وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

مرقد امام حسین؛ از اولین بنا به دست مختار تا توسعه حرم و احداث صحن حضرت زینب

تک دختر



پس از بنای اولین بقعه بر فراز قبر مطهر امام حسین(ع) تا توسعه حرم حسینی در عصرکنونی ، شیفتگان سیدالشهداء(ع) ایفای نقش کرده اند و تا کنون که برنامه ساخت صحن عقیله بنی هاشم در جوار بارگاه مقدس اباعبدالله الحسین (ع) آماده اجرا می شود، ایرانیان همواره پیشتاز بوده اند .

به گزارش سایت ستاد بازسازی عتبات عالیات، وقتی تاریخ ساختمان حرم مطهر امام حسین علیه السلام را مرور می کنیم دوران مختلفی سپری شده و این بنای مقدس بارها ضمن تخریب از سوی دشمنان اهل بیت (ع) بازسازی شده و روز به روز بر عظمت و شکوه این بنای مقدس افزوده می شود و حال با همت ستاد بازسازی عتبات عالیات صحن عقیله بنی هاشم نیز به این بارگاه مقدس اضافه خواهد شد. در زیر به اختصار به بیان روند ساخت ، تخریب و بازسازی های صورت گرفته از ابتدا تا عصر حاضر می پردازیم:
خرید مکان قبر سیدالشهداء(ع)
در مقطع ابتدایی، بنای بقعه نهاده شده و بازسازی آن از آغاز تا پایان دوره عباسی در مراحلی صورت گرفته است به نحوی که پس از شهادت امام حسین(علیه السلام)، طایفه ای از بنی اسد به همراه امام سجاد علیه السلام پیکر آن امام و یارانش را در همان جایی که محل شهادت آنان بود به خاک سپردند. برآمدگی هایی از خاک، که نشانِ آن قبرهای مطهر بود، نخستین بنایی است که بر فراز آن ستاره های درخشان بیابان طف نهاده شدگفته اند امام حسین(علیه السلام) هنگام ورود به طف، مکان قبر خود و یارانش را به شصت هزار درهم خرید و آن را صدقه قرار داد، به شرطی که آنان قبر او را آباد کرده و از زائران او به مدت سه روز پذیرایی کنند.

بنای نخستین بقعه در کربلا

اما نخستین بقعه و آرامگاهی که بر فراز آن برآمدگی ها ساختند، به دست مختار بن ابی عبیدة ثقفی، انتقام گیرنده خون شهیدان کربلا، بود. مختار پس از آن که با سپاهیان خود، به فرماندهی ابراهیم بن مالک اشتر، سپاه عبید الله بن زیاد را شکست داد و تمامی جنایت کاران آن حادثه را مجازات کرد، در 65ق بر مزار آن شهیدان حاضر شد و شالوده نخستین بقعه و آرامگاه را بر فراز آن قبرها بنا نهاد و روی آن ها یک دیوار و سقف آجری با روکش گچ گذارد. 
مرقد امام حسین(علیه السلام) در عصر خلفای عباسی
در آغاز عصر عباسی، به هنگام خلافت سفاح، کنار مرقد امام حسین(علیه السلام) بنای سرپوشیده دیگری ساخته شد که در دوران هارون الرشید تخریب شد. اما مأمون فرزند هارون، که از معتزله بود و گرایش هایی به علویان داشت، در 193 ق بنایی زیبا بر قبر آن حضرت برپا کرد که تا عصر متوکل هم چنان باقی بود.
متوکل عباسی نیز در 236 ق قبر امام، خانه ها و سراهای پیرامون آن را به کلی ویران کرد. حتی دستور داد تا زمین آن را شخم زنند و بذر بپاشند و بر قبر آب ببندند و مردم را از زیارت آن مقام باز دارند. اما منتصر پس از قتل پدر به خلافت رسید و به جبران اقدام های نادرست پدر پرداخت. او بنای حرم را در 247 ق بازسازی و بنای با عظمتی، بر فراز قبر مطهر استوار کرد و مسجدو صحن و مناره ای را نیز برای راهنمایی زائران و نشان دادن آن مکان مقدس بنا نمود و مردم را به زیارت شهیدان کربلا تشویق کرد. 10سال بعد، در 283 ق، محمد بن زید علوی، از نواده های امام حسن مجتبی(علیه السلام) ملقب به داعی صغیر و از حاکمان شیعی طبرستان، این بقعه و بنا را مرمت کرد.این کار را محمد ورد القطان انجام داد. او قبه با شکوهی بر فراز قبر سید الشهداء ساخت و در مجاورت آن، دو ساختمان با سقف چوبی بنا کرد .
ساخت نخستین رواق های حرم در دوران آل بویه
در دوران آل بویه، به ویژه عصر حکومت عضدالدوله دیلمی، توجه و اهتمام زیادی به مرقد امامان و عتبات عالیات شد. عضد الدوله در 371 ق بنا و حرم بزرگ و باشکوهی برای سالار شهیدان ساخت و قسمت های زیادی از بنا را تجدید کرد. برای نخستین بار، در هر چهار سمت حرم، رواق ها و شبستان هایی ساخت و قبه و رواق ها را به زیبایی با هزینه های فراوان تزیین کرد. او ضریحی را، که از چوب ساج ساخته شده و با عاج تزیین شده بود، روی قبر آن امام نصب کرد و با پارچه های گران قیمت دیباج قبر را پوشاند.
در زمان سلطان الدوله دیلمی، هنگامی که حرم مطهر دچار آتش سوزی شد، وزیر شیعی این پادشاه، ابو محمد حسن بن فضل معروف به ابن سهلان رامهرمزی، به تعمیر آن اقدام کرد. او در 407 تا 412 ق به بازسازی و نوسازی حرم مطهر، رواق ها و گنبد آن پرداخت. ابن بطوطه این بنا را در 727 ق به چشم خود دیده و در سفرنامه اش توصیف کرده است. او هم چنین دیوار و قلعه محکمی برای شهر ساخت تا امنیت مردم را از هجوم دشمن تأمین کند. این دیوار دروازه های آهنی سنگینی داشت. اما جریان آتش سوزی حرم در آن سال، به سبب افتادن دوشمع از شمع های حرم برروی فرش ها بود که آتش به سرعت به پرده ها و رواق ها و گنبد سرایت کرد و تنها دیوارهای حرم و بخشی از حرم و مسجد عمران بن شاهین از تخریب در امان ماند.

عصر سلجوقبان و بازسازی حائر حسین(ع)

در عصر سلاجقه، به هنگام حکومت سلطان ملک شاه سلجوقی، به سال 479 ق وزیر شیعی او، مجدالملک براوستانی، دیوار اطراف حرم یا حائر حسین را بازسازی کرد. او به همراه سلطان ملک شاه به زیارت آن حضرت رفت و آن خدمت را انجام داد. در این دوران یکی از شورشی ها به نام خفاجه به سال 489 ق کربلا را دست خوش تاخت و تاز قرار داد، حرم حسینی را غارت کرد و زائران را به قتل رساند. سیف الدوله، فرمانروای حلب و مؤسس سلسله حمدانیان، که نقش مؤثری در جهاد با بیزانس و مسیحیان در آزاد سازی بیت المقدس ایفا کرد، شخصاً با سپاهیانش به کربلا آمد و پس از محاصره خفاجه، او را به قتل رساند و امنیت مردم را برقرار و خسارت و زیان های وارده به شهر و حائر حسین را جبران کرد.
در دوران خلیفه الناصرالدین الله عباسی، وزیر شیعی او مؤید الدین محمد قمی، بنایی را که ابن سهلان ساخته بود تزیین و بخشی از آن را در 620 ق تعمیر کرد. او صندوق چوبی بر روی قبر قرار داد و آن را با پارچه های زیبا و حریر پوشاند و دیوارهای حرم و رواق ها را با چوب ساج تزیین کرد.

بنای گنبدی نیم دایره ای بر فراز ضریح در دوره جلایریان

با تهاجم هولاکو خان مغول به بغداد، خلافت عباسی در 656 ق بر افتاد. مغول ها در آن تهاجم، حرمت مکان ها و شهرهای مقدس را حفظ کرده و هیچ تعرضی نسبت به آن ها انجام ندادند. بنایی که ابن سهلان در ابتدای قرن پنجم ساخته بود تا پایان قرن هشتم هم چنان استواری و استحکام خود را حفظ کرد. و حدود سه قرن، بدون آن که بازسازی جد�'ی بر روی آن صورت بگیرد، هم چنان پا برجا ماند.
حدود یک سده پس از هجوم مغول ها، در 767 ق، سلطان اویس مؤسس سلسله جلایریان، که از دست نشانده های ایلخانان مغول بود، حرم را تعمیر و بازسازی کرد. دو فرزند او به نام های سلطان حسین و سلطان احمد نیز در این بازسازی نقش داشتند. تاریخ این بنا و تعمیر آن در بالای سر حرم مطهر، در قسمت جنوب غربی، محلی که به نام « نخله مریم » مشهور است، بر روی ستونی کنار محراب ثبت شده بود. این تاریخ تا سال 1216 ق محفوظ ماند و در آن سال پس از تهاجم و غارت وهابیان محراب و آثار آن محو شد. در این بازسازی بنای مسجد و حرم نوسازی شد، گنبدی نیم دایره ای بر فراز ضریح قرار گرفت که بر چهار طاق در چهار سمت استوار بود و سمت بیرونی هر یک از این طاق ها را رواقی تشکیل می داد. این گنبد، به لحاظ شکل هندسی، زیبا و بسیار ماهرانه ساخته شدو تجلی معماری اسلامی بود. نحوه قرار گرفتن گنبد و رواق ها به گونه ای بود که گردش زائران به دور ضریح و مزار شهیدان ممکن بود ولی امروزه چنین امکانی برای زیارت مزار آنان نیست.
تزیین دو گل دسته حرم با آجرهای زرد کاشانی
فرزندان اویس جلایری از آثار خود کتیبه های دیگری هم بر جای گذاشتند از جمله کتیبه ای به پهنای شصت سانتی متر بر روی دیوار حرم ثبت است و حکم « اویس بن... » در آن به چشم می خورد. این کتیبه بر لایه زیرین دیوار جدید قرار دارد که برای تقویت دیوار قدیمی روی آن ساخته شده است.
سلطان احمد جلایری، هم چنین، ایوان روبه روی صحن، معروف به ایوان طلا، و مسجد صحن، واقع در اطراف حرم را ساخت. در آن دوران، آینه و خاتم کاری ها و کاشی های کاشانی با منظره های طبیعی اوج معماری اسلامی را در رواق ها و حرم به نمایش گذاشت. کتیبه ای از کاشی با آیه و سوره های قرآن کریم، به خط ثلث، بر روی دیوار رواق ها جلوه زیبایی به حرم بخشید. به فرمان سلطان احمد، دو گل دسته حرم نیز با آجرهای زرد کاشانی تزیین و تاریخ بنا بر ساقه مناره ها به زبان فارسی و در قالب حروف ابجد(عدد 793) ثبت شد.

ماجرای انتقال قبر امام حسین(ع) و امام علی(ع) به ایران 
اما غازان خان و اولجایتو، از ایلخانان مسلمان و شیعه مغول، به زیارت کربلا رفته هدیه های فراوانی به آن بقعه و بارگاه تقدیم کردند. ارغون شاه نیز با کندن کانال و مجراهایی آب فرات را به داخل کربلا هدایت کرد تا کار کشاورزی رونق یابد و بناهای متبرکه آن سامان آبادانی گیرد. اولجایتو، که نام مسلمانی اش سلطان محمد خدابنده بود و به شیعه گرایش یافت، قصد آن داشت تا قبر امام حسین(علیه السلام) و امام علی(علیه السلام) را از کربلا و نجف به ایران و پایتخت اش سلطانیه منتقل سازد لذا گنبد و مقامی در سلطانیه، نزدیک زنجان، بر پا کرد و مکانی را برای دفن جنازه های انتقالی قرار داد. اما عالمان شیعه او را از این کار بازداشتند و حرمت نبش قبر را برای او بیان کردند و او از این تصمیم منصرف شد.

کشف سنگ نبشته وقف در حرم امام حسین(ع) 
ابن بطوطه، که در این دوران به شخصه حرم و بقعه مبارک را دیده است، از قندیل های زرین و سیمین بر روی ضریح و پرده های حریر بر درهای آن سخن می گوید.در 904 ق، قبل از آغاز حکومت صفویه، وقف نامه ای به آن تاریخ روی سنگی در داخل ضریح مزار شهیدان قرار داشت که در سال های اخیر کشف شده است. در این سنگ نبشته وقف نامه فردی به نام شیخ امین الدین مبنی بر وقف زمین ها و املاک مجاور زمین های جعفریات در شمال حرم امام حسین(علیه السلام) ثبت شده است.

شاه اسماعیل صفوی و تزیین حرم امام حسین(علیه السلام) 
پادشاهان صفوی، که ترویج کننده مذهب تشیع بودند، در بسیاری از سرزمین های زیر سلطه خویش به تعمیر و ساخت بناهای مربوط به امامان شیعه و امام زاده ها و سادات و تکریم آنان پرداختند. شاه اسماعیل صفوی، مؤسس سلسله صفوی، از کسانی بود که در این راه تلاش زیادی کرد. او در 914 ق به تزیین حرم امام حسین(علیه السلام) پرداخت.
صندوقی از خاتم بسیار نفیس و گران بها روی قبر مطهر قرار داد و تمامی رواق های حرم را با فرش های گران بهای ایرانی پوشاند و دوازده چلچراغ شیشه ای و طلایی، از جنس طلای خالص، به حرم تقدیم کرد. از جمله کارهای مهم شاه اسماعیل در تزیین حرم، طلا و آینه کاری رواق ها و آرایش حرم با سنگ های مرمر و رخام در 920 ق بود که قبل از آن به صورت گچ و آجر بود. او هم چنین دستور داد حاشیه های ضریح را طلاکاری کنند.

ساخت ضریح مسی بر قبر مطهر امام حسین (ع) 
شاه عباس صفوی از دیگر پادشاهان صفوی است که در تزیین حرم اقدام های شاه اسماعیل را تداوم بخشید. او ضریح مسی بر قبر مطهر ساخت و آن را با پرده های حریر قیمتی پوشاند. گنبد حرم را از قسمت نمای خارجی نوسازی کرد و از داخل نیز با کاشی های زیبا به آن زینت داد. مال فراوانی در اختیار متولی و خادمان حرم قرار داد و صندوق زیبایی بر قبر مطهر نصب کرد که تاکنون باقی است.

ساخت ایوان « صافی صفا » 
شاه صفی نیز ضمن زیارت حرم، دستور داد مسجد پشت سر را توسعه داده، رواق شمالی را بنا کردند که به رواق شاه معروف شد. هم چنین به دستور او دیوار صحن از سمت شمال خراب شد و مساحت آن گسترش یافت. این کار را وزیر شاه صفی به نام قزاق خان بیگلربیگی انجام داد. او در سراسر دیوار شمالی حجره ساخت و مقابل هرحجره ایوانی ایجاد کرد که با کاشی های گران بهایی تزیین شده بود. این ایوان به « صافی صفا » معروف است.
شاه سلیمان صفوی در 1048 ق به توسعه مسجد پشت سر و صحن از سمت شمال و احداث رواق شمالی پرداخت. راضیه سلطان بیگم دختر شاه سلطان حسین نیز هزینه ای برای تعمیر و تزیین ضریح مطهر تقدیم کرد.

نادر شاه افشار در کربلا
نادر شاه افشار در 1135 ق بودجه فراوانی برای نوسازی حرم امام حسین(علیه السلام) اختصاص داد و خودش کربلا را زیارت کرد و فرمان داد بناهای موجود را تزیین کنند. او هدیه های گران بهایی به گنجینه حرم هدیه کرد. پادشاهان عثمانی نیز با وجود داشتن مذهب تسنن به مقبره ها توجه ویژه ای داشتند و چون در آن دوران کربلا و دیگر شهرهای عراق زیر سلطه پادشاهان عثمانی بود، آبادانی آن شهر را وجهه همت خود قرار می دادند؛ سلطان سلیمان قانونی پس از زیارت بقعه امام حسین(علیه السلام) به مرمت و سفید کاری و گچ کاری خارجی گنبد دستور داد. بعدها سلطان مراد سوم عثمانی نیز علی پاشا، والی بغداد، را مأمور نوسازی آستانه کرد.

بازسازی حرم و بقعه در عصر قاجار 
عمده ترین بازسازی ها و توسعه و تزیین حرم در عصر قاجار صورت گرفت که اثرهای آن هم چنان تا عصر حاضر باقی مانده است. نخستین اقدام، طلا کردن گنبد به دستور آقامحمد خان قاجار در 1211 ق بود. دو سال بعد، حرم از سمت شمال توسعه یافت و دیوار حائل مسجد شمالی و روضه برداشته شد. این کار را سید محمد مهدی شهرستانی انجام داد. در 1216 ق، حرم دست خوش تجاوز و هجوم وهابیان قرار گرفت و ضریح و رواق آن ویران شد و اشیاء نفیس آن به غارت رفت. اما در 1217 ق حرم از سمت غربی گسترش پیدا کرد و مزار سید ابراهیم مجاب در داخل رواق و شبستان قرار گرفت. این کار را سید علی طباطبایی صاحب ریاض انجام داد. این دو بزرگوار حرم را از شرق و شمال با ادغام مزار شهیدان و مسجد شمالی و اندکی نیز از سمت جنوب وسعت بخشیدند. در این دوران محمد حسین خان یزدی، بر اساس کتیبه ای که از خود به جای گذاشته، ظاهراً تعمیراتی را در قبر مطهر انجام داده است. در مقابل چهار گوشه قبر شریف این عبارت دیده می شود: « وافقه الموفق بتوفیقات الدارین ابن محمد تقی خان الیزدی، محمد حسین، سنه 1222 ق ».
 

نوسازی بنای فرسوده حرم و پوشش طلای گنبد 
فتحعلی شاه قاجار نیز در سال های 1227 و 1250 ق به نوسازی بنای فرسوده حرم پرداخت و پوشش طلای گنبد آن را بازسازی کرد. او ضریح نقره ای جدید برای قبر مطهر ساخت و داخل ایوان گنبد را طلا کاری کرد و تمامی آن چه را که وهابیان تخریب کرده بودند، بازسازی کرد. نماینده او در این طرح ابراهیم خان شیرازی بود. او هم چنین در 1232 ق، فرمان داد تا روی ضریح مسی مرقد، که شاه عباس ساخته بود، ضریح نقره ای بسازند و صندوق خاتم روی مرقد را با چوب ساج روکش کنند. این صندوق را هم آقا محمد خان نصب کرده بود. در این دوران، کربلا دیواری محکم با چهار دروازه داشت؛ 1) دروازه بغداد در شمال کربلا 2) دروازه خیمه گاه در جنوب 3) دروازه نجف اشرف در مشرق 4) دروازه حُر�' در مغرب.
ناصرالدین شاه و بازسازی و پوشش طلای گنبد
در 1285 ق، ناصرالدین شاه نیز کوشش هایی برای توسعه، ترمیم و تزیین بقعه انجام داد. او خود به زیارت عتبات آمد و شرح کامل این سفر را در سفرنامه عتبات خود نگاشت. وی صحن را از سمت غربی آن توسعه داد و گنبد و بخشی از پوشش طلای آن را بازسازی کرد. هم چنین ایوان بزرگی را در سمت قبله احداث کرد که به نام خود او، ایوان ناصری، مشهور شد. این کار را شیخ عبد الحسین تهرانی انجام داد. در همان دوران داخل حرم تعمیر و حجره های صحن از نو ساخته شد.
در 1296 ق احمد معمار نامی بر ایوان بیرونی دیوار رواق غربی، مقابل پنجره فولاد، تعمیراتی انجام داد و بالای پنجره کتیبه ای با این عنوان از خود به جای گذاشت: « عمل اوستاد احمد المعمار 1296 ق ».

ساخت و طلاکاری مناره حرم توسط یک هندی 
در 1300 ق صحن امام حسین(علیه السلام) و نیز کاشی کاری رواق های سه گانه شرق، غرب و شمال توسط عبدالله بن قوام با کمک مالی محمد صادق تاجر شیرازی اصفهانی الاصل انجام شد و کتیبه ای به همین مضمون بر بالای مقبره شمالی، یعنی مقابل ضریح امام، با تاریخ 1300 ق به یادگار ماند. از آن زمان تا 1360 ق، توسعه و بازسازی چندانی در حرم صورت نگرفت. ولی بعد از آن تا عصر حاضر، همواره تلاش ها و اقدام های فردی و متفرقه ای برای تزیین، توسعه و بازسازی حرم انجام شده است. از جمله در 1360 ق سیف الدین طاهر، از متمولان هند، یکی از مناره ها را که خراب شده بود از نو ساخت و سپس هر دوی آن را طلا کاری کرد.
در 1367 ق، خانه ها و مدرسه های دینی مجاور صحن از جمله جامع یا مدرسه ناصری تخریب شد که آن را ناصرالدین شاه در 1301 ق ساخته بود و در سمت غربی صحن امام حسین(علیه السلام) قرار داشت. از شمال به مدرسه زینبیه و درب ساعت و از جنوب به مدرسه صدراعظم نوری، معروف به صدر، متصل بود. این مسجد و دو مدرسه را عبدالرسول خالصی تخریب کرد. برای این تعمیرات، کامیون هایی حامل 55 تن سنگ مرمر از یزد از سوی سید محمدآقا یزدی و مصطفوی و شصت کامیون از طرف جمعی از بازرگانان تهران ارسال شد. این مرمرها همه در کف حرم مطهر و تمامی دیوارهای داخل آن تا ارتفاع سه متر کار گذاشته شد و در 1368 ق عملیات روکاری با سنگ مرمر به پایان رسید. در این توسعه، علاوه بر مدرسه ها، آثار دیگری از جمله جامع رأس الحسین و مقام رأس الحسین، مدرسه و مسجد سردار حسن خان، که محمد حسن خان قاجار پدر آقا محمد خان در 1180 ق ساخته بود، همه به دستور عبدالرسول خالصی ویران شد. هم چنین تکیه بکتاشیه، ورودی باب قاضی الحاجات و مأذنه های مزار پادشاهان آل بویه تخریب شد. تمامی این تخریب ها به منظور ایجاد یک فلکه بود که پشتوانه علمی و تاریخی و آثار فرهنگی را این گونه دست خوش تخریب قرار داد.

هنر ایرانیان در حرم امام حسین(ع) 
در 1370 ق، مرحوم صبری هلالی به خطاطی آیه های قرآن(سوره دهر) بر حرم پرداخت. ضلع شرقی حرم در این سال ساخته شد و ایوان ها و طاق ها نیز با کاشی های زیبا و نفیس تزیین گردید. یک سال بعد، بنای گنبد و پوشش طلای آن مرمت شد و در 1373 ق، سقف رواق های حرم به طور کامل بازسازی و کاشی های معر�'قی از اصفهان زینت بخش حرم شد و قسمت بالای ایوان ناصری طلاکاری شد.

بنای جدید ایوان طلا و برداشتن سقف قدیمی ایوان 
در سال 1388 ق ستون های سنگی از ایران وارد شد. سقف قدیمی ایوان را برداشتند و ستون ها را نصب کردند. این کار دو سال به طول انجامید و پس از آن به بنای جدید ایوان طلا پرداختند. در 1394 ق طرح نوسازی و هماهنگ سازی صحن شریف تدوین شد. این طرح شامل احداث مجدد ایوان، خراب کردن ضلع غربی صحن و تزیین دیوارها با کاشی بود که اجرای آن تا 1396 ق طول کشید.
هم اکنون سیر مراحل توسعه و بازسازی حرم و بقعه شریف حسینی ابعاد و زاویه های حرم را این گونه روشن ساخته است:
صحن حرم امام حسین(علیه السلام) محدوده مستطیلی شکلی را در بر می گیرد که ضلع شمال به جنوب آن از سمت بیرون 125 و ضلع شرق به غرب آن 95 متر است. این محدوده همه بناهای حرم را در خود جای داده و در داخل یک صحن به مساحت 385 متر مربع قرار دارد. حرم و بقعه در وسط این صحن قرار دارد که با کاشی های گران قیمت پوشانده شده است. ارتفاع حرم دوازده متر، طول دو ضلع شمالی و جنوبی 55 متر و طول ضلع شرقی و غربی آن 445 متر است. حاشیه دیوارهای حرم از سمت بیرون با آیه های قرآن تزیین شده است. طول حرم 40/10 و عرض آن 10/9 متر است. کف داخل آن سنگ مرمر است و دیوارها نیز کاشی کاری شده و به آیه های قرآن؛ سوره هل اتی، یس و سوره های کوچک با خط ثلث سفید در متن کاشی لاجوردی مزین شده است. این تزیین ها در سال های 1363 تا 1369 ق انجام گرفت.

تک دختر


اما اقدامات مهمی که در عصر حاضر انجام شده بیش از حد شمارش است و به صورت اختصار اهم این اقدامات که توسط ستاد بازسازی عتبات عالیات و با کمک مردم و متبرعین انجام می شود به شرح زیر است:
کربلای معلی (پروژه های بهره برداری شده)
01) ساخت و نصب دو درب طلای حرم حضرت ابوالفضل(ع)
02) گمانه زنی و تزریق 60 تن بتن در حرم حضرت ابوالفضل(ع)
03) مرمت مضیف حرم مطهر حضرت ابوالفضل(ع)
04) تعویض سنگ دیواره داخلی حرم مطهر حضرت ابوالفضل(ع)
05) تعویض سنگ مضیف حرم مطهر سیدالشهداء(ع)
06) اجرای پروژه نور و تامین روشنایی بین الحرمین
07) ساخت دو مجموعه سقاخانه در بین الحرمین
08) انجام مطالعات ژئوتکنیک و ژئوفیزیک بین الحرمین
09) اصلاح بلوار شارع القبله حضرت ابوالفضل العباس(ع)
10) نصب کانکس کفشداری در بین الحرمین
11) تامین خودرو آتش نشانی جهت حرم مطهر سید الشهدا(ع)
12) راه اندازی کارگاه قالیشویی و مرمت فرش حرمین در کربلا
13) تامین لوسترهای حرم مطهر سید الشهدا(ع)
14) تامین و تعویض سنگ خیمه گاه و ساخت پنجره خیمه گاه حضرت سجاد(ع)
15) بازسازی مقام علی اکبر و علی اصغر(ع)
16) بازسازی و احداث 70 چشمه سرویس بهداشتی در جوار بین الحرمین
17) گل آرایی حرمین شریفین در مراسمات مختلف
18) ساخت، انتقال و نصب ضریح جدید سید الشهدا(ع)
19) افتتاح پروژه عظیم مجتمع خدماتی سید الشهدا(ع)
20) پروژه احداث مجمع سکنی، زائر سرای حضرت زهرا(س)
21) پروژه نصب و احداث 7 دستگاه آب شیرین کن مسیر حرکت و اسکان زائرین سد الشهداء(ع)
22) تهیه روپوش نفیس قبر سید الشهداء(ع)
23) ساخت ضریح حضرت ابراهیم مجاب(ع)
کربلای معلی (پروژه های در حال اجرا)
24) پروژه مرمت، مقاوم سازی و بازسازی حرم مطهر سید الشهداء(ع) با عنوان پروژه یا حسین(ع)
25) احداث و تجهیز بیمارستان 120 تختخوابی امام زین العابدین(ع)
26) ساخت دو درب پنجره مطلا و خاتم کاری حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع)
27) ساخت دو پنجره خیمه گاه حضرت ابوالفضل العباس(ع)
28) ساخت ضریح حبیب ابن مظاهر(ع)
کربلای معلی (پروژه های مطالعاتی و در دست اجرا)
29) پروژه ترفیع گنبد حرم مطهر سید الشهداء با عنوان پروژه معراج
30) پیگیری به منظور نهائی نمودن طرح پیشنهادی توسعه حرمین مطهر در کربلای معلی
31) پروژه تقلیل حجم ستون های باربر قدیمی اطراف ضریح سید الشهدا(ع)
32) پروژه طراحی و احداث صحن عقیله بنی هاشم حضرت زینب(ع) در محدود حرم مطهر تا خیمه گاه
 
احداث صحن عقیله بنی هاشم پس از اربعین حسینی 
مورد آخر که پروژه طراحی و احداث صحن عقیله بنی هاشم حضرت زینب(ع) در محدود حرم مطهر تا خیمه گاه می باشد به گفته رییس ستاد بازسازی عتبات عالیات ، پس از اربعین طرح جدید کلنگ زنی صحن عقیله بنی هاشم حضرت زینب (س) در کربلا اجرا خواهد شد.
پلارک صحن عقیله بنی هاشم را یکی از پروژه‌های مهم ستاد بازسازی عتبات عالیات در کربلای معلی و از پروژه های در راستای طرح توسعه اعتاب مقدسه عنوان می کند و می گوید: هم اکنون کارهای تحقیقاتی آن در حال انجام است اما حکایت ساخت این صحن توسط مردم ایران جذاب است.

حکمت و حکایت نامگذاری صحن عقیله بنی هاشم 
رئیس ستاد بارسازی عتبات عالیات در خصوص حکمت نامگذاری این طرح با نام صحن عقیله بنی هاشم گفت: از آنجا که قرار است تل زینبیه در این طرح قرار گیرد بنابراین تصمیم بر این شد که نام این صحن با عنوان صحن عقیله بنی هاشم نامگذاری شود.
وی معتقد است انجام این طرح توسط مردم ایران حکایت معنوی دیگری دارد که نشان از ارادت و تمایل ایرانیان به اهل بیت(ع) است و می گوید: شیخ عبدالمهدی تولیت حرم امام حسین(ع) در روز انعقاد قرارداد این طرح و سپردن آن به ایرانیان برای انجام این پروژه خاطره ای را تعریف کرد و گفت که ساعت 11 روز انعقاد قرارداد یکی از روحانیون بزرگ لبنان طی تماسی با وی می گوید من خوابی دیده ام و می خواهم آن را بازگو کنم: « در عالم رویا دیدم که امام حسین(ع) و آیت الله بهجت(ره) از قسمت باب القبله به سمت داخل حرم امام حسین(ع) حرکت می کنند و مردم زیادی نیز جمع شده اند در مقابل  باب القبله حضرت فاطمه الزهرا(س) یک طفل را در بغل داشتند و از حرم خارج می شدند, زمانیکه به امام حسین(ع) و آیت الله بهجت رسیدند حضرت فاطمه (س) آن طفل را به آیت الله بهجت دادند و فرمودند: این طفل را من به امانت به شما می سپارم.»
به گفته پلارک بدین ترتیب ساخت صحن عقیله بنی هاشم روزی مردم ایران شد و توفیق بزرگی است که امیدوار هستیم بتوانیم به خوبی آن را انجام دهیم.
 
1717

کودکان دفع شده در وسط دیوار

 

سال های پس از زلزله بم، گزارش های باستان شناسان از کشف  68 جسد کودک و نوزاد خبر داده بود که تا حدود دویست سال پیش در دیوارهای  ارگ بم دفن شده بودند، اما تصاویر تازه ای که به دست قانون رسیده خبر از  کشف اجساد تازه ای از کودکان می دهد. کودکانی که مخفیانه و در سال های پس  از زلزله سال 1382، دفن شده اند.

 

دو تن از این کودکان گیره پلاستیکی بند ناف دارند که معاصر بودنشان را اثبات می کند. این کودکان در پارچه بیمارستانی پیچیده شده و جایی گذاشته  شده اند که نشان می دهد عمل دفن بعد از وقوع زلزله انجام شده است. میزان  پوسیدگی و تعفن بدن این دو کودک نشانگر آن است که احتمالاً هنگام کشف  اجساد، شش ماه تا حداکثر دو سال بیشتر از زمان مرگ و تدفین آنان نگذشته  است. به این ترتیب ارگ بم از دوران صفویه تا همین سال ها میزبان جنازه ده  ها کودک بوده است، اما سازمان میراث فرهنگی گزارشی از تحقیقات بیشتر در این باره منتشر نکرده است.

بچه ها چگونه پیدا شدند؟

به طور رسمی نخستین بار نرگس احمدی در گزارشی اجمالی از کشف اسکلت های  نوزادان در ارگ بم، اشاره مختصری به بچه های بم کرد. (گزارش ها و مقالات  سالانۀ پروژه نجات بخشی میراث فرهنگی بم، س 1، ش 1، 1384) احمدی آن روزها  مسئول بخش باستان شناسی بود و از ماه های آغازین پس از زلزله برای بررسی  میزان تخریب به ارگ رفته بود. بر اساس گزارش او یکی از کارشناسان متوجه می  شود که لا به لای آوار دیوارها، استخوان هایی ریخته که استخوان حیوانی نیست. پیگیری های بخش باستان شناسی نشان می دهد که استخوان ها متعلق به انسان است و همه اجساد کودک بوده اند. در مراحل بعدی تعدادی دیگر از بچه ها را  در بخش بالایی دیوار پیدا می کنند که بخشی از بدن شان ریخته و بخشی سر جایش باقی مانده بوده است.

در این مرحله، از فرزاد فروزانفر کارشناس ارشد میراث دعوت می شود تا برای انجام مطالعات به بم برود. وی در گفت و گو با قانون می گوید: «حصار بم که فرو ریخت بخشی از اسکلت ها از قسمت های جنوبی و شرقی خارج شد. با بیرون آمدن آن ها، پروژه بین  المللی بم که تشکیل شده بود یکی از کارهایش بررسی این موضوع شد و از من  برای این کار دعوت شد. من برای بررسی اسکلت هایی که آنجا پیدا شده بود  سفرهایی داشتم. بخشی از اسکلت ها هم از لای دیوارها مشخص بود که آن ها را  هم بررسی کردیم. گزارش مختصر و مفیدی به آقای دکتر مختاری دادم که آن زمان  رییس پروژه بم بود.»

اما فروزانفر از اجساد تازه خبری ندارد و می گوید اصلا بچه در حد نوزاد  ندیده است. بچه هایی که او دیده همه بیش از یک ساله و حداکثر 5 و 6 ساله  بوده اند. او با بیان این که در این گونه مواقع معمولا من را خبر می کنند  اما لابد در این مورد ضرورتی برای مطالعه ندیده اند، می گوید: «این که  اینها را چه کسی مطالعه کرده من اصلا نمی دانم.»

او اعتقاد دارد: «اگر می گذاشتند این بچه ها را هم بررسی کنیم خیلی راحت می شد فهمید که اینها دوره شان چیست.» چرا که بچه هایی که او دیده از  آنجایی که داخل کفن و کاهگل دفن شده اند خیلی سالم مانده اند.

فروزانفر با توجه به محیط بسته بم گمانه زنی می کند که شاید بچه های تازه، سقط جنین شده باشند، اما اندازه جنین های سقط شده کاملاً مشخص است و آن هایی که او دیده همه بیش از یک سال داشته اند.

فروزانفر درباره تعداد بچه ها هم می گوید کلا حدود 9  بچه دیده که قابل بررسی بودند و با تکه هایی که روی زمین ریخته بوده تعداد  بچه ها دست بالا به دوازده تا هم نمی رسید. وی تاکید می کند که «من اصلا  فکر نمی کنم تعدادشان در حد پنجاه تا و صدتا باشد، البته علاوه بر اینها  تعدادی اسکلت هم بود که اصلا ربطی به این موضوع نداشت و مربوط به مثلا دو  هزار سال پیش از میلاد و آن دوران ها می شد.»

 

گزارش نرگس احمدی مشخص نمی کند که کدام اجساد را شمرده است. آیا همه این بچه ها از دیوارها پیدا شده یا آن ها که در آوار ریخته شده را هم حساب  کرده اند؟ دکتر لیلا پاپلی و دکتر مریم دژم خو هم در پروژه معاصر بم در سال  1387 روی 32 بچه کار کرده اند.

دکتر اسکندر مختاری که در آن سال ها رییس پروژه بین المللی بم بود می  گوید در آغاز کار ده دوازده بچه پیدا شد تا کم کم به شصت و چهار بچه رسید.  وی به پژوهش های نرگس احمدی در این باره اشاره می کند و می گوید آخرین عددی که در خاطرش مانده شصت و چهار بچه است. وی تاکید می کند که در این مورد  دکتر لیلا پاپلی آخرین کار را انجام داده است و روایت او از همه قابل توجه  تر است.

مختاری وجود بچه های تازه را از اساس دروغ می داند و وجود تصاویر بچه  های تازه را نیز رد می کند. با این حال مریم نعیمی کارشناس ارشد باستان  شناسی در گفت و گو با خبرنگار قانون می گوید بچه های تازه را از نزدیک دیده و از آن ها عکس هم گرفته است. وی با تاکید بر این که عکس ها به خوبی گویای شرایط بچه ها هستند می گوید که نحوه دفن این بچه ها به روشنی نشان می دهد که آن ها برای کسانی که دفنشان کرده اند، «دیگری» به حساب می آمده اند.

دکتر لیلا پاپلی نیز وجود بچه های تازه را تایید و در گفت و گو با  خبرنگار قانون اعلام می کند که آن ها را کارشناس میراث مسئول حفاری در  دیوار خانه سیستانی ها پیدا کرده است. وی دلیل انکار بچه های تازه توسط  مختاری را این می داند که بچه ها در زمان او پیدا نشده اند و او از آنها بی خبر است.

به گفته پاپلی تعداد 68 بچه پیدا شده بوده که سی و دو موردشان توسط او  بررسی شده است. البته این تعداد شامل مواردی که در هم ریخته و در جعبه های  شیرینی جمع آوری شده بوده نمی شود. پاپلی همچنین با انجام آزمایش دی ان ای  روی تعدادی از بچه ها متوجه شده که همه آن ها پسر بوده اند.

سالومه پورحسینی که پایان نامه کارشناسی ارشدش در دانشگاه تهران به بچه  های بم اختصاص داشته است، می گوید: «در مورد بچه های تازه چون جدیدترند و  بافت نرم یکی از آن ها بهتر حفاظت شده، به نظر می آید بشود گفت یکی از آن  ها پسر است.»

بچه ها چگونه دفن شده اند؟

پورحسینی در گفت و گو با قانون می گوید: «بر اساس گزارش های پژوهشگران  پیشین و عکس های موجود می توان گفت بچه ها به سه شکل دفن شده بوده اند. بچه های کوچکتر به طور کامل در چینه جا گرفته بوده اند و بدنشان طوری در خشت قرار گرفته بوده که دیگر جدا نمی شود؛ طوری که انگار خشت تابوت بچه است. نوع دیگر طوری دفن شده اند که گویا مقداری از روی خشت ها برداشته اند تا فضایی ایجاد شود و بعد بچه را لابه لای خشت ها گذاشته اند. نوع سوم هم تدفینی است که در گودی های پس از تخریب انجام شده است. این نوع تدفین احتمالا مربوط به دوران بعد از ترک ارگ بم و تخریب حاصل از نامسکون شدن آن انجام شده است. نمونه اش هم همین بچه هایی است که تازه دفن شده اند.»

بچه های تازه به گفته او برخلاف نمونه های قبلی که بالای دیوارند، پای  دیوار قرار گرفته اند و آن ها را روی هم گذاشته اند و نه کنار هم. کمی هم  رویشان پوشانده شده بوده که باعث شده دیرتر پیدا شوند.

وی قدمت بچه ها را مربوط به بازه زمانی پس از مرمت حصار در اثر حمله افغان ها تا زمان ارگ در دوره قاجار می داند؛ دوره ای که در ارگ بم درگیری ها کمتر بوده است؛ چرا که منطقی نیست فردی بچه اش را در جایی که ممکن است  خراب شود دفن کند. او معتقد است که در کرمان آیین ها و فرقه های بسیاری  بوده است که تقریبا به هیچ وجه در موردشان چیزی منتشر نشده است.

پورحسینی وجود نقش و نگار روی یکی از کفن ها را دلیل تعلق به یک اقلیت  که البته شاید منشعب از اسلام هم باشد می داند چرا که به هر حال شرعا کفن  مسلمان نباید منقوش باشد. به گفته وی از دیرباز در ارگ بم مردم با آیین های مختلف کنار هم زندگی می کرده اند و می دانیم که غیرمسلمان حق تدفین در  گورستان مسلمانان را ندارد، اما فقدان بقایای افراد بالغ این فرضیه را  تضعیف می کند. وی به دو جمجمه بالغ هم که پاپلی پیدا کرده اشاره می کند و تاکید می کند که فقط جمجمه بوده و بدن ندارد. یکی دیگر از  کارکنان هم که در حسینیه مشغول حفاری بوده سه جمجمه بالغ پیدا کرده که  بدنشان پیدا نشده است و این موضوع را پیچیده تر می کند. به گفته پاپلی  تعیین قدمت این جمجمه ها حتی در این حد که مشخص شود آیا جدیدند و به قتل و  جنایت مربوطند یا این که باستانی هستند ممکن نبود.

پاپلی قدمت بچه ها را تا اواخر دوران تیموری عقب می برد، اما تاکید می  کند که این گمانه زنی با تردید بسیار همراه است. به گفته او حفاری در لایه  های قدیمی تر احتمالا مسأله مربوط به قدمت را حل خواهد کرد اما در شرایط  کنونی امیدی به این اقدام نیست.

به اعتقاد فروزانفر جسد بچه ها مربوط به دوران شکوفایی ارگ بم بوده که در آن زمان ارگ به عنوان محل زیستگاه و یک شهر کوچک محصور، دایر بود و بعد با توجه به شرایط تاریخی، در زمان حمله فیروزخان قاجار که  یک سال ارگ در محاصره بوده، شرایط برای ساکنین ارگ اضطراری می شود، چرا که  گورستان بیرون از ارگ بوده و اینها نمی توانسته اند از ارگ خارج شوند. به  همین دلیل مجبور شدند که بچه ها را روی تیغه دیواره ها دفن کنند.

فروزانفر در پاسخ به این پرسش خبرنگار قانون که برای دفن افراد بالغ چه  می کرده اند ابراز بی اطلاعی می کند و می گوید: «نمی دانم! از این که  بزرگسالان را چه می کرده اند خبری نداریم. ما اثری از بزرگ تر ها ندیدیم.  فقط بچه ها را دیدیم که روی راس دیواره و رو به قبله دفن  شده بودند. این بچه ها کوچک بوده اند و عرض دیواره ها هم زیاد بوده است.  بچه ها همه داخل کفن بودند و همه شواهد نشان می داد که تدفین ها اسلامی  بوده است.»

مختاری نیز می گوید کفن هایی پیدا شده که بنا به گفته کارشناسان بافت  ماشینی داشته است یعنی ماجرا دست کم تا عصر صنعتی ادامه داشته است و این  ممکن است یک سنت بوده که مثلا از دوره قدیم تا دوران قاجار ادامه پیدا کرده باشد. وی به گزارشی اشاره می کند که در آن استدلال شده این تدفین ها مربوط به آخرین محاصره ارگ بم در زمانی است که آقاخان محلاتی به ارگ بم پناهنده  شده بوده و ارگ توسط سپاهیان حکومت مرکزی محاصره شده بوده است؛ این محاصره  طولانی می شود و بچه های بم می میرند.

با این حال دکتر محمد مرتضایی می گوید که سال 1372 وقتی در ارگ مشغول  مطالعات بوده، خودش دیده است که نیروهای نگهبانی دم در خانم هایی را گرفته  بودند که قصد تدفین بچه در ارگ را داشته اند. به اعتقاد  وی اینها یا سقط جنین کرده بودند و یا شاید بچه ها نامشروع بوده اند و می  خواسته اند آن ها را در ارگ دفن کنند اما «حین ارتکاب جرم» آن ها را گرفته  اند.

به این ترتیب مشاهدات مرتضایی همراه با بچه های تازه پیداشده بعد پیچیده دیگری به ماجرا می دهند که هنوز جای کار بسیار دارد.

سرانجام بچه ها چه شدند؟

به اعتقاد مختاری، اگر همه نظرات را کنار هم بگذاریم به اجماعی نمی  رسیم. وی با اشاره به گزارش دکتر پاپلی که همه بچه ها پسر بوده اند می گوید شاید این یک رسم پسرکشی بوده است.

او در پاسخ به این که مگر بچه ها پیش از دفن نمرده بوده اند می گوید:  «نه اصلا کسی نمی تواند در این مورد نظر بدهد. شاید یک بیماری عارض شده و  شاید هم رسم کهنی است که وقتی بچه ای می مرده می آوردند روی دیوار ارگ دفن  می کردند. حالا چرا در گورستان بیرون ارگ دفن نمی کردند  نمی دانیم! محل دفن بعضی از آنها خیلی منظم است و این طور نیست که با عجله  جایی را کنده باشند و این اتفاق در اضطرار افتاده باشد.»

سالومه پورحسینی درباره این که آیا بچه ها قبل از دفن مرده بودند یا نه  می گوید فقط یک مورد هست که به زنده بودن مشکوک است و آن هم عکسی است که در آن دستی از کفن بیرون آمده و به نظر می آید بچه کفن را پاره کرده است.  پاپلی نیز با بیان این که در برخی موارد کاملاً مشخص بود که فرد قبل از  تدفین مرده بوده است می گوید: «دو مورد بود که شما حقیقتا حس می کردید  اینها هنگام تدفین زنده بوده اند. یکی با دستش خاک را چنگ زده بود و دیگری  حتی کفنش را پاره کرده بود و این دو مورد می تواند فرضیه دکتر مختاری را  تایید کند.»

پورحسینی تصریح می کند که در بازدیدی که سال 1389 همراه با دکتر پاپلی  داشته، کارگران از بچه های جدید اظهار بی اطلاعی می کرده اند. وی می گوید  زمانی که برای مطالعه بیشتر روی بچه ها به بم رفته بوده به جای این که بچه  های یافته شده را به او نشان دهند یک سری جعبه شیرینی در انبار به او نشان  داده اند که تعدادی استخوان در آن ها بوده است. البته استخوان ها متعلق به  بچه ها بود، اما درهم شده بود و متعلق به یک نفر نبود. یعنی صرفا همراه با  آوار جمع آوری شده بودند. هرچند که با شمردن آن ها دست کم می توان تعداد  افراد یا حدود سنی را دریافت اما اگر بشود دوباره در بم پروژه ای تعریف شود اطلاعات خوبی می شود به دست آورد. اتفاقی که به گفته وی «با وضعیت فعلی  میراث» بسیار امکانش کم است.

وی تاکید می کند که موضوع هم از نظر تعداد بچه ها قابل توجه است و هم این که مشابه این در هیچ سایت دیگری در دوران اسلامی دیده  نشده و از این جهت جای کار بسیار دارد. به اعتقاد وی در پروژه های میراث  فرهنگی باید به مطالعات بقایای انسانی فارغ از قدمتشان توجه بیشتری بشود.

مریم نعیمی، باستان شناس، با بیان این که «گاهی برای ما نبودن بعضی  چیزها خودش قابل تفسیر می شود و درباره این بچه ها تمام فکر هایی که داریم  با ابهام روبه روست.» سکوتی که همه این سال ها در این باره وجود داشته را  مهم می داند. نعیمی می گوید بعد از همه کاوش هایی که انجام شده باز هم فقط  سکوت است و سکوت. او این سکوت را به شکل بدبینانه ای تفسیر می کند. نعیمی  که خود بچه های تازه را نیز دیده و عکس هایی هم از آن ها دارد می گوید  انگار نوعی خودآگاهی پشت این سکوت هست و انگار همه تصمیم گرفته اند در این  باره چیزی نگویند.

پاپلی نیز می گوید تا سال 1388 که دکتر مختاری رییس پروژه ارگ بوده اند و تا مدتی پس از آن مشکلی برای مطالعات نداشته است، اما بعد از آن اصولا  یافته های مربوط به بچه ها انکار شده اند و دفن مجدد بچه ها در دیوارها نیز امید به پژوهش های بیشتر را به کلی از میان می برد.

فروزانفر درباره سرانجام کودکان می گوید: «آن هایی که من خودم روی  دیواره ها بررسی کردم را اصلا در نیاوردیم و فقط بخشی که مشخص بود را بررسی کردیم. چون جسدها اسلامی بود و مسئولان مرمت هم همانجا با کاهگل حاضر  بودند دوباره در همان جای اصلی شان با کاهگل رویشان را پوشاندیم چون از نظر آداب اسلامی هم درست نبود این ها دوباره بیرون بزند.» به گفته وی بچه هایی هم که قطعاتشان روی زمین ریخته بود جمع آوری و در قوطی هایی به میراث  تحویل داده شد.

اسکندر مختاری در جمع بندی آن چه تا کنون از جانب باستان شناسان مختلف  مطرح شده می گوید: «من فکر می کنم مثل داستان فیل مولوی است و یکی دم فیل  را دیده و یکی پای فیل و دیگری گوشش را. هنوز باید روی این موضوع بیشتر کار شود چرا که هر کسی از یک منظر آن را دیده است. اگر سوال های خوبی پیدا  کنیم حتما جواب های خوبی هم برایش پیدا خواهد شد.»

فروش پروژه فیلتر کالمن به زبان #C

کد: 1886

عنوان پروژه: فروش پروژه فیلتر کالمن به زبان #C

قالب بندی: #C

دسته: کامپیوتر - #C

قیمت: 25.000 تومان

قابلیت اجرا در نرم افزار: Visual Studio

شرح مختصر:

فروش پروژه فیلتر کالمن به زبان #C

عکس خروجی برنامه

 عکس 1
 
 
عکس 2
 

 

برای خرید این پروژه با شماره 09360703858

یا آدرس ایمیل nn4e@aol.com در تماس باشید.

فروش پروژه مترونوم با نرم افزار MATLAB

کد: 1878

عنوان پروژه: فروش پروژه مترونوم با نرم افزار MATLAB

قالب بندی: mdl

دسته: کامپیوتر - MATLAB

قیمت: 25.000 تومان

قابلیت اجرا در نرم افزار: MATLAB

شرح مختصر:

فروش پروژه مترونوم با نرم افزار MATLAB

با استفاده از SimMechanic ساخته شده است.

عکس خروجی برنامه

عکس 1
 
 
عکس 2
 
 
عکس 3
 
 
 

برای خرید این پروژه با شماره 09360703858

یا آدرس ایمیل nn4e@aol.com در تماس باشید.

مدیریت شایستگی پروژه

چکیده:
شایستگی مدیریت پروژه بعنوان یک منبع حیاتی مزیت رقابتی و کلید موفقیت در تحویل پروژه، شناخته می شود. بهمین دلیل است که چارچوبهای صلاحیتی که جهت دستیابی به شایستگی در سازمان های پروژه محور مورد استفاده قرار می گیرند، موثرند و برای رسیدن به هدفی خاص مناسب هستند. موسسه اروپایی ساختمان (ECI) هشت اصل را با توجه به اصول ابتکاری ACTIVE (یعنی: دستیابی به مزیت رقابتی از طریق نوآوری و افزایش ارزش) در تلاش برای افزودن ارزش به تحویل پروژه، توسعه داده است. این تحقیق بدنبال تطابق و حیطه ی یکپارچگی اصول ACTIVE با چارچوب شایستگی فعلی که مورد استفاده در سازمان های پروژه محور است، می باشد. با استفاده از مصاحبه های دارای ساختار مشابه با 8 نفر از مدیران پروژه و مدیران توسعه و یادگیری در سازمان های پروژه محور، روش های کیفی و تفسیری برای این تحقیق به کار گرفته شده اند. چارچوب های صلاحیت فعلی مورد استفاده در سازمان های پروژه محور بر پایه ی نسبی بدنه دانش ادراکی و به طور گسترده ای متجانس با اصول متمرکز ACTIVE حول تعریف مفهوم، مدیریت گروهی، مدیریت روابط زنجیره تامین، ارتباطات، مدیریت ریسک، نوآوری، اجرای پروژه و سنجش عملکرد است. با اینحال، ویژگی های بنیادی اصول ACTIVE در ایجاد یک محیط کاری متعاملانه در پروژه، قطعه ی گمشده ی ارزشمندی از یکپارچگی چارچوب صلاحیت فعلی مورد استفاده در سازمان های پروژه محور است.

دانلود