وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

خواب نمیروز باعث می‌شود تا شما منطقی‌تر، سالم‌تر و ایمن‌تر باشید

خواب نمیروز باعث می‌شود تا شما منطقی‌تر، سالم‌تر و ایمن‌تر باشید

 

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که خواب بعد از ظهر به کارکرد حافظه بلندمدت کمک می‌کند. همچنین این مطالعات نشان می‌دهد که 90 دقیقه خواب نیمروز، به حافظه کمک بسیاری می‌کند.

 

خواب نیمروز به مدت یک ساعت، باعث بهبود هوشیاری تا 10 ساعت می‌شود. مطالعه بر روی خلبانان نشان می دهد که 26 دقیقه خواب کوتاه در هنگام پرواز (درحالی که هواپیما توسط کمک خلبان هدایت می‌شود)، سبب افزایش کارایی تا 34 درصد و هوشیاری عمومی تا 54 درصد می‌شود.

 

همچنین تحقیقی انجام شده در دانشگاه هاروارد نشان داد که چرت زدن به مدت 45 دقیقه توانایی یادگیری و به خاطر سپردن را افزایش می‌دهد. خواب نمیروز فشارهای روحی را کم می‌کند و خطر حمله قلبی و سکته، دیابت و افزایش وزن را کاهش می‌دهد.

 

451. بحران دیالوگ

یک/ همکلاسی که حرف‌هایش دربارۀ ویتگنشتاین تمام می‌شود، ازش سوال می‌پرسم. هم جواب می‌دهد، هم نمی‌دهد. جوابش را هم می‌فهمم، هم نمی‌فهمم. گمانم او هم سوالم را هم فهمیده، هم نفهمیده.

دو/ همان همکلاسی سر کلاس بعدی از استاد سوال می‌پرسد. استاد کاملا پرت جوابش را می‌دهد. بقیه به همکلاسی کمک می‌کنند و سوال او را با ادبیات دیگری برای استاد تکرار می‌کنند. باز استاد جواب پرتی می‌دهد. من هم با اینکه می‌دانم از این استاد نمی‌شود جواب درست حسابی شنید، ویرم می‌گیرد به جای حدیث نفس، سوالم را بلند بپرسم. جواب استاد؟ پرت. بی‌ربط. نمی‌دانم یعنی استاد واقعا نفهمیده یا چون از دل حرف‌هایش مؤیدی برای فمینیسم ِسیمون دوبوآری کشیدم بیرون، تعمدا زده توی کوچۀ علی چپ.

سه/ بعد از کلاس است و طبق معمول ما چهار-پنج نفر با هم درگیریم. با فکرهای هم درگیریم. یکی از بجه‌ها نمی‌فهمد من چرا باید فلان موضوع ِ مذهبی و در عین حال هنری را برای کنفرانس کلاسی بردارم و من نمی‌فهمم او دقیقا مشکلش با موضوعم چیست و اساساً چه اشکالی دارد که یک مولفۀ مذهبی را در بستر یک نظریۀ فلسفی بازخوانی کرد. دقایق طولانی تلاش می‌کنیم هم را بفهمیم و بی‌نتیجه است. سرآخر از سر کلافگی دست از سر هم برمی‌داریم و متفرق می‌شویم.

چهار/ توی نمازخانه دوباره سه‌تای‌مان همدیگر را پیدا می‌کنیم. دیالوگ آغاز می‌شود. موضوع ِ دیالوگ؟ عشق. من آن مدل عشق افلاطونی، متعالی‌ و به یک معنا فانتزی‌ای که دوستم به‌ش قائل است را نمی‌فهمم، و او آن مدل عشق ِ انضمامی‌ای که من تقریر می‌کنم. از نفر سوم کمک می‌گیریم که ببینیم اصلا برای بعضی فرایندها که عموما اسمش را عشق می‌گذارند، می‌شود تبیین فیزیولوژیک پیدا کرد یا نه. کار خراب‌تر می‌شود.کلاف در هم گوریده‌تر. با گفتن «نمی‌دونم» بحث را رها می‌کنیم. 

