وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

گفتار هفته: اندیشه و خرد(4)

گفتار هفته: اندیشه و خرد(4)  

  آقا و خانم دکتر فاکس که هردو همسر از روانشناسان نامی امریکا هستند در یکی از کتابهای خود بنام "ورای مثبت اندیشی" می نویسند دست به اقدام زدن، ایمان و اعتقادی به وجود می آورد که مجموعه ای از اندیشه مثبت و اقدام مثبت را به همراه دارد و در نتیجه، هدفهای شما در اثرآن با موفقیت و سرعت بیشتر جامه عمل می پوشد. خانم فاکس می افزاید اقدام هایی که انسان در اثرخواستهای درون صورت می دهد و اقدامات هدفمند همراه اوست، تواما وی را به سوی موفقیت رهنمون می کنند. 

  دکتر ناپلئون هیل نویسنده کتاب "بیندیشید و ثروتمند شوید" در کتابی که برای سیاهان و فرودستان امریکا با همین نام می نویسد، بیان می کند که باعوض کردن افکار میتوانید زندگی تان را تغییر دهید.این امر مهمترین الهامی است که از حقایق دیگر زندگی برتر است. بیل می افزاید این یک هدیه الهی است. این امر الهی کنترل کننده ذهن و اندیشه های شماست. وشما نیاز به کنترل چیز دیگری ندارید، زیرا مغز و ذهن شما در تملک شخصی شماست بنابراین ازآن مواظبت کنید زیرا از جانب نیروی الهی به شما قدرت اراده و اداره آن بخشیده شده است.  

 در دو هزار و اندی سال پیش حکومت رم به دست یکی از بزرگ مردان نامی آن کشور به نام مارکوس ارالیس اداره می شد که فیلسوفی بزرگ بشمار می رود. کتاب تاملات او به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده است. کلینتون رییس جمهور امریکا که در دوره خود موفقیت ایجاد بیست و سه میلیون شغل را در کارنامه دارد؛ نسخه ای از ترجمه انگلیسی این کتاب را در کنار تختخوابش داشت و قبل از خواب از آن بهره می برد. مارکوس می گوید: زندگی انسان همان است که اندیشه او می سازد.   

کوروش دینوری 7/10/93

آثارتاریخی مصادیق عینی ساختار ذهنی وتجلی عینی هستند

شناخت تاریخ از راه شناخت اندیشه انسانی مقدور است.ملاک و معیار قیاس اندیشه های انسان ها را در تمدن و میراثی که خلق کرده اند می توان یافت.آثارتاریخی و اشیای مهم باستانی از راه‌های شناخت اندیشه‌ی انسانی، شناخت مصادیق عینی این ساختار ذهنی هستند. به عبارت دیگر تجلی عینی ذهن انسانی در منظر فرهنگی و به طور خاص در میراث فرهنگی و به طور خاص‌تر، در محوطه‌ها و بناهای تاریخی مشهود است.درسرزمین کهن و باستانی ایران که سابقه تاریخی طولانی دارد واز شمار کهن‌ترین تمدن و غنی‌ترین مرکز فرهنگ و هنر جهان به حساب می رود.این مصادیق عینی  فرراوان یافت می شوند.اقبال محققان مورخان باستان شناسان و حتی غارتگران گنجینه های تاریخی از این سرزمین بواسطه همین آثار و میراث ارزنده و غنی و پرشمار و بی شمار است.علی رغم دارا بودن هزاران هزار اثر تاریخی بناها و تپه‌های تاریخی ، محوطه‌های باستانی و تاریخی تا کنون  تعداد کمی از این آثار در میراث ملی و جهانی ثبت شده‌اند با این حال چه آن گنجینه هایی که ثبت ملی و یا جهانی شده اند و چه آنهایی که به حال خود رها شده اند  به محاق فراموشی سپرده شده و به مصیبت تخریب گرفتار آمده اند.این آثار تاریخی ریشه‌های مستند تاریخ این سرزمین وبخشی از هویت ملت ما و معیار و سنگ محک تلاش مردمان تاریخ ما می باشند.نابودی و تخریب این آثار جز خارج‌کردن نام ایران از فهرست کشورهای صاحب‌نام در تاریخ جهان و زوال اندیشه نسل جدید نتیجه ای به همراه نخواهد داشت.این ویرانی ها محو مصادیق عینی هستند که مردم باید نگران تخریب بناها و از بین رفتن آثار باشند چرا که هربنا و اثر بنای هستی و آثار وجودی آنها محسوب می شود مردم باید توجه داشته باشند آثار تاریخی بخش از زندگی و هویت و اعتبار جهانی آنها است مردم کشورها متوجه اهمیت حفظ و آموزش درباره نگهداری از آثار تاریخی و فر هنگی شده اند و برای آن حساب ویژه ای باز کرده اند.اما حسابی که ما گشوده ایم درهای تخریب بروی آثار و مواریث فرهنگی ما است.اکثر آثار تاریخی کشور ما به دست خود مردم از بین می روند بسیاری از محوطه های تاریخی مورد تخریب جدی قرار گرفته اند تا جایی که بسیاری از بافت های تاریخی به طور کامل از بین رفته اند.صد هاآثار تاریخی پس از شناسایی به علت حفاظت نشدن مورد تهدید جدی قرار گرفته اند این درحالی است که حفاظت از آثار تاریخی بایستی در درجه اول اهمیت قرار گیرد.مطمئنا بسیاری از مردم می دانندآثار باقیمانده از گذشتگان حاصل تجربه گذشتگان بوده، و از این نظر برای آنها هم ارزشمند است، همین آثار زمینه‌های عبرت برای آنها فراهم میآورد. باید سعی کرداز این آثار به نحوی نگهداری و مراقبت شود.میراث فرهنگی در واقع، آیینه جان، اندیشه و معنویت خود مردم است لذا نباید آئینه جان آنها در  معرض بی توجهی و نابودی قرار ‌گیرد.  آگاه‌سازی مردم به میراث‌های ارزشمند و برنامه‌ریزی‌های دقیق فرهنگی، جهت نگهداری  وپاسداری از میراث فرهنگی چه ملی و چه جهانی با مساعدن و همراهی  نهادهای مردمی امکان پذیر است برای نگهداری ازآنها باید تلاش نمود چرا که فردا ملتها برای گفتگو و هم‌اندیشی بیشتر نیازمند شناخت یکدیگر و از این رو تنها میراث فرهنگی و یادمانهای تاریخی هستند  که مهمترین ابزارمحک اندیشه های ملتها و ملیتها در بازارفرهنگ جهانی هستند

