السلام علیک یا رسول الله یا خاتم النبیا یا محمد مصطفی!!!
من میبالم که بعد از 1400سال از بعثت شما میگویم:اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و می دانم نور حق پر فروغ وبی پایانست ،
یا رسول الله من شرمسارم که به عنوان یک مسلمان نتوانستم ذره ای کوچک از تجلی سنت وآیینتان باشم ،ومن به بزرگی وعظمت خداوند ایمان آوردم و این هم حاصل زحمات شما و اهل بیت شماست، ای رسول خدا می دانم اگر دراین زمان شما حاضر بودید با رافت اسلامی ومهربانیتان که آن هم قدری از ذات حق تعالی است با آن بنده ای از بندگان خدا که دست به قلم شده وبه صاحت مقدس شما اهانت کرد برخورد میکردید . اما چه سود که آن شخص از جهالت خود دست به این عمل ناپسند زده است.
ومن ازخداوند بزرگ برای تمامی بندگان الخصوص خودم طلب مغفرت دارم واین اقدام اخیر نشریه چارلی هاب و حامیانشان را محکوم می کنم.
((ید الله فوق ایدیهم))
جانشین فرماندهی پایگاه شهید مطهری
از دو دسته آیات قرآن، می توان برای وجود حضرت ولی عصر(عج) و ظهور آن حضرت استفاده کرد: البته باید دانست که قرآن به صورت کلی سخن می گوید و برای تشریح و تفسیر آن باید به سراغ آگاهان از حقایق قرآنی ـمعصومان(ع) ـ رفت که “الراسخون فی العلم” (آل عمران۷) هستند. به عبارت دیگر، وظیفه و مسئولیت روشنگری و بیان مقصود آیات قرآن به حجت های الهی واگذار شده است. (حدیث ثقلین، مستدرک حاکم، ج ۳ ، ص ۱۴۸، طبع داردالمعرفه، بیروت)
۱ ـ آیاتی که ضرورت وجود حجت الهی را در زمین بیان می کنند.
از نظر قرآن کریم، در طول تاریخ زندگی بشر، هیچ گاه زمین از حجت خدا خالی نبوده و خداوند برای هر امتی فردی مناسب را برگزیده تا انسان ها را در راه رسیدن به کمال مطلوب رهنمون باشند؛ چنان که خداوند سبحان فرمود: «إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ ۖ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» (به درستی که تو بیم دهنده ای و برای هر جامعه راهنمایی هست. رعد/۷)
پس همواره یک بیم دهنده و هدایتگر در جوامع انسانی حضور دارد که از جانب خدا برگزیده شده است. امام صادق(ع) در تفسیر آیه یاد شده فرمود: «در هر زمانی امامی از خاندان ما وجود دارد که مردم را به آنچه رسول الله آورده (دین اسلام) هدایت می کند». («و فی کل زمان امام منا یهدیهم الی ما جاء به رسول الله (ص) » (مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۳ ، ص ۵)
از مجموع این آیه و روایت، ضرورت وجود حجت الهی به عنوان هدایت گر در هر عصر، به خوبی فهمیده می شود.
دلیل دیگر بر ضرورت وجود امام معصوم در جامعه این است که قرآن مبین و مفسر لازم دارد و به جز امام معصوم کسی به تمام معانی و خصوصیات آیات قرآن از محکمات و متشابهات آگاه نیست. پس به حکم عقل قطعی پس از رسول، امام معصوم لازم است. (بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیرقران، ج ۳، ص ۳۹، توضیح آیه ی ۴۴ ،نحل)
امامان معصوم(ع) مایه آرامش و امنیت هستی و واسطه فیض الهی هستند و نعمات و برکات خداوند متعال به واسطه آنها و به یمن حضورشان به انسان ها داده می شود، که اگر لحظه ای برکت وجودشان نباشد، زمین اهلش را فرو می برد. (در بحارالانوار، به مقوله ای لزوم وجود همیشگی رهبر آسمانی بر می خوریم. (مجلسی بحارالانوار، ج ۲۳ ، ص ۵۶))
اما این که مصداق این امام معصوم کیست و چه هویتی دارد،روایات فراوانی وارد شده که بیان می دارند این فرد امام مهدی(ع) فرزند امام حسن عسکری(ع) است و … . ( ر.ک: صافی، لطف الله، منتخب الاثر؛ طبرسی نوری، میرزا حسین، النجم الثاقب؛ مجلسی بحارالانوار)
۲ـ آیاتی که بشارت به حکومت صالحان و مومنان بر روی زمین می دهد:
براساس ده ها آیه از قرآن کریم موضوع ظهور حضرت مهدی(عج) قابل استناد است. تمرکز غالب این آیات بر بشارت به بندگان صالح و مستضعف برای بازستادن حق خود و رسیدن به قدرت و ایجاد یک حکومت واحد جهانی مبتنی بر حق و عدل و غلبه اسلام بر تمامی مکاتب و ادیان است. قرآن کریم از یک سو بیان می کند این بشارت در بعضی کتب آسمانی دیگر هم آمده است: «و همانا در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد». («وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» ، انبیاء /۱۵۰)
از سوی دیگر این بشارت را به اراده خداوند استناد می دهد: «و خواستیم بر مستضعفان روی زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم»(قصص/۵) این آیات بشارت به ظهور می دهند که در تفسیر آنها روایات زیادی وجود دارد.