پنج/ کشوری و زیباکلام مناظره دارند. قرار است با هم دیالوگ کنند. ده دقیقه زیباکلام حرف می‌زند و به کشوری و هم تیپ‌های او حمله می‌کند، ده دقیقه کشوری. همینطور ده دقیقه ده دقیقه‌ها میان‌شان تقسیم می‌شود و هر بار هر کدام حرف خود را تکرار می‌کنند، با ادبیات دیگری. هیچ یک جواب آن دیگری را نمی‌دهد. یکی دیگری را هوچی می‌داند و دیگری آن یکی را کسی که صورت مسئله را عوض می‌کند. انگار تعمدی دارند برای نفهمیدن هم. پرده‌ای که میان خودشان کشیده‌اند و قصد ندارند بزنندش کنار و بحث را از این حالت بازی رفت و برگشتی (مثل بازی پینگ پونگ) دربیاورند، کلافه‌مان می‌کند. ترجیح می‌دهیم دعوای سیاسیون را بگذاریم برای خودشان و برویم به کلاس بعد از ظهرمان برسیم.

شش/ سر کلاس بعد از ظهر، استاد می‌شود همه حرف. من می‌شوم همه گوش. ترجیح می‌دهم به جای سوال پرسیدن گوش کنم و خودم را بسپارم به بحث‌ها. حداقل سود این مدل برخورد این است که تلاشی نمی‌کنم برای فهماندن حرفم به دیگری و دیگری را نمی‌بینم که به جای جوابِ من را دادن، بزند توی جاده خاکی. اینجا دیگر از رفت و برگشت کلام‌ها و برخورد کلام هر یک به دیوار دیگری و کلافگی حاصل از بحران دیالوگ خبری نیست.

هفت/ می‌رسم خانه. لِه. چک میل می‌کنم. استاتوس می‌زنم «زنی که بتونه از پس کارای فنی بخاری اتاقش بربیاد، دیگه مرد شده. وقت زن گرفتنشه». یک ساعتی یا یکی از دوستان سر همین گزاره‌ای که بیشتر شوخی است و شاید کمی کنایی، سر به سر هم می‌گذاریم. یک ساعت مطلقا دری‌وری به هم می‌بافیم. حرف‌ها جدی نیست. کسی نمی‌خواهد دیگری را مجاب کند. کسی با دیگری سر جنگ ندارد. غرض فقط لذت بردن از مصاحبت است. در نسبت با هم ورِ خُلِ وجودمان ظهور کرده و ما هم سرکوبش نمی‌کنیم. می‌گذاریم که بگوید و ببافد و بخندد. کسی پنجه نمی‌کشد توی صورت دیگری. کسی از فهمیده نشدن رنج نمی‌برد. دو طرف از پیش نرفتن بحث و درجا زدن سر یک نقطۀ کور کلافه نمی‌شوند. اینجا هم از بحران دیالوگ خبری نیست.

تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پنجره‌های تشنه» در کربلا رونمایی می‌شود

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پنجره‌های تشنه» که شامل سفرنامه مهدی قزلی از انتقال ضریح مطهر امام حسین (ع) است در کربلای معلی رونمایی می‌شود.

بر اساس این گزارش، مراسم رونمایی از این اثر روز سه‌شنبه 18 آذر ماه با حضور جمعی از مسئولان ایرانی و عراقی برگزار خواهد شد.

این مراسم به صورت زنده توسط یکی از شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود.

قزلی پیش از این درباره این تقریظ گفته بود، امسال هم مثل سه چهار سال اخیر برای نوشتن گزارش حاشیه دیدار شاعران با رهبری به بیت رفته بودم. وقتی که حضرت آقا برای صرف افطار به داخل می‌رفتند صدایم کردند: «سلام آقای قزلی» و بعد تبسمی فرمودند. من هم خودم را معرفی کردم. در ادامه فرمودند: «کتابتان را خواندم. الحمد الله خیلی کتاب خوبی بود» و  رفتند در جای خودشان و افطار میل کردند. من هم  نشسته بودم و مثل همیشه حواسم بود که چه کسانی می‌آیند و می‌روند که در گزارشم بیاید.

مدتی که گذشت دیدم حضرت آقا اشاره‌ کردند که خدمتشان بروم. دور و اطرافم را نگاه کردم. دیدم نه، منظورشان با من است. خدمتشان رفتم. فرمودند: شما ترک هستید یا فارس؟ گفتم: حاج آقا ما تُرک هستیم و از اسم‌مان هم مشخص است، قزلی یعنی طلایی.

در ادامه آقا گپی زدند درباره کتاب که خوابی که آن خانم دیده بود خیلی خوب شده یا سوال پرسیدند که چرا هیات امنا در مقدمه فلان جمله را آورده... که برایم معلوم شد ایشان همه کتاب را و با دقت خوانده اند. به نکاتشان جواب دادم و برای اینکه حرفی هم زده باشم پرسیدم: آقا چیزی هم در کتاب نوشتید؟ فرمودند بله اتفاقا نوشته‌ام. گفتم اگر می‌شود من هم متنتان را داشته باشم. قبول کردند، اطرافشان را نگاه کردند اما کسی نبود که بگویند این کار را انجام بدهد.

این گذشت تا چند روز قبل که فرصت شد در بیمارستان و برای نوشتن گزارشی از عیادت هنرمندان از ایشان دوباره خدمتشان برسم. من به دلیل اینکه از موضع گزارش‌گری آنجا بودم، کنار فیلم‌بردارها ایستاده بودم. وقتی داشتم می‌رفتم آقا صدایم زد: آقای قزلی بیا اینجا ببینمت. رفتم نزدیک و سلامی کردم و به ایشان گفتم که از دیدن لبخند بر لبشان خوشحالم. ایشان هم بی‌مقدمه دوباره فرمودند: چهار خطی در کتاب شما نوشته‌ام.

گفتنی است، چندی پیش در آستانه عاشورا و تاسوعای حسینی نسخه الکترونیک این اثر نیز روانه بازار شد.

اعلام زمان آغاز ثبت نام دوره دوم عمره


ناصر خدرنژاد در گفت و گو با فارس گفت: پروازهای عمره بدون توقف و مشکل در حال انجام است و ویزاها بدون مشکل اخذ می‌شود.

وی ادامه داد: در مرحله اول اعزام‌ها به عمره ۲۵۰ هزار نفر در مرحله پیش ثبت نام شرکت کردند و ثبت نام‌های دور جدید نیز از دهه دوم بهمن آغاز می‌شود که ایام عید نوروز را نیز شامل می‌شود.


 

روش تشخیص زعفران تقلبی

بر طبق استاندارد ملی، موارد ذیل نباید در زعفران مرغوب دیده شود: 
موارد فیزیکی نامطلوب که عبارتند از: وجود نخ، ریگ و شن، حشرات و کنه های زنده یا مرده، قارچ و کپک که با چشم غیر مسلح دیده شود و نیز وجود الودگی جوندگان و پرندگان. 
موارد نامناسب شیمیایی که عبارتند از: رطوبت بالا، خاکستر کل، خاکستر نامحلول در اسید عصاره محلول در آب سرد، تلخی، سافرانال، قدرت رنگی، ازت تام، فیبر خام، جرم مواد خارجی، جرم بقایای گل.

چگونه زعفران تقلبی را تشخیص دهیم؟ 

اگر چه خالص بودن یا نبودن زعفران در آزمایشگاه‌ها به راحتی قابل شناسایی است اما تشخیص آن برای مصرف کنندگان به راحتی ممکن نیست . 
افزایش وزن زعفران با استفاده از آغشته کردن این گیاه به چربی، عسل و... حرفه‌ای‌ترین روش تقلب در فروش زعفران است و رنگ کردن قسمت‌های سفید این گیاه با رنگ طبیعی زعفران محترمانه‌ترین شیوه در تقلب طلای سرخ است که برای مصرف کنندگان به راحتی قابل تشخیص نیست اما اطلاعات پی آمده ممکن است شما را هنگام خرید این محصول یاری کند. 

تقلب در زعفران منحصر به مخلوط کردن یک گیاه شبیه زعفران با این محصول نیست بلکه زعفران تقلبی حتی شامل سنگین کردن وزن آن با استفاده از چربی، عسل، نمک و شکر هم می‌شود چراکه این گیاه ارزش بالایی دارد و هر گرم آن بیش از ۵۰۰۰ تومان در بازار فروخته می‌شود لذا سودجویان را به سمت خودش می‌کشاند تا با هر چیز که می‌توانند در زعفران غش کنند. 

یکی از راه‌های تقلب در زعفران این است که کلاله‌های آن را با نوعی چربی، شکر، نمک یا عسل آغشته می‌کنند و وزن آن را افزایش می‌دهند. 
در این روش متقلبان به گونه‌ای حرفه‌ای و البته تخصصی تقلب می‌کنند که به سادگی نمی‌توان خالص بودن و نبودن زعفران را تشخیص داد چراکه آن‌ها ماه‌ها تلاش می‌کنند با آغشته کردن این گیاه به مواد دیگر بتوانند سود بیشتری به جیب بزنند. 
متقلبان حرفه‌ای با مهارت بالا این مواد را به صورت محلول روی کلاله‌های زعفران می‌پاشند و هنگامی که خشک می‌شود وزن زعفران افزایش می‌یابد که به راحتی قابل تشخیص نیست.