وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

عابدزاده روی صحنه‌ یک کنسرت + عکس

کنسرت «امید حاجیلی»‌ شب گذشته با حضور میهمانان ویژه در سالن میلاد تهران برگزار شد. بنابر این گزارش از جمله میهمانان شب گذشته حاجیلی، «احمدرضا عابدزاده» دروازه‌بان سابق و محبوب پرسپولیس و تیم ملی فوتبال،‌ «امیرمحمد زند» بازیگر و پدر و مادر امید حاجیلی بودند. در کنسرت شب گذشته اجرای قطعاتی جنوب به یاد «ناصر […]

فرزاد فرزین: به خاطر دل مرتضی پاشایی کنسرت کانادا را اجرا کردم

در یکی از شب های داغ کنسرت های تهران که در نمایشگاه بین المللی تهران و سالن میلاد آن برگزار می شود، فرزاد فرزین به همراه گروه موسیقی حرفه ای اش روی استیج سالن حاضر شدند و لحظات بی نظیری را خلق کردند.

شاید بسیاری از اتفاقات پشت صحنه ای که در کنسرت ها رقم می خورد را ندیده باشید، اما کافیست کانال موسیقی تی وی پلاس را دنبال کنید تا آخرین اتفاقات در حوزه موسیقی و به ویژه کنسرت هایی که در سراسر ایران برگزار می شود را با جزئیات کامل و به بهترین نحو ممکن ببینید. 

این بار کنسرت فرزاد فرزین را از دریچه دوربین های تی وی پلاس به نظاره بنشینید.