 

انتظارات امام حسن مجتبی (ع) از شیعیان


۱. خدا محوری
از مهمترین انتظاراتی که تمام انبیأ و اولیأ از بندگان خدا، داشته‏اند و دارند این است که مردم در کارها و رفتارها خدا محور باشند و رضایت الهی و خداوندی را در تمام امور محور و اساس قرار دهند.

امام حسن مجتبی علیه‏السلام نیز که خود خدا محور و سراپا اخلاص بود، از امت اسلامی و شیعیان خویش توقّع و انتظار دارد که رضایت الهی را محور فعّالیت خویش قرار دهند. این توقّع را گاه با بیان زیان مردم محوری و خارج شدن از محور رضایت الهی ابراز می‏دارد، آنجا که فرمود:«مَنْ طَلَبَ رِضَی اللّهِ بِسَخَطِ النّاسِ کَفاهُ اللّهُ اُمُورَ النّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَی النّاسِ بِسَخَطِ اللّهِ وَکَلَهُ اللّهُ اِلَی النّاسِ؛ هر کس رضایت خدا را بخواهد هر چند با خشم مردم همراه شود؛ خداوند او را از امور مردم کفایت می‏کند و هر کس که با به خشم آوردن خداوند دنبال رضایت مردم باشد، خدا او را به مردم وا می‏گذارد.»

و گاه فوائد خدا محوری و در نظر گرفتن رضایت الهی را به زبان می‏آورد و می‏فرماید: «اَنَا الضّامِنُ لِمَنْ لَمْ یهْجُسْ فی قَلْبِهِ اِلاّ الرِّضا اَنْ یدْعُوَ اللّهَ فَیسْتَجابُ لَهُ؛من ضمانت می‏کنم برای کسی که در قلب او چیزی نگذرد جز رضا[ی خداوندی]، که خداوند دعای او را مستجاب فرماید.»

راوی از حضرت امام حسن علیه‏السلام این مهمّ را چنین نقل می‏کند: امام حسن علیه‏السلام روز عید فطر بر گروهی از مردم گذر کرد که مشغول بازی و خنده بودند، بالای سر آنها ایستاد و فرمود: «اِنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ فَیسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ اِلی مَرْضاتِهِ فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفازُوا وَ قَصَّر آخَرُونَ فَخابُوا؛ به راستی، خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه برای خلق خود قرار داده است تا به وسیله طاعت او برای جلب رضایت خداوند بر یکدیگر سبقت گیرند. مردمی سبقت گرفتند و کامیاب گشتند و دیگران کوتاهی کردند و ناکام ماندند.»

رسیدن به رضایت الهی آرزوی تمام انبیأ بوده است. لذا در روایت آمده است که «موسی علیه‏السلام عرض کرد: خدایا! مرا به عملی راهنمایی کن که با انجام آن به رضایت تو دست یابم. خداوند وحی کرد که‏ای فرزند عمران! رضایت من در سختی و گرفتاری تو است که طاقت آن را نداری. موسی به سجده افتاد و مشغول گریه شد...، سرانجام وحی شد که‌ای موسی! رضایت من در رضایت تو به قضا و تقدیرات من است.»

