وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

ارزش وجودی آشوراده فراتر از ارزش های مصرفی

 آشوراده یا به زبان ترکمنی، آشیرآدا (به معنای جزیره آشور از ترکیب دو کلمه آشیر=آشور و آدا=جزیره) در حقیقت قسمت کوچکی از انتهای شبه جزیره دراز میان کاله است که پیشروی آب دریای خزر در گذشته های بسیار دور، آن را از خشکی پهناور جدا کرده و خلیج زیبای گرگان را پدید آورده است.

                       

پناهگاه حیات وحش میان‌کاله از سه بخش شکل گرفته: شبه جزیره میان‌کاله (محدوده مشخص شده با رنگ مشکی)، جزیره آشوراده (محدوده مشخص شده با رنگ قرمز) و خلیج گرگان

این جزیره که تنها جزیره ایرانی دریای خزر به شمار می‌آید، در حقیقت با حفر کانالی در سده‌های گذشته از شبه جزیره مجاور (که آن هم در سالهای نه چندان دور، آشوراده نامیده می‌شده) جدا شده تا از تمامی مناطق دور و اطراف خود بکرتر مانده و جزیره ای شکل بگیرد که در شمال به دریای خزر و در جنوب همسایه خلیج گرگان بوده و از شرق به آبراهی باریک موسوم به «تنگه چپق‌اوغلی» و از غرب به کانال طبیعی خزینی منتهی شود تا تمام و کمال این مجموعه در کنار شبه جزیره میان‌کاله و خلیج گرگان، پناهگاه حیات وحش میان‌کاله نام بگیرد.

تالاب بین‌المللی و پناهگاه حیات وحش میانکاله طبق مصوبه شماره ۱۲ مورخ ۱۳۴۸/۸/۱۲ شورای عالی سازمان شکاربانی و نظارت بر صید وقت، به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد تا در ادامه و به دلیل اهمیت اکولوژیک منطقه، بر اساس مصوبه ۷۸ مورخ ۱۳۵۴/۵/۲۱ شورای عالی حفاظت محیط زیست با وسعت ۶۶,۹۳۳ هکتار به عنوان پناهگاه حیات وحش میانکاله ارتقا بیابد.

 

همچنین مجموعه تالاب‌های میانکاله، خلیج گرگان و لپوی زاغمرز به دلیل تنوع کم‌نظیر اکوسیستم‌ (در برگیرنده ۹ تیپ از ۴۲ تیپ تالاب شناخته شده جهان) و دارا بودن معیارهای حائز اهمیت کنوانسیون تالاب‌های بین‌‌المللی (حائز ۶ معیار از ۸ معیار مربوط به شناسایی تالاب‌های با اهمیت بین‌المللی)، در سال ۱۳۵۴ در زمره اولین دسته از تالاب‌هایی بوده که در فهرست کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده و علاوه بر آن، در زمره یکی از ۹ ذخیره‌گاه زیست‌کره در سال ۱۳۵۵ به کمیته برنامه انسان و کره مسکون یونسکو (MAB) معرفی و انتخاب گردیده است. پوشش گیاهی جزیره، بوته‌های تمشک، نوعی خار خودرو و درختان انار ترش است و حیواناتی همچون شغال، روباه، خرگوش، قرقاول، کبک و پرندگان دریایی در جزیره یافت می‌شوند. حدود 40 درصد خاویار ایران در نزدیکی این جزیره به دست می‌آید.



با توجه به موارد فوق، دشوار نیست که حدس بزنیم جزیره واقع شده در بطن آن، تا چه اندازه خاص است.جزیره‌ای که از دیرباز مورد طمع بسیاری بوده تا روزگاری توسط صفوی ها به شکارگاه تبدیل شده، روزگاری به اشغال روس ها در آمده و مناظر ناب آن، چشم انداز اشغالگران شود، 44 سال پیش ناب بودن آن کشف شده و حفاظت شده خوانده شود ولی همان روزگار نیز استحصال چهال درصد خاویار کشور از اطرافن آن کاری کند که سردخانه شیلات در حاشیه آن تاسیس شود و خلاصه به جایی برسد که یک روز نهاد متولی پاسداری از آن، به خاطر مشتی پول حاضر به واگذاری اش شود.

