مولانا ساداتی:
*اهانت به پیامبر رحمت و جریحه دار کردن احساسات را هیچ عاقلی آزادی بیان نمی گوید.
*سیره عملی رسول الله صلی الله علیه وسلم و شیوه اصحابش در مقابل مشکلات و سختی ها نمونه بارز استقامت و پایداری ودر عین حال نمونه مهربانی و شفقت بود.
*رهنمودهای مقام معظم رهبری خطاب به جوانان اروپایی و آمریکایی حکیمانه و بصیرت افروز است.
* وحشت غربی ها ،روی آوردن مردم و گرایش جوانان به دین اسلام است.
*الله تعالی وعده داده که این دین را غالب می گرداند اگرچه مشرکان نخواهند و نپسندند.
مولانا ساداتی با تلاوت آیه کریمه "لَقَد جاءَکُم رَسولٌ مِن أَنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیمٌ﴿التوبه/۱۲۸﴾ خطبه های جمعه این هفته (3بهمن 93) را آغاز کرد و گفت:رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در فکر سعادت انسانیت بود، حریص به هدایت و نجات آنها از عذاب بود و در این راه خود را به مشقت می انداخت هدف از جهاد و غزوات و تحمل سختیها برای رفع موانع بود که ستمگران و سلطه جویان سرکش آزادی مردم را از قید و بند اسارت نمی خواستند و نمی گذاشتند که پیام اسلام به گوش جهانیان برسد ، مقصد رسول الله صلی الله علیه وسلم این نبود که مشرکین یا یهود و نصاری را نابود سازد و از بین ببرد بلکه
قال مولانا الصادق علیه الصلوة و السلام؛ رحم الله شیعتنا، شیعتنا والله هم المؤمنون، فقد شارکونا فی المصیبة بطول الحزن والحسرة...
پرواضح است بعد از شهادت خاتم النبیین و رحمة للعالمین (صلی الله علیه و آله و سلم) دشمنان خاندان مطهّر وحی صلوات الله علیهم اجمعین کمر در محو و اضمحلال آن مکتب نبوی و علوی بستند و کودتاگران سقیفه خلافت را از محور عصمت و رسالت دور کردند و بزرگترین و هولناکترین جنایت را در تاریخ بشریت رقم زده و به جمیع ماسوی الله ظلم و تعدّی نمودند. به فرموده امام ششم صلوات الله علیه: روز سقیفه و آتش زدن باب وحی الهی باب امیرمؤمنان (علیه السلام) و حسن و حسین و فاطمه و زینب و ام کلثوم و فضه: و شهادت محسن (اولین شهید مکتب علوی علیه السلام) با لگد و ضرب و شتم یگانه یادگار احمدی (صلی الله علیه و آله) بزرگترین و دردناکترین و تلخترین مصیبت بشریّت و اصل یوم العذاب است. (1)
آری این ایام، ایام هتک جمیع حرمت ها و زحمات انبیاء و اوصیاء می باشد، انّا لله و انا الیه راجعون، و از بدیهیات است در این برهۀ از زمان که دشمنان تشیع در جمیع انحاء عالم علیه فرهنگ علوی و اهل بیت متحد هستند، موالیان و دوستداران علوی و فاطمی (علیهما السلام) به فرموده امام ششم (علیه السلام) و بر طبق سیرۀ مستمرّۀ علماء ربانی ایدیهم الله تعالی و توصیه اکید حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (دام ظله) و سلف ماضیۀ رحمهم الله باید به اقامة عزاء و ماتم اعم از برگزاری مجالس و ادامه پوشیدن لباس مشکی و بر افراشتن بیرق عزاء بعد از ماه محرم و صفر تا منتصف شب نهم ربیع المولود که آغاز امامت مولانا صاحب الزمان ارواح العالمین له الفداه و عیدالله الاکبر و فرحة الشیعة، می باشد اقدام نمایند. بدون تردید اتفاقات هفته اول بعد از ماه صفر، ریشه و اصل همه مصائب است و کسانی که سعی دارند عالماً و عامداً و چه بسا جاهلاً این ایام را تضعیف و بی اهمیّت جلوه دهند مرتکب گناهی بس عظیم هستند و الی الله المشتکی. اللهم عجّل فرجه و انصر الشیعه بفرجه آمین رب العالمین.
روزی از راه بازار به خانه بازمیگشت که عابری ناشناس گستاخانه از او پرسید: «صراف عالم معنی، محمد برتر بود یا بایزید بسطامی؟»
او با لحنی آکنده از خشم جواب داد: «محمد (ص) سر حلقه انبیاست، بایزید بسطام را با او چه نسبت؟»
درویش تاجرنما بانگ برداشت: «پس چرا آن یک سبحانک ما عرفناک گفت و این یک سبحانی ما اعظم شأنی به زبان راند؟»
فرو ماند و گفت: درویش، تو خود بگوی. گفت: اختلاف در ظرفیت است که محمد را گنجایش بیکران بود، هر چه از شراب معرفت در جام او میریختند همچنان خمار بود و جامی دیگر طلب میکرد. اما بایزید به جامی مست شد و نعره برآورد: شگفتا که مرا چه مقام و منزلتی است! سبحانی ما اعظم شانی! پس از این گفتار، بیگانگی آنان به آشنایی تبدیل شد. نگاه شمس تبریزی به مولانا گفته بود از راه دور به جستجویت آمدهام اما با این بار گران علم و پندارت چگونه به ملاقات الله میتوانی رسید؟
و نگاه مولانا به او پاسخ داده بود: «مرا ترک مکن درویش و اینبار مزاحم را از شانههایم بردار.»