نقش مهم ونیز و فلورانس در گوهرتراشی
بطور کلی، تراش سنگ یکی از هنرهای قدیمی محسوب میشود که انسان اولیه نه به منظور خلق آثار هنری بلکه برای تسهیل زندگی روزمره اش از آن بهره می برد و به این طریق توانست علاوه بر تامین وسائل اولیه زندگی خود از آنها بعنوان وسائل زینتی نیز استفاده نماید.
این نوع کاربردها در طول زمان و به مرور تغییر و تکامل یافت تا به شکل کنونی رسید که در حال حاضر بعنوان یک هنر و همچنین یک منبع کسب درآمد در سراسر جهان شناخته شده است. سنگهای قیمتی، خود داستانی مجزا دارند و اینکه از کجا منشاء گرفته و تا به حال ادامه و در جهان گسترش یافته اند. در این مقاله مروری داریم بر مناطقی که این هنر-صنعت در آنجا رواج دارد.
مناطق تاریخی تراش سنگ جواهر: ونیز، فلورانس و جنوا
اولین مسیرهای تجاری الماس در قرن دوم بعد از میلاد، جغرافی دان یونانی به نانم بطلمیوس یکی از اولین غربیانی بود که نقشه ای را از منطقه مدیترانه تا هند و شرق دور به ترسیم کرد ( نقشه را می توانید در زیر ببینید). این مسیرهای زمینی و دریایی اولیه برای انتقال ادویه، چای، منسوجات، فلزات گران بها، جواهرات و دیگر محصولات خوش رنگ مورد استفاده قرار گرفت.
اولین پایتخت اروپایی برای تجارت جواهرات، ونیز بود که برش، تراش و جلاء جواهرات در آن در دوره 1330 تا 1340 انجام شد و اولین پایتخت تجارت اولیه ی الماس گردید. بیشترین الماس های وارداتی به اروپا از هند (گلکوندا) و بورنئو (لنداک) وارد می شد. در اواخر قرن 14، مسیر تجاری الماس از ونیز به آمستردام، آنتورپ و بروگس صورت گرفت. پیش از کشف مسیر دریایی بخش جنوبی آفریقا ( کیپ او گوود هوپ) توسط دریانورد پرتقالی، واسکو دا گاما مسیرها تجاری از هند از خشکی و دریا صورت می گرفت ( تصویر زیر).
فرهنگهای ایرانی و عربی قبل از اروپاییان مجذوب الماس و سنگ جواهر بوده و در این مورد از اروپائی ها پیش بودند. بنابراین می توانستند کنترل بسیاری بر بیشتر تجارت الماس هندی که از مسیر کاروانی جاده ابریشم انتقال می یافت، داشته باشند. این امر انتقال الماس را پرهزینه و پر خطر می ساخت.
افسانه های سرچشمه های الماس به جز هند، ریشه در گذرگاه های سرزمینهای عربستان، قسطنطنیه، مصر، اتیوپی، ایران و یمن دارد. داستان های ماجراجویی خاستگاه ایرانی، مانند سفر دوم سندباد و کشف او از سرزمینی که دره ی آن با الماس فرش شده بود (دره ی الماس)، سرزمینی را توصیف می کند که بی شباهت به هند نیست.
گوهر تراشان ونیزی و فلورانسی
سه گوهر تراش مهم دوره رنسانس از این منطقه در قرن 1400، جیووانی دله کورنیوله-Giovanni delleCorniole- ( قرن 1470-1516)، پیر مالیا سربالدی دا پشیا- Maria Serbaldi da Pescia- (1455- 1522)، و گنوسی حکاک جواهر گیاسومو تاگلیاکارنه-GiacomoTagliacarne- ( عکس زیر) بودند. جیووانی دله کورنیول ( قرن 1470-1516) هنر خود را با تقلید حکاکیهای گوهر از مجموعه های هنری دوک بزرگ متعلق به خانواده مدیچی در فلورانس کسب نمود.
در اواخر قرن 1600 گوهرشناس ونیزی، وینسنت پروزی(Vincent Peruzzi) با دو برابر کردن تعداد فستهای تاج در تراش مازارین، برلیان سه-تراش (aka Peruzzi Cut یا Triple-Cut Brilliant) الماس را به وجود آورد.
اگرچه ونیز خیلی زود جای خود را بعنوان یک مرکز تراش، بهبروژ وآنتورپداد اما همچنان یکبندر تجاریبزرگ باقی ماند. با توجه به مسیر نسبتا امن و مطمئن به هند، این موضوع مشکلات وخطرات ناشی ازگذرگاه های سرزمینهای مختلف را برطرف میکرد. به همین مناسبت ونیز و لیسبون مراکز اروپایی تجار تگوهرهای هند شدند.
البته امروزه برای تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی در سراسر دنیا، دستگاههای مدرن وپیشرفته بسیاری ساخته شده و از آنها استفاده میشود.