وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

سلام بچه ها جونم

سلام بچه ها جونم!

با توجه به این که این وبلاگ برای مدرسه اس هرچند که دیگه دانش آموز اون مدرسه نیستیم اما اگه خاطره بفرسین از اون دوران که وبلاگ از اون حال و هوا خارج نشه خیلی ممنون میشم 

البته مطالب دیگه هم بزارید ولی خاطرات واتفاقات دوران دبیرستان فراموش نشه  

هر چند اگه  جالب یا خنده دار  نباشه  

باز هم ارزش خودش رو داره 

قربونتون برم ... 

صفورا

معرفی کتابخانه ملی ایران

آشنایی با تاریخچه کتابخانه ملی ایران

کتابخانه ملی سوم شهریور سال 1316 در ساختمانی در جنب موزه ایران باستان رسما افتتاح شد.

تـاریخچـه تشکیـل مجمـوعه کتابخانه بـه آغاز دهـه 1240 بـازمی گردد. 12 سال پس از تاسیس مدرسه دارالفنون در تهران در سال 1243 کتابخانه کوچکی در آن مدرسه تشکیل شد که بعدها هسته اولیه مجموعه کتابخانه ملّی ایـران به حساب آمد.

در سال 1316 انجمن معارف، کتابخانه ملی معارف را با مجموعه‌ای که با کوشش فراوان گردآوری کرده بود، در جنب مدرسه دارالفنون، تأسیس کرد.

واژه ملّی بـه کـار رفتـه، به این معنی بـود کـه این کتابخانه هیچ گونه وابستگی به دولت ندارد. از این رو، نباید کتابخانه ملی معارف را سلف کتابخانه ملـی ایـران دانست.

برنامه سالانه دبیرستان بحرالعلوم (دوره اول) سال تحصیلی 94-93


برنامه سالانه
 دبیرستان بحرالعلوم(دوره اول)
سال تحصیلی 94-93
نام ونام خانوادگی
سمت
سابقه
مدرک
مراد حسین با جلان
مدیر
25
لیسانس
عبدالرضا احمدی
معاون
20
لیسانس
محمد یاراحمدی
معاون
25
لیسانس
امیر پیروج
معاون
15
لیسانس
مهدی پرور
معاون
21
فوق دیپلم
علیرضا عبدالوند
دبیر
18
لیسانس
علیرضا لشنی
دبیر
16
لیسانس
خداداد شامسیر خانی
نماینده انجمن
12
دیپلم
علی اصغر پیشداد
شورای دانش آموزان
محصل
محصل
 
  مقدمه:
  سپاس خدایی را که در آفرینش خلقت بی شریک است و در علو و عظمتش بی شبیه ،آنان که دوراندیش‌تر و فردانگرترند در آغاز سال تحصیلی به پایان می‌اندیشند.اکنون با شناختی که در سال قبل از ضعف‌ها و توانایی‌های خویش بدست آورده‌ایم سالی بهتر و پربارتر را تدارک دیده‌ایم .با مرور دانش و تجربه‌های خود به تصحیح برنامه‌های مدرسه پرداخته‌ایم و روش‌های نو را جستجو می‌کنیم. با امید به آنکه امسال را پربارتر از سال گذشته در پیش داشته باشید
درود و سلام بر روح تابناک آن امامی که در عصر و زمان او مدرسه ها با خدا آشتی نمودند و بر تارک مدارس فریضه بزرگ نماز نقش بست .سلام بر شهیدانی که نامشان حیات بخش و ذکر یادشان تحرک آفرین است .درود بر محضر رهبر عزیزمان که با ندایش قد قامت عشق را بر تارک مدارس برافراشته.خدای را شاکرم که لطف بی شمارش را نصیبمان نمود تا در سایه عنایتش بتوانیم در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی ونوجوانان و جوانان دیارمان بر آییم و از تلاش خسته نشده و از کمبود ها دچار رکود و کسالت نشویم .
مراد حسین با جلان– مدیر آموزشگاه
در اینجا لازم می دانم تفاوت برنامه سالانه را با تقویم اجرایی به اختصار توضیح دهم:
تقویم اجرایی شامل فعالیت های منظمی است که در همه مدارس همسان ، بطور یکسان اجرا می شود
 مثال فعالیت  برای تقویم اجرایی :
مراسم بازگشایی– مسابقات - مناسبت ها – انتخابات انجمن اولیا و مربیان و مراسم روز دانش آموز  و  . . . که همه در تاریخ های خاصی  انجام میشود . تهیه  تقویم اجرایی نیز برای مدیران ضروری است 
 برنامه سالانه  شامل فعالیت هایی است که مدیر برای تغییریک و یا چند شاخص پرورشی ، آموزشی و یا عمرانی با توجه به امکانات مدرسه ، پیش بینیو با تصویب شورای مدرسه اجرا می کند.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

محمد وحدانی

شهید وحدانی

محمد در خانواده ای متدین و مذهبی در سال 1345 در روستای دهگاه دیده به جهان گشود. از کودکی علاقه زیادی به درس و مدرسه داشت. تحصیلات دوران ابتدایی را در مدرسه روستا گذراند اما به جای ادامه تحصیل ترجیح داد کمک کار پدرش در کارهای کشاورزی باشد.

با آغاز جنگ تحمیلی تصمیم گرفت به جمع رزمندگان بپیوندد.  درآن روزها 16 سال بیشتر نداشت و در عنفوان جوانی به سر می برد. موضوع شرکت در جنگ را با خانواده اش در میان گذاشت. با توجه به سن کم، والدین او مخصوصا مادرش با رفتنش مخالف بودند.

«مادر، یعنی نمیخواهی از چهارتا پسر یکی را در راه امام حسین (ع) فدا کنی» این جمله ای بود که به شدت مادرش را تحت تاثیر گذاشت و برات شرکت در جبهه را برای او صادر کرد.  محمد پس از طی دوره آموزشی به جبهه رهسپار شد و پس از مدت کوتاهی در سال 1361 در عملیات مسلم بن عقیل در منطقه سوماربه فیض شهادت نائل گردید. شهادت او انگیزه ای شد برای سایر رزمندگان؛ به طوری که پس از ایشان افراد زیادی از روستا عازم جبهه شدند.

دوران اول دبیرستان

دوران اول دبیرستان

یه روز ساعت ۶:۳۰ صبح مثل دیونه ها پاشدم رفتم دم مدرسه

یه تیکه چوب کردم تو قفل مدرسه.

آخه ساعت اول امتحان ریاضی داشتیم.
جونم براتون بگه که تا ساعت ۱۰نرفتیم مدرسه.
خیلی حال داد.اینجوری نیگام نکنید خجالت میتشم خو :">