تجربه های مفید و کاربردی را باید در همه حال به کار بست تا با کمترین هدر رفت انرژی و زمان، بتوان به نتیجه دلخواه رسید.
1- تجربه های مفید و کاربردی را باید در همه حال به کار بست تا با کمترین هدر رفت انرژی و زمان، بتوان به نتیجه دلخواه رسید. به طور مثال یکی از تجربیات امتحان پس داده در زمینه کاهش میزان آلودگی هوای شهرهای بزرگ، ترغیب شهرنشینان به استفاده حداکثری از حمل ونقل عمومی است. تحقق چنین هدفی البته صرفاً با افزایش تعداد اتوبوس ها و یا ارزان بودن بهای بلیط خودروهای این شبکه حمل ونقلی میسر نمی شود، شرط نخست برای تشویق مردم به استفاده از وسائل نقلیه عمومی، افزایش دسترسی ها به این نوع خودروها و در صورت لزوم بازنگری در مسیرها و ایستگاههای موجود است. چنین امری خصوصا در مورد شبکه اتوبوسرانی بیشتر صدق میکند و قابلیت اجرایی قوی تری دارد.
2- مهم ترین ویژگی سیستم حمل ونقل عمومی، قابل اعتماد بودن آن است، فارغ از سرویس دهی مناسب در تمام زمینه ها که پیش نیاز جلب رضایت شهروندان است، اینکه زمان رسیدن اتوبوس به ایستگاه ( مثل آنچه در مورد مترو شاهد هستیم ) دقیق بوده و هیچ تاخیری در رسیدن به مقصد وجود نداشته باشد، اطمینان خاطر از بابت داشتن یک برنامه زمانی مشخص را سبب میشود. ناگفته پر واضح است که حصول چنین خواسته ای، نیازمند ایجاد مسیرهای ویژه اتوبوسرانی در اقصی نقاط شهر بوده و به تعبیری باید تا حد امکان از تداخل مسیر حرکت خودروهای شخصی و عمومی در معابر شهری جلوگیری کرد. در این حالت توجیه اقتصادی سفر با خودروهای عمومی نیز مزید بر علت خواهد شد تا رغبت استفاده از وسایل نقلیه شخصی کمتر شود.
3- امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان، برای استفاده کنندگان دائمی از شبکه حمل ونقل عمومی، تسهیلات و امتیازاتی قائل میشوند که بیشتر این سرویس ها شامل خدمات اجتماعی ارزان قیمت است، مثل استفاده از کارت های هوشمند شهروندی برای تخفیف گرفتن از فروشگاههای زنجیره ای و یا در اولویت قرارگرفتن برای بهره مندی از برخی امکانات عمومی. در طرف مقابل برای کسانی که علاقه زیادی به استفاده از خودروهای شخصی دارند، قوانینی محکم مثل اخذ عوارض قابل توجه جهت رانندگی در ساعات اوج ترافیک و همچنین مناطق شلوغ شهر وضع شده تا منافع شخصی به راحتی بر مصالح جمعی ترجیح داده نشود.
4- طی سالیان اخیر در شهر تهران تلاش های زیادی به منظور توسعه شبکه حمل ونقل عمومی صورت گرفته که گسترش خطوط مترو، راه اندازی خطوط اتوبوس های تندرو، ساماندهی ناوگان تاکسیرانی و مواردی از این قبیل را میتوان در زمره آن دانست. اما به نظر میرسد برای ترغیب غیر مستقیم مردم به کنار گذاشتن استفاده بی رویه از خودروهای شخصی، غیر از کار فرهنگی نیازمند یک بازنگری در برخی قوانین شهری و اجتماعی است. ضمن اینکه سایر نهادهای دخیل تاثیر گذار در این مهم نیز باید وارد میدان عمل شوند تا بتوان طی یک حرکت جمعی، تغییر دیدگاهها را ممکن ساخت.