رمان بانوی جنگل
نویسنده : فهیمه رحیمی
فصل : 18 (آخر)
........................................................................................
تا برپایی نمایشگاه دو فامیل فقط از طریق تلفن با یکدیگر تماس داشتند و هدیه هم سرگرم آماده نمودن تابلوخا برای نمایگشاه بود .شبی که فردای آنروز نمایشگاه افتتاح میشد .هدیه دچار هیجان و اضطراب بود.برپایی اولین نمایشگاه در عین حال که شادی آفرین بود