وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

رمان گشت ارشاد فصل 3

http://up.vbiran.ir/uploads/39739140885324432506_secret_book.png

رمان گشت ارشاد

نویسنده : freshte69

فصل : 3

.......................................................................................

بعد دادن ازمایش به خاطر اشنایی که حاجی اونجا داشت قرار شد تو زمان کمی جواب رو براشون اماده کنن شایسته طبق معمول که ازمایش میداد فشارش افتاده بود و روی صندلی نشسته بود ولی صورت سفیدش نشون از حال بدش بود امیر نیم نگاهی بهش انداخت و از جاش بلند شد و به سمت بیرون رفت شایسته تو دلش چند تا فحش بالای ۱۸ بهش داد و گفت:عجب انگار نه انگار حال من به خاطر خون گرفتن بد شد جای اینکه مثل همه ی این مردهای دیگه بشینه و قربون صدقه ی من بره بلند شد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.