دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس
دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس
زبان حال حضرت زینب کبری(س) در غروب عاشورابه دشت کربلا، جمعی پریشان ماند و من ماندمفراز نیزهها، آوای قرانماند و من ماندممن غارتزده خسته، ز هر سو راه من بستهز یاران خیمهها خالی، بیابان ماند و من ماندمبه گوش من طنینافکن، صدای اکبر و قاسمکه دائم اشکریزانم، به دامان ماند و من ماندمدلم خون شد خداوندا، از این اشک عزادارانبه دنبال پدر یک طفل گریان ماند و من ماندمبه خاک و خون دو بازوی بلند و پرچم و مَشکیمیان شعلهها یک فوج عطشان ماند و من ماندمز تیری بسته شد راه گلوی تشنهلب اصغررباب از این جفای خصم، حیران ماند و من ماندمز طوفان بلا گلهای سرخ من همه پرپراز این طوفان مرا یک سرو عریان ماند و من ماندمبههم پیوست جوشان چشمههای خون و دریا شداز این طوفان هایل موج و طوفان ماند و من ماندمنمانده طاقتم دیگر که بینم قتلگاهش رابرفت و این دل بیتاب و سوزان ماند و من ماندم"حسان" گویی که این مصرع زبان حال زینب بودتهی شد باغم از گل، عطر جانان ماند و من ماندم
حسان
ادمین
جمعه 19 دی 1393 ساعت 19:04