وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

حاشا به معرفت کرار جاسم / مجتباه!

اتفاق ناامیدکننده هفته گذشته، بدون تردید انتشار مصاحبه حیرت انگیز مجتبی جباری با وب سایت «الکاس» قطر بود؛ جایی که شماره هشت سابق فوتبال کشورمان درست شب بازی با عنابی ها، به تیتر اول خبرگزاری حریف تبدیل شد و هر چه دل تنگش می خواست در مورد فوتبال ایران به زبان آورد! او گفت کارلوس کی روش هیچ چیز به تیم ملی اضافه نکرده و حتی یک نکته هم به وی نیاموخته است، گفت در فوتبال ایران به نسل جدید بها داده نمی شود، گفت افتخار می کند از اینکه به لیگ قطر پیوسته و جایی حضور دارد که جوانان مورد توجه هستند، گفت همه دنیا شاهد بازی های ضعیف ایران در برزیل بودند و این تیم نمی تواند مدعی قهرمانی در جام ملتها باشد، گفت که خداحافظی اش از تیم ملی به خاطر دلواپسی اش از به خطر افتادن منافع الاهلی بوده و احساس نگرانی می کرده از اینکه در صورت حضور در جام جهانی، مصدوم شود و فرصت خدمت به باشگاه قطری را از دست بدهد. او گفت، هرآنچه را که نباید می گفت. بی خیال تکذیب و توجیه های بعدی؛ مهم، مصاحبه ای بود که چند ساعت مانده به بازی مرگ و زندگی قطری ها روی اینترنت رفت، آن هم با امضای یک ستاره ایرانی!

این اولین بار نیست که مجتبی جباری با سخنان شگفت انگیزش باعث بهت و حیرت ایرانیان می شود. او پیش تر در پایان بازی استقلال و الهلال عربستان شدیدا به تشویق «خلیج فارس» توسط تماشاگران اعتراض کرده و بعد از پیوستن به الاهلی گفته بود «خوشحالم که در قطر، هر روز استعدادهای جدیدی از خودم کشف می کنم!» این آخری اما واقعا شاهکار بود. چه کسی فکرش را می کرد شب یک بازی کلیدی تیم ملی، تیر زهرآگین از جانب جبهه خودی شلیک شود؟ مارادونا را ول کنید، غضنفر راهم ول کنید، این دفعه زیدان را بگیرید! دنیای عجیبی است؛ این طرف بعد از سوت پایان ایرماتوف، کی روش پرتغالی که پیش تر به تبانی با قطر متهمش کرده بودند، با صورتی کبود از هیجان زانو می زند و پیروزی تیمش را جشن می گیرد. آن طرف اما ستاره فوتبال ایران بزم رسانه های دشمن را چراغانی می کند. کاش هیچ وقت «زادگاه» را مساوی با «ملیت» نمی گرفتیم!

بعد ازخواندن این مصاحبه، شاید بشود یک دنیا سوال از جباری پرسید. شاید بشود روزی را به یادش آورد که استاد بعد از بازی با سایپا مهر کرج، درایت کی روش را به رخ مظلومی کشید و هر چه دلش خواست علیه سرمربی استقلال گفت. شاید بشود جلد مهم ترین مطبوعات دنیا را بعد از بازی ایران و آرژانتین برایش ردیف کرد و نشانش داد که بازی به قول او «افتضاح» کشورمان، چه بازتابی در جهان داشت. این همه اما چه فایده ای دارد، وقتی کسی خودش را به خواب زده و سودای برخاستن ندارد؟ اصلا گیریم که همه این حرف ها درست باشد و از سر دلسوزی، اما آیا بهترین جا برای طرح شان، یک رسانه قطری بوده است؟ یعنی هیچکس در ایران به آقا مجتبی تریبون نمی داد تا بیاید و حرفش را بزند؟ آیا اگر او اراده می کرد در برنامه نود نقطه نظراتش را به زبان بیاورد، عادل فردوسی پور این فرصت را در اختیارش قرار نمی داد؟ سیلی زدن به صورت دوست مقابل دیدگان دشمن، چه سودی دارد؟ چه کسی قرار است حرف های جباری را در یک رسانه بیگانه بشنود و آنها را مبنای عمل قرار بدهد؟ در این شرایط آیا حق نداریم بیش از پیش به نیت او شک کنیم و از آقای ستاره ناامید باشیم؟