 

گوشه‌هایی از حیات وحش آشوراده (منبع: پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران)


بدین ترتیب، منطقه بکری که به مرور و طی سالهای متوالی ارزش بی نظیر آن بیش از پیش معلوم شده و بر ممنوعیت دست درازی بر آن تاکید می‌شد، امروزه چند گام برای واگذاری قلب آن به بخش خصوصی را طی کرده است؛ هرچند مسئولان محیط زیستی معتقدند که واگذاری رخ نداده و ورود بخش خصوصی به جزیره، ویرانی به همراه نخواهد آورد .

 

 

 نیم نگاهی به سرنوشت دو جزیره در جنوب و شمال کشور نکات جالب توجهی را یادآوری خواهد کرد؛ جزیره بوموسا در خلیج فارس و جزیره آشوراده در دریای مازندران. دو جزیره‌ای که یکی از سال 1903 تا 1971 میلادی، به مدت 68 سال در اشغال استعمار بریتانیا بوده و دیگری از سال 1836 تا 1921 میلادی، به مدت 85 سال در اشغال استعمار روسیه بوده و حالا هر یک حکایتی متفاوت یافته‌اند.
 آشوراده که روزگاری بزرگانی چون امیرکبیر برای خاتمه دادن به اشغالش توسط روسیه تزاری تمام توان خود را به کار می‌گرفتند، بعد از آنکه چند نوبت تلاش برای واگذاری اش به نهادها و اشخاص حقیقی با مخالفت های مردمی و مقاومت برخی مسئولان ناکام ماند، به دستور دولت مردان فعلی برای احداث مراکز گردشگری و تغییر کاربری انتخاب شده تا نه تنها موجبات بروز نگرانی های گسترده‌ای شود، بلکه این نگرانی بزرگ تر را زمینه ساز شود که وقتی سرنوشت «ذخیره گاه زیست کره» اینچنین می‌تواند به سلیقه افراد دستخوش تغییر شود، پس چه امیدی می‌توان به حراست و حفاظت از دیگر نقاط تحت حفاظت سازمان محیط زیست کشورمان داشت؟

به عقیده کارشناسان در گفتگو با تابناک ،این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که عاشقان میراث طبیعی و فرهنگی ایران زمین، سوء مدیریت و واگذاری های متعددی از گذشته از سازمان به اصطلاح" حفاظت" محیط زیست به یاد دارند؛ از واگذاری منطقه حفاظت شده جزیره «فارور» و جزیره «بنی فارور» به منطقه تجاری اقتصادی گرفته تا واگذاری چهل هکتار زمین‌های منطقه حفاظت شده «دنا» به شهرک صنعتی، واگذاری هفتصد هکتار از منطقه «جاجرود» به مسکن مهر، واگذاری ۲۷۰ هکتار از پارک ملی «کلاه قاضی» اصفهان به شهر بهارستان، واگذاری ۲۱۰ هکتار از پارک ملی «بمو» به توسعه پالایشگاه و مسکن مهر، واگذاری ده‌ها هکتار از منطقه حفاظت شده «سراج» برای طرح‌های نفتی هرمزگان، واگذاری پارک ملی «لار» برای هتل‌سازی و موارد متعدد دیگری که حتی نمونه هایش در جزیره آشوراده نیز به ثبت رسیده است!

متاسفانه سازمان حفاظت از محیط زیست همواره در چنین بهبوهه هایی یا همه چیز را انکار می‌کنند و یا سیاست سکوت در پیش می‌گیرند و این بار نیز چنین کرده اند؛ واگذاری جزیره آشوراده را در حالی انکار می‌کنند که منتقدان با توجه به طرح هایی که قرار است در جزیره اجرا شود، بر این باورند که با احداث پلاژ، هتل، پیست های مختلف هنری و ورزشی و تفریحی و غیره، چیزی از عرصه طبیعی تنوع زیستی با ارزش  گیاهی و جانوری آشوراده و سپس کل شبه جزیره میانکاله باقی نخواهد ماند.
 

