امام صادق (ع) می فرماید: هر کس انگشتری از عقیق بسازد و بر روی آن بنویسد ((محمد نبی الله، علی ولی الله )) خداوند او را از مردن بد حفظ می کند و صاحب آن بر فطرت خدا پرستی از دنیا (با ایمان) می رود.
امام صادق (ع) می فرماید: هر کس می خواهد مال و فرزندانش زیاد شود و رزق و روزی اش وسیع کردد، پس انگشتری عقیقی تهیه کند و بر روی آن بنویسد ((ماشاءالله لا قوه الا با الله ان ترن انا اقل منک مالا ولدا)) و این آیه را زیاد بخواند {و استغفروا ربکم انه کان غفارا}.
راوی خدمت امام هادی (ع) رسید تا برای زیارت قبر امام رضا (ع) با ایشان خدا حافظی کند. پس امام هادی (ع) به او فرمود: همراه خود انگشتری داشته باشد که نگین آن عقیق زرد باشد و بر روی آن نوشته باشد: ((ما شاء الله لا قوه الا باالله استغفر الله)) و بر پشت آن نوشته باشد ((محمد و علی)) پس همانا این انگشتری تو را در برابر دزدان قافله مصون نگه می دارد و تو را به سلامتی به مقصد می رساند و دینت را محافظت می کند.
روایت شده که نزد امام حسین (ع) انگشتری عقیقی بود که بر روی آن چنین حک شده بوده است ((لا اله الا الله عده للقاء الله)) و کسی که مثل چنین انگشتری را با چنین خطی در دست کند، حرزی است که او را در مقابل وسوسه های شیطان حفظ می کند.
از ویژگی های امام حسن مجتبی (ع) این بوده که حضرت عقیق قرمز داشتند که بر روی آن نوشته شده بود: ((العزه لله)).
و در روایت دیگری آمده است که هر کس این جمله را بر نگین انگشتری اش حک کند، در نظر مردم با هیبت و با شکوه جلوه می نماید و کلامش در دل مردم نفوذ می کند و مردم به راحتی قول او را می پذیرند و خواندن نماز با چنین انگشتری برابر با هفتاد نماز است.
امیر مومنان علی (ع) چهار انگشتری داشتند که آن ها را دست می کردند و نقش نگین انگشتری عقیق آن حضرت چنین بوده است: (( ماشاء الله لا قوه الا با لله استغفرالله)) و این سه جمله در سه سطر حک شده بود و این انگشتری را حضرت برای محافظت (از شر جمیع جن و انس و بلایای آسمانی و زمینی) در دست مبارک می نمودند.
چنانچه در نقش انگشتری های امام حسین (ع) گذشت، حضرت عیسی (ع) در خواب به امام حسین (ع) فرمودند: بر انگشتر عقیق خود این جمله را بنویس ((لا اله الا الله الملک الحق المبین)) و همانا این نقش، غم و غصه را از دل می برد (۳).
تاثیر عقیق بر بدن
در کتب فارسی چنین آمده است که اگر کشته عقیق را با آب و یا شربت سیب حل کرده و استفاده نمایید، جنون، نکسیر خنریزی معده و دل، لخته شدن خون، کثرت حیض، بیماریهای طحال و بسیاری بیماری دیگر مفید بوده و درمان می سازد.سرمه عقیق، بصارت را تقویت و چشمها را درخشان می سازد.
برای خونریزی لثه مفید بوده، آن را بند و دندانها را محکم می سازد. اگر معده شما ضعیف می باشد از عقیق استفاده نکنید یا اینکه به همراه آن مقداری بسد (مرجان) هم مصرف نمایید (۵).
تاثیر عقیق روی روح و روان
اگر کسی از انگشتری عقیق استفاده نماید، غم و غصه های او دور گشته، حاجت های او برآورده، دشمنان از او وحشت کرده و دور می شوند، و برکت و دولت با او یار می گردد، ترس و خوف را دور کرده، دل را قوی می کند، جانوران موذی و سمی را از او دور و نمی گذارد آسیب برسانند. اگر عقیق سرخ باشد هر نوع خونریزی را بند آورده و زخم را نیز درمان می کند.