دانلود

مرتضی پاشایی، عاشق زندگی بود

تک دختر


گفت و گو با «ناصر پاشایی» وقتی مهیا شد که در تکاپوی تاسیس بنیاد خیریه ای به نام پسرش برای کمک به بهبود اوضاع سرطانی ها بود. گفت و گو با «ناصر پاشایی» وقتی مهیا شد که در تکاپوی تاسیس بنیاد خیریه ای به نام پسرش برای کمک به بهبود اوضاع سرطانی ها بود. از پدر «مرتضی پاشایی» راجع به جزییات دوره بیماری او پرسیدیم: پدری که با هر بار پلک زدن، انگار حضور فرزندش را تجسم می کند. در این گفت و گو عموی مرتضی، منصور، نیز با بعضی توضیحات همراه ما بود.
چطورشده که پسرتان فهمید سرطان دارد؟
مرتضی به نوع غذا خوردنش حساس بود و توجه داشت. حواسش به خاصیت ها و نیازهای غذایی بود و بدغذایی نمی کرد. در طول ۱۰ سال گذشته دو، سه بار به خاطر ناراحتی معده به پزشک مراجعه کرده بود اما هربار با قرص و شربت رفع می شد و تشخیص خاصی مبنی بر بیماری وجود نداشت. ناراحتی معده، معمولی بود و آزمایش ها سطحی، شراط طوری نبود که وضعیت را جدی بگیرد اما آذرماه پارسال که دوباره دچار رفلاکس معده شد و ترش می کرد، علی لهراسبی به او گفت به نظرش باید حتما چکاپ انجام بدهد.
پس این بار شرایطش طوری بود که اطرافیان متوجه ناراحتی شدیدش بشوند.
بالاخره وضعیتی بود که دوستش به او گفت با این وزن کم، به نظر می آید مشکل جدی داری. بعد هم نزد پزشکی رفتند که او معرفی کرد و آزمایش ها انجام شد. بعد از آزمایش ها و کارهای تشخیصی، دکتر بدون آگاهی قبلی، مستقیما به خودش گفت که تومور معده داری که به علت بزرگ شدن، خیلی از بخش های بدن را نشانه رفته و خود معده آب آورده است. گفت که حداکثر دو، سه ماه زنده می مانی و رفتنی هستی.
اولین واکنش مرتضی به این خبر ناگهانی چه بود؟ آن هم در شرایطی که دکتر مستقیماً به خودش گفته بود.
روش دکترش این بود که بیمار از شرایط بیماری و میزان گسترش آن خبردار باشد. خب، او هم به طور طبیعی ابتدا ناراحت شد و کمی در خودش فرو رفت اما بعد از نیم ساعت گفت حالا که اتفاق افتاده باید با این بیماری مبارزه کنم. همانجا تصمیمش را گرفت.
خانواده چه واکنشی نشان دادند؟ به هر حال به طور ناگهانی از بیماری مرتضی خبردار شدید.
ما هم شدیدا ناراحت شیدم. حتی برادرش مصطفی که این ماه ها همراهش بود آن موقع سر عمل مرتضی بیهوش شد اما خودش روحیه محکمی داشت. او را که می دیدیم، روحیه می گرفتیم؛ اگر روحیه پسرم نبود ما بیشتر ضربه می خوردیم.
اینکه گفت «با بیماری مبارزه می کنم» را چه طور انجام داد؟
مرتضی روحیه متعادل و واقع نگری داشت. به شرایط اعتراضی نمی کرد. چون اگر این طور بود در رفتارش ناامیدی و افسردگی دیده می شود اما همه یازده ماه پیش از فوتش را با اراده و قدرت پیش برد. همان روزهای آخر هم که دیگر امکان و توان حرف زدن نداشت و با اشاره به حرفه ها واکنش نشان می داد، دوستانی که کنارش بودند جمله خودش را به او می گفتند که اگر هنوز می گویی «می خواهم مبارزه کنم»، دست مان را فشار بده و مرتضی باز هم دست شان را فشار می داد. البته پیش آمده بود که به طور مثال در روزهای آخرین دوره بستری اش بگوید: «دیگر فایده ای ندارد، دارم می میرم». اما همان ماه هایی را که برخلاف انتظار پزشکان دوام آورد، بعد از لطف الهی، نتیجه حفظ روحیه و تعادلش بود.
با این اوضاع وضعیت زندگی اش چه تغییری کرد؟
مرتضی می گفت می خواهم از لحظه لحظه زندگی ام لذت ببرم. نهایت تلاشش را هم می کرد با وجود بی حالی و ناخوشی ناشی از شیمی درمانی، سعی می کرد دردش را به دیگران نشان ندهد؛ حتی به برادرش که شبانه روز همراهش بود.
شرایط کاری اش چه طور شد؟
خب، در این مدت تعداد کنسرت ها و اجراهایش را سه، چهار برابر کرد. می گفت فرقی ندارد ۳۰ ساله باشم یا ۸۰ ساله، همه تلاشم را می کنم. در بعضی کنسرت های دو، سه سئانس اجرا داشت که بین آنها تحت مراقبت پزشکی قرار می گرفت.
تجویز پزشک برای سیر درمانی چه بود؟
آزمایش ها توسط دوستانش به چندین دکتر دیگر هم نشان داده شد، برای کانادا هم که می گفتند پیشرفت های خوبی در زمینه بهبود سرطان دارد، ارسال شد اما دیگر فایده ای نداشت. تا همین حد که می شد و لازم بود، امکانات پزشکی و دارویی در دسترس بود. یک دوره ۸ تایی و یک دوره ۶ تایی شیمی درمانی کرد. دستور پزشک این بود که از یک رژیم غذایی خاص شامل مواد غذایی ارگانیک استفاده کند. مادرش برای این موضوع خیلی زحمت کشید اما به خاطر مسافرت ها از این رژیم پیروی صددرصد نمی کرد.
به طور طبیعی مراقبت های خانواده در سفر مهیا نبوده است.
بله و البته مرتضی قدر این توجه و مهر را می دانست. آخرین غذایی که قبل از آن چند روز آخر خورد، بیسکوییت و چای بود. از محافظش خواست برایش بیسکوییت مادر بگیرد و مثل بچگی هایش آن را از دست مادرش بخورد.
این حجم زیاد کار و رفت و آمد، ضعیف ترش نمی کرد؟
مرتضی خودش دائم راجع به سرطان مطالعه می کرد. بیماری اش از نوعی بود که یادم است در یکی از جلسات، تیم پزشکی گفتند ۵ نفر در دنیا با این سن و شرایط دچارش شده اند. برای همین درمان ها قطعی تلقی نمی شد. البته شیمی درمانی اثربخش بود و اندازه تومور را به حداقل ممکن رسانده بود. امیدوار بودیم که به بهبودی می رسد و شاید یک عمل کوچک لازم باشد یا حتی پرتودرمانی کفایت کند. اما اوایل آبان از ناحیه کمر و شکم دچار درد بود و حالش بدتر شد. گفتند به متاستاژ استیج چهار رسیده است و کبد، ریه، طحال و مغز استخوان را درگیر کرده است.
آن زمان هم مشغول برنامه ریزی کنسرت ها بود.
بله، در مصاحبه هایش می گفت که تغییری در زندگی ام نداده ام و به کارهایم می رسم. حتی در آخرین دوره بستری، وقتی نزد دکتر می رفت باورش نمی شد بستری بشود. بستری هم که شد می گفت دو، سه روزه می آیم بیرون. داشت برنامه های خارج از کشورش را هماهنگ می کرد.
کنسرت ها هم مثل شیمیدرمانی انرژی زیادی از مرتضی می گرفت. نگران نبود درمان نتیجه ندهد؟
علت اینکه دوام آورد، اجرای کنسرت بود. انرژی از دست می داد اما چندین برابر آن انرژی را از مردم می گرفت. ممکن بود با استراحت، ارتباطش با کار و مردم که قطع شود، روحیه اش از دست برود.
نظر پزشک معالج هم همین بود؟
واقعیت این است که بیمار در وهله اول دستور پزشک هرچه باشد، باید آن را انجام دهد و خوددرمانی نکند.
نتایج علمی راجعه به درمان، اثبات شده و هزاران تحقیق پشت سر خود دارد. وقتی پزشک دستورالعملی می دهد راجع به استراحت، شرایط سکونت، تغذیه و چیزهایی مثل این، باید بیمار انجام بدهد اما مرتضی انرژی ای را که برای کار صرف می کرد به خودش برمی گشت. برنامه هایش را با نظر پزشک هماهنگ می کرد. دکتر توکلی می گفت انرژی خودش باعث شده تا این حد با مرتضی ارتباط روحی برقرار کنم. می گفت هر روز با صدای مرتضی از خانه بیرون می آیم. ارتباط عاطفی با پزشک روی بیمار خیلی اثر دارد و اینها هم بسته به نگاه مرتضی به زندگی بود. می خواست براساس مضومن آن حدیثی زندگی کند که می گوید انگار فرد همین فردا می میرد و شاید هم سال ها زنده بماند. ما در خانواده مورد سرطان نداشتیم، بسیاری از مردم هم تا درد واقعا نیاید، نشانه را نمی شناسند و جدی نمی گیرند که برای درمان اقدام کنند.
ماهنامه همشهری تندرستی

