در طول ماههای گذشته شاهد سقوط شدید قیمت نفت بودیم. تحلیل های متفاوتی چه سیاسی و چه اقتصادی در مورد این مطلب گفته شده است. گفته می شود که کاهش قیمت نفت متاثر از عرضه نفت شل آمریکاست عده ای هم تیر حملات را به سمت عربستان سعودی گرفته اند که قیمت را در رقابت با امریکا یا با دشمنی با ایران به سمت پایین فشار می دهند. اولین تحلیل ها این بود که اگر قیمت نفت ١٠ درصد کاهش یابد اقتصاد جهان دو دهم درصد رشد خواهد کرد و با ادامه این روند کشورهای مصرف کننده نفت حداقل ٣٦٠٠ میلیارد دلار صرفه جویی خواهند کرد. هر ٥ دلار کاهش قیمت نفت می تواند رشد اقتصادی امریکا را یک درصد بالا ببرد. ارزش مبادلات نفت هر سال ٧٤٠ هزار میلیارد دلار است که با کاهش قیمت نفت پیش بینی می شود حجم این مبادله تا ٣٠ درصد کاهش یابد .
اکثر دست اندرکاران هم اعتقاد دارند که نفت دیگر به ١٠٠ دلار باز نخواهد گشت در نتیجه همه کشورهای تولیدکننده نفت باید در ساختارهای بودجه شان تجدید نظر کنند بخصوص آنها که به تولید نفت وابسته هستند . در این میان کشورهای عراق، روسیه، بحرین و امارات برای جبران کسری درآمد خود تولید را به شدت افزایش داده اند تا جایی که بعضی از این کشورها به دنبال کرایه نفت کش های بزرگ برای انبار کردن نفت هستند. عده ای از اقتصاددانان هستند که تقریباً خاموش نشسته اند و به چشم انداز تاریک آینده نگاه می کنند آنچه که در تحلیل ها گفته نمی شود تاثیر کاهش قیمت نفت بر اشتغال، بانکداری و حمل و نقل و انرژی های جایگزین است این اقتصاددانها با یک نگاه کلی تنها این نتیجه را می دهند که با کاهش قیمت نفت، دنیا به سمت بحران شدید اقتصادی پیش می رود . چند دلیل برای این نتیجه گیری هست :
دلیل اول این که با کاهش قیمت نفت بهره برداری از بسیاری از چاه های نفت شل در امریکا محدود خواهد شد در نتیجه اشتغال در این بخش افت خواهد کرد.
دوم این که سرمایه گذاری در اکتشاف و استخراج نفت به شدت کاهش پیدا می کند آنچنانکه در طول هفته گذشته سه شرکت امریکایی که در این بخش فعال بوده اند اعلام ورشکستگی کردند.
سوم این که هزینه حمل و نقل کاهش می یابد. این امر اثر مثبتی روی قیمت تمام شده کالاهای مصرفی می گذارد اما سرمایه گذاری برای بهبود کارایی وسایل حمل و نقل را زیر سوال می برد .
چهارم این که بالا بودن قیمت نفت از یک طرف و تکامل تکنولوژی برای انرژی های جایگزین، سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیر را توجیه می کرده است. اما با کاهش قیمت نفت تمام این سرمایه گذاری ها زیر سوال خواهد رفت. علت آنکه این اقتصاددانان نگران هستند این است که در تمام مراحل تولید اعم از زیر ساخت ها ، برداشت فراوری و توزیع هر نوع انرژی قیمت ها بر مبنای پایه قیمت نفت هر بشکه ٨٠ دلار ساخته شده است. بر این مبنا با توجه به کاهش قیمت نفت تمام این معادلات به هم می خورد. دیگر با نرخ های امروزی برداشت نفت شل توجیه اقتصادی نخواهد داشت. از طرف دیگر در بخش های انرژی های تجدید پذیر از سال ٢٠١٣ بیش از ٢٦٠ میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم صورت گرفته است و نزدیک به ٦ میلیون و ٢٠٠ هزار نفر در این زمینه فعال هستند .
