گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: در کلیات لایحه بودجه مبلغ 240 میلیارد تومان برای همایشهای سال 94 اختصاص داده شده است! یعنی ماهی 20میلیاردتومان!
گفت: حالا این همایشها تاکنون چه فایدهای داشته است؟ به غیر از برخی از آنها که ضروری است، بسیاری دیگر از آنها بیفایده و سرکاری است!
گفتم: تازه باید پرسید که اختصاص این بودجه کلان در شرایط کنونی کشور چه توجیهی دارد؟ و کجای آن با «اقتصاد مقاومتی» همخوان است؟! و معلوم نیست چه دردی را دوا میکند؟!
گفت: اختیار دارید، هدر دادن بیتالمال، حاشیهسازی و به فراموشی سپردن مطالبات و نیازهای واقعی مردم و نظام از فواید آن است.
گفتم: یارو با آجر یک دیوار ساخته و یک فانوس با شیشه قرمز روی آن گذاشته بود. پرسیدند؛ این فانوس برای چیست؟ جواب داد؛ برای اینکه ماشینهای عبوری با این دیوار برخورد نکنند. پرسیدند؛ دیوار را برای چه ساختهای؟ گفت؛ برای اینکه فانوس را روی آن بگذارم! گفتند؛ خب نه دیوار را میساختی و نه فانوس را و یارو با عصبانیت گفت؛ یعنی میخواستی همه فکر کنند که من کاری نمیکنم و بیهوده حقوق میگیرم؟!
استادکاشی کار
بازسازی کلی و جزئی داخلی ساختمان
نصب انواع کاشی و سرامیک ایرانی وخارجی
کاشی کاری و سرامیک کاری دیوار و کف حمام
کاشی کاری وسرامیک کاری دیوار و کف توالت
کاشی کاری و سرامیک کاری دیوار و کف اشپزخانه
نصب و اجرائی کاشی کاری راه پله
رفع نم و آبندی های سرویس ها
بابالاترین کیفیت وقیمت مناسب
09135628223 داودی
شاهد شروع جنگ تحمیلی
خاطره ای از سید احمد احمدی فرزندآقا عطا متولد 1339
در ناحیه ژاندارمری آذربایجان شرقی خدمت میکردم ،طبق روال همیشگی عادت کرده بودیم شام را کنار باغچه بخوریم. همینطور که داشتیم شام می خوردیم صدای بلند هواپیما راشنیدیم ، فکر کردیم هواپیمای ایرانی است ، به آسمان نگاه کردیم دیدیم یک هواپیمای سیاه رنگ است وخیلی از پایین حرکت می کند طوری که خلبان آن پیدا بود ، ما هم برای او دست تکان دادیم بعداً فهمیدیم که هواپیمای عراقی بوده و دیواره صوتی را شکسته و این شروع جنگ بود .که روزهای بعد آمدند وپادگان مارا مورد شلیک هوایی قرار دادندوگلوله باران کردند.
راستی می دونی دیواره صوتی چگونه شکسته میشه
دیواره صوتی چیست(نظر نویسنده)
راستش را بخواهید برخلاف تصورات ، اصلاً دیوار یا پرده ای از جسم وجود ندارد که صوتی باشد یا غیر صوتی، واگرچنین تفکری وجود داشته باشد که دیواری از صوت درست شده و هنگام برخورد بادماغه ی هواپیما شکسته می شود کاملاً غلط است. واگر به زبان عامیانه بخواهیم توضیح بدهیم خیلی راحت می گوییم وقتی که سرعت هواپیما از سرعت صوت بیشتر شود دیواره صوتی شکسته شده است. شکستن دیوار صوتی برای اولین باردرتاریخ هوانوردی در 14 اکتبر 1947بوسیله یک سرهنگ آمریکایی بنام چارلز ییگر با یک هواپیمایی که برای سرعت مافوق صوت طراحی شده بود در آمریکا انجام شد .
بعد از آن هواپیماهای بدون سر نشین بوسیله ناسا با سرعت 1 ماخ که 10 برابرسرعت صوت است به پرواز در می آیند.البته به توضیح باید اضافه کنم که ماخ از نام ارنست ماخ فیزیکدان اتریشی گرفته شده که در سال 1887 اصول حرکت مافوق صوت را تبیین کرد عدد ماخ نسبت سرعت یک شئ به سرعت صوت در محیط محلی است.
این هم عکسی ازیک هواپیمایی که دیواره صوتی را شکسته است
دقیقاً مشابه اینکه پیمانکاری ساخت یک دیوار را برداشته باشید، برای انجام یک فروش موفق نیز باید قسمت های مختلف آن را دقیقاً مثل آجرهای آن دیوار، یکی یکی و با دقت کنار هم بچینید. حال اگر حتی یکی از این آجرها کم باشد و یا ترک برداشته باشد، کل دیوار شما با اوّلین برخورد، فرو خواهد ریخت و شما ممکن است دیگر فرصتی برای ساخت دوباره آن نداشته باشید!
همواره و از طریق اجتناب از ۹ اشتباه مرگباری که در این مقاله می خوانید، می توانید مطمئن باشید که فرآیند فروش شما، مستحکم خواهد ماند. عمده ترین اشتباهاتی که نمایندگان و فروشندگان بیمه در جریان فروش انواع مختلف بیمه نامه ها و به ویژه در زمینه فروش بیمه های عمر مرتکب آنها می شوند عبارتند از:
اشتباه شماره ۱: اینکه تصور می کنید که می دانید مشتری، دقیقاً چه چیزی می خواهد و با عجله و اشتیاق فراوان می خواهید فروش را انجام دهید:
این یکی از رایج ترین و عمومی ترین اشتباهات نمایندگان و فروشندگان بیمه است! به محض اینکه مشتری، کوچکترین عکس العمل مثبتی از خود نشان می دهد، نماینده تصور می کند که مشتری، شیفته بیمه پیشنهادی او شده است. اینجاست که نماینده، فوراً شروع می کند به مقایسه بیمه خودش با رقبا و فرم پیشنهاد را جلوی مشتری احتمالی گذاشته و توقع دارد آن را امضاء کند! آنهم وقتی که هنوز هیچ کاوشی درمورد اینکه نگرانی های واقعی مشتری احتمالی، چه چیزهایی هستند انجام داده باشد!
قبل از هر فروشی می بایست بفهمید که مشتری، خودش از بزرگترین و اصلی ترین نیاز خود، چه درک و برداشتی دارد. این مسئله، بنیاد و شالوده اصلی فروش در صنعت بیمه به حساب می آید.
منبع بیمه مارکتینگ
برای مطالعه هشت اشتباه دیگر به ادامه مطلب مراجعه کنید
رمان افسونگر
نویسنده: هما پور اصفهانی
فصل : 9
.......................................................................................
هیچ کدوم قصد نداشتیم حرف بزنیم ... انتهای سالن یه میز دو نفره قرار داشت با دو تا صندلی ... چسبیده به دیوار ... زیر یکی از دیوار کوب ها ... و روی میز یه کیک کوچیک بنفش رنگ ... دنیل دستم رو کشید وسط سالن ... خم شد از روی میز پذیرایی کنترل استریو رو برداشت و روشنش کرد ... بازم صدای موسیقی مورد علاقه من ... اما اینبار با صدای خودم ... با تعجب به دنیل نگاه کردم