 

آنچه واضح است، همواره افراد قدرتمند و صاحب نفوذی پشت پرده این ماجرا حضور داشته‌اند ابعاد ماجرا زمانی بیشتر آشکار می‌شود که اهمیت اکولوژیکی و محیط زیستی آشوراده را مرور کنیم تا دریابیم این جزیره در سال  1348 خورشیدی برای حفاظت موثر حیات وحش به ویژه پرندگان مهاجر آبزیِ در معرض خطر، به عنوان به پناهگاه حیات وحش معرفی شد و سپس به عنوان یکی از ذخیرگاه های زیستکره به کمیته «برنامه انسان و کره مسکون یونسکو» معرفی شد و به ثبت جهانی رسید؛ منطقه‌ای که زیستگاه انواع پرندگان بومی و مهاجر، پستانداران و حتی آبزیان (در مجاورت جزیره) است و دایره اهمیتی بسیار فراتر از مرزهای کشورمان داراست.بعد از آنکه این جزیره پس از 85 سال اشغال به میهنمان بازگشت، آنچنان مورد طمع اشغالگران داخلی ها قرار گرفت که شاهدیم در طول 11 سال اخیر، دو بار تا آستانه واگذاری کامل (اشغال مالک خصوصی) پیش رفته است. یک بار در اواخر دولت هشتم در پی ادعای شرکتی که مالکیت جزیره را از بنیاد فلان خریداری کرده، پس از چانه زنی ها موافقت سازمان حفاظت محیط‌ زیست را برای اجرای طرح گردشگری در آشوراده گرفتند که بعدها دولت نهم مانع واگذاری شد و بار دوم زمانی که دولت دهم با تغییر ریاست سازمان محیط زیست، سلیقه ها تغییر کرده و قرار بود یک شرکت لبنیاتی در آن کار گردشگری کند که آن هم خوش بختانه فرجام شومی نیافت.

عاشقان محیط زیست کشور فکر می کردند، با روی کارآمدن دولت یازدهم -که از شعارهایش حفظ محیط‌ زیست بود- پرونده واگذاری آشوراده برای همیشه مختومه اعلام شود، در حالی با نوید معاون اول رئیس جمهور و موافقت رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست بار دیگر به جریان افتاده که مستنداتی چون ماده یک و ماده شش قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست تاکید دارند «وظیفه سازمان محیط زیست، حفاظت، پیشگیری و ممانعت از هر نوع آلودگی و اقدام مخربی است که منجر به از بین رفتن تعادل اکولوژیک طبیعت می‌شود.» و یا ماده ١٦ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست می‌گویند «این سازمان قائم مقام قانونی دولت در مناطق چهارگانه است و حق واگذاری مناطق را ندارد. حتی اگر این واگذاری قطعی هم نباشد، این سازمان حق واگذاری مدیریت منطقه به قصد تغییر کاربری، بدون اخذ موافقت سازمان جنگل ها را ندارد.» قانونی که حتی اجازه بوته کنی در این مناطق را نمی‌دهد، چه برسد به ساخت و ساز و راه اندازی مناطق تفریحی و گردشگری!

بر اساس  کنوانسیون تنوع زیستی مصوبه سال ١٣٧٤ مجلس شورای اسلامی، دولت ایران متعهد به حفظ تنوع زیستی و شبکه مناطق حفاظت شده کشور شده است و از این رو، موافقت با هر گونه اقدام مغایر با ضوابط حاکم بر مناطق چهارگانه، تخطی از قانون بوده و منجر به خدشه دار شدن اعتبار دولت ایران نزد مجامع بین المللی خواهد شد. دادن مجوز به برخی برای فعالیت در چنین مناطقی را موجب طرح ادعای مالکیت ایشان بر این مناطق به مرور زمان خوانده .یک میخ بر تابوت به معنای مالکیت آن می سود. طرح شکست خورده طوبی در سازمان جنگل ها را شاهد آشکاری برای اثبات این مدعا است. امید واریم سازمان حفاظت محیط زیست در اقدامی همسو با دوستداران طبیعت ایران که به واگذاری آشوراده اشکال وارد می‌دانند و خواستار لغو تفاهم نامه صورت گرفته هستند، آن را لغو کند. به عنوان یک کارشناس اقتصاد محیط زیست ارزش وجودی آشوراده را برای نسل فعلی و نسل های آینده بسیار بیشتر از ارزش مصرفی آن می دانم و پیشنهاد می دهم برای تفریح مردم نقاط دیگری که تا این حد شکننده نباشند در نظر گرفته شود. این نقاط در جای جای کشور ما کم نیستند.

 

خاستگاه و پیشینه تاریخی گویش دشتی

● خاستگاه و پیشینه تاریخی گویش دشتی :

گویش دشتی ریشه در دوران باستان ایران وزبان پهلوی ساسانی دارد و برگرفته از زبان لری است.زبان لری خود از متفرقات زبان پهلوی جنوب غربی است چنان که به نوشته اُرنسکی:«لهجه های لری و بختیاری از آن قبایل جنوب غربی ایران است و به طور کلی به گروهی از لهجه های ایران مربوط است که لهجه های جنوب غربی فارس نیز جزء آن می باشد.»

گویش دشتی از دقیق ترین و از نظر استقلال زبان های محلی از خالص ترین گویش های جنوب ایران است که اغلب کلمات اصیل فارسی در آن وجود دارد.شاخه های این گویش از حدود جغرافیایی دشتی گذشته،تا بنادر ثلاثه و توابع آن ادامه دارد و حتی در منطقه کوهستانی جم وریز اغلب کلمات به صورت فصیح کتابی استعمال می شود.

یکی از نشانه های اصالت گویش دشتی این است که هنوز واژه و لغاتی از زبان پهلوی ساسانی در آن وجود دارد چنان که در بعضی از روستاهای دشتی که کمتر تحت تاثیر زبان عربی و دیگر زبان های بیگانه قرار گرفته اند برخی از کلمات و واژه های زبان پهلوی محفوظ مانده است.به طور مثال لغت کُهنه«kohne» را کوَهنه«kwahne» تلفظ می کنند که در زبان پارسی باستان کُوَهنک«kwahnak» بوده تنها تغییری که بر این لغت عارض شده تبدیل حرف «کاف» در آخر کلمه به «ها» غیر ملفوظ است (و کلمات دیگری که در بخش کلمات محلی(فولکلور) همین وبلاگ نیز آمده است) همگی بازمانده زبان پهلوی جنوبی یعنی زبان رایج روزگار ساسانیان است.

اگرچه برخی لغات بیگانه به خصوص عربی و انگلیسی در گویش مردم دشتی وجود دارد ومانند اغلب نقاط گرمسیر ، فارسی محلی شکسته است اما یکی از دقیق ترین و از نظر استقلال زبا های محلی یکی از خالص ترین لهجه های جنوب است که روابط دستوری خاصی به خصوص از نظر ارتباط ضمایر به اسم ها و افعال در آن بکار رفته و اغلب کلمات اصیل فارسی در آن وجود دارد.

مثل; ضمیر «ام» که به فعل «میت» چسپیده است می توان «میت» مصدری و شاید سایر مصادر نیز در این گویش به جای فعل به ضمایر چسپاند به عنوان مثال مصدر«میت» که معنی «خواستن» است.

* مُ اِم میت- مُم میت: من می خواهم

* تو اِت میت – توت میت : تو می خواهی

* او اِش میت- اوش میت: او می خواهد

* ما امون میت- مامو میت : ما می خواهیم

* شما تون میت- شما تو میت: شما می خواهید

* اوناشون میت- اونا شو میت: آنها می خواهند.

⇦ یکی دیگر از نشانه های اصالت و خالص بودن گویش دشتی این است که طرز کاربرد شناسه ها به طور دقیق منطبق با نوع کاربرد شناسه ها در پارسی باستان می باشد.

✖ اِم دی: دیدم__اِت دی: دیدی__اِش دی: دید__اِمو دی: دیدیم__اِتو دی: دیدید__اِشو دی:دیدند …

میان گویش های مختلف محلی جنوب از جمله مردم استان بوشهر به خصوص مناطق دشتی،دشتستان و تنگستان روابط نزدیکی وجود دارد و از یک ریشه گرفته شده اند فقط در تلفظ الفاظ و اصطلاحات اختلافاتی با یکدیگر دارند.زبان محاوره ای این مناطق برگرفته از زبان لری است.