امید حاجیلی مصاحبه درباره کنسرت 29 دی در سالن میلاد نمایشگاه

به سراغ امید حاجیلی رفتیم و دقایقی را با او گپ زدیم تا از جزئیات کنسرت 29 دی در سالن میلاد نمایشگاه مطلع شویم:
شما  معمولا  برای  کنسرت  های  خود  یک  لقب  یا  شعار  انتخاب  می  کنید.  لقب  کنسرت  29  دی  چیست؟
بمب  انرژی
  
*چرا؟
زیرا  تمامی  مخاطبان  عزیزی  که  به  کنسرت  تشریف  می  آورند،  هرکدام  ایفاگر  نقش  یک  بمب  انرژی  هستند!
  
*این  اسامی  ناگهانی  انتخاب  می  شوند؟
حسی  که  از  حال  و  هوای  کنسرت  و  تمرین  ها  دریافت  می  کنم  به  خلق  این  اسامی  و  شعارها  منجر  می  شود.
  
*مدتی  است  که  بین  برخی  خواننده  ها  مقوله  انتخاب  لقب  مرسوم  شده  است.  شما  هم  لقبی  مشتق  از  واژه  سلطان  دارید؟!  نظیر  سلطان  احساس  یا  سلطان  صدا  و...  !
من  سلطان  نیستم  و  فقط  بمب  انرژی  هستم!
  
*برویم  سراغ  اصل  داستان  و  اینکه  برای  روز  29  دی  ماه  چه  برنامه  هایی  را  تدارک  دیده  اید؟
به  فکر  حذف  چند  قطعه  قدیمی  هستم  و  تمامی  آثار  جدید  را  که  طی  چند  وقت  اخیر  منتشر  شده  اند،  اجرا  می  کنیم.  از  جمله  «دوست  دارم»  را  که  مدتی  قبل  ارائه  شد،  با  صدای  خودم  می  خوانم.  آقای  «فیروز  ویسانلو»  نوازنده  مهمان  هستند  که  اخیرا  به  گروه  ما  اضافه  شده  اند  و  احتمالا  دو  یا  سه  قطعه  را  با  ایشان  اجرا  می  کنیم  که  مدل  جدیدی  در  کنسرت  های  ما  است.  البته  احتمالا  شاید  آن  قطعات  قدیمی  را  حذف  نکنم  و  کمتر  روی  استیج  صحبت  داشته  باشم  تا  کارهای  بیشتری  را  برای  مخاطبان  اجرا  کنیم.  در  صورت  فراهم  بودن  شرایط،  «محسن  شریفیان»  با  ساز  «نی  انبان»  در  کنار  ما  خواهد  بود.  «مرتضی  کریمی»  (عود)  و  استاد  «وحید  اسداللهی»  و  پسرشان  هم  روی  استیج  حاضر  می  شوند.  گروه  هم  که  همان  گروه  پرتعداد  همیشگی  است  و  با  انرژی  چندبرابر  میزبان  مردم  هستند.
  
*خواننده  هایی  که  انتشار  آلبومشان  با  تعویق  همراه  می  شود  در  کنسرت  های  خود  قطعاتی  از  مجموعه  ای  که  در  دست  انتشار  دارند  را  اجرا  می  کنند.  شما  چنین  برنامه  ای  ندارید؟
«وقت  گل  نی»  یکی  از  قطعات  آلبوم  جدید  است  که  در  کنداکتور  کنسرت  های  اخیر  ما  قرار  دارد.  می  خواستم  که  برای  کنسرت  29  دی  هم  چنین  کاری  را  انجام  دهم  ولی  ترجیح  دادم  که  آهنگ  های  جدید  را  در  کنسرت  نزدیک  به  آلبوم    یا  پس  از  انتشار  آن  را  اجرا  کنم.

  
*موسیقی  «امید  حاجیلی»  با  سلیقه  اغلب  اقشار  جامعه  همخوانی  دارد  ولی  چرا  بیش  از  دو  سانس  در  تهران  روی  صحنه  نمی  روید؟
امیدوارم  آنقدر  معروف  شوم  که  بتوانم  چهار  سانس  کنسرت  برگزار  کنم!
  
*یعنی  الان  آنقدر  معروف  نیستید؟!
زمانی  که  بلیت  فروشی  شروع  می  شود  بیشترین  استرس  را  خواننده  تحمل  می  کند  تا  ببیند    چه  اتفاقی  رخ  می  دهد.  مطمئن  باشید  حتی  خواننده  ای  که  در  کنسرت  قبلی  خود  چهار  سانس  را  هم  پر  کرده  است،  باز  هم  برای  اجرای  بعدی  باز  هم  این  استرس  را  دارد  که  نکند  باز  هم  آن  اتفاق  رخ  ندهد.  با  آقای  «مجید  عبدی»  که  تهیه  کننده  ما  هستند  این  برنامه  را  داریم  که  کنسرت  ها  را  طی  چهار  سانس  برگزار  کنیم.  با  توجه  به  اینکه  استقبال  از  کنسرت  29  خوب  بوده  است  شاید  این  برنامه  را  تمدید  کنیم.
  
*از  کنسرت  های  شهرستان  چه  خبر؟
برای  «کرمان»  و  «رفسنجان»  مشغول  مذاکره  هستیم  و  چند  شهر  دیگر  را  هم  در  برنامه  داریم  که  هنوز  تاریخ  تور  شهرستان  ما  قطعی  نشده  است.  مراحل  اخذ  مجوز  و  رزرو  سالن  را  باید  طی  کنیم  و  سپس  می  توانیم  زمان  دقیق  برنامه  ها  را  اعلام  کنیم.  به  امید  خدا  در  شهرهای  مختلف  ایران  در  خدمت  دوستان  عزیز  خواهیم  بود.
  
