امروزه خیلی از شغل ها بی تحرک و پشت میز نشین شده است به همین دلیل افراد بیشتری را می بینیم که از خستگی جسمی و حتی روحی رنج می برند برای رفع این مشکل ورزش هایی مناسب برای پشت میز نشین ها در این بخش قرار داده ایم.
تکناز: آناهیتا درودیان: بیشتر کارمندان از کمبود وقت شکایت دارند و اگر پای درد دلشان بنشینید، به شما می گویند که فرصتی برای ورزش ندارند اما هر مشکلی چاره دارد. اگر کارمند هستید می توانید در محل کار ورزش کنید و با کمک این تمرینات ساده جسم سرحال و سالم تری داشته باشید.
ورزش به شما کمک می کند که سرحال و شاداب تر شوید. وقتی ورزش می کنید، هورمون های شادی در بدن شما ترشح می شوند و این موضوع برخلق و خوی شما در محیط کاری تاثیرات مثبتی دارد، ضمن اینکه از ابتلا به بیماری های ناشی از کم تحرکی و اضافه وزن دور می مانید. همه اینها بهانه خوبی است تا برای انجام تمرینات مختلف دست به کار شوید و البته از امکانات اطراف تان استفاده کنید.
1- حرکت گردن
بیشتر کاربران رایانه حتی در سن جوانی هم درگیر گردن درد هستند. برای پیشگیری از آسیب های گردن، چند نرمش ساده وجود دارد. کافی است از سر جایتان بلند شوید، دست ها را از پشت قلاب کنید، سپس گردن را آرام به سمت راست خم کنید و بعد به سر جای اول برگردانید. همین حرکت را به سمت چپ تکرار کنید. این حرکت را سه بار انجام دهید.
2- کشش پهلوها
دست راست را از پشت سر روی دست چپ قرار دهید، سپس به سمت چپ خم شوید. باید کشش را در پهلوی راست تان احساس کنید. همین حرکت را برای سمت پهلوی چپ تکرار کنید.
به آسمان رود و کار آفتاب کند...
روزی مردی فقیر به حرم حضرت امیر المومنین علی علیه السلام می رود و شروع به توسل به آن امام همام می کند و می گوید:یا امیر المومنین اوضاع مالیم نامناسب است، کمکم کن و ...
شب در عالم خواب حضرت امیر المومنین علی علیه السلام را می بیند که به او می فرماید: فردا به فلان محله و فلان کوچه برو و بلند این جمله را تکرار کن:
"به آسمان رود و کار آفتاب کند"
صبح که مرد فقیر از خواب بیدار می شود با تعجب می گوید چه خوابی بود ولی تصمیم می گیرد که آن کار را انجام دهد؛ مرد به همان نشانی که حضرت فرموده بودند می رود و بلند آن جمله را تکرار می کرد؛ "به آسمان رود و کار آفتاب کند" که ناگهان مردی سراسیمه از منزل خود بیرون می آید و به مرد نزدیک می شود ومی گوید چه گفتی؟ مرد فقیر می گوید: "به آسمان رود و کار آفتاب کند" ؛ آن مرد گفت: چرا این جمله را تکرار می کنی؟ ولی مرد فقیر علت را نگفت؛ مرد دوان دوان به منزل خود رفت و با یک کیسه زر برگشت و آن را به مرد فقیر داد. مرد فقیر علت را پرسید که چرا یک کیسه زر به من می دهی؟ آن مرد گفت من یک شاعرم و یک شعر در وصف حضرت امیر المومنین علی علیه السلام سرودم اما به یک مصراع زیبا که رسیدم مصراع بعدی را نتوانستم ردیف کنم که تصمیم گرفتم هر کسی مصراع بعدی را بگوید نصف اموالم را به او بدهم و آن مصراع این بود: " به ذره گر نظر لطف بو تراب کند" و با این مصراع بیت کامل شد.
"به ذره گر نظر لطف بو تراب کند / به آسمان رود و کار آفتاب کند"
به قلم : الهام
منبع: حجاب دیروز امروز فردا