ولی کسی نیس که پیش اون گله کنی
یوقتایی هس که حتی خدام تنهات میزاره
همون ی وقتا خدا گوشاش نمیشنوه
همون یوقتاس که کفر میگی و کافرمیشی
اگه کفر میگم اگه همش غمگین مینویسم
هیچ کی گله نکنه کارم بجایی رسیده که خدام
ازم دوری میکنه اگه مغرورم نزارین به حساب سر بودنم
بزارین به حساب پردرد بودنم اگه موقع حرف زن از جمع بیرون میکشم
نزارین به حساب غرور بزارین به حساب کمبودام که نمیزارن تو جمعتون باشم
غرورمو سپر کردم که کاستیامو کسی نبینه دردم میاد وقتی خودمو خاکی نشون دادم
تنهام گذاشت و فکر کرد از اون گدا گرسنه هام یکی نبود بهش بگه عزیز یاد گرفتم همیشه خودمو ازاونیکه هستم کمتر نشون بدم تا طرف مقابلم احساس خواری نکنه
اغا ولم کنین میخوام بگم تا جایی که خدام ازم خسته شه میخوام بگم از همه چی دلم گرفته از همه چی حتی از خودم