وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

صدا و سیما به کجا چنین شتابان ...

                        صریح مینویسم اما بی پرده   
             با احترام فراوان به زنده یاد مرتضی پاشایی  
  
 وقتی از دریچه رسانه تصویری کشور که همچنان در گرو عده ای است که با سلیقه شخصی  
 خود آن را میچرخوانند، هر پنج دقیقه خبری در مورد فوت یک خواننده پاپ اختصــاص داده
 بشه اونوقته که هشت ســال پیش عین یک خـــاطره جلو چشمـات رژه میره، وقتی مجریـــان
 تلویـــزیونی از همان برنامه صبح بخیرش تا آخـــرین ســــاعات شب خبر خود را در تمـامی  
 برنامه ها اختصـــاص به فوت یک خـواننده پاپ قرار میدن اینجاست که باز هم به مظلـومیت  
 اهلبیت(ع) و نوکران و دوستداران و عاشقان اهلبیت (ع) پی میبریم و اینجـاست که این شعر   
 به ذهن آدم میاد :    
  
      مردم زمونه هر چی میخواین بگید آخه ... آقا که غریب شد نوکرشم غریب میشه  
  
 مرتضی پاشایی جوانی سی ساله، در آستانه پرواز از این دیــار، دست و پنجه نـرم کردن با   
 بیماری سرطان، خـواننده پاپ، نشان دادنش در تلویزیون در آخرین روزهای عمرش، دعـای  
 مجریان برای سلامتیش ......  
 اما باز هم عدد سی، بیماری سرطان، این ها مارو به یاد ذاکر دلسوخته آستـان آل الله میندازه   
 که فقط با اهل بیت (ع) معامله کرد و بس، یادآور آسید جواد ذاکر عزیزمان هست، سیدی که  
 غریبونه از بینمان پر کشید و رفت اما یکی مثل او اما با تفاوت های زیاد از این دنیا پر کشید 
 و رفت و شد : تیتر اول خبرهای ایران / تیتر اول روزنـــامه های ورزشی / تیتر اول مجله   
 خبری شبکه یک /  تیتر اول صبح بخیر ایران ...  
  
 میخواهم بگویم فرق بین این دو در چه بود که فــوت سید ذاکــر اعلام نشد اما فوت مرتضی   
 پاشایی شد تیتر اول خبرهای صدا و سیما  ... ؟؟؟
      
 
  
 به قول امیر حسین صادقی که در صفحه اینستاگرامش نوشت :  
 هردوسرطان داشتند، هر دو میخوانند، هر دو رفتن ...  
 سید ذاکری که در شرایط سخت مالیش هیچوقت روضه نفروخت و حتی در سکوت خبری به  
 دیار باقی شتافت ...  
  
 من کاری به مرحوم مرتضی پاشایی ندارم،حرفم با صدا و سیما هست که با اینکارشان ارزش  
 یک حسینی رو کم و کم جلوه میدهند،ارزش ذاکر حسینی که با نواهاش هنوزم بعد از سال ها  
 از فونش خیلی هارو به راه راست هدایت کرد، خیلی از جوونهارو هیئتی کرد و دخترانی را  
 چادری ، آیا از یک خواننده پاپ که روز تــدفینش به جای ذکر شهادیتن و صلوات و فاتحه ،  
 ترانه هایش خوانده میشد کمتر بود ؟  
 کم مونده بود برای مرتضی پاشایی صدا و سیمای ما عزای عمومی اعلام کنه ... !!!  
  
 آقایون صدا و سیما به کجا چنین شتابان ؟  
 روزی فوت پوپک گلرده، روزی فوت عسل بدیعی ، روزی فوت مرتضی پاشایی میشه تیتر  
 اول خبرهاتون که کاره خوبیست تا چهار نفر فاتحه ای برایشان بخوانند اما اما ...  
 اما تبعیض تا کی ؟؟؟ چرا نباید فوت نوکران اباعبدالله الحسین (ع) اعلام بشه  ؟؟؟  
  
 آقایان صدا و سیما سید جواد ذاکر ها و محسن فیضی ها از بینمان رفتند اما در سکوت خبری  
 شما اما ماندگار شدند و ماندگار ماندند و ماندگار میمانند چون اربابشان حضـرت سید  الشهدا   
 علیه السلام است و مطمئن باشید آنانی که با ارباب معامله کردند امثال سید ذاکـر در دلهایمان  
 تا ابد جاویدان و ماندگارند ...  
  
 شادی روح رسول ترک ها ، حاج اکبر ناظم ها ، محمد تقی شریعتی ها ، آسید جواد ذاکر ها،  
 محسن فیضی ها و همه ی حسینی ها و ذاکرانی که سر به تیره تراب فرو برده اند صلوات...

زندانی از جنس عملیات روانی!!!