در آیه ای دیگر خداوند حکومت و جانشینی مومنان و صالحان را به عنوان «وعده ی الهی» بر بندگان با ایمان خود بیان می کند و امنیت و آرامش را مژده می دهد: «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این زمین جانشین (خود) قرار دهد و آن دینی را که بر ایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به امنیت مبدل گرداند تا مرا عبادت کنند و … ». (نور ۵۵)
روایات معصومان (ع) این آیه را بر حضرت حجت ولی عصر (عج) و اصحاب او منطبق نموده اند. (رک: فرزی، محمدعلی، امید سبز، ص ۳۴)
آیات متعددی در شان امام مهدی(عج) هست که امامان معصوم (ع) تفسیر، تاویل و تطبیق این آیات را بر وجود مقدس امام زمان(عج) و حکومت جهانی آن عدالت گستر بیان نموده اند. در زمینه ظهور و قیام آن حضرت و جامعه آرمانى مهدوى، مى توان توصیفات و اشارات زیر را از قرآن به دست آورد:
۱٫ غلبه نهایى حقّ بر باطل و شکست جبهه کفر و فساد و نفاق(۱۲)؛
۲٫ جانشینى و خلافت مستضعفان بر روى زمین و حاکمیت صالحان و نیکان(۱۳)؛
۳٫ گسترش و فراگیرى دین حقّ در برههاى خاص از زمان(۱۴) ؛
۴٫ از آن روز موعود، تحت عناوین ایام اللّه(۱۵)، وقت معلوم(۱۶)، روز نصرت و پیروزى(۱۷) و طلوع فجر و سلامتى(۱۸) و… یاد شده است ؛
۵٫ در آیاتى از آن حضرت با نامهاى نعمت باطنى(۱۹)، بقیة اللّه(۲۰)، کلمه باقیه(۲۱)، اولى الامر(۲۲) ؛ مهتدون(۲۳) (مهدى) ؛ اقامه کننده نماز(۲۴)، مضطرّ(۲۵)، جنب اللَّه(۲۶)، حزب اللَّه(۲۷)، فجر(۲۸)، «نهار اذا تجلى»(۲۹) و… نام برده است.
۶٫ خداوند، [با مهدى موعود]، نور خود را کامل مىکند(۳۰) ؛
۷٫ در آن عصر، زمین بعد از مرگش، زنده مىشود(۳۱) ؛
۸٫ او منصور از جانب خدا و انتقام گیرنده از دشمنان است(۳۲) ؛
۹٫ زمین، به نور پروردگار، روشن خواهد شد(۳۳) ؛
۱۰٫ در روز پیروزى، ایمان آوردن کافران، سودى به حالشان نخواهد داشت(۳۴) ؛
۱۱٫ هر چه در روى زمین است، تسلیم و مطاع او خواهند شد(۳۵) ؛
۱۲٫ حضرت مهدى «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» است(۳۶) ؛
۱۳٫ او تأمین کننده امنیت و آرامش در روى زمین است(۳۷).
برای توضیح بیشتر به چند آیه به طور خلاصه اشاره می شود:
:خداوند در آیه ۵۵ سوره نور می فرماید: «وَعَدَاللهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّنَّهُمْ فی الاَرْضِ کَما اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الِّذی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَاٌولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»؛« [خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند وعده داده که آنها را به یقین خلیفه روی زمین کند، آن گونه که پیشینیان آنها را خلافت (روی زمین) بخشید، و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده است پا برجا و ریشه دار سازد، و بیم و ترس آنها را به آرامش و امنّیت مبدّل کند، آن چنان میشود که تنها مرا می پرستند، و چیزی را شریک من نخواهند کرد، و کسانی که بعد از آن کافر شوند آنها فاسقند]» . در این آیه با صراحت به مؤمنان صالح بشارت داده شده است که سرانجام حکومت روی زمین را در دست خواهند گرفت، و دین اسلام فراگیر خواهد شد، و ناامنی ها و وحشت ها به آرامش و امنّیت مبدّل می گردد، شرک از سراسر جهان برچیده می شود، و بندگان خدا با آزادی به پرستش خدای یگانه ادامه می دهند، و نسبت به همگان اتمام حجت می شود، به گونه ای که اگر کسی بعد از آن بخواهد راه کفر را بپوید، مقصر و فاسق خواهد بود. (مخصوصاً در بخش آخر آیه دقت کنید). گرچه این امور مهم که مورد وعده الهی بوده است در عصر پیامبر اکرم(ص) و زمانهای بعد از آن در مقیاس نسبتاً وسیعی برای مسلمین جهان تحقق یافت و اسلام که روزی در چنگال دشمنان چنان گرفتار بود که مجال کمترین ظهور و بروزی به آن نمی دادند، و مسلمانان دائماً در ترس و وحشت به سر میبردند، سرانجام نه فقط شبه جزیره عرب، بلکه بخش های عظیمی از جهان را فرا گرفت و دشمنان در تمام جبههها شکست خوردند؛ ولی با این حال حکومت جهانی اسلام که سراسر دنیا را فرا گیرد و شرک و بتپرستی را به کلی ریشه کن سازد، و امنیّت و آرامش و آزادی و توحید خالص را همه جا گسترش دهد، هنوز تحقق نیافته است. پس باید در انتظار تحقق آن بود. این امر مطابق روایت متواتره در عصر قیام مهدی(ع) تحقق خواهد یافت، بنابراین یکی از مصادیق این آیه در عصر پیامبر(ص) و اعصار مقارن آن حاصل شد و شکل وسیع ترش در عصر قیام مهدی(ع) خواهد بود و این دو با هم منافاتی ندارد، و این وعدة در هر دو مرحله باید تحقق یابد. (پیام قرآن ج ۹، حضرت آیت الله مکارم شیرازی).
همچنین در قرآن می فرماید: «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّّّ الارْضَ یَرِثُها عِبادیَ الصّالِحُونَ» که مفاد ظاهر آن این است که: «و هر آینه ما در زبور بعد از ذکر نوشتیم که البته بندگان صالح من وارث زمین میگردند». این آیه از بشارت حتمی الهی خبر میدهد که شایستگان و صلحاء، وارث زمین و صاحب آن میشوند و چون در آیات قبل از این آیه از زمین خاصی سخنی به میان نیامده است لذا الف و لام «الأرض»، الف و لام عهد نخواهد بود چون ظاهر این است که مراد تمام زمین است. بنابر این، آیه خبر از روزگاری می دهد که زمین و ادارة آن در همة قاره ها و همة مناطق و معادن آن در اختیار بندگان شایسته خدا درآید، چنانکه در آیات دیگر نیز همین وعده را فرموده است. مانند آیة: : «وَ نُریدَ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتَضْفِوُا فِی الْأَرْضِ وَ َنْجَعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ؛قصص/۵ و اراده کردهایم که بر کسانی که در زمین ضعیف و ذلیل نگه داشته شده اند منت گذارده و آنان را پیشوایان و وارثان زمین گردانیم»و… .
۱۲) ر.ک : اسراء (۱۷)، آیه ۸۱٫
۱۳) قصص (۲۸)، آیه ۵، انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۵٫
۱۴) توبه (۹)، آیه ۲۳٫
۱۵) ر.ک : جاثیه (۴۵)، آیه ۱۴، ابراهیم (۱۴)، آیه ۵٫
۱۶) ر.ک : حجر (۱۵)، آیات ۳۶-۳۸٫
۱۷) عنکبوت (۲۹)، آیه ۱۰٫
۱۸) قدر (۹۷)، آیه ۵۰٫
۱۹) لقمان (۳۱)، آیه ۲۰٫
۲۰) هود (۱۱)، آیه ۸۶٫
۲۱) زخرف (۴۳)، آیه ۲۸٫
۲۲) نساء (۴)، آیه ۵۹٫
۲۳) بقره (۲)، آیه ۹٫
۲۴) حج (۲۲)، آیه ۴۱٫
۲۵) نمل (۲۷)، آیه ۶۲٫
۲۶) زمر (۳۹)، آیه ۵۶٫
۲۷) مجادله (۵۸)، آیه ۲۲٫
۲۸) فجر (۸۹)، آیه ۱٫
۲۹) لیل (۹۲)، آیه ۲٫
۳۰) صف (۶۱)، آیه ۸٫
۳۱) حدید (۵۷)، آیه ۱۷٫
۳۲) شورى (۴۲)، آیه ۴۱٫
۳۳) زمر (۳۹)، آیه ۶۹٫
۳۴) سجده (۳۲)، آیه ۲۹٫
۳۵) آل عمران (۳)، آیه ۸٫
۳۶) نور (۲۴)، آیه ۳۵٫
۳۷) همان، آیه ۵۵٫
۳۸) انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۵٫
۳۹) پرسشها و پاسخها، ص ۱۸۵٫
نام نیک را از خداوند بخواه. قلوب مردم را از صاحب قلب خواهش کن با تو باشد. تو کار را براى خدا بکن، خداوند علاوه بر کرامتهاى اخروى و نعمتهاى آن عالم، در همین عالم هم به تو کرامتها میکند.تو رامحبوب مینماید.موقعیت تو را در قلوب زیاد میکند .تو را در دو دنیا سربلند میفرماید. ولى اگر بتوانى با مجاهده و زحمت، قلب خود را از این حب هم بکلى خالص نما. باطن را صفا ده تا عمل از این جهت خالص شود، وقلب متوجه حق گردد. روح بی آلایش شود. کدورت نفس برطرف گردد. حب و بغض مردم ضعیف، و شهرت و اسم نزد بندگان ناچیز چه فایدهاىدارد. فرضا فایده داشته باشد، یک فایده ناچیز جزئی چند روزه است. ممکن است این حب، عاقبت کار انسان را به ریا برساند و خداى نخواسته آدم(را) مشرک و منافق و کافر کند. اگر در این عالم رسوا نشود، در آن عالم درمحضر عدل ربوبى پیش بندگان صالح خدا و انبیاء عظام او و ملائکه مقربین رسوا شود،سرافکنده گردد، بیچاره شود. رسوایی آن روز را نمیداند چه رسوایی است. سرشکسته در آن محضر را خدا میداند چه ظلمتها دنبال دارد. آن روز است که به فرموده حق تعالى کافر میگوید:اى کاش خاک بودم، و دیگر فایده ندارد.اى بیچاره! تو به واسطه یک محبت جزئى، یک شهرت بى فایده، پیش بندگان، از آن کرامتهاى گذشتى. رضاى خدا را از دست دادى. خود را مورد غضب خداى تعالى نمودى...
(روح عرفانی روح الله / امام خمینی )
لله
خدا
The Name Of God
رحیم
مهربان
The Mercifull
رحمن
بخشاینده
The Beneficent
ملک
پادشاه
The King
قدوس
مقدس
The Holy
جبار
توانگر
The Compeller
عزیز
باشکوه
The Mighty
مهیمن
نگهدارنده
The Protector
مؤمن
اطمینان دهنده
The Guardian Of Faith
سلام
پاک و سلامتی بخش عالم
The Source Of Peace
غفار
همیشه بخشاینده
The Forgiver
مصور
نگارگر، صورتگر
The Fashioner
بارئ
درست
The Evolver
خالق
آفریننده
The Creator
متکبر
بسیار بزرگ
The Majestic
علیم
دانا
Wise
فتاح
گشاینده (پیروزکننده)
The Opener
رزاق
همیشه روزی دهنده
The Provider
وهاب
نیک بخشاینده
The Bestover
قهار
فروکاهنده
The Subduer
معز
عزیزکننده
The Honourer
رافع
(به سوی خود) بالا برنده
The Exalter
خافض
پست کننده، خوار کننده
The Abaser
باسط
گستراننده، فراخ کننده روزی
The Expender
قابض
میراننده، بیرون کشنده جانها
The Constrictor
عدل
بینهایت عادل
The Just
حکم
دادگر
The Judge
بصیر
بیناترین
The All Seeing
سمیع
شنواترین
The All Hearing
مذل
خوارکننده
The Dishonourer
غفور
بسیار بخشاینده
The All-Forgiving
عظیم
بیانتها
The Great One
حلیم
بسیار بردبار
The Forbearing One
خبیر
آگاهترین
The Aware
لطیف
آنکه بر بندگانش لطف دارد
The Subtle One
مغیث
نگاه دارنده، یاور
The Maintainer
حفیظ
نگهدارنده
The Preserver
کبیر
بزرگترین
The Most Great
عالی
بلند مرتبه
The Most High
شکور
بسیار سپاسگزار (پاداش دهنده بزرگ است عمل کوچک را)
The Appreciative
مجیب
پاسخگو
The Responsive
رقیب
نگهبان، بیننده و آماده
The Watchfull
کریم
بسیار بخشنده
The Generous One
جلیل
بسیار گرانقدر
The Sublime One
حسیب
شمارنده
The Reckoner
باعث
برانگیزنده مردگان
The Resurrector
مجید
بسیار لایق ستایش (در ذات و صفات خود عظیم و نسبت به بندگان بسیار با خیر و احسان است)
The Most Glorious One
ودود
دوست
The Loving
حکیم
فرزانه، بسیار خردمند
The Wise
واسع
گسترده، وسیع
The Far-Reaching
متین
سخت (و نیز پاینده)
The Firm One
قوی
پرزور
The Most Strong
وکیل
عهده دار همه امور بندگان و موجودات
The Trustee
حق
راست، درست
The Truth
شهید
بیننده
The Witness
معید
بازگرداننده، دوباره زنده کننده
The Restorer
مبدئ
نخستین آفریننده
The Originator
محصی
شمارنده
The Reckoner
حمید
ستوده
The Praiseworthy
واجد
یابنده
The Finder
قیوم
قائم به ذات (همه-آفرینندهای که کسی او را نیافرید)، پاینده
The Self-subsisting
حی
زنده
The Alive
ممیت
میراننده، نابود کننده
The Creator Of Death
محیی
زندگی بخش، هستی بخش
The Giver Of Life
قادر
توانا
The Able
صمد
بینیاز
The Eternal
احد
یگانه (خدایی جز او نیست)
The One
واحد
یکتا سرپرستی که همه ولایتها از اوست
The Unique
ماجد
بزرگوار
The Noble
أخر
واپسین، آخر فناکننده موجود
The Last
اول
نخستین، اول پدیدارکننده وجود
The First
مؤخر
فراپس دارنده، پس گذارنده چیزها و نهنده آنها بجای آنها
The Delayer
مقدم
فراپیش کشنده
The Expediter
مقتدر
تعیین کننده (قضا و قدر)، فراتر
The Powerful
بر
نیکوترین
The Source Of All Goodness
متعالی
خود ستوده
The Most Exalted
ولی
دوست، یار و نگهبان
The Governor
باطن
پنهان، همه دربرگیرنده
The Hiddeen
ظاهر
آشکار(پدیدار، هویدا)، همیشه پیروز
The Manifest
مالک الملک
فرمانروای جهان
The Eternal Owner Of Sovereignty
رؤوف
بسیار دلسوز و مهربان
The Compassionate
عفو
درگذرنده(آمرزنده)، ناپدیدکننده گناهان
The Pardoner
منتقم
انتقام گیر
The Avenger
تواب
همیشه توبه پذیر
The Acceptor Of Repentance
مغنی
بینیاز کننده، بسنده
The Enricher
غنی
توانگر
The Self-Sufficient
جامع
گردآورنده
The Gatherer
مقسط
عادل
The Equitable
ذو الجلال والاکرام
دارای شکوه و بخشش
The Lord Of Majesty and Bounty
هادی
رهنما
The Guide
نور
روشنی
The Light
نافع
سودمند
The Beneficial
ضار
آزار دهنده (این صفت تنها در احادیث یافت میشود)
The Distresser
مانع
بازدارنده
The Preventer
صبور
شکیبا
The Patient
رشید
راهنما، آموزگار و دانای بیخطا
The Guide To The Right Path
وارث
مالک نهایی تمام مخلوقات
The Supreme Inheritor
باقی
ماندگار و واگردان نشدنی (تغییر ناپذیر)
The Everlasting
بدیع
سنجش ناپذیر، آفریننده
The Incomparable