی خواهد که !!
“پـــا” می خواهد …
که لگد بزنی به همه دارایی یک نفر …
و …
بـــــــــروی .. !!
بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب...
این کانال سه هم با این سریالاش !
یارو چشاش سبز آبیه ، چشمای لعیا زنگنه هم سبزه
بعد معلوم نیست این دو تا بچه چشم قهوه ای به کی رفتن !
زدن تو کاسه کوزه ی قوانین وراثت
::
::
من موندم این صدای پشه ها واقعا صدای بال زدنشونه
یا لوس بازیشونه دارن با دهنشون صدای هلیکوپتر درمیارن !
به قیافش نمیخوره این صداها …
::
::
زمانى که ما مدرسه مى رفتیم یک نوع املا بود به نام “املا پاتخته اى” ،
در نوع خودش عذابى بود براى کسى که پاى تخته مى رفت ،
یه حسى داشت تو مایه هاى اعدام در ملا عام
ما
معلم
همکلاسی ها
::
::
دقت کردین همیشه احساس می کنیم لباسهای دوستامون،
بیشتر از لباسهای خودمون بهمون میاد ؟
::
::
پریشب به بابام گفتم خواب دیدم زلزله اومده ،
فردا ظهرش زاهدان زلزله اومد ؛ بهش میگم میبینی ؟؟؟ بهم الهام شده بوداااا
میگه خب بعضی از جانوران این ویژگی هارو دارن !
من برم زنگ بزنم آتشنشانی شاید خبری از پدر و مادرم داشته باشن !
::
::
یادش بخیر هروقت تو کلاس هر اتفاقی میفتاد،
مینداختیم گردن شیفت مخالفی ها
::
::
ما مورد داشتیم که با ما راه نمیومده ولی با بقیه دوچرخه سواری میکنه !
بدبخت دوچرخه ندیده چلاق
::
::
از تو حرکت
از زمونه چاله چوله ،دست انداز ،پیچ خطرناک و احتمال ریزش کوه
::
::
یادش بخیر چه هیجانی داشت،
روزی که قرار بود زنگ آخر به خاطر جلسه معلما زود تعطیل بشیم
::
::
یادش بخیر یه تفریح سالمی که داشتیم تو نوجوونی این بود که،
شبا با بچه های محل میشستیم راجب جن و روح صحبت میکردیم
و هممون از ترس زهر ترک میشدیم
::
::
یکی از تفریحات بچگیمون این بود که وقتی زنگ مدرسه رو میزدن
هرچی صدا بلد بودیم و تو ذهنمون بود درمیاوردیم
یَک حالی میداد ! حس میکردیم تو جنگلیم همراه با دوستای میمونمون
::
::
یکی از فانتزیام اینه که :
شکست عشقی بخورم ، در حد ایران ، مالدیو !
بعد با یه پاکت سیگار ( ترجیحا مارلبورو قرمز پایه بلند )
بیفتم تو خیابونا ( بی ام دبلیوم تعمیر گاهه ) و همین جوری قدم بزنمو و سیگار بکشم !
بعد یکی بیاد از من به پرسه آقا آتیش داری ؟!
منم بگم تو دلم عآره !
بعد یارو سیگارش رو بیاره سمت دلم که روشن کنه !
منم بهش بگم ، عـــه آغآ اینجارو ، بابات پشت سرته !
بعد تا یارو برگشت ، برم تو افق محو بشم !
وقتی هم میرم افق از مغاز یه بسته تیغ ( ترجیحا تیغ تیز ) بخرم ، برم پیش مجید خراطها !
::
::
عاقا من موندم کدوم یکی درسته ؟ اگه میشه راهنمایی کنید :
هفده
هوده
هیفده
هیوده
::
::
یه لشگر از فامیلامون حمله کردن خونمون ،
هرچند دقیقه یه بار هم یه چیزیو بچه ها میزنن میشکونن …
پسرخالم برگشته بهشون میگه بچه ها چیزایی که نمیشکنه رو الکی زمین نندازید !
::
::
“الان میرم به مامانت میگم”
یکی از ترسناک ترین جمله های دوران ما
::
::
< دَدَکَم > چیست ؟!
.
۱۰ دقیقه مانده به ۱۰
::
::
تو زندگی یه دردهایی هست که فقط با خوابیدن جلوی کولر خوب میشه !
::
::
ولم کن تا ولت کنم !
جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!
::
::
این دخترا واسه چی اینقدر حساس شدن ؟
زنگ زدم به ساناز تا اسم سارا رو شنید قطع کرد ؛
همش به خاطر این نیلوفره که حواس واسه آدم نمیذاره ،
گیر داده میگه لاله کیه ؟ گفتم منظـورت لادنه ؟ اونم قهر کرد …
اصن ولشون کن بابا …
بذار یه زنگ بزنم به شادی چون فقط اون و مهسا و نسترن و سمیرا و شیما منو درک میکنن !
::
::
اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم
بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم ؛
مامانمونم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده و مام ذوق مرگ می شدیم
::
::
یادش بخیر وقتی قارچ خور یا میوه خور بازی میکردیم
و کلی مرحله میرفتیم جلو ، سِیو که نمیشد لامصب ،
بعدِ یه مدت دستگاه داغ میکرد و بازی گیر میکرد !
یعنی از شکست عشقی بدتر بود
::
::
دقت کردین همیشه موقع تماشا کردن یه فیلم باحال،
وقتی کانالو عوض می کنی می بینی تمام شبکه ها دارن،
تمام برنامه هایی رو که تو دوست داری همون موقع پخش می کنن ؟
::
::
آهای اونایی که یکی دوستون داره :
به جهنم !
مارو همه دوس دارن
::
::
ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﻴﮑﻨﻢ : ﻣﻦ ﻳﻪ ﺯمانی ﺟﺰﺀ ﺍﻗﻠﻴﺖ ﻫﺎی ﻫﻨﺪی ﺑﻮﺩﻡ !
ﺁﺧﻪ ﻳﻪ ﮔﺎﻭی ﺭﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﺸﻖ می ﭘﺮﺳﺘﻴﺪﻡ
::
::
اونی که روزه گرفته قطعا تا قبل از افطار چیزی نخورده !
“جواد خیابانی”
::
::
امروز سرم ۱۶تا بخیه خورد ! میپرسید چرا ؟
میخواستم یه خوشتیپ رو بغل کنم یه دفعه آینه شکست
::
::
فقط یه دختر ایرانی میتونه،
وقتی تو کوچه داره راه میره دم هر خونه که شیشه رفلکس داره وایسته،
خودشو چک و مرتب کنه و تو دلش بگه : به به من چقد خوشگلم !
::
::
فقط یه جوون ایرانیه که ۲۰۰۰تومن تو جیبش پول نداره،
تا گوشی یک میلیونیش رو شارژ کنه
بقیه در ادامه مطلب...