((«« زندانی از جنس عملیات روانی  »»))


بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرارمیداد:

حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.

این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.

آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. 

در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد، اما...



اما بیشترین آمار مرگ زندانیان
در این اردوگاه گزارش شده بود. 

عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی میمردند.

با این که حتی امکانات فرار وجود داشت
اما زندانیان فرار نمیکردند

بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.

آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،

و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.

دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت
و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:

در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.

هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.

هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.

در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که:
— با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.

— با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.

— با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.


و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.

نتیجه :

اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنویم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نیستیم و اگر همگی در فکر زدن پنبه همدیگر هستیم،
به سندرم «شکنجه خاموش» مبتلا شده ایم.

این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
دلار گران شده ...
طلا گران شده ...
کار نیست ... 
مدرسه ای آتش گرفت ... 
دانش آموزان راهیان نور در جاده کشته شدند... 
زورگیری در ملاءعام...


این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است. ...
ما ایرانیها هیچی نیستیم! ... 
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم! ... 
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!... 
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک انسان میتواند داشته باشد داریم! ...

توی همین واتساپ چقدر بادلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.
به خودمان فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.


اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را ! ...

بزرگان علمی٬ هنری٬ ادبی و دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.

این همان جنگ نرم است.

تهاجم فرهنگی فقط از طریق بی حجابی و فیلمهای خراب نیست.

این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟
این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟
بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، (((احترام))) بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.

شاید اینگونه راهی برای گریز از زندانی که از طریق رسانه ها برایمان ایجاد شده است ،بیابیم.

به نقل از سایت خبری تحلیلی شرق گلستان

         چرا ۱۳ سوال شورای شهر از شهردار آزادشهر همچنان بی پاسخ مانده است؟

 

به گزارش خبرنگار گلستان شرق تعدادی از اعضای شورای اسلامی شهر آزادشهر با طرح ۱۳ سوال از شهردار این شهر قصد دارند ابهامات موجود در برخی از مسائل مدیریتی و روش «سید منصور باقری» در اداره شهرداری و خدمات شهری را برطرف نماید.

از طرفی هم شهردار آزادشهر تاکنون پاسخی به سوالات مطرح شده از سوی شورای شهر که منتخبین مردم هستند نداده است و معلوم نیست این سکوت تا کی ادامه خواهد داشت.

بر اساس خبرهای رسیده اساس سوالات کسری مالی شهرداری است که باعث شده حتی در پرداخت حقوق پرسنل این اداره نیز مشکل بوجود بیاورد.

سرویس خبری گلستان شرق برای روشن شدن افکار عمومی به راههای کسب درآمد شهرداری ها بر اساس قانون و در ادامه با حضور در میان مردم آزادشهر به جمع آوری و انعکاس برخی از سوالات مردم ، نخبگان و متخصصان در این امر پرداخته است تا روشن شود که حق با کیست ؟

براساس ماده (۲۹) آئین نامه مالی شهرداریها درآمد شهرداریها به شش طبقه تقسیم می شوند:
۱- درآمدهای ناشی از عوارض عمومی (درآمدهای مستمر)
۲- درآمدهای ناشی از عوارض اختصاصی
۳- بهای خدمات و درآمدهای موسسات انتفاعی شهرداری
۴- درآمدهای حاصله از وجوه اموال شهرداری
۵- کمکهای دولت و سازمانهای دولتی که طبق خبرهای موثق در سال جاری یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان بوده است
۶- اعانات و کمکهای اهدایی اشخاص و سازمانهای خصوصی و امول و دارایی هایی که به طور اتفاقی یا به موجب قانون به شهرداری تعلق می گیرد.

و حال برخی موارد که در میان آحاد مردم هست که باید رفع میشد اما پس از گذشت ۱۹ ماه و وجود بودجه ۵ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی هنوز کاری در این زمینه ها صورت نگرفته است و اعم سوالاتی که متخصصین به امر شهرداری از جناب شهردار دارند به شرح زیر است :

*آسفالت خیابانها وکوچه های شهر انجام نشده است مخصوصا جاده ی کمربندی شهید کوهساری که نه تنها از وضع آسفالتی بسیار بدی رنج میبرد تاریکی آن در شب باعث بروز اتفاقات فراوانی شده است در حالی که تقاضای همه ی مردم ایجاد جاده های مناسب ، ترمیم آسفالت موجود شهری و اتمام نهضت آسفالت بوده است.

* عدم اتمام ساخت پروژه ی عظیم سرویس های بهداشتی پارک شهر بعد از گذشت مدتها و احداث نشدن سرویس بهداشتی برای رفاه مردمی که از اطراف آزادشهر بهرای کارهای روزمره به شهر می آیند.

