وبلاگ تفریحی
دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اسوبلاگ تفریحی
دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اسگروهک مجاهدین، بازوی جاسوسی و تروریستی اسراییل
فرقه تروریستی مجاهدین (منافقین) ظاهراً در هر تروری که در ایران رخ می دهد، حضور دارد. این گروه، فرقه‌ای اسرارآمیز است که روابط مالی، نظامی و جاسوسی با اسراییل و آمریکا دارد و با «کیدون» که واحد تروریسم «موساد» می باشد هم پیمان است. گزارشات مستند حاکی از آنست که مجاهدین خلق از سوی نیروهای آمریکایی و موساد آموزش‌های جاسوسی و نظامی دریافت کرده است.
یکی از فرماندهان سپاه پاسداران اعلام کرد که در دو سال اخیر «صهیونیست‌ها سعی داشتند یک دانشمند هسته‌ای‌ایران را مخفیانه ترور نمایند؛ اما حضور به موقع نیروهای حفاظت سپاه پاسداران این عملیات را خنثی نمود.»
بنابرین ثابت شد که تل‌آویو به مدت دو سال داخل خاک ایران عملیات مخفیانه داشته است، عملیاتی که هدف آن ترور مقامات و دانشمندان هسته‌ای ایران بوده است.
گزارشی از سی‌بی‌اس نیوز در سال ۲۰۱۴ آشکار نمود که اوباما دستگاه‌های جاسوسی اسرائیل را تحت فشار قرار داده تا به ترورهای دانشمندان هسته‌ای کشور در داخل‌ایران خاتمه دهند.
برای مطالعه کامل به ادامه مطلب مراجعه شود
در کارخانه اپل (Apple)چه می‌گذرد؟ + فیلم
خبرنگار شبکه بی بی سی به طور مخفیانه از کارخانه تولید تلفن های همراه هوشمند اپل در چین فیلمبرداری کرده و دردسر جدیدی را پیش روی مقامات اپل قرار داده است. یکی از خبرنگاران بی بی سی به طور مخفیانه به فیلمبرداری از محیط و همینطور شرایط داخلی خط تولید یکی از کارخانه های ساخت ...داستان عجیب دو برادر
دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی کار می کردند که یکی از آنهاازدواج کرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود. دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی کار می کردند که یکی از آنهاازدواج کرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود.
شب که می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می کردند ، یک روز برادر مجرد با خودش فکر کرد و گفت : درست نیست که ما همه چیز را نصف کنیم ، من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می کند.
بنابراین شب که شد یک کیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت ، در همین حال برادری که ازدواج کرده بود با خودش فکر کرد و گفت : درست نیست که ما همه چیز را نصف کنیم ، من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نکرده و باید آینده اش تأمین شود.
بنابراین شب که شد یک کیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت.
سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند که چرا ذخیره گندمشان همیشه با یکدیگر مساوی است ، تا آن که در یک شب تاریک دو برادر در راه انبارها به یکدیگر برخوردند ، آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن که سخنی بر لب بیاورند کیسه هایشان را زمین گذاشتند و یکدیگر را در آغوش گرفتند.