*چندی  پیش  در  یک  گفتگوی  دیگری  که  با  هم  داشتیم،  گفتید  هنوز  آنقدر  معروف  نیستید  تا  بخواهید  تور  اروپا  و  آمریکا  برگزار  کنید!  اجراهای  خارج  از  کشور  را  به  پس  از  انتشار  آلبوم  موکول  کرده  اید؟
(می  خندد!)  در  حال  حاضر  پیشنهاداتی  برای  اجرا  در  کشورهای  دیگر  وجود  دارد.  خودم  هنوز  یک  مقدار  تردید  دارم  زیرا  منتظر  انتشار  آلبوم  هستم  تا  با  قدرت  بیشتری  روی  صحنه  برویم.  چندی  پیش  در  دبی  روی  صحنه  رفتیم.  سبک  موسیقی  ما  به  گونه  ای  است  که  فکر  می  کنم  در  خارج  از  کشور  واکنش  های  خوبی  ایجاد  کند.  وقتی  در  ایران  اینقدر  خوب  جواب  می  دهد  مطمئنا  در  خارج  نتیجه  بهتری  خواهیم  داشت.  ترجیح  من  این  است  که  با  تعداد  قطعات  بیشتری  این  کنسرت  ها  را  برگزار  کنیم  به  دلیل  اینکه  کنسرت  های  بین  المللی  از  لحاظ  مدت  زمان  اجرا  با  برنامه  های  داخلی  تفاوت  دارد.  در  ایران  اگر  یک  ساعت  و  نیم  یا  دو  ساعت  اجرا  می  کنیم  در  آنجا  باید  قطعات  بیشتری  را  بخوانیم.  زیرا  زمان  بیشتری  داریم.
  
*به  غیر  از  همه  "به  زودی"  هایی  که  در  مصاحبه  های  قبلی  گفتید  این  بار  می  خواهم  یک  خبر  جدید  از  آلبوم  به  مخاطبان  سایت  «موسیقی  ما»  بدهید.
الان  درگیر  کنسرت  هستم  و  به  همین  دلیل  روند  تولید  با  سرعت  کمتری  پیش  می  رود  ولی  به  محض  پایان  این  برنامه  می  خواهم  خودم  را  حبس  کنم  و  شبانه  روز  روی  آلبوم  کار  کنم!  تا  هرچه  زودتر  به  پایان  برسد،  چون  واقعا  دیر  شده  است.  از  سوی  دیگر  حجم  زیاد  کارهای  آلبوم  روی  دوش  خودم  است  و  همین  موضوع  کار  را  سخت  کرده  است.  من  هم  اصولا  همیشه  مته  به  خشخاش  می  گذارم  و  انرژی  و  تمرکز  زیادی  را  صرف  می  کنم  و  دلیل  طولانی  شدن  روند  تولید  هم  همین  است.  تمام  تلاش  من  این  است  که  هرچه  زودتر  کارها  به  گوش  مخاطبان  برسد.
  
*مراحل  اخذ  مجوز  کارها  انجام  شده  است؟
مجوز  شعرها  صادر  شده  اند  و  منتظر  هستم  آهنگ  ها  هم  به  اتمام  برسد  تا  مجوزهای  نهایی  را  دریافت  کنیم.  به  نظر  من  مجوز  شعر  مهمتر  است  زیرا  شاید  یک  مقدار  سخت  تر  است.
  
*با  توجه  به  این  مسائل  و  وسواس  خودتان  بعید  می  دانم  آلبوم  تا  پایان  سال  جاری  منتشر  شود.
در  هر  صورت  تلاش  خودم  را  می  کنم  و  نمی  توانم  قول  بدهم.  معلوم  نیست.  شاید  ناگهان  کارها  تا  پایان  سال  به  اتمام  رسید  و  منتشرش  کردیم!
  