اگر به همراه عقیق خود مقداری کافور و عنبر داشته باشید، در پیشگاه حاکم مورد الطاف قرار خواهید گرفت.
روایت های زیادی، خصوصا در کتب مذهبی ذکر است که عقیق را نسبت به سنگهای دیگر خصوصا در مورد آوردن خوش شانسی و برکت و فوائد مالی، افضل دانسته اند.
استفاده از رنگ سرخ آن، برکت و دولت آورده، شما را بر دشمنان غالب و هیچ جانور موذی و سمی نمی تواند به شما آسیب رساند. عقیق جواهری قیمتی نمی باشد، اما برکت و فواید مالی به همراه می آورد (۵).
مشکلات و مسائل دنیای ماشینی باعث شده که روز به روز افسردگی در میان افراد بیش تر شود . متاسفانه این پدیده به صورت خفیف ، متوسط و یا شدید نه تنها در افراد مسن و میان سال بلکه در بسیاری از جوانان نیز دیده می شود .
افسردگی می تواند بسیاری از عوامل زندگی از جمله فعالیت های روزانه ،خوراک ، لذت های زندگی ، تفکرات خوب ، تحرک ، سلامت جسم و روان ، تحصیلات و ... را تحت تاثیر قرار داده که در نتیجه فرد افسرده نمی تواند به خوبی از زندگی خود بهره مند شود .
با توجه به اینکه به طور اساسی و به علت شرایط آب وهوایی ، گیاهان دارویی ایران دارای مرغوبیت خاصی می باشند ، لذا علف چای ایران دارای بهترین کیفیت بوده و داروی ساخته شده از آن ( هایپیران ) نیزاز کیفیت و استاندارد بالایی برخوردار است . این دارو در افسردگی ، انواع مشکلات عصبی ، میگرن ، پر خوابی ، مشکلات و دردهای دوران قاعدگی ، ترس و دلهره ، افسردگی دوران کهولت ، شب ادراری کودکان و وزوز گوش استفاده می شود . هایپیران دارای عوارض جانبی نبوده و فقط در موارد محدودی که ممکن است تداخلاتی با داروهای دیگر ایجاد کند در راهنمای دارو ذکر شده است . این دارو قابل مصرف درسنین مختلف می باشد ( از کودکان ، جهت شب ادراری تا افسردگی سنین کهولت )
نکاتی که در مورد اثرات ایده آل این دارو و اکثر داروهای گیاهی باید در نظر داشت این است که حداقل 2 تا 3 هفته پس از مصرف نباید انتظار اثر داشت چون داروهای گیاهی دیر اثر بوده و اثر آنها به طور اصولی پس از یک ماه ظاهر می شود و به تدریج به حداکثر می رسد ، به علاوه مقادیر مصرف نوشته شده در راهنمای داروی گیاهی ، باید به دقت رعایت شود و همچنین داروهای گیاهی را باید به طور منظم و مرتب مصرف کرد، چرا که مسئله مقدار ، مدت مصرف و نظم در مصرف دارو شرط اصلی اثر بخشی داروهای گیاهی است . در حقیقت افرادی که دارای حوصله ، نظم و دقت باشند به طور اصولی از داروهای گیاهی نتایج بهتری کسب می کنند .
نکته بسیار با اهمیتی که افراد دارای افسردگی باید بدانند این است که درمان افسردگی احتیاج به زمان داشته و باید امیدوار باشند که در صورت درمان صحیح ، افسردگی آنها برطرف شده و می توانند زندگی شاد و خوبی را دنبال کنند .
به ماههای سرد سال رسیدهایم، به زمانی که تعداد زیادی از افراد دچار بیحوصلگی و افسردگی فصلی میشوند و دیگر خودشان را نمیشناسند.
مطب روانشناسها و روانپزشکها پر میشود از بیماران بیحالی که از زندگیشان شکایت دارند و علاقهای به انجام دادن کارهایشان ندارند. به جای آنکه ابتدا دست به کار نوشتن قرصهای متعدد شوید، این 10 کاری که میتوان برای درمان افسردگی انجام داد، بخوانید. چه بسا بتوانید بدون درمان دارویی به بیماران خود کمک کنید.