اما آنچه که کمتر گفته شده مسئله تاثیر کاهش قیمت نفت در صنعت بانکداری است. تمام پروژه های تولید انرژی اعم از نفت یا غیر از آن وابسته به منابع بانکی است. بانک ها بر مبنای قیمت نفت پایه ٨٠ دلار وام های خود را تحلیل کرده و با آن موافقت کرده اند. امروز که قیمت نفت بیش از ٤٠ درصد کاهش یافته قیمت گاز و انرژی های جایگزین هم باید به همین نسبت کاهش یابد. لوازم و ماشین آلاتی که تولید آنها بر مبنای نفت ٨٠ دلار تعریف شده آنها هم باید دوباره بازخوانی گردند تولید. اتومبیل برقی امروز دیگر توجیه سال گذشته را ندارد. پنل های خورشیدی هم دیگر متقاضیان سال گذشته را نخواهند داشت. برعکس ماشین های شاسی بلند یا خانه های بزرگتر شاید متقاضیان بیشتری داشته باشند این به معنای آن است که یک جابجایی بسیار وسیع در بخش سرمایه گذاری و وام دهی در دنیا بوجود می آید. بنابراین عده بسیار زیادی بیکار خواهند شد و عده دیگری بر سر کار خواهند رفت. اما با توجه به آنکه تقاضای کل جهانی کاهش می یابد سطح اشتغال ایجاد شده برابر با بیکاری ناشی از افت قیمت نفت نیست ضمن آنکه افراد بیکار شده در بخش های متوقف شده به سادگی امکان یافتن شغل در بخش های جدید را ندارند. بطور مثال میلیونها هکتار زمین برای کشت ذرت در امریکا و برزیل برای تهیه سوخت زیر کشت رفته اند. با کاهش قیمت نفت تقاضا برای این ذرت هم تنزل خواهد کرد طبعاً بیکاری در این بخش بالا خواهد رفت. اما از طرف دیگر پرداخت وام بانک ها هم با مشکلات بسیاری روبرو خواهد شد. جایگزینی نیروی بیکار شده با بکارگیری نیروهای جدید در بخش های دیگر یک فاصله زمانی دارد که بسته به ساختار اقتصادی هر کشور می باشد. هر چه جریان سرمایه و نیروی کار در یک کشور سریعتر باشد این دوره جایگزینی کوتاه تر خواهد بود مثل آلمان و هر چه این ساختار ضعیف تر یا دولتی تر باشد این بازسازی اقتصادی زمان طولانی تری را طی خواهد کرد مثل یونان. اما در این میان آنچه باقی می ماند رشد اقتصادی نیست بحران اقتصادی است. بی دلیل نیست که وارن بافت ( Warren Buffet) پیش بینی کرده است که سهام امریکا در سال ٢٠١٥ تا ٥٠ درصد کاهش خواهد یافت در واقع کاهش قیمت نفت و ماندگاری آن در سطح ٥٠ دلار به معنای تغییر ساختمان اقتصادی دنیاست. کشورهایی در این میان برنده هستند که بتوانند خود را با این تغییر ساختار هر چه سریعتر هماهنگ کنند وگرنه از قافله عقب خواهند ماند و جبران فاصله دیگرامکان پذیر نخواهد بود این دیگر به گردن عربستان یا نفت شل نیست.
بد نیست اگر اقتصاددانان ایران به تحلیل شرایط ساختار اقتصادی دنیا در پنج سال آینده بنشینند. در این صورت نگاه دقیق تری نسبت به آینده به توده مردم خواهند داد.
م.چیت ساز
پایگاه خبری تحلیلی فولاد(ایفنا)
یعنی تهاجم فرهنگی انقلاب اسلامی به غرب که فردا هزاران «ادواردو آنیلی» را از دل اروپا و آمریکا به جبهه حق ملحق خواهد کرد.
اگر «ادواردو آنیلی» را جمله «بنام خدایی که از ناوهای آمریکایی قویتر است» از زبان سفیر جمهوری اسلامی در ایتالیا، به جبهه انقلاب اسلامی میکشاند، فردا اشاره امام خامنهای که سرداران شهادت طلب او هیمنه آمریکا را در خطوط جبهه کفر در هم شکستهاند، هزاران ادواردو را به این جبهه خواهد کشاند و مگر نکشانده است؟
ویندوز 10 با انتشار هر نسخهی پیشنمایش به یک سیستمعامل عالی برای دسکتاپها و لپتاپها نزدیکتر میشود اما برخلاف امیدهای مایکروسافت، احتمال اینکه ویندوز 10 به تنهایی بتواند سیستمعامل این شرکت را از نظر وضعیت اپلیکیشنهای عرضه شده ویندوز استور، در جایگاه بهتری قرار دهد اندک است.
دلیل اصلی بیتوجهی به ویندوز در بخش توسعهی اپلیکیشن و درگیر کردن کاربران این است که این سیستمعامل در حقیقت متعلق به دسکتاپها و لپتاپها است، در حالی که دستگاههای آینده بدون شک همانهایی هستند که درون جیب شما جای میگیرند. هرچند ویندوز میراث عظیمی در اپلیکیشنها و نرمافزارهای مبتنی بر معماری x86 دارد، اما هیچیک از این برنامهها بدون تحولات اساسی قابل اجرا بر بستر ویندوز فون نیستند. بنابراین حتی اگر از کاربران نسخهی دسکتاپ ویندوز باشید، اما چیزی از این میراث بر روی گوشی ویندوزی نصیبتان نخواهد شد.