*و  کلام  آخر؟
از  تمامی  مخاطبانی  که  حامی  ما  هستند  تشکر  می  کنم.  خیلی  ها  را  می  بینم  که  از  اولین  کنسرت  من  تا  امروز  در  تمامی  برنامه  ها  حضور  دارند.  شرمنده  آنها  هستم  زیرا  باید  در  هر  برنامه  قطعات  جدیدی  را  اجرا  کنیم  ولی  تا  کنون  این  امر  میسر  نبوده  است.    بابت  این  موضوع  خوشحال  هستم  زیرا  آنقدر  از  کنسرت  راضی  هستند  که  هربار  با  وجود  اینکه  می  دانند  اختلاف  چندانی  در  برنامه  وجود  ندارد  در  سالن  حاضر  می  شوند.  من  همیشه  سعی  می  کنم  کنسرت  ها  متفاوت  باشد  و  با  کمک  دوستانم  جذابیت  هایی  در  هر  اجرا  ایجاد  کنیم  تا  هر  کدام  از  عزیزان،  به  چند  نفر  دیگر  هم  برنامه  ما  را  پیشنهاد  دهند.  تمام  تلاش  من  و  اعضای  گروه  این  است  که  یک  شب  پرانرژی  داشته  باشیم  و  به  همه  خوش  بگذرد  و  در  مدت  زمان  برنامه،  غم  و  غصه  را  فراموش  کنند.  همچنین  با  انرژی  از  سالن  خارج  شوند  تا  حداقل  چند  روز  حالشان  خوب  باشد.  ما  هرچه  که  داریم  از  همین  مردم  و  مخاطبان  است.  متاسفانه  برخی  از  خواننده  ها  یک  مقدار  جوگیر  هستند  و  از  این  نکته  ای  که  عنوان  کردم  غافل  می  شوند.  ولی  من  حواسم  هست  و  رضایت  و  نظر  مثبت  برایم  بسیار  اهمیت  دارد.

اگر  شما  هم  دوست  دارید  بدانید  که  با  تمرین  شاد  و  پرانرژی  آقای  حاجیلیتو  همراه  شوید،  عکس  هایی  که  توسط  «سعید  عبداللهی»  ثبت      شده  است  را  در  ادامه  ببینید  و  دریافت  کنید.

باز هم مشکلات کنسرت ها؛ این بار کنسرت سالار عقیلی

اتفاق عجیب در کنسرت سالار عقیلی

 

 به گزارش پارسینه ، محمدرضا کرمانی مدیر برنامه های سالار عقیلی ضمن اشاره به حاشیه های پیش آمده در اجرای شب قبل کنسرت سالار عقیلی گفت: بعد از اجرایی که در شهر بجنورد داشتیم به پیشنهاد اداره کل ارشاد خراسان قرار شد کنسرتی را در شاندیز برگزار کنیم.
 شب گذشته این اتفاق رخ داد ،بعد از اجرای قطعه اول یکی از مسئولین از ما خواست تا خانم شریعت‌زاده برای اجرای قطعات بعد دیگر روی سن نباشند. وی افزود: خانم شریعت‌زاده را همه می‌شناسند و او شخصیت مستقل هنری دارد و از بازماندگان استاد معروفی است.
 
http://www.parsine.com/files/fa/news/1393/10/23/116046_848.jpg
 
 
 توقع ما این بود که با ایشان برخورد این چنینی نشود. کرمانی ادامه داد: همه مجوزهای لازمه برای اجرای این کنسرت و تایید همه نفراتی که در این اجرا حضور داشتند، از اداره ارشاد خراسان اخذ شده بود و مسئولان این اداره به ما قول این را داده بودند که برگزاری این کنسرت با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شود.
 
خانم شریعت زاده حتی مشکل پوشش هم نداشتند و خودشان همواره در خصوص این موضوع حساسیت زیادی به خرج می‌دهند. کرمانی کنسرت برگزار شده را در روز گذشته در مجموع اتفاقی مثبت ارزیابی کرد و گفت: این کنسرت خوشبختانه با استقبال بسیار خوب مردم مواجه شد و همه چیز خوب بود، ارشاد هم انصافا همکاری کرد اما ما تاکنون با مشکل این‌چنینی مواجه نشده بودیم. هر جا که سالار عقیلی و گروه او حضور می‌یابند همواره مورد محبت قرار می‌گیرند. وی در پایان گفت: ما به خاطر اینکه فضای کنسرت به هم نخورد و مردم از موسیقی اصیل ایرانی لذت ببرند، کنسرت را هر طور شده بعد از این ماجرا هم ادامه دادیم. به هر روی امیدوارم که دیگر شاهد اتفاقات این‌چنینی نباشیم.