هر مردی برای تکامل باید هویت خویش را در پدر و مادرش بشناسد.در این حالت مثلث«پدر-مادر-فرزند پسر»باید جای خود را به جفت«مادر-فرزند پسر»بدهدواگر پدر غیبت داشته باشد،انتقال هویت از مادر به پدر انجام نخواهد شدو فرزند پسر در هویتی که از مادرش میگیرد محبوس باقی خواهد ماند.غیبت پدر در این مواقع به طور خود به خودی اثرگذاری مادر را افزایش خواهد داد.در این حالت مسئولیت مادر سنگین و سنگین تر خواهد شد به طوری که گاهی تحمل آن برایش سخت است.در چنین وضعی این مثلث تشکیل نمی شودو نتیجه ساده آن به این شکل خواهد بود که پسران تبدیل به غول هایی با پاهای رسی می شوند.
اگرچه مادران در شکل دادن تصویر مردان نقش هایی مهم بازی کرده اند،اما باید در ذهن داشته باشیم این داستانی سه وجهی است؛مثلث عشق.اگرچه ادبیات "روان تحلیل گری"به اندازه کافی درباره اثرات مادران روی پسران بحث کرده است،در این مورد فراموش کرده عنوان کند که این مادران به دلیل غیبت پدران ،حاضر و قادر مطلق بوده اند.این پدران به قدری غایب بوده اند که گویی اصلا وجود خارجی ندارند.این روزها هنگامی که شکایت بیمارانم درباره مادران شان را می شنوم به وضوح از این نکته آگاه می شوم که پدران آنها غیبت داشته اند.به همین دلیل مسیر بحث را به سویی هدایت می کنم که از رابطه آنها و پدرشان آگاه شوم.چنین کاری ضروری است چرا که حفره سیاهی که توسط این پدران غایب ایجاد می شود،معمولا با مواردی مثل اندوه ،احساس گناه،کمال گرایی و بی اعتمادی پر می شود که ممکن است حتی با سالها روان درمانی نیز پنهان بماند. داشتن مادری سلطه جوبا حمایت بیش از اندازه و سرکوبگر معمولا نشان دهنده این است که پدر در این خانواده غایب بوده است
هر مردی برای تکامل باید هویت خویش را در پدر و مادرش بشناسد.در این حالت مثلث«پدر-مادر-فرزند پسر»باید جای خود را به جفت«مادر-فرزند پسر»بدهدواگر پدر غیبت داشته باشد،انتقال هویت از مادر به پدر انجام نخواهد شدو فرزند پسر در هویتی که از مادرش میگیرد محبوس باقی خواهد ماند.غیبت پدر در این مواقع به طور خود به خودی اثرگذاری مادر را افزایش خواهد داد.در این حالت مسئولیت مادر سنگین و سنگین تر خواهد شد به طوری که گاهی تحمل آن برایش سخت است.در چنین وضعی این مثلث تشکیل نمی شودو نتیجه ساده آن به این شکل خواهد بود که پسران تبدیل به غول هایی با پاهای رسی می شوند.
اگرچه مادران در شکل دادن تصویر مردان نقش هایی مهم بازی کرده اند،اما باید در ذهن داشته باشیم این داستانی سه وجهی است؛مثلث عشق.اگرچه ادبیات "روان تحلیل گری"به اندازه کافی درباره اثرات مادران روی پسران بحث کرده است،در این مورد فراموش کرده عنوان کند که این مادران به دلیل غیبت پدران ،حاضر و قادر مطلق بوده اند.این پدران به قدری غایب بوده اند که گویی اصلا وجود خارجی ندارند.این روزها هنگامی که شکایت بیمارانم درباره مادران شان را می شنوم به وضوح از این نکته آگاه می شوم که پدران آنها غیبت داشته اند.به همین دلیل مسیر بحث را به سویی هدایت می کنم که از رابطه آنها و پدرشان آگاه شوم.چنین کاری ضروری است چرا که حفره سیاهی که توسط این پدران غایب ایجاد می شود،معمولا با مواردی مثل اندوه ،احساس گناه،کمال گرایی و بی اعتمادی پر می شود که ممکن است حتی با سالها روان درمانی نیز پنهان بماند. داشتن مادری سلطه جوبا حمایت بیش از اندازه و سرکوبگر معمولا نشان دهنده این است که پدر در این خانواده غایب بوده است