آدم نقش بازی کنه سخته خیلی سخت! ولی خب زندگیم یه فیلمه که ما بازیگرشیم و کارگردانش یکی دیگه اس،
بعضی وقتا میخوای از نقش بیای بیرون،میای میبینی با دوره بازیگریت هیچ نفاوتی نداره چون بقیه هم بازیگرن، پس برمیگردی به بازی،نقش خودت، خب حالا انگیزه این بازی فرق داره، یکی واسه پول،یکی مجبوره،یکی واسه دلخوشی، خب واسه بازیگرا دعا میکنیم! ولی مزد بازیگری ما هیچی نیست جز تهمت زدن بوسیله بقیه که به ما زده میشه چون بازی رو بهم زدیم حالا به هر دلیلی که باشه مثلا کسل کننده بودن بازی.
از هیچ کس هم چیزی به دل نمیگیرم،
ما هم هیچی نداریم چون چیزی نمیدونیم.
چارلی چاپلین رو خیلی دوست دارم،عالییییه واقعا،خدا رحمتش کنه.
درباره کتاب، میخوام اگه شد دوباره کتاب خوندن رو شروع کنم، تو چند سال گذشته فقط دو تا کتاب مسلمانی در جست و جوی ناکجاآباد که درباره دکتر علی شریعتی بود و یکی هم دائی جان ناپلئون که اردیبهشت خوندمش،بقیه کتابا مثل کتاب شعر فروغ فرخزاد و بیشعوری و جامعه شناسی خودمانی و خیلی از کتابای دیگه رو ناقص خوندم!
آخرین تلاش مربوط به نسخه کامل کتاب رابیسنون کروزوئه بود که نسخه کم حجمش رو قبلا خونده بودم و فک کنم این نسخه کامل 250 صفحه است که فک کنم 50 صفحه اش رو خوندم!
میگن کتابای آگاتا کریستی هم خوبه، اگه شد از شکسپیر هم باید چیزایی بخونم تا بتونم مثل بقیه نقش بازی کنم، هاها!
مغازه هاش چیزی نداره چون کسی ازشون خرید نمیکنه
مردمش میرند شهر های اطراف واسه خرید چون مغازه هاش چیزی نداره
************
مغازه ها ساعت 8 شب میبندند چون کسی دگه ساعت 8 شب خرید نمیکنه
مردم ساعت 8 شب به بعد واسه خرید نمیرند بیرون چون مغازه هاش ساعت 8 شب میبنده
********************
از شهر های اطراف نیروی های متخصص(حتی کارمندان و مدیران) میاد چون خودش نیروی متخصص نداره
نیرو های بومی متخصصش میرند بیرون از شهر چون نطنز نیازی به نیروی متخصص(کارمند . مدیرو...) نداره
********************
بعضی از تاکسی هاش توی شهر کار نمیکنند چون مسافر ندارند
مسافر همیشه میناله چرا تاکسی نداره
********************
.
.
.
خلاصه یکی بگه چند چندیم؟؟؟؟؟
یه کلاه...
یه عینک...
یه کت...
شال گردن...
و یه گیتار...
همگی هستند...
اما مرتضی قلبش رو تکرار نیست...
داداش مرتضی
ظهر بهشتیت بخیر
حالت خوبه.دیگه درد نداری..خدا رو شکر
داداشی بهشت چه شکلیه..خوشکله...اونجا که تنها نیستی
دوست پیدا کردی..آهان....راستی نیما و ناصر عبداللهی هستند
خیالم راحت شد که تنها نیستی
کاش مید برگردی داداشی...کاش میشد برگردی عشقم
کاش الان بودی و میگفتی دوستتون دارم تا ابد
مرتضی چرا نیستی؟
خدایا چرا نیست؟
خسته ام...
مرتضی صدامو نمیشنوی؟
فکر کنم صدا هیچکس رو نمیشنوی
خدایا...صدامون رو میشنوی
من دنیا رو بی اون نمیخوام
کاش بودی
الان فقط حضورت آرامش میده
یه لحظه نبودنش
تمام بودنم رو می گیره
ینی میشه یه روزی مرتضی برگرده و بگه رفته بودم تا خوب خوب شم و بیام براتون بخونم
میشه؟
بیاد و زندگی خانواده خاص دوباره رنگ بگیره...
اتاقم عطرتو داره
دلم گرفته دوباره
کار من انتظاره
یه عکس ودرد دلامو
میریزه اشک چشامو
غم تمومی نداره نداره نداره
صدای باده وکوچه
داره تو خونه میپیچه قلبم آروم نمیشه
باتشکرفراوان از دوست خوبمون زهراگلی عزیز بخاطردلنوشته وعکس ها
این دوتا فیلم خیلی قشنگ وکوتاه زیر رو فقط خانواده خاص دانلود کنن:
توجه:از پست های قبلی دیدن فرمایید