رونی در ۹ سالگی به باشگاه اورتون پیوست و در سال ۲۰۰۲ نخستین بازی حرفهای خود را برای این تیم انجام داد. او دو فصل را در اورتون سپری کرد تا این که در سال ۲۰۰۴ با مبلغ ۲۵٫۶ میلیون پوند به باشگاه منچستر یونایتد پیوست. در همان سال، لقب «وازا» را به او دادند. [۴] از آن زمان تاکنون رونی به همراه یونایتد، ۵ بار در لیگ برتر، ۱ بار در لیگ قهرمانان اروپا، ۱ بار در جام باشگاههای جهان و ۲ بار در جام اتحادیه انگلیس جام را بالای سر بردهاست. او همچنین با یونایتد دو بار در لیگ برتر و دوبار در لیگ قهرمانان اروپا به مقام نایب قهرمانی رسیدهاست. در سپتامبر ۲۰۱۲، رونی دویستمین گل خودش را برای یونایتد زد و تبدیل به چهارمین گلزن برتر تاریخ این باشگاه شد. [۵]
رونی در سال ۲۰۰۳ نخستین بازی ملیاش را برای انگلستان انجام داد و جوانترین بازیکن تاریخ تیم ملی انگلستان شد (این رکورد بعداً توسطتئو والکات شکسته شد). او جوانترین گلزن تاریخ تیم ملی انگلستان نیز هست. [۶] او در مسابقات یورو ۲۰۰۴ چهار گل به ثمر رساند و به جوانترین گلزن جام ملتهای اروپا تبدیل شد. رونی در جامهای جهانی ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰ هم برای تیم ملی کشورش به میدان رفت و به طور گستردهای از او، به عنوان بهترین بازیکن تیم ملی انگلستان یاد میشود. [۷][۸][۹][۱۰][۱۱] او دوبار در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ به عنوان بهترین فوتبالیست سال انگلستان انتخاب شد. با دو کارت قرمز، او در کنار دیوید بکهام بیشترین اخراج را در تیم ملی انگلستان داشتهاست.[۱۲]
در فصل ۱۰–۲۰۰۹ او به عنوان بازیکن سال پیافای و بازیکن سال افدبلیوای دست یافت. او تاکنون پنج بار بهترین بازیکن ماه لیگ برتر شده، رکوردی که تنها استیون جرارد به آن دست یافتهاست. او در رأیگیری نهایی توپ طلای سال ۲۰۱۱، پنجم شد اما در تیم منتخب ۱۱ نفره سال قرار نگرفت. گل قیچیبرگردان او به منچستر سیتی در سال ۲۰۱۱، به عنوان بهترین گل فصل و بهترین گل ۲۰ فصل اخیر لیگ برتر انگلستان انتخاب شد.[۱۳] بنا بر گزارشها، تا مارس ۲۰۱۱، وین رونی با درآمد سالیانهٔ ۲۰٫۷ میلیون یورویی (۱۸ میلیون پوند) پنجمین فوتبالیست پردرآمد دنیا بعد از لیونل مسی و کریستیانو رونالدو و نیمار و گرت بیل میباشد.[۱۴]
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در دنیای واقعی افرادی هستند که به گنج های جالبی دست پیدا کرده اند. این افراد هر کدام داستان های خاصی دارند که شنیدن آن نمیتواند خالی از هیچ لطفی باشد. گنج های واقعی هر کدام قدمت و ارزش بسیار بالایی دارند به طوری که شاید میلیاردها دلار ارزش هر قسمت آن باشد.
** گنج هندوها
در سال 2011 گنجی شگفت انگیز در ششمین طبقه زیرزمین یک معبد هندی پیدا شد که بیلیون ها دلار ارزش داشت. این گنج شامل چند صد کیلو طلا و جواهرهایی است که ریشه های آن به قرن 16 بر میگردد. در این گنج ها که ارزشی 7 بیلیون پوندی دارد مواردی از قبیل گردنبدهای طلا و حتی نخ و طناب های طلا دیده می شود. البته با توجه به گذر زمان و سرپا بودن این معبد گنج هایی از سال های حکومت ناپلئون نیز در میان آن ها دیده شده است. این گنج ها همچنان در این معبد نگهداری می شوند و البته معبد به شهرتی بسیار زیاد دست پیدا کرده است.