*با وجود مشکلات بسیار ضروری شهر که باید ساماندهی میشد عملیات تخریب و ساخت مجدد میدان مرکزی صورت گرفت که هنوز هم تمام نشده و باعث شده هزیینه ی زیادی به شهر تحمیل شود.

*پارک کودک آزادشهر که در دوره های گذشته با رسیدگی شهردارهای قبل به تفرجگاهی مناسب برای کودکان و بزرگسالان تبدبل شده بود علی رغم اسمش یک وسیله بازی برای کودکان ندارد و همان اندک وسایلی هم که داشته جناب شهردار جمع آوری شده است و حتی چمن مطبوع آن نیز تبدیل به علف هرز شده و طبق خبرهای رسیده بجای تخم چمن مناسب و درجه یک از بذر درجه ۵ استفاده شده است .

*پارک زیتون به عنوان تنها منطقه ی گردشگری و توریستی در آزادشهر از زمان ورود ایشان هیچ تغییری نکرده و پیشرفت فیزیکی نداشته است و بلعکس پسرفت نیز داشته و امکاناتش دچاره فرسودگی شده است و هیچ راهکاری برای این موضوع ارائه نشده است.

*وضعیت غسالخانه و گلزار شهدا بسیار اسفناک و نابسامان است .

* در فصل تابستان چشم انداز و زیبا سازی ورودی های شهر جهت جذب مسافر صورت نگرفته است.

* چندماه شهرداری حقوق کارگران زحمتکش را نداده و این موضوع باعث نارضایتی در بین این قشر ضعیف شده است.

*جهت دیدار با شهردار محترم باید از هفت خوان رستم رد شد و حتی بعد از رد شدن از این مراحل برای دیدار ایشان ، رفتار نامناسب با ارباب رجوع باعث ایجاد نارضایتی در بین مردم شده است در حالی که شهردارهای گذشته بسیار مردمی بوده اند.

* شهردار محترم جهت پرداخت هزینه ها چند قطعه زمین ارزشمند شهرداری رو بفروش رساندن در صورتی که یکی از هنرهای شهردار جذب منابع خارجی برای اداره شهر است نه نابودی منابع گذشته و این درحالی است که جناب شهردار در زمان پایان تصدی همین پست در گنبد خزانه شهرداری آنجا را با ۳میلیارد تحویل دادند و چه شده است که الان نمیتواند منابع مالی شهر را تامین کند و شاید رغبتی به این کار برای این شهر ندارد!!

*چطور بودجه ای پیش بینی شده است که شهرداری این همه کسری دارد !!!!

* بابت جلوگیری از دپوی زباله های شرق استان به آزادشهر چه عملی انجام شده است؟؟؟؟

*با توجه به بدهکاری های شهرداری چرا این همه هزینه های غیر ضروری برای تجهیز برخی اتاق های شهرداری میشود بطوری که طبق خبرهای رسیده با خواسته ی شهردار سرویس بهداشتی کامل (دوش حمام ) در اتاق ایشان ساخته شده است و این کار با چه نیتی صورت پذیرفته؟

* سنگ شکن ازادشهر چه مدت دیگری باید خاک بخورد و چه زمانی قرار است شروع به کار کند و نکند این سرمایه باید بدون کار کردن و درآمد زایی فرسوده شود؟؟؟؟

*منزلی که هم اکنون شهردار در آن زندگی می کند ( طبقه بالای شورای شهر) با خواست ایشان و بودجه ی شهرداری با هزینه ای حدود یکصد میلیون تومان به بهترین امکانات رفاهی تجهیز شده است و حال آیا لازم بود با وجود این همه مشکل ضروری در شهر این همه خرج برای این مردم تراشید؟

*عدم اقدام موثر در طرح عقب نشینی سطح شهر که از انتظارات دیرینه مردم شهر برای رهایی از ترافیک سنگین است و بجای آن جناب شهردار با ساخت بلوار در خیابانهای باریک شهر مردم را برای رسیدن به مقصدشان دچار سردرگمی  کرده است.

پایگاه خبری گلستان شرق در حین جمع آوری اطلاعات از بین مردم با نامه ای روبرو شد که جمعی از دلسوزان شهرستان در آن به مشکلات شهر پرداخته و نامه را به اعضای شورای شهر رساندند که در زیر نامه را برای دیدن مردم گذاشته ایم و اما سوال اینجاست که چرا با ارسال این نامه به اداراتی که نامشان در زیر آن آمده است تذکری برای تغییر رویکرد جناب شهردار به ایشان داده نشده است و اگر داده شده جناب آقای باقری به چه دلیل تغییری در رفتار و برنامه های خود نداشته اند؟؟؟

در ادامه این گزارش طی روزهای آینده پایگاه خبری گلستان شرق مصاحبه ای را با اعضای شورای شهر ترتیب خواهد داد تا رویکرد و نظر شورای شهر را در این رابطه به اطلاع عموم مردم شهرستان آزادشهر برساند.