گویش دشتی با  گویش های سایر نقاط ایران نیز تطابق و همخوانی دارد, مثلاً واژه های «هاده» به معنی«بده» و «ها کن» به معنی «بکن » در گویش اهالی قومس و گرگان نیز در همین مفهومی به کار می رود که مردم دشتی از آن استفاده می کنند.

همچنین گویش دشتی با گویش های بهدینان(زرتشتیان) کرمان،رشت،خراسان،عشایر کهگیلویه و بویر احمد و فارس(شهر چنارشیطان) نیز ارتباط دارد.(برای مطالعه و بررسی بیشتر می توانید به کتاب تاریخ تحولات سیاسی،اجتماعی دشتی ،نوشته  آقای حبیب الله سعیدی نیا  مراجعه نمایید).

Http://www.Gezderaz100.blogfa.com

روایت هولناک زنان رقه از جنایان داعش

90092
93/6/23 - 11:33 - 2014-9-14 12:33:33
روایت هولناک زنان «رقه» از جنایات داعش

روایت هولناک زنان «رقه» از جنایات داعش

تروریست‌های داعش در استان رقه در سوریه، در حال ارتکاب جنایت‌های وحشتاکی علیه ساکنان این استان به ویژه زنان هستند.
به گزارش فرهنگ نیوز ، سایت خبری " اخبار الآن " گزارشی را درباره تنفر زنان استان رقه سوریه از داعش به علت سوء استفاده جنسی اعضای این گروه تروریستی و تکفیری از آنان منتشر کرد.

بر اساس این گزارش، اعضای داعش در مناطق تحت تصرف خود، زنان را مجبور به ازدواج کردن با خود می کنند.

اکثر زنان استان رقه، به علت رفتارهای داعش درپی رها کردن خانه و کاشانه خود و ترک این استان هستند.

یکی از زنان ساکن مرکز استان رقه اعلام کرد: داعش با زنان رقه همچون حیوانات رفتار می کند.

زنی دیگر گفت: اگر داعش دخترم را مجبور به ازدواج با یکی از اعضایش کند ، من سوریه را ترک خواهم کرد.

زنان و دختران از رفتارهای داعش در شهر رقه و دیگر مناطق تحت تصرف این گروه تروریستی و تکفیری متنفر هستند؛ به نحوی که یکی از زنان ازدواج اجباری دختران با اعضای داعش را به " تجاوز جنسی " تشبیه کرد و گفت : داعش با توسل به زور یا با حیله پول و ثروت دختران را به ازدواج اعضای خود درمی آورد.

یکی دیگر از زنان رقه تأکید کرد: داعش اکنون درپی اشباع غرایز جنسی خود است.

این زن سوری خاطرنشان کرد: سرنوشت زنان و دخترانی که به ازدواج اعضای داعش درمی آیند، نامعلوم است؛ زیرا اگر شوهر داعشی‌اش کشته شود ، بیوه می شود و اگر هم کشته نشود ، اصل و نسب فرزندش ناشناخته می ماند زیرا اعضای داعش از اسامی مستعار استفاده می کنند.

90092
93/6/23 - 11:33 - 2014-9-14 12:33:33
روایت هولناک زنان «رقه» از جنایات داعش

روایت هولناک زنان «رقه» از جنایات داعش

تروریست‌های داعش در استان رقه در سوریه، در حال ارتکاب جنایت‌های وحشتاکی علیه ساکنان این استان به ویژه زنان هستند.
به گزارش فرهنگ نیوز ، سایت خبری " اخبار الآن " گزارشی را درباره تنفر زنان استان رقه سوریه از داعش به علت سوء استفاده جنسی اعضای این گروه تروریستی و تکفیری از آنان منتشر کرد.

بر اساس این گزارش، اعضای داعش در مناطق تحت تصرف خود، زنان را مجبور به ازدواج کردن با خود می کنند.

اکثر زنان استان رقه، به علت رفتارهای داعش درپی رها کردن خانه و کاشانه خود و ترک این استان هستند.