** گنجینه در باغ
"تری هربرت" به همراه پسر 14 ساله اش در حال گشت زدن در باغ خانه شان بودند که ناگهان صدای فلزیاب آن هابه گوش رسید. آن ها پس از کندن زمین توانستند به گنجی شگفت انگیز دست پیداکنند. این اتفاق که در سال 2009 رخ داد باعث شد تا این پدر و پسر بتوانند 5 کیلوگرم طلا و 2.5 کیلوگرم نقره پیدا کنند. این گنج شامل تعداد بسیار زیادی از ادوات جنگی بود که میتوان به سپر یا شمشیرهای شکسته اشاره کرد. این گنج به قرن 7ام بر می گردد. ارزش تقریبی این طلاها و گنجینه 3.5 میلیون پوند حساب شده است و این روزها در موزه زندگی می کند.
** گنج وایکینگ ها
در سال 2007 بار دیگر یک فلزیاب ساده توانست گنچی شگفت انگیز را پیدا کند. "دیوید والن" به همراه فرزندش در حال گشت زدن در یکی از مناطق خارجی شهر یورکشایر بود که توانست گنجی از دوره وایکینگ ها را پیدا کنند. این گنج شامل 617 سکه نقره به همراه 65 وسیله دیگر است که هر کدام آن ها به سال 900 میلادی بر می گردد. ارزش این گنج یک میلیون پوند برآورد شد و این روزها نیز در موزه های مختلف انگلستان نگه داری می شود.
** گنج های روم باستان
در سال 2010 "دیو کریسپ" که علاقه خاصی به یافتن فلزهای مختلف دارد توانست به گنجی باستانی دست پیدا کند. او با استفاده از یک فلزیاب جالب توانست گنجی را پیدا کند که قدمت آن به قرن های ابتدایی تاریخ و حکومت روم باستان می رسد. این گنج شامل 52 هزار سکه رومی به همراه چندین قطعه از ابزار و وسایل آن زمان است. گنجینه آقای کریسپ توسط نهادهای رسمی و موزه ای که این روزها از ان نگه داری می کند ارزشی 320 هزار پوندی دارد.
** گنج های آنجلو-ساکون
در سال 2001 یک باستان شناس آماتور به نام "کلیف برادشو" اولین کار خود را در منطقه ای به نام کنت در انگلستان آغاز کرد. او برای یافتن گنجینه های قوم آنجلو-ساکون تلاش بسیاری کرده بود و مناطق مختلفی را چک کرده بود اما در نهایت در کنت توانست ریشه این قوم را بیابد. او در تلاش های خود برای پیدا کردن گنج توانست به مجموعه ای از ظروف خاص باستانی دست پیدا کند که ارزشی نزدیک به 270 هزار پوند داشت. این گنجینه را یکی از موزه های انگلستان خرید و پول آن به برادشو و صاحب زمین رسید.
"نظر امیر نظام علیه روسیه است اما نه اینکه دوستدار انگلستان باشد و نیز تصور نمی کند که انگلستان خیرخواه ایران است، بزرگترین هدف امیر کبیر این است که از نفوذ روس و انگلیس بکاهد و مقام آنان را در انظار مردم وطنش هرچه ممکن باشد بی مقدار جلوه دهد"
کتاب"امیرکبیر" عباش شادلو/ص 119
کتاب "وزیران مقتول" ناصر نجمی/ص202
این دست و پا زدنها بخاطر اقامت دائمی غیر ممکن در کمپ لیبرتی است!
منبع: انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی| شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ چاپ
خبر زیر که با تفرعات بیشتر در رسانه های فرقه ی رجوی که نام بی مسمای
منافقین خلق را کماکان یدک میکشد ، بازهم دراشکال دیگر خوراک رسانه های این گروه
مافیایی شده و موضوع طوری مطرح میشود که گویا آسمانها بزمین ریخته وهمین فرداست که
رژیم سقوط میکند و رجوی ها درمیدان آزادی تهران، در میتینگی مشابه آنچه که دراوایل
سال جاری دراکراین اتفاق افتاد ، به رقص وپایکوبی خواهند پرداخت ومردم ایران صاحب
حکومتی خواهند شد که نمونه اش را درمناسبات فرقه ی رجوی در کمپ های اشرف و لیبرتی
دیده و شنیده ایم!
