سرمو رو بالش گذاشته بو م کمی استراحت کنم که صدای موبایل مثل یه صدای نکره روح و روانمون رو اسفالت کرد. نگاه کردم مخادب به زبان لاتین بود و نااشنا ! هرچقدر با خودم اندیشیدم کدوم مخاطب رو لاتین سیو کردم فکرم قد به جایی نداد !
اسم مخاطب رو خوندم هایده !
کمی شوک زده شدم با خودم گفتم اون خدابیامرز خیلی ساله جان به جان افرین تسلیم کرده حالا بین این همه ادم بامن چکار داره همون هابده ک میگن صداش صدا بود وقتی میخوندش کار روزگار بود رفتش ونموندش !
خلاصه گفتم مرحومه احتمالا اونور کارش گیرک ده و پیامی از اونور برای بشریت داشته ک به بنده اعتماد کرده به سمع ونظر خلایق برساند پس بارغبت پیام رو بازمردم اما خشکم زد زین چرند و پرند!
...با صرف پنج هزا ت مان دیگر دویست تومان هدیه بگیرید !....
تازه فهمیدم ان نوشتع لاتیپ هدیه بوده نه هایده !
باخودم گفتم مرده شور هدیه ات. ا ببرد واقعا این اپراتور زرد یا حالش خوش نیس یت ما رو هوشنگ فرض کرده !!