دلیل اصلی دوم برای رونق نگرفتن ویندوز استور با وجود پایهی کاربری 200 میلیونی، این است که توسعهی دسکتاپ از این پس بر بستر بزرگترین پلتفرم جهانی یعنی وب روی میدهد. اگر قرار باشد یک سرویس بر روی دسکتاپ مورد استفاده قرار گیرد، توسعهدهندگان ترجیح میدهند از طریق پیادهسازی بر بستر وب آن را در اختیار مصرفکننده قرار دهند؛ درست همانند آنچه از فیسبوک، توییتر یا اخیرا واتساپ شاهدش بودهایم. هرگاه سازندهی برنامه تصمیم داشته باشد اپلیکیشن خود را در اختیار بیشترین تعداد کاربران ممکن قرار دهد، استفاده از بستر وب معقولترین و منطقیترین اقدام خواهد بود. بنابراین، مارک اندرسن بالاخره به انتقام مورد نظر خود رسید. وی سالها پیش با پیشبینی رویکرد جهانی به نسل جدید وب، گفته بود که ویندوز سرانجام به «مجموعهای از درایورهای نه چندان قوی برای مرورگرها بدل خواهد شد».
اما چگونه تولید گوشیهای مبتنی بر ویندوز 10 بر اساس معماری x86 میتواند بعنوان راه نجات مطرح باشد؟ با بدل شدن ویندوز به سیستمعاملی که همیشه کاربر را همراهی کند، مایکروسافت دوباره به بخش مهمی از زندگی روزمرهی کاربران بدل خواهد شد. گوشیهای هوشمند با آن قد و قوارهی کوچک خود، نگهدارندهی اصلی تصاویر، دفترچه آدرس، مجموعهی موسیقی و اطلاعات با ارزش شخصی شما هستند که تمامی این دادهها را از طریق اپلیکیشنهای لمسی به سادگی در اختیارتان خواهند گذاشت. دستگاههایی که هنگام در دسترس بودن یک صفحهنمایش بزرگ، با اتصال گوشی خود به دستگاه، تمامی دادههای شما بلافاصله در درسترس خواهند بود و میتوان به لطف اپلیکیشنهای قدرتمند مبتنی بر معماری x86 آنها را مورد پردازش قرار داد.
افزودن قابلیتی که با اتصال گوشی به داک مخصوص یا نمایشگر بزرگتر بتوان با یک دسکتاپ کامل روبرو شد مزیت بزرگی است که اندروید و iOS قادر به ایجاد آن نخواهند بود. هرچند این ایده در حقیقت از سیستمعامل موبایل اوبونتو برگرفته شده، اما این ویندوز است که در اجرای ایدهها سرعتعمل بیشتری به خرج میدهد. ایجاد یک ارتباط آنی میان سیستم دسکتاپ و دستگاهی که تمام روز با شما همراه بوده، بدون نیاز به همگامسازی دادهها موجب محوری شدن ویندوز در زندگی روزمره خواهد شد.
موتورولا یک بار با لپتاپ مدل اتریکس خود تلاش کرد این ایده را تحقق بخشد اما این شرکت در آن زمان، نسخهی مناسب سیستمعامل ویندوز و مزیتهای فعلی آن را در اختیار نداشت و البته به استفاده از پردازندهی آرم نیز محدود بود.
برای نجات ویندوز در درازمدت، این سیستمعامل باید به معنای واقعی به یک پلتفرم هیبریدی بدل شود. پلتفرمی که اجرا و به کار بردن آن بر روی موبایل نیز به سادگی دسکتاپ بوده و بدون درسر به رابط کاربری مناسب تغییر وضعیت دهد. بنابراین با اجرای این ایده ویندوز قادر خواهد بود دادههای کاربر را صرفنظر از اندازهی نمایشگر و نوع دستگاه همیشه در دسترس نگاه دارد.
دنیایی را در نظر بگیرید که در آن تبهای باز شده درون مرورگر، از یک نمایشگر به نمایشگر و دستگاه بعدی شما را همراهی کرده و حتی نیازی به همگامسازی وجود نداشته باشد. یا حالتی را تصور کنید که در آن، سندی را بر روی گوشی خود باز کرده و به ویرایش آن میپردازید و میبینید محل قرارگیری نشانگر دقیقا همانجایی است که در دسکتاپ شاهدش بودید؛ آن هم نه بخاطر یک موتور همگامسازی غیرقابل اتکا، بلکه بخاطر اینکه آنچه شاهدش هستید دقیقا همان نشست (Session) مورد استفادهی شما در چند ساعت پیش بر روی نمایشگر بزرگتر بوده است که البته برای سازگاری با صفحهی کوچکتر، کلیدهای کنترلی و رابط کاربری متناسبی در اختیارتان قرار گرفته است.