وبسایت فرقه ی نامبرده خبر را بصورت متفاوت تر از قبل بشکل زیر تیتر کرده است:
" کابوس وحشت نظام از قطعنامه مجلس انگلستان و فراخوانهای پارلمانی به محاکمه
خامنه ای و ارجاع پرونده جنایات رژیم به شورای امنیت "
وطی آن که دراصل تکرار یکی دوجمله در چند صفحه است میخوانیم:
" به دنبال ثبت قطعنامه پارلمانی درحمایت از حقوق مجاهدان لیبرتی و
فراخوانهای فزاینده در کنفرانس پارلمانی در انگلستان و پارلمان اروپا و سخنان
نمایندگان و حقوقدان برجسته یی هم چون پرفسور سارا چند لر ازسوی 850هزار حقوقدان
ووکیل در کشورهای اروپایی، که خواستار شناسایی حقوق بنیادین مجاهدان لیبرتی ازجمله
حق تردد آزاد و تعیین لیبرتی به عنوان کمپ پناهندگی شده اند، غیظ و کین و ترس و
وحشت نظام ولایت را فرا گرفته و از جمله در خبرگزاری سپاه پاسداران فوران کرده است
".
من اصل و هسته ی مرکزی خبر چند صفحه ای فوق را درآوردم که خواننده بداند که تمام
بازیهای این باند مافیایی شبیه همان ادا واطوارهای خرس بخاطر تصاحب گلابی های یک
درخت است ولاغیر! وتیتر خبر که " کابوس وحشت نظام از قطعنامه مجلس انگلستان و
فراخوانهای پارلمانی به محاکمه خامنه ای و ارجاع پرونده جنایات رژیم به شورای
امنیت " است با این نیت اصلی رجوی ها همخوانی ندارد وباصطلاح معروف مرگ را
پیش کشیده تا به تب رضایت داده شود وحکم کشک را دارد که افراد بیکار ومستاصل
وگرفتار این باند مافیایی آنرا سابیده و مشغول باشند وفکرهای دیگری ازقبیل جدا شدن
ویا درخواست آزادی برای تماس بادنیای خارج نداشته باشند!
دراین میان میماند حق تردد زندانیان لیبرتی که جای تعجب است وهمگی میدانیم که این
نگون بخت های تاریخ معاصر ایران ازطرف گماشتگان ونگبانان خود رجوی محروم از داشتن
این حق تردد هستند و بنابراین چاره ای جز این نداریم که نتیجه بگیریم که این تردد
ازقماش دیگر وازنوع آن تردد های تشکیلاتی و کنترل شده توسط رجوی ها وبمنظور
خرابکاری در کشور عراق وامکان اعزام تیم های تروریستی به داخل ایران است که دراین
مورد باید گفت که خواب دیده اید که خیری درآن نیست!
ضمنا این پارلمانتاریست های دست ساز رجوی چه حقی دارند که به کشور عراق امر ونهی
کنند که بگذارد کمپ لیبرتی بعنوان پشت سند نکاح خانم مریم رجوی، بطور دائمی
دراختیار این باند بماند؟!
آیا مردم عراق متعهد به تضمین مالی نکاح خانم رجوی هستند و اجرای این تعهد؟! باید
فقط وفقط با بخشیدن قسمتی ازاراضی شان باشد؟!
خنده دارتر اینکه این موضوع زمانی مطرح میشود که دولت عراق صبر وتحمل این بند بازی
های رجوی را ازدست داده وباید که طبق قوانین آن کشور ، خاک عراق را ترک کنند!
ضمنا ، ارجاع پرونده به شورای امنیت با شکل وشمایلی که فرقه ی رجوی خواهان آن است
وسخت تر ازآن صدور قطعنامه ی دلخواه رجوی ها بان سادگی هانیست که تصور میشود!
نه! هموطنان مستاصل وگرفتار در مناسبات منحط فرقوی! آن موقعیت محبوب شما را لو لو
برده و روابط اعضای اصلی شورای امنیت باین خوبی نیست که میپندارید دستمالی را نصیب
شما خواهد کرد و برعکس، هر قطعنامه ی این چنینی درجا رد خواهد شد!
پس این اقدامات پرهزینه راه بجایی نمیبرد وبرای شما مسیری غیر از انتقال سریع این
گروگان های رجوی ازعراق باقی نمانده است!
به عنوان یک هموطن، بشما پیشنهاد میشود که مخارج این نشست ها وخرید امضای
پارلمانتاریست های این چنینی را صرف این کار خیر "انتقال لیبرتی نشینان به
خارج از عراق" بکنید!
خودتان را فریب ندهید ودلخوشی های دروغینی هم دراین افراد اسیر تولید نکنید که
ابدا فایده ای نداشته و تنها اعتباری در سطخ " عرض خود بردن"- اگر باقی
مانده باشد – دارد!
سعید