یکی از زنان ساکن مرکز استان رقه اعلام کرد: داعش با زنان رقه همچون حیوانات رفتار می کند.

زنی دیگر گفت: اگر داعش دخترم را مجبور به ازدواج با یکی از اعضایش کند ، من سوریه را ترک خواهم کرد.

زنان و دختران از رفتارهای داعش در شهر رقه و دیگر مناطق تحت تصرف این گروه تروریستی و تکفیری متنفر هستند؛ به نحوی که یکی از زنان ازدواج اجباری دختران با اعضای داعش را به " تجاوز جنسی " تشبیه کرد و گفت : داعش با توسل به زور یا با حیله پول و ثروت دختران را به ازدواج اعضای خود درمی آورد.

یکی دیگر از زنان رقه تأکید کرد: داعش اکنون درپی اشباع غرایز جنسی خود است.

این زن سوری خاطرنشان کرد: سرنوشت زنان و دخترانی که به ازدواج اعضای داعش درمی آیند، نامعلوم است؛ زیرا اگر شوهر داعشی‌اش کشته شود ، بیوه می شود و اگر هم کشته نشود ، اصل و نسب فرزندش ناشناخته می ماند زیرا اعضای داعش از اسامی مستعار استفاده می کنند.

راههای مقابله با بحران کم آبی

اگر چه کل میزان آب جهان ثابت است اما توزیع نامناسب آب در سطح جهان و ازهمه مهمتر فقدان آب سالم در بسیاری از نقاط جهان نگرانی های زیادی را پیش روی بشرقرار داده است .
حدود 70 درصد از سطح زمین را آب فرا گرفته است ولی متاسفانه بحران آب در بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای کمربند خشک زمین مثل ایران ، به عنوان یکی از دغدغه های اصل فراروی آینده ایی جوامع خواهد بود . نمایه های این بحران امروزه به ویژه در شرایط خشکسالی به خوبی نمایان می باشد .
بطور کلی در نقاط مختلف کشور کاهش منابع آبی مناسب و نیاز روز افزون بخش های مختلف به آب را می توان از اثرات این بحران دانست .


اهمیت خشکسالی :


خشکی و خشکسالی با وجود شباهت های زیادی مترادف نیست . خشکی از ویژگی های بارز اقلیمی نواحی خشک و نیمه خشک دلالت برشرایطی دارد که میانگین بارش یا آب قابل دسترس ،کم باشد درحالی که خشکسالی در هر منطقه ای و با هرنوع آب وهوایی می تواند روی دهد .


خشکسالی ویژگی بازگشت و طبیعی اقلیم است و به تقریب در تمامی رژیم های اقلیمی رخ می دهد این پدیده ،علاوه بر مناطق با بارندگی کم ، در مناطق مرطوب نیز اتفاق می افتد بنابراین خشکسالی بر خلاف خشکی که یک خصومت دایمی است و به مناطق با بارش کم محدود می شود یک ناهنجاری موقت است .


خشکسالی به دوره یی از زمان اطلاق می شود که عرضه ی رطوبت در آن زمان در سطح مشخص کم تر از حد انتظار شرایط معمول آب وهوایی باشد و به طور کلی خشکسالی را از نظر جوی ، هیدولوژی و کشاورزی مورد بحث قرار می دهند وبعضی نیز اصطلاح خشکی از نظر جامعه شناسی را معرفی کرده اند که در آن آب در مقابل استحصال کم تر ازحد مورد انتظار برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی می باشد . بطور کلی خشکسالی از دو جزء تشکیل شده است :


جزء آب وهوایی که منجر به کاهش بارش و آب قابل استحصال می شود و جزء تقاضا برای مصرف آب به طور معمول دربرخورد با پدیده ی خشکسالی ، عمده فعالیت در جزء دوم ، یعنی کاهش تقاضا برای مصرف متمرکز می شود .ک با این حال اگر چه برنامه ریزی ها برای مواجه شدن با پدیده ی خشکسالی می تواند تا حد زیادی موثر باشد اما قبل از هر گونه برنامه ریزی باید مشکل های اساسی که مانع اجرای فعالیت مورد نظر می شود را شناسایی کرد .