ایجاد چنین دنیایی برای مایکروسافت در حال حاضر کاملا امکانپذیر است که البته نباید آن را با آنچه تبلتهای ارزان قیمت x86 مبتنی بر ویندوز 8 انجام میدهند اشتباه گرفت.
مایکروسافت وعده داده در ویندوز 10 از پردازندههای ساخت اینتل، کوالکام و ایامدی پشتیبانی کند. البته این نسخه از ویندوز از سری تگرای انویدیا پشتیبانی نخواهد کرد؛ هرچند که ممکن است پردازندههای ساخت انویدیا در ورود ویندوز به خودروها نقش داشته باشند. با استفاده از ویندوز 10، تولیدکنندگان خواهند توانست فبلتهایی قدرت گرفته از پردازندههای سری اتم اینتل عرضه کنند. به گفتهی MSFTnerd باید منتظر ماند و دید که آیا این دستگاهها با متصل شدن به نمایشگر و تجهیزات جانبی دیگر، رابط کاربری نسخهی PC ویندوز 10 را به نمایش خواهند گذاشت یا خیر.
گوشیهای هوشمند قدرت گرفته از پردازندهی اینتل هماکنون وجود دارند و ویندوز 10 نیز تمام اجزای مورد نیاز برای اجرای این برنامه را در اختیار دارد. بنابراین تصور نمیکنیم برای مشاهدهی محصولات واقعی در این زمینه نیاز به صبر کردن برای ویندوز 11 باشد؛ و در حقیقت مایکروسافت نیز از متاع با ارزش زمان چندان برخوردار نیست و باید هرچه سریعتر ایدههای خود را عملی کند.
ایدهی ایجاد دستگاههای هیبریدی از زمان معرفی ویندوز 8 در قلب تلاشهای مایکروسافت قرار داشته و هماکنون نیز ردموندیها یک گام بزرگ دیگر به ایجاد تکامل در این دستگاهها نزدیک شدهاند. اگرچه یکی از رقبای اصلی مایکروسافت یعنی اپل معتقد است هر دستگاه برای کار مشخصی ساخته شده و نباید عملکرد آنها را با یکدیگر ترکیب کرد، اما مایکروسافت با اشاره به آینده، گوش خود را به رویکرد اپل بدهکار نمیکند. تا به این مرحله بازخوردها از فعالیتهای نرمافزاری مایکروسافت بر روی ویندوز 10 رضایتبخش و امیدوارکننده بوده، اما باید منتظر ماند و دید در مجوع، این شرکت چه اکوسیستمی را ایجاد خواهد کرد.
عنوان خبر:
خلاصه خبر:
پیشنهاد باشگاه چینی برای جذب الهه منصوریان باشگاه "چانگ چون" چین برای جذب الهه منصوریان سانداکار تیم ملی بانوان ایران پیشنهاد ارائه کرد. ۱۳۹۳/۱۱/۰۶ |
|
به گزارش روابط عمومی فدراسیون ووشو؛ باشگاه "چانگ چون" که هدایت آن برعهده پانگ یان سرمربی پیشین تیم ملی بانوان ایران است برای حضور در مسابقات آزاد کشوری به الهه منصوریان پیشنهاد داده است. این مسابقات در اوزان 52، 60 و 70 کیلوگرم برگزار می شود و باشگاه ها می توانند از سانداکاران خارجی نیز بهره ببرند. الهه منصوریان در این خصوص به روابط عمومی فدراسیون ووشو، گفت: پانگ یان با توجه به شناختی که از من دارد و نداشتن مهره قابل اتکاء در وزن 52 کیلوکرم پیشنهاد حضورم در این مسابقات را از سوی آقای چو ریاست باشگاه به من ارائه کرد. وی افزود: به آنان اعلام کردم که با حجاب کامل اسلامی در مسابقات فوق شرکت می کنم که مورد موافقت قرار گرفت. دارنده مدال نقره بازیهای آسیایی اینچئون افزود: با دکتر علی نژاد ریاست فدراسیون ووشو مشورت خواهم کرد و چنانچه ایشان موافق باشد راهی چین می شوم. قهرمان جهان گفت: از من خواسته اند تا 15 فروردین ماه راهی چین شده و از اول اردیبهشت ماه در مسابقات آزاد کشور چین حضور یابم. وی افزود: قراردادم یکساله خواهد بود اما با آغاز تمرینات تیم ملی ایران به کشورم بازخواهم گشت تا در برای حضور در مسابقات جهانی تلاش کنم. قرار داد الهه منصوریان با این باشگاه حقوق ماهیانه 15 هزار یوان خواهد بود. |