مجتبی جباری سال هاست که «از بالا» به فوتبال ایران نگاه می کند و هیچ فرصتی را برای تحقیر آن از دست نمی دهد. او همان کسی است که پیتزا دادن باشگاه به بازیکنان را به تمسخر می گیرد، اما به خودش اجازه می دهد مربیانش را در هم بکوبد، با یک بازیکن وسط زمین درگیر شود و حکم اخراجش از تیم را بدهد یا وسط قرارداد با یک باشگاه حرفه ای ناگهان زیر همه چیز بزند و چمدانش را ببندد. او حالا صراحتا گفته یک تیم عربی حوزه خلیج فارس را در آستانه جام جهانی به تیم ملی کشورش ترجیح داده است. به به، عجب روحیه ستایش برانگیزی! بیچاره ژاپنی های مفلوک و آماتور که همین حالا نصف بازیکنان شان لیگ های ممتاز اروپایی را درست وسط مسابقات ول کرده اند و برای بازی در جام ملتهای آسیا زیر پرچم کشورشان آمده اند. این بدبخت ها کی قرار است درست شوند آقا مجتبی؟

شاید جباری از هیچ بازیکنی در جهان به اندازه کرار جاسم نفرت نداشته باشد؛ کسی که او در موردش گفته بود: «می خواستم در رختکن بزنمش، اما بچه ها گفتند غریب است!» کاش اما مجتبی بعضی چیزها را از همین عراقی پرحاشیه یاد می گرفت؛ کسی که وقتی چند هفته پیش در اوج آمادگی فنی از تیم ملی کشورش خط خورد، حاضر نشد حتی یک خط در این مورد با رسانه های ایرانی حرف بزند. عادل فردوسی پور در برنامه نود خودش را کشت تا او روی آنتن تلویزیون کشورمان فقط چند کلمه فارسی صحبت کند، اما کرار که این زبان را از سعدی و حافظ هم بهتر بلد است هرگز زیر بار نرفت و تنها به زبان مادری اش سخن گفت. مشکلی هم نیست البته؛ تیم ملی ایران که به قول آقا مجتبی «پیر» است، با گل یک جوان 20 ساله قطر جوانگرا(!) را با همه بازیکنان چند ملیتی اش حذف کرد تا متهم ردیف اول فساد در فوتبال جهان، به خاکش برگردد و جباری را از تنهایی دربیاورد. ممنون آقای شماره هشت؛ شما از همنشینی ات با شیوخ لذت ببر و ما از تماشای سردار آزمون در آغوش هموطنانی که روی سکو «مردانه» تیم شان را تشویق کردند. به خدا که معامله خوبی است؛ سرباز جنگ گریز را دادن و سردار دلپذیر را گرفتن!

پیام تسلیت

جناب اقای ایرج مظفری سرمربی باشگاه توحید ابدان و مهدی مظفری بازیکن باشگاه توحید

اندوه ما در غم از دست دادن پدر بزرگتان در واژه ها نمی گنجد

تنها می توانیم از خداوند برایتان صبری عظیم و برای آن مرحوم روحی شاد و آرام طلب کنیم

 

موافقت مارتین اودگارد برای انتقال به رئال مادرید

 

سرانجام رئال مادرید مبارزه بر سر جذب این بازیکن را پیروز شد و باشگاه هایی چون آرسنال، بایرن مونیخ و لیورپول را که بزرگترین علاقه مندان به این بازیکن نروژی بودند را شکست داد.

پدر این بازیکن در تمامی جنبه های انتقال پسرش به طور مستقیم نقش داشت و Drammen DT گزارش داده است که باشگاه رئال مادرید پیشنهاد هدایت یکی از تیم های جوانان خود را به وی ارائه خواهد کرد. برنامه این است که اودگارد 16 ساله برای تیم B رئال مادرید، کاستیا، بازی کند، تیمی که در حال حاضر با هدایت زین الدین زیدان صدرنشین دسته سوم اسپانیا می باشد.

میلان به دنبال مدافع اتلتیکو مادرید

 

باشگاه میلان در حال آماده کردن پیشنهادی برای انتقال گیلرمه سیکوئرا، دفاع چپ باشگاه اتلتیکو مادرید است. گفته می شود غیبت ماتیا دی شیلیو به دلیل مصدومیت، دلیل اصلی ربط داده شدن میلان به این بازیکن برزیلی است. 

کالچومرکاتو معتقد است که میلان امروز پیشنهاد خود را به مادرید فرستاده است. پیشنهاد قبلی آنها به مبلغ 7 میلیون یورو، توسط سران اتلتیکو رد شده بود اما در پیشنهاد جدید، رقم آدریانو گالیانی به 10 میلیون یورو رسیده است. این وب سایت می گوید یوونتوس قبلا برای انتقال قرضی سیکوئرای 28 ساله، پیشنهاد انتقال قرضی داده بود که با مخالفت مادریدی ها مواجه شد. 