۲. فراگیری دانش
علم و دانش کلید خیرات و دستیابی به سعادت است. بدون دانش نه راه سعادت معلوم است و نه حرکت ممکن؛ به همین جهت از مهم‏ترین مأموریتهای انبیا در طول تاریخ، تعلیم کتاب و آموزش مسائل دینی و تربیتی بوده است. از مهمترین توقّعات امامان معصوم علیهم‏السلام از شیعیان این است که اهل دانش و فراگیری حکمت باشند.

امام حسن مجتبی علیه‏السلام فرمودند: «عَلِّمِ النّاسَ عِلْمَکَ وَ تَعَلَّمْ عِلْمَ غَیرِکَ؛دانش خود را به مردم بیاموز و دانش دیگران را یادگیر.»

خداوند تمام امکانات فراگیری دانش را در اختیار ما قرار داده است. لذا لازم است که از چشم و گوش و فرصتها بیشترین استفاده را ببریم و با فراگیری دانش، شک و شبهه را از دل و درون خویش بیرون برانیم.

امام حسن علیه‏السلام فرمود: «اِنَّ اَبْصَرَ الاَْبْصارِ ما نَفَذَ فِی الْخَیرِ مَذْهَبُهُ وَ اَسْمَعَ الاَْسْماعِ ما وَعَی التَّذْکیرَ وَ انْتَفَعَ بِهِ وَ اسْلَمَ الْقُلُوبِ ما طَهُرَ مِنَ الشُّبَهاتِ؛ به راستی، بیناترین دیده‏ها آن است که در خیر نفوذ نماید، و شنواترین گوشها آن است که تذکّرات [دیگران] را بشنود و از آن بهره‏مند شود و سالم‏ترین دلها آن است که از شک و شبهه پاک باشد.»

۳. اندیشیدن و تفکّر
علم و دانش آنگاه نتیجه‏بخش و ثمرده خواهد بود که با تفکّر و تدبّر همراه باشد. خواندن و فراگیری قرآن نیز آنگاه مفید و مثمر خواهد بود که با تدبّر و تفکّر همراه شود. از مهم‏ترین انتظاراتی که امامان ما از شیعیان خویش داشته و دارند، این است که اهل اندیشه و تفکر باشند. آنان این توقّع را با بیانهای مختلف ابراز نموده‏ اند.

امام مجتبی علیه‏السلام می‏فرماید: «اُوصیکُمْ بِتَقْوَی اللّه و اِدامَةِ التَّفَکُّرِ، فَاِنَّ التَّفَکُّرَ اَبُو کُلِّ خَیرٍ وَ اُمُّهُ؛ شما [شیعیانم] را به پروا پیشگی و اندیشیدن دائم سفارش می‏کنم؛ زیرا تفکّر پدر و مادر [و ریشه و اساس] تمامی خوبیها است.»

در جای دیگر فرمود: «عَلَیکُم بِالْفِکْرِ فَاِنَّهُ مَفاتیحُ اَبْوابِ الْحِکْمَةِ؛بر شما [شیعیان] لازم است که اندیشه کنید؛ زیرا فکر کلیدهای درهای حکمت است.»

راستی اگر امّت اسلامی بیشتر اندیشه و تفکّر می‏کردند و به آن عمل می‏نمودند، این همه عقب ماندگی و مشکلات نداشتند و این همه محل تاخت و تاز استعمارگران و ابرقدرتها قرار نمی‏گرفتند.
گاه دل مولا امام حسن علیه‏السلام بدرد آمده و با زبان گلایه اظهار می‏دارد: «عَجِبْتُ لِمَنْ یتَفَکَّرُ فی مَأْکُولِهِ کیفَ لا یتَفَکَّرُ فی مَعْقُولِهِ فَیجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یؤذیهِ وَ یودِعُ صَدْرَهُ ما یرْدیهِ؛ در شگفتم از کسی که در [چگونگی استفاده از] خوراکیهای خود اندیشه می‏کند ولی درباره معقولات خویش اندیشه نمی‏کند. پس از آنچه معده‏اش را اذیت می‏نماید دوری می‏کند، در حالی که سینه [و روح] خود را از پست‏ترین چیز پر می‏کند.»

راستی در کدام مکتب و مذهب جز اسلام و تشیع پیدا می‏کنید که این همه بر علم و دانش، تدبّر و تفکر، اندیشه و تعقل سفارش و تاکید نموده باشند.

۴. تلاش و کوشش
فکر و اندیشه، و یا تامّل و تدبّر، آن گاه ارزش حقیقی و عینی خویش را نشان می‏دهد که منجر به عمل و تلاش و سعی و کوشش شود، وگرنه تفکری که منهