....به نظر شما انگشت اتهام به سوی کدامین متهم باید دراز کنیم؟
کجای کار را اشتباه رفتهایم؟ و برای برون رفت از این وضعیت باید چه کنیم؟
یک میلیون و پانصد هزار تومان رقمی که تنها برای هزینه ماهانه آموزش یک سگ در شمال تهران، هزینه میشود، تقریبا دو برابر حداقل دستمزدی است که مسئولین ما برای دستمزد یک کارگر با چهار سر عائله در نظر میگیرند.
قطعا مردمی که دغدغه نان دارند در دراز مدت نمیتوانند نسبت به این قبیل اجحافهای آشکار در جامعه بیتفاوت باشند.
افزایش شکاف طبقاتی آشکار بین مردم پدیده بسیار خطرناکی است که باید توسط مدیران ارشد دولت تدبیر و امید مورد توجه جدی قرار بگیرد.
مدیرانی که متاسفانه، بعضا حرف و عملی متناقض با هم دارند. در حرف و شعار طرفداری از مستضعفین را فریاد میزنند و بر روی کاغذ لوایح و مصوباتی به نفع طبقه سرمایهدار صادر میکنند.
در ظاهر بنا بر حمایت از کارگر دارند و در عمل با تلاش برای تغییر قانون کار در صدد ایجاد راهکاری برای اخراج کارگران توسط کارفرمایان هستند.
در جایی دیگر وعده توزیع سبد ناچیز کالای آنان با تدبیر کاهش جامعه هدف بخش عمدهای از کارگران و حداقل بگیران جامعه را از این حمایتها محروم میسازد و در برابر نسبت به حذف یارانه بیش از ده میلیون ثروتمند شناسنامهدار و شناسایی شده هیچ اقدامی صورت نمیگیرد.
از یک طرف با افزایش ۳۰ تا ۵۰ درصدی قیمت نان ضمن دامن زدن به تورم بر کوچکتر کردن سفره خالی مردم میافزایند و از طرف دیگر با افزایش ناچیز دستمزدهای اقلیت بگیران در برابر نرخ تورم به دنبال ایجاد راهکاری برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم هستند.
اگر بنای دولت در حمایت از سرمایهداران نیست چرا در خصوص جلوگیری از فرار مالیاتی آنان اقدامی نمیشود، یا در خصوص حذف یارانه آنان اقدامی نمیشود، چرا در برابر حقوق و پاداشهای نجومی بعضی از مدیران دولتی اقدامی کاری صورت نمیگیرد، آیا در دنیای مدرن هم شاهد این شکاف عظیم بین اختلاف پرداختها بین کارکنان هستیم.
اگر بنای دولتمردان بر حمایت از محرومان جامعه است، چرا نسبت به جمع آوری و حمایت از کودکان کار و دستفروش جامعه کاری صورت نمیگیرد.
به اعتقاد نگارنده فساد اقتصادی، بزرگترین عامل افزایش شکاف طبقاتی در کشور است، عاملی که باید هر چه سریعتر جلوی آن گرفته شود، البته نه در حرف، دولت باید ضمن توجه به قدرت خرید مردم تا آنجا که میتواند نسبت به کاهش فاصله طبقاتی اقشار مختلف مردم برنامه ریزی و اقدام نماید.
انگشت اتهام به سوی کدامین متهم باید دراز کنیم؟
کجای کار را اشتباه رفتهایم؟ و برای برون رفت از این وضعیت باید چه کنیم؟
یک میلیون و پانصد هزار تومان رقمی که تنها برای هزینه ماهانه آموزش یک سگ در شمال تهران، هزینه میشود، تقریبا دو برابر حداقل دستمزدی است که مسئولین ما برای دستمزد یک کارگر با چهار سر عائله در نظر میگیرند.
قطعا مردمی که دغدغه نان دارند در دراز مدت نمیتوانند نسبت به این قبیل اجحافهای آشکار در جامعه بیتفاوت باشند.
افزایش شکاف طبقاتی آشکار بین مردم پدیده بسیار خطرناکی است که باید توسط مدیران ارشد دولت تدبیر و امید مورد توجه جدی قرار بگیرد.
مدیرانی که متاسفانه، بعضا حرف و عملی متناقض با هم دارند. در حرف و شعار طرفداری از مستضعفین را فریاد میزنند و بر روی کاغذ لوایح و مصوباتی به نفع طبقه سرمایهدار صادر میکنند.
در ظاهر بنا بر حمایت از کارگر دارند و در عمل با تلاش برای تغییر قانون کار در صدد ایجاد راهکاری برای اخراج کارگران توسط کارفرمایان هستند.
