یا رب المهدی به حق المهدی
اشف صدرالمهدی به ظهورالحجة
یا بقیه الله
من غروب عاشورا را دیده ام
زمین همه شهید…
آسمان همه آتش…
غربت بال و پر گشوده
عطش تاب و توان از همه ربوده
حرم بی پناه…
تنها و بی نگهبان
یا مهدی !
من دیده ام بازگشت اسبی
اشکریز و زین واژگون
من دیده ام خیمه ی شعله ور در غروب
من چشیده ام غربت و یتیمی را …
من دیده ام گودالی لبریز
خون و سنگ و نیزه را
بیا و بنگر داغ روی داغم را…
مهدیا !
ازکدام حادثه بگویم؟
از قتلگاه سنگ ریز و نیزه خیز…
از هفتاد و دو بار افتادن پدر
بر پاره پاره ی ستاره ها…
از هزار بار افتادن عمه
در ریزش تازیانه و کعب نیزه ها
منتقم خون شهیدان کربلا !
بیا …
یا مهدی!
ای امیر قیام
وای سالار ظهور قیام قیامت آسایت
رساترین لبیک به آوای
هَل مِن ناصِر سیدالشهدا است
یا مهدی !
از نیزه ها بپرس گریستن هایم را …
از کجاوه های کج بپرس افتادنم را
از کوچه های کوفه و شام بپرس
سنگ خوردنم را …
بیا و بنگر روی سیلی خورده ام را
یا مهدی !
ای خلاصه ی امامت بیا
و با قدم نورانی ات
امامت را ابدی ساز
و مرهمی از برای دل دردمندمان باش
ای قبله ی چهاردهم عشق…
منتظر حضور دستان آسمانی توایم
چشم های پاک
لایق نظاره بر جلوه های جمال حق اند…
و دیدگان ناپاک
سبب آلوده شدن قلب اند…
و آنان که دل
به آخرین ذخیره ی الهی بسته اند
باید مراقب نگاه خود باشند...
العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان(عج)