در کفش های کهنه ات به خواب رفته است
وآرزوهای دور ودراز
بالشت را روی کارتنهای چیپس وپفک برایت نگه داشته است
تو نگران پیاده روهای خالی نباش
جایی برای خوابیدنت پیدا میشود
در رینگ پورشه های وحشی نیمه شب
در رالی فراری های متمدن
دردم وبازدم نفس های گرم وگرسنه سگهای ولگرد ..
. به رویاهایت بیاندیش
به خانه ای گرم و کسی که چشم به در
منتظرت نشسته است ..
ب-موحد
اولین بار کارتن خوابی را در مهرماه سال 81 در پیاده روی خیابانی در سنندج دیدم شبی سرد بود ومن تا صبح پاهای لاغر وسیاهی را دیدم که از کارتن ها بیرون مانده بودند فکر میکنم یا حتی امیدوارم امروز این پدیده به صفر رسیده یا خیلی به ندرت باشد. فلش بکی بود که به گذشته داشتم
ﻟﻄﻒ ﺣﻖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﺿﺎ ﺍﻫﻞ ﮐﺮﻡ
ﺷﮏ ﻭ ﺗﺮﺩﯾﺪﯼ ﻣﮑﻦ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ
ﺩﻋﻮﺗﺖ ﺑﻨﻤﻮﺩ ﺭﺿﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭘﮕﺎﻩ...
.
.
چندروزپیش به مناسبت رحلت پیامبر(ص)وشهادت امام حسن مجتبی(ع)وهمچنین شهادت امام رضا(ع) ثامن الحجج شاهدروانه شدن خیل عظیمی از زائران پیاده ازکشورهای مسلمان و سراسرایران اسلامی به سمت مشهدالرضابودیم که دانشجویان دانشگاه سمنان وبخصوص دانشکده روانشناسی باحضورپرشورخودازاین حیث مستثنی نبودند. دانشجویان باپیمودن حدود30کیلومتر باپای پیاده توانستند درپاداش معنوی این پیاده روی عظیم شرکت کنند. اعضای انجمن اسلامی نیزمثل همیشه صحنه راخالی نگذاشته ودراین مراسم پرشورشرکت داشتند که البته جای همه شماراخالی کرده ودعاگوی همه شمابودیم...
شب شهادت،مشهدالرضاغوغا بود!امام غریبی ها انگاردیگر غریب نبود!همه دورتادور حرم حلقه زده بودند وباحضوردرآن مکان شریف ارادت خودرابه امام هشتم نشان داده وبه یکدانه ثامن الحجج امام جواد(ع)وخواهربزرگوارشان حضرت معصومه(س) تسلیت گفتند. "اللهم لاتجعله ءاخر العهدمنی لزیارت علی بن موسی الرضا(ع)" ..خداوندا این زیارت رازیارت آخرمن ازحرم امام رضا(ع) قرار مده..آمین یارب العالمین
میلیون ها زائر با پای پیاده و تحمل رنج و سختی های طاقت فرسا به سوی کربلا رفتند .جدای از زیبایی ها و ثواب های مختلف پیاده روی اربعین و اثرات آن در وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم که درباره آن هرچه بنویسند و بگویند باز کم است ، ابعاد بین اللملی و تاثیرات جهانی آن بسیار قابل تامل است
روایت نو٬به نقل از وبلاگ انعکاس نوشت:
دوماه عزاداری برای سید و سالار شهیدان و اهل بیت رسول خدا (ص)به پایان رسید ، اما در این میان تفاوت محرم وصفر امسال نسبت به سال های پیش ، بیشتر رخ می نمود.بدون شک شما هم اذعان دارید پیاده روی اربعین امسال با شور وحال متفاوتی نسبت به سال های پیش برگزار گردید.
این صفحات از دفتر روزگار که مهر دانشجویی پاش خورده، کم کم در حال ورق خوردنه و باید فکر تازه ای کرد و بازم ادامه داد و بازم باید خندید.
هر روز که از عمرم میگذره بیشتر به آخر خط نزدیک میشم و هر چه بیشتر واژه رسیدن برام پوچ تر و بی معنی تر میشه. کاش می شد یه دلیلی برای ادامه دادن پیدا میکردم و صبح که از خواب بلند میشدم اولین چیزی که به ذهنم می رسید دندون های پوسیدم نمی بودن.
خدایا خسته نیستم، گمراهم. یه راهی بهم نشون بده.