در جایی دیگر وعده توزیع سبد ناچیز کالای آنان با تدبیر کاهش جامعه هدف بخش عمدهای از کارگران و حداقل بگیران جامعه را از این حمایتها محروم میسازد و در برابر نسبت به حذف یارانه بیش از ده میلیون ثروتمند شناسنامهدار و شناسایی شده هیچ اقدامی صورت نمیگیرد.
از یک طرف با افزایش ۳۰ تا ۵۰ درصدی قیمت نان ضمن دامن زدن به تورم بر کوچکتر کردن سفره خالی مردم میافزایند و از طرف دیگر با افزایش ناچیز دستمزدهای اقلیت بگیران در برابر نرخ تورم به دنبال ایجاد راهکاری برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم هستند.
اگر بنای دولت در حمایت از سرمایهداران نیست چرا در خصوص جلوگیری از فرار مالیاتی آنان اقدامی نمیشود، یا در خصوص حذف یارانه آنان اقدامی نمیشود، چرا در برابر حقوق و پاداشهای نجومی بعضی از مدیران دولتی اقدامی کاری صورت نمیگیرد، آیا در دنیای مدرن هم شاهد این شکاف عظیم بین اختلاف پرداختها بین کارکنان هستیم.
اگر بنای دولتمردان بر حمایت از محرومان جامعه است، چرا نسبت به جمع آوری و حمایت از کودکان کار و دستفروش جامعه کاری صورت نمیگیرد.
به اعتقاد نگارنده فساد اقتصادی، بزرگترین عامل افزایش شکاف طبقاتی در کشور است، عاملی که باید هر چه سریعتر جلوی آن گرفته شود، البته نه در حرف، دولت باید ضمن توجه به قدرت خرید مردم تا آنجا که میتواند نسبت به کاهش فاصله طبقاتی اقشار مختلف مردم برنامه ریزی و اقدام نماید.
*پ ن 1:سگ بازی فوتبالیستها و بازیگران مملکت اسلامی!!
پ ن 2:سگ بازی جنجالی خانم بازیگر و واکنش کاربران ایرانی!
اقدامات تاسف بار شورای پول و اعتبار
در حالی که کاهش غیر منطقی قیمت جهانی نفت همه را نگران کرده است و احتمال بحرانی شدن اقتصاد ایران و دیگر کشورهای صادر کننده نفت وجود دارد ، عده ایی در شورای پول و اعتبار به دنبال جلوگیری از کاهش قیمت مسکن و کاهش ارزش سرمایههای خودشان در این بخش هستند. آنها تلاش میکنند تا اندک اعتبارات و سرمایههای باقیمانده را به سنگ و گچ تبدیل کنند و آشفتگی بخش ساختمان را در بالاترین سطح خود نگه دارند.افزایش وام مسکن در حالی که کل صنایع بشدت تشنه اعتبارات ارزان قیمت بانکی هستند ، و از سوی دیگر تنها را خروج از رکود- تورمی، سرمایهگذاری میباشد ، نشانههای بسیاری دارد از جمله اینکه ؛ منافع نامشروع عدهایی خاص در بخش مسکن مهمتر از منافع ملی است. اینگونه تصمیم گیری ها در این برهه از زمان تاسف بار است.سرمایه گذاری در بخش مسکن جلوی سرمایه گذاری در بخش مولد و صنایع را می گیرد .اعتباراتی که یا پرداخت نمی شوند و یا بسختی پرداخت میشوند هدفی جز ایجاد آشوب بیشتر در بخش ساختمان و در نتیجه نارضایتی بیشتر ندارد. در حالی که تنها در تهران بر اساس آمارها بیش از 300000 واحد مسکونی خالی وجود دارد، هدر دادن منابع بجای مدیریت صحیح واحد های مازاد عجیب و غیر منطقی بنظر میرسد.از سوی دیگر به بن بست کشاندن مسکن مهر و بدقولی های پی در پی تنها برای بحرانیتر کردن بخش مسکن است .این درحالی است که حدود 10 سال است که حق مسکن کارگران رقم توهین آمیز 20000 تومان و کمتر بوده است .حال چرا بجای افزایش حق مسکن کارگران و واقعی کردن آن عدهایی بدنبال افزایش اقساط مسکن هستند!؟ چرا که هم اکنون با این میزان حق مسکن برای خرید یک واحد آپارتمان 70 متری با متوسط قیمت 2000000 تومان ،583 سال برای خانه دار شدن کارگران وقت نیاز است. این اقدامات تنها جهت بحران آفرینی طراحی شده است.
مسابقات تنیس روی میز انتخابی کارگران استان لرستان
نیوز الیگودرز:یک دوره مسابقات تنیس روی میــز قهرمانی کارگران استان لرستان درمورخه 1393/10/12درمحل خانه پینگ پنگ شهرستان الیگودرزبا حضور16 نفردر دو مرحله تیمی و انفرادی برگزار گردید که...