1. برنامه ثابت بچینید: زمانی که فردی به شما مراجعه میکند و از غم و ناراحتی مینالد، پیش از آنکه دست به نوشتن نسخه بزنید، حواستان باشد که او نیاز به برنامهای ثابت برای زندگیاش دارد. دکتر ایان کوک که روانپزشکی در موسسه تحقیقاتی افسردگی در دانشگاه یوسیالای است درباره این موقعیت میگوید:« ابتدا برنامهاش را از نظر میگذرانم چون بعضیوقتها فقط کافیست برنامهای ثابت برای زندگی افراد بچینی و از افسردگی نجاتشان دهی.» در این مواقع موثرترین عنصر زمان است که باید بدون فکر و خیال بگذرد. به همین خاطر برنامهای که بتواند به صورت مقطعی به زندگی بیمار نظم دارد و کاری کند که روزهایش یکی پس از دیگری سپری شوند، در مدت زمانی مشخص به او کمک میکند تا دوباره روی پا شود.
2. تعیین هدف: وقتی که بیمار افسردهای به شما مراجعه میکند، بیشترین تصوری که دارد؛ ناتوانی در رسیدن به خواستهها و اهدافش است. حسی که باعث میشود احساس بد بیشتری داشته باشد. برای گذر از این موقعیت به او کمک کنید تا هدفهای کوتاهمدت و روزانهای برای خود تعیین کند و خودش را با آنها بشناسد. دکتر کوک میگوید:« ما از مراجعان میخواهیم تا در آغاز قدمهای خیلی کوچکی بردارند. هدفهای کوچکی که مطمئن هستند در آنها به موفقیت میرسند. مثلا به آنها میگوییم تا ظرفهای کثیف خانهشان را به صورت روزانه بشویند.» همانطور که به او کمک میکنیم هدفهای کوچکی داشته باشد، او را به سمت هدفهای مهمتر و بزرگتر سوق میدهیم.
3. ورزش کردن: اجازه بدهید اندورفین کار خودش را انجام دهد. ممکن است سود بلندمدتی نیز عاید بیمار شما شود. دکتر کوک میگوید:« هیچوقت فراموش نکنید که ورزش روزانه مغز را تقویت میکند، تا نگاهی مثبتاندیش به اتفاقها و وقایع داشته باشد.» اما در آن لحظه مراقب باشید که بیماران شما ممکن است به صورتی دیوانهوار به ورزش بپردازند و فکر میکنند باید تبدیل به قهرمان دوی ماراتن شوند. به آنها یادآوری کنید که همان ساعتهای کوتاه پیادهروی در طول هفته برای آنها مفید است.
4. سالم بخورید: یکی از دلایل ثابتی که باعث میشود تا افراد نسبت به بیماری خود آگاه شوند، غذاخوردن عصبی و اضافهوزن ناشی از آن است. شما میدانید که هیچ رژیم غذایی معجزهآسایی برای درمان افسردگی وجود ندارد، اما بیمار شما چنین علمی ندارد. خوب است اگر او را تشویق کنید تا مراقب غذا خوردنش باشد و جلوی غذاخوردن عصبی را بگیرد. یادتان باشد که طبق تازهترین تحقیقات، شواهدی وجود دارد که غذاهای با امگا 3 فراوان، شبیه به ماهی سالمون (ماهی آزاد) یا تون، و غذاهایی با اسید فولیک، شبیه به اسفناج یا آووکادو، به کاهش افسردگی کمک میکنند.
5. خواب کافی: خواب کم یکی از چرخههای معیوب در افسردگی است، و سئوالی که شما باید در همان ابتدا از بیمار بپرسید. کم شدن فرصت خواب باعث میشود تا بیمار دچار افسردگی بیشتری شود. از بیمار بخواهید تا داستان یک روز زندگیاش را برای شما تعریف کند. در همان مرحله اول به او پیشنهاد بدهید تا تغییری در سبکزندگی روزمرهاش ایجاد کند. در ساعت معینی به رختخواب برود و در ساعت معینی از رختخواب بیرون بیاید. از او بخواهید در طول روز چرت نزند. به او بگویید؛ تمام عواملی که ذهنش را مغشوش میکنند، از رختخوابش بیرون بیاورد. نه کامپیوتر آنجا باشد، نه تلویزیون و نه تلفن همراه.
