جوانان غیور نیگنان پیش قراولان فعالیت های فرهنگی.
برگزاری یاد واره شهدا کار فرهنگی بسیار زیبایی است که مدتهاست در سراسر ایران اسلامی صورت می گیرد.شاید شهدای عزیز با آن قرب ومنزلتی که نزد خدا دارند وکوله باری که از این دنیا فانی برای قیامت برداشته اند احتیاجی به این گونه برنامه ها نداشته باشند چرا که نه تنها جایشان در اعلی علیین بهشت قرار دارد بلکه انشالله شفیع ما در یوم الحساب خواهند بود .این ما هستیم که به این نوع یاد واره ها نیاز داریم بخصوص جوان و نوجوانان ما که امروزه نسل های بعد از جنگ محسوب می شوند. آشنا نمودن نسل جدید با فرهنگ عاشورایی جبهه و جنگ در کنارارج نهادن به خون شهدا در این گونه برنامه ها ظهور و بروز پیدا می کند.به همین منظور در این گونه برنامه های همیشه باید جوانان در نوک پیکان فعالیت ها قرار داشته باشند و ما نقش راهنما و پشتیبان داشته باشیم.جوانانی که نشان داده اند در شرایط سخت کارهای بزرگی می توانند انجام دهند بنده به عنوان یک فرهنگی که قریب به 40سال در نیگنان زندگی کرده و همیشه با قشر جوان و نوجوان در ارتباط بوده ام عرض می کنم در هیچ کجا جوانانی با ادب تر و پاک تر و متعهد تر از جوانان منطقه نیگان ندیده ام .تا کنون جوانان نیگنان درهمه برنامه های فرهنگی و مذهبی و غیره شرکت و با تلاش وکوشش خود آن ها را به نتیجه مطلوب رسانده اندشاید حقیر بیش از هر کس دیگری اطلاع داشته باشم که تا کنون هزاران ساعت از وقت این عزیزان درراه فعالیت های فرهنگی صرف شده است برگزاری دههامراسم جشن میلاد ائمه(ع) -اجرای دهها نمایشنامه در ایام دهه مبارک فجر و غیره-مراسم عزاداری محرم و تعزیه خوانی عاشورا و ..... گوشه ای از فعالیت های بی منت این عزیزان است .هیچ چیز از ما نخواستند هیچ منتی سر ما نگذاشتند حتی در بسیاری موارد غر زدنهای مابزرگ تر ها را تحمل کردند واز جاده ادب خارج نشدند.آیا نباید به این جوانان افتخار کنیم ؟ شهدای ما نیز از بین همین جوانان بوده ا ند .چند روزی است که عده ای از جوانان روستا کارهای تبلیغاتی یاد واره شهدا را آغاز نموده اند و این کار با نصب پرچم و پارچه نوشه در مسیر خیابان اصلی روستا کلید خورده است. خواستم بدین وسیله به این عزیزان خسته نباشید ی عرض کرده باشم .برای تمامی جوانان مومن و پاک وانقلابی نیگنان آرزوی سلامتی ،سعادت وموفقیت دارم
با حترام مدیر
|
او افزود: بخشی از این خانه تاریخی پس از اتمام کار مرمت و تجهیز قرار است به خانه صنایع دستی تبدیل شود.
پرویزی گفت: در این مرکز به عنوان خانه صنایع دستی داراب در رشته های ساز سازی سنتی، خاتم، منبت و معرق، دست بافته های داری و دوخت لباس های محلی در سه بخش آموزش ، تولید و فروش فعالیت خواهد شد.
وی با بیان اینکه در بخشی از این خانه تاریخی قرار است موزه مردم شناسی راه اندازی شود گفت :تجهیزات لازم جهت راه اندازی موزه نیز خریداری شده است که با اتمام کار مرمت این موزه نیز گشایش خواهد یافت.
همچنین دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی داراب نیز خبر از استقرار مرکز پژوهشی داراب شناسی داد وگفت : خوشبختانه میراث فرهنگی استان و شهرستان تمام تلاش خود را به کار گرفته تا این مرکز هر چه سریع تر راه اندازی شود.
محمد باقر مهاجر افزود : کتاب های ارزنده ای نیز از سوی علاقمندان به انجمن اهداء شده که پس از استقرار مرکز پژوهشی کتابخانه تخصصی داراب شناسی نیز در این مرکز راه اندازی خواهد شد.
این فعال میراث فرهنگی پژوهش را رکن مهمی از وظایف میراث فرهنگی برشمرد و گفت : شهرستان داراب پتانسیل منحصر بفردی در حوزه میراث فرهنگی دارد و بویژه در حوزه ساسانی نیاز به یک پایگاه پژوهشی داشته که علی رغم پیگیری های فراوان همچنان از داشتن این پایگاه محروم است.
مهاجر گفت : در صورت استقرار پایگاه در کنار شهر دارابگرد علاوه بر حفاظت اصولی از این محوطه ساسانی بسیاری از امور پژوهشی نیز ساماندهی می شود.
وی به وضعیت حفاظت از آثار در داراب نیز اشاره کرد و گفت: در حوزه حفاظت از آثار تاریخی با کمبود مراقبین مواجه هستیم اما با تلاش مجدانه نیروهای موجود یگان حفاظت وضعیت رضایت بخش و امور تحت کنترل است.
گفتنی است : خانه تاریخی سوخکیان از بناهای تاریخی و ارزشمند دوره پهلوی در شهرستان داراب است که به شماره 4679 در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد.
این بنای تاریخی در حال حاضر کاربری مسکونی دارد و در دو طبقه بنا شده است و از تزئینات این بنای تاریخی که بر ارزش های آن افزوده می توان به گچ بری، نقاشی های متنوع و منحصر به فرد سقف ها و نمای ساختمان، تزئینات آجر کاری، استفاده از کاشی با طرح و رنگهای متفاوت و زیبا در ازاره بنا و همچنین مزین نمودن ستونها به گچ بری های زیبا اشاره کرد.
به گزارش کردستان وب:
دغدغه های فرهنگی ولی امر مسلمین در حوزه فرهنگی به علت کم کاری متصدیان امر فرهنگ در کشور تبدیل به غصه ای شده که دل هر سربازی را به درد میآورد چه رسد به فرمانده