وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

292

 تو فقط مهربان باش....

-کتاب فرزندم را بستم....

جامدادی اش را که چند دقیقه پیش از شدتِ عصبانیت پرت کرده بودم برداشتم مداد هایش رو یکی‌ یکی‌ گذاشتم سر جایش و کنارش نشستم...

بغلش کردم....

بوسیدمش...

سرش را بوسیدم....

موهای عرق کرده‌اش را...

پی شونیش را...

گونه ی بر افروخته‌اش را...

و چشمهای زیبا و معصومش را....

دستهای دوست داشتنی اش را در دستانم گرفتم و بهش گفتم عصبانیت من و ببخش ....

بهش گفتم نمیخوام هیچی‌ بشی‌ نمی‌خوام دکتر و مهندس بشی فقط می‌خوام یاد بگیری مهربون باشی‌ ...

بهش گفتم نمی‌خوام خوشنویسی یا چند تا زبون یاد بگیری فقط می‌خوام تا وقت داری کودکی کنی‌...

بهش گفتم شاد باش و سر زنده...

و قوی باش حتی اگر ضعیف‌ترین شاگردِ کلاس باشی‌...

بهش گفتم نازنینم پشتِ همون میز آخر هم می‌شه از زندگی‌ لذت برد...

بهش گفتم تو بده بستون درس و امتحان و نمره هر چی‌ تونستی یاد بگیر ولی‌ حواست باشه از دنیای قشنگِ خودت چیزی مایه نگذاری....

امشب من و فرزندم ساعتها کنارِ هم نشستیم پاپکورن خوردیم و فیلم دیدیم ...

و من تمام مدت به خودم و به یک زندگی‌ فکر می‌‌کردم که آنقدر جدی گرفته بودم...

زندگی‌ که برای من مثل یک مسابقه بود و من در رویای مدال‌هایش تمام روز هاش رو دویده بودم....

من سالها دویده بودم و هیچکس حتی برای لحظه‌ای مرا متوقف نکرده بود...

هیچکس نگفته بود لحظه‌ای بایستم و کودکی کنم....

هیچکس نگفته بود زرنگ‌ترین شاگردان لزوما خوشبخت‌ترین‌ها نیستند....

اما تو فرزندم فقط شاد باش و قوی...

من هیچوقت از تو نمی خوام زرنگ ترین باشی...

من تنها می خوام که "تو" زندگی کردن شاد بودن و مهربان بودن را خوب بیاموزی....

کبوتری زائرم که از دیاری دور آمدم"سمانه سادات فقیه "

 

آقا سلام؛ سلامی به آستان قدسیت کبوتری بی قرارم پر و بالم زدست زمانه شکسته صدها سال ره پیمودم تا لحظه‌ای در حرمت آرام گیرم   آقا؛ اذن دخول می‌خواهم نفس زنان، خیزان و افتان از دیاری دور آمدم   آقا؛ آمدم ، گرد گنبدت پر و بال بگشایم طواف عشق کنم و در آستانت سر تعظیم فرود آورم لحظه‌ای بر ضریحت بوسه عشق زنم   آقا؛ تو غریبی! غریب‌نوازی کن کبوتری زائرم که از دیاری دور آمدم   آقا؛ پنجره فولادت ماوای عاشقان غریب غریب‌نوازی کن! کبوتری خسته غریبم   آقا؛ لحظه‌ای سر بر آستانت می‌نهم تا دمی در سایه گلدسته‌هایت بیاسایم.