6. مسئولیتگریزی: زمانی که یک بیمار به شما مراجعه میکند، ممکن است به سادگی برای شما توضیح دهد؛ میخواهم مسئولیتهایم را در خانه و در محیطکار کم کنم. این تصمیم معمولا از سوی خانواده و دوستان و آشنایان فرد تقویت میشود که ما پزشکان اسمش را دوستی خاله خرسه میگذاریم. مراقبت باشید که آنها دست به چنین کاری نزنند. باقی ماندن در فعالیتهای ثابت و مسئولیتهای روزانه میتواند شبیه به طبیعیترین درمان افسردگی عمل کند. این فعالیتهای ثابت به افراد کمک میکند تا احساس خوشایندی از به انجام رساندن کارهایشان داشته باشند.
7. مقابله با افکار منفی: بخش مهمی از مقابله با افسردگی در مغز اتفاق میافتد و مبارزه جانانهای که میان افکار منفی با ذهن در جریان است. بهتر است راهی پیدا کنید تا به چرخه اصلی ذهن بیمار نزدیک شوید، و آن چرخدندهها را دستکاری کنید. با اضافه کردن منطق به تفکر بیمار میتوانید از راه درمان طبیعی وارد شوید. به او کمک کنید تا تمرین ذهن مثبت را انجام دهد. مغز او نیاز دارد تا هرچه سریعتر راه نجاتی برای خودش پیدا کند. شما نیز به او کمک کنید.
8. بیماران بینسخه: یکی از خطرهایی که بیماران شما را تهدید میکند و کمتر به آن توجه میشود، استفاده از داروها بدون تجویز پزشک است. بهتر است از همان ابتدا وضعیت خود و بیمارتان را مشخص کنید، و به صورتی صریح از او در این باره بپرسید. دکتر کوک میگوید:« از او بپرسید چه غذاهایی میخورد و چه داروهایی مصرف میکند و جلوی دردسرهای آیندهتان را بگیرید.»
9. کارهای تازه: مغز شما به عنوان پزشک باید سرشار از ایدههای تازه برای گذران زمان باشد. کسی که به سراغ شما میآید، گاهی اوقات انگیزهای برای رفتن به موزه ندارد، انگیزهای برای رفتن به سینما ندارد و هیچ گزینهای به ذهنش نمیرسد تا فعالیت تازهای انجام دهد. وظیفه شماست که راهکارهای تازهای به او نشان دهید و برای مثال به او پیشنهاد کنید تا کتابش را بردارد و به پارک برود و روی نیمکت پارک شروع به خواندن کتاب کند. به او پیشنهاد بدهید کلاس زبان برود. اگر بیمار شما نسبت به این کار واکنش منفی نشان داد، به صورتی صادقانه با او برخورد کنید و دلیل اصلی را به او بگویید. دکتر کوک میگوید:« وقتی که ما خودمان را مجبور میکنیم تا کارهای متفاوت انجام دهیم، در مغز ما فعل و انفعالات شیمیایی اتفاق میافتد. وقتی وضعیت همیشگی را تغییر میدهی، سطح دوپامین موجود در مغز تغییر میکند که منجر به احساس لذت و آموزش توامان میشود.»
10. شاد باشید: فراموش نکنید کسی که به سراغ شما میآید از افسردگی رنج میبرد و شاد بودن را فراموش کرده است. به نظر او هیچچیز در دنیا ارزش خوشآمدن ندارد. به او کمک کنید تا احساس سرزندگیاش را با استفاده از فعالیتهای مفرح به دست آورد. در این موقعیت مجبور نیستید از کارهای خوشایندی که به خودتان احساس خوبی میدهد، استفاده کنید. همین اندازه که به او بگویید به کارهایی بپردازد که پیش از این میپرداخته و از آنها لذت میبرده است، کفایت میکند.
منبع: روزنامه سپید/سلامت نیوز