نام رمان : نیلوفر رویایی
نویسنده : nojan کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۴٫۲ (پی دی اف) – ۰٫۳ (پرنیان) – ۰٫۹ (کتابچه) – ۰٫۳ (ePub) – اندروید ۰٫۹ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۴۱۳
خلاصه داستان :
موضوع داستان بر می گرده به دوتا خونواده که از خیلی سال پیش دوستای نزدیکی بودن و همراه، حالا بچه ها بزرگ شدن، محراب و تیام جفتشون تو نیروی ضربت ارتش هستن، جزء اون گروهای مخفی، حالا زمانی رسیده که باید یه دوره سه ساله رو تو بدترین شرایط بگذرونن اونم دور از خونواده و هر چند وقت یکبار اجازه دارن که برای دیدن اونا بیان …
زمان میگذره و ترمه خواهر تیام که اسیر عشق محراب ِ بعد از تموم شدن درسش اونم دانشکده افسری رو انتخاب می کنه ، و بعد یه مدت به اجبار باید تو یه عملیات سری با اونا همراه بشه، این نزدیکی باعث میشه عشقش شعله های بیشتری بکشه ولی محراب حس نا معلومی داره ، حسی که حتی ترمه عاشق هم نمی تونه اونو درک کنه…
علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی آگاه است
دل شب محرم سر الله است
شب شنفته ست مناجات علی
جوشش چشمهی عشق ازلی
قلعه بانی که به قصر افلاک
سر دهد نالهی زندانیِ خاک
اشکباری که چو شمع بیدار
میفشاند زر و می گرید زار
دردمندی که چو لب بگشاید
در و دیوار به زنهار آید
کلماتی چو دُر آویزهی گوش
مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سینهی آفاق شکافت
چشم بیدار علی خفته نیافت
ناشناسی که به تاریکی شب
میبرد شام یتیمان عرب
پادشاهی که به شب برقع پوش
میکشد بار گدایان بر دوش
تا نشد پردگی آن سر جلی
نشد افشا که علی بود علی
شاهبازی که به بال و پر راز
میکند در ابدیت پرواز
عشقبازی که هم آغوش خطر
خُفت در خوابگه پیغمبر
آن دم صبح قیامت تاثیر
حلقهی در شد از او دامنگیر
دست در دامن مولا زد در
که علی بگذر و از ما مگذر
شال شه وا شد و دامن به گرو
زینباش دست به دامان که مرو
شال میبست و ندایی مبهم
که کمربند شهادت محکم
پیشوایی که ز شوق دیدار
میکند قاتل خود را بیدار
ماه محراب عبودیت حق
سر به محراب عبادت منشق
میزند پس لب او کاسهی شیر
میکند چشم اشارت به اسیر
چه اسیری که همان قاتل اوست
تو خدایی مگر ای دشمن دوست
شبروان مست ولای تو علی
جان عالم به فدای تو علی
در جهانی همه شور و همه شر
ها عَلِیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر