کشف دلیل علمی علاقه افراد به آواز خواندن در حمام!
همه میتوانند اعتراف کنند که حداقل یکی دو بار در زندگی، زیر دوش یکی از ترانههای معروف و مورد علاقهشان را با صدای بلند خواندهاند. اکنون محققان به ارائه توضیح علمی برای این علاقمندی پرداختهاند.
محققان آمریکایی اظهار کردند: برخی از ما حتی در برابر پول هم امکان ندارد که در جمع آواز بخوانیم، اما بدون اینکه کسی ترغیبمان کند زیر دوش شروع به آواز خواندن میکنیم و یک توضیح علمی پشت این سمفونی صابونی ما وجود دارد.
ابتدا باید دلیل احساس راحتی افراد در حمام و تمایل به آواز خواندنشان را مورد بررسی قرار داد. برای بسیاری، حمام تنها جایی است که میتوانند لحظاتی از روز را کاملا تنها باشند. شما در یک محیط گرم، کوچک و امن هستید و به اندازه کافی احساس راحتی میکنید. استرسها به تدریج از شما دور میشوند. وقتی احساس راحتی میکنید، مغز دوپامین آزاد میکند که میتواند خلاقیت را تحریک کند.
در این موقع، آواز خواندن میتواند این حال خوب را بهتر هم بکند. آواز خواندن، به خاطر تاثیری که بر تنفس دارد منجر به افزایش اکسیژن در خون و بهبود روند گردش خون بدن میشود که در نهایت عملکرد عمومی بدن را بهتر کرده و احساس خوبی به فرد میدهد.
از آنجا که برای آواز خواندن، تنفس عمیقتر میشود، آرامش ذهنی مشابه زمان مدیتیشن حاصل میشود. همچنین از دیگر مزیتهای آواز خواندن باید به این امر اشاره کرد که در آن زمان دیگر به مشکلات فکر نمیکنید.
بهترین نکته در مورد آواز خواندن در حمام انعکاس صداست. نمیتوان سیستم صوت بهتری از حمام پیدا کرد. زیرا کاشیهای حمام صدا را جذب نمیکنند و صدا بازتاب پیدا میکند همچنین صدا قبل از این که محو شود، بارها حول اتاق میچرخد. از سوی دیگر، به دلیل کوچک بودن فضای حمام، تن صدا بیشتر و بمتر میشود. در حقیقت صدای شما بهتر از آنچه هست به نظر میرسد و این اعتماد به نفس شما را بیشتر میکند.
دلایلی بسیاری برای آواز خواندن در زیر دوش وجود دارد:
کاهش استرس، شادی بیشتر، انعکاس صدا در حمام و شاید به این خاطر که دوست داریم صدای خودمان را بشنویم. مهم نیست به چه دلیل، به هر حال به این کار ادامه دهید چون در نهایت برای سلامتی شما خوب است.
امشب سخن از جان جهان باید گفت / توصیف رسول انس و جان باید گفت
در شام ولادت دو قطب عالم / تبریک به صاحب الزمان باید گفت . . .
سلام دوستان میلاد با سعادت پیامبر اسلام وامام جعفر صادق (ع) روبه همه دوستان گلم که به وبلاگم سر می زنند تبریک عرض می کنم.
به مناسبت این عید فرخنده تصمیم گرفتم شیرینی بپزم.قبلا این کیک شربتی رو توی وبلاگ شف طیبه عزیز دیدم وخیلی خوشم اومد.این شیرینی رو بارها خوردم وبی نهایت دوست داشتم .جاداره از این دوستم تشکرکنم بخاطر دستور خیلی خوبشون.
مواد لازم
آرد2 پیمانه شیرینی پزی
ماست 1 پیمانه
روغن مایع یا جامد 1 پیمانه
تخم مرغ 3 عدد
هل آسیاب شده 1قاشق چایخوری
بکینگ پودر 1/5 قاشق چ
پودر پسته ونارگیل برای تزیین
برای شربت این کیک
آب 1 پیمانه
شکر 1پیمانه گلاب 1/3 پیمانه
زعفران 1/5 قاشق چ
ابتدا روغن وشکر رو می زنیم تا خوب مخلوط بشه ودونه های شکر خوب حل بشه سپس تخم مرغ هارو دونه دونه اضافه می کنیم وبا همزن خوب خوب هم می زنیم. باید با حوصله فراوان اینکار رو انجام بدیم تا کیک با کیفیتی داشته باشیم.هل رو اضافه کرده همزده بعد ماست رو اضافه می کنیم .ماست باید شیرین باشه وگرنه کیکتون میبره وپودر میشه. آرد وبکینگ پودر رو الک می کنیم وبا مایع مخلوط کرده زیاد نباید هم بزنیم در حدی که مایه ما هیچ گلوله ای نداشته باشه .توی سینی فر رو کمی چرب کرده وکاغذ روغنی می اندازیم ومایع رو توی سینی پخش می کنیم.سینی رو توی فر از قبل گرم شده با درجه 180 به مدت 20 دقیقه قرار می دیم. بعد با چنگال یا سیخ چوبی تست می کنیم اگه به چوب نچسبید کیک آماده است.
در ا ن زمان شربت رو درست می کنیم آب وشکر وزعفران رو می زاریم حدود ده دقیقه بجوشه بعد گلاب رو اضافه می کنیم واز روی شعله برمی داریم.شربت وکیک باید کاملا خنک بشه .وقتی از خنک بودن هر دو مطمئن شدید.کیک رو برش بزنید.بشکل مربع ویا لوزی ویا هر شکلی که دوست دارید .تمام این شربت رو بخورد کیک بدید تا کیک این شربت رو جذب خودش کنه. در نهایت یعنی آخر کار پودر نارگیل وپودرپسته با دست ودل بازی فراوان بریزید وکیکتون زیبا کنید
. این کیک مثل باقلوا وشاید از باقلوا هم خوشمزه تره. مرسی طیبه جون.
به دنیای اینترنت هیچ اعتمادی نیست ولی کسی که بامرام باشه در هر فضای چه مجازی و چه دنیای واقعی با مرام است.به جان خودم تنها منبع اعتماد فقط و فقط خداست و اون انسانهایی که خیلی پاک بودند فقط ائمه و معصومین و پیامبران ما بودند.
اینک افراد انگشت شماری قابل اعتماد هستند فقط افرادی که واقعا وصل هستند به خدا با چه قیافه و چه تیپی و چه رفتار و چه عقیده ای مهم نیس -فقط از ته دلت وصل شو به ((تنها خالقت خدا))
لوکوربوزیه در پلان اُبوس[i]، ضمن در نظر گرفتن وجوه اجتماعی و زیبایی شناسانه طرح، نگره ای سندیکالیستی را در قالبی خوشایند و تحت شمول استعاره ای ارگانیک، به جهان بینی ای کپیتالیستی تبدیل می کند. تالم با تمرکز بر ریشه ها و دلایلش، به عاملی خنثی بدل شده به حاشیه می رود و بر بدین رو ماتریالیسم زمخت دمیده شده در طرح زیر پرداختی زیبا پنهان می گردد.
مانفردو تافوری[ii]
تا دهه بیست، لوکوربوزیه هر نوع گرایش سیاسی خاصی را نفی می کرد و صرفا خود را یک معمار حرفه ایی می دانست[iii]، او کمی بعد موضع خود را در اخرین بخش کتاب به سوی یک معماری(1923) و در مخالفت با بی اعتنایی معماری منطقیِ مسکوت نسبت به انقلاب های بی قید و خشونت بار برامده از افزایش فراگیر نارضایتی اجتماعی مورد بازبینی قرار داد. لوکوربوزیه بر این باور بود که می توان با به کاربردن تکنیک های ابداعی و مصالح نوینِ ساخت و ساز برامده از روش های علمی، معماری را بر سیاقی راند که علاجی باشد بر تمام دردنشان ها و خشونت موجود در ناـ ارامی های خشم الود توده ای.
اما این ایمانِ کاملا خوش بینانه به کارایی منطقیِ پیشرفت علمی ـ که غالبا به عنوان بارزه ی مشخص جنبش مدرن شناخته می شود ـ به واسطه فروپاشی هیمنه اقتصادی سرمایه داری در سال 1929، نتایج حاصل از رکود بزرگ دهه سی، ظهور رژیم های توتالیتر و نهایتا تبعات رقت بار جنگ جهانی دوم، به طور فزاینده ای، به زیر سئوال رفت.
بر قرار ادله ی پیش امده، چندین پروژه ای که لوکوربوزیه حدفاصل سال های 1931 تا 1942 ـ مقطع زمانیِ بی نهایت مهم دگرگون شدن اثار وی با گذر از ره یافت های عقلانی/کارتزینیِ اثار اولیه و نزدیک شدن به پرداخت های شاعرانه/عاطفی متبلور در اثار متاخر وی ـ در الجزیره طراحی نمود، نه فقط تبیینی از یک ترکیب بی نهایت خاص از اثار معماری اش را ارائه می دهند، بلکه همچنین تصویری اند جامع از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پایان عصر مدرن؛ ان گونه که مانفردو تافوری نشان می دهد در این دوره بحران اقتصادی گره ای عمیق می خورد با زیرـ وـ رو شدن کامل نظام معماری لوکوربوزیه، او رسالت [بعضا از نظر سیاسی و اجتماعی] منفعل بازنمایی نمادین را کناری می نهد و به انقیاد کامل نظام سرمایه داری تن می دهد و طرح به ابزار اصلی مدیریت اقتصادی، شرط لازم تسلیم شدن به روحیات بدوی بازار و رفع و رجوع کردن نگرانی های حال حاضر برای اخذ پروژه های اینده تبدیل می شود. از سال 1929، سرمایه نظام ذهنی اش را با استفاده ابزاری از بحران بر هر طرحی تحمیل می کند و استراتژی حاکم بر طرح را به گونه ای تعریف می نماید که با در نظر اوردن نقش هدایت کننده طبقه کارگر بر کلیت جامعه بسطی کنترلی یابد
در تاریخ 1393/10/4 در خبرگزاری ها و منابع خبری جمهوری اسلامی خبری مبنی بر اینکه یک فروند هواپیمای بدون سرنشین ایرانی در نزدیکی شهر اشنویه مورد اصابت موشک های دور برد قرار گرفته است،پخش شد.
همانطور که مستحضر هستیم از سوی نیروهای مسلح کشورمان رزمایشی در جنوب کشور در حال اجرا است و در این رزمایش برای به رخ کشیدن توان نظامی و قدرت موشکی کشور،قرار شده است که در چند نقطه از کشور هواپیماهای بدون سرنشین شناسایی به پرواز دربیایند و و از طرف موشک های دور برد شناسایی و به عنوان دشمن فرضی منهدم بشوند.
این برنامه با منهدم کردن 3 پهپاد اجرا شد و یکی از آن ها در منطقه شمال غربی کشور مورد اصابت موشک های دور برد قرار گرفت.
جالب اینجاست حزب دمکرات (حدک) فرصت را غنیمت شمرده و ادعا دارد که این هواپیما برای شناسایی و جاسوسی پیشمرگ های ما که تحت عنوان مدافعان شرق در منطقه حضور دارند،به پرواز درآمده است و در نهایت با شلیک پیشمرگ های ما توسط کلاشنیکف توانسته اند که این هواپیما را مورد اصابت قرار بدهند و در نهایت سقوط کند.
حال ما که میدانیم اصل ماجرا چه بوده است و حزب دمکرات هم خوب میداند که اصل ماجرا چه بوده است،پس سوال اینجاست حزب دمکرات چه کسانی را مخاطب قرار داده است که این دروغ محض را باور کند؟؟؟
(شاید باشند کسانی هنوز که ....)