دستورالعمل موفقیت آلکس فرگوسن را یاد بگیرید

تک دختر



فرگوسن اعتقاد داشت که شما با پذیرش تغییرات در واقع آن ها را به کنترل خود در می آورید. فرگوسن اعتقاد داشت که شما با پذیرش تغییرات در واقع آن ها را به کنترل خود در می آورید.
احتمالا حتی آن دسته از هواداران فوتبال که از آلکس فرگوسن خوششان نمی آمد هم جای خالی او را روی نیمکت منچستر یونایتد احساس می کنند. او حدود بیست و هفت سال هدایت تیم منچستر را در اختیار داشت و در این مدت ۴۹ جام بدست آورد. بی تردید شیوه مدیریت فرگوسن می تواند برای بسیاری از افراد سرمشق باشد و به همین خاطر مجله هاروارد بیزنس ریویو (Harvard Business Review) که به مسایل مربوط به کسب و کار می پردازد، فهرستی از ویژگی های مدیریتی فرگوسن را تهیه کرده و از آن به عنوان دستورالعمل موفقیت فوگوسن یاد کرده است:
۱- از پایه آغاز کردن
نخستین رویکرد فرگوسن اعتماد به جوان ها و بنا نهادن تیم بر اساس جوانان است که منفعت آن برای سال ها متوجه باشگاه بشود. خریدهای گران قیمت و کوتاه مدت هرگز سیاست اصلی فرگوسن نبوده است.
۲- شهامت آغاز دوباره
فرگوسن آنقدر شهامت داشت که هر چهار سال یکبار و پیش از آنکه تداوم شرایط موجود باعث ایجاد رخوت در تیم بشود، در منچستر دست به یک تحول بزند. البته او نسبت به جایگاهش در تیم اطمینان خاطر داشت و به همین دلیل با آرامش خاطر دست به تغییرات می زد.
۳- ایجاد استانداردهای سطح بالا و عمل به آن ها
فرگوسن در آخرین سال حضورش در منچستریونایتد ۷۰ سال سن داشت و با این حال همچون سال های پیش از آن هر روز صبح ساعت ۷ صبح در باشگاه حاضر می شد. اقدامی که باعث می شد دستیارانش نیز با آن تطبیق یابند و به گفته فرگوسن درک کنند که در باشگاه کارهای مهمی برای انجام دادن وجود دارد.
۴- کنترل امور
اگر فردی در باشگاه تلاش می کرد تا قدرت فرگوسن را به چالش بکشد و از قدرت او بکاهد با برخورد سختگیرانه فرگوسن مواجه می شد، حتی اگر این فرد ستاره باشگاه محسوب می شد. احتمالا اکنون به یاد دیوید بکهام افتاده اید.
۵- درک موقعیت
فرگوسن می گوید که قانون مشخصی برای اینکه چه زمانی باید بازیکنان را تشویق و چه زمانی باید از آن ها انتقاد کرد وجود ندارد بلکه با توجه به شرایط باید تصمیم گرفت که اکنون کدام رفتار برای تیم مفیدتر است.
۶- قدرت مشاهده
آلکس فرگوسن مدیریت جلسات تمرینی را به دستیارانش می سپرد و خودش به تماشای تمرین ها می پرداخت. او به خوبی می دانست به در برخی موارد باید از بیرون به سازمانش بنگرد تا بهتر به نقاط ضعف و قوت آن پی ببرد. فرگوسن در یک اظهارنظر گفته است که فکر نمی کند که بسیاری از افراد به ارزشی که در مشاهده کردن است پی برده باشند.
۷- هنر تطابق
هوادران دو آتشه فوتبال به خاطر دارند که فرگوسن در سال ۱۹۹۹ با سیستم ۲-۴-۴ و با زوج طلایی یورک و کول در خط حمله موفق شد جام قهرمانان باشگاه های اروپا را تصاحب کند اما منچستری که در سال ۲۰۰۸ برای بار دیگر قهرمان اروپا شد از نظر سبک بازی کاملا با منچستر قبلی تفاوت داشت. احتمالا اگر فرگوسن پس از فصل درخشان ۹۹-۹۸ به استفاده از سیستم قبلی ادامه می داد، حضور او در منچستر بسیاری زودتر به پایان می رسید اما او طی چند دهه هدایت منچستر به خوبی با تحولاتی که در جهان فوتبال رخ داد تطبیق یافت و شیوه بازی تیمش را به روز کرد. فرگوسن اعتقاد داشت که شما با پذیرش تغییرات در واقع آن ها را به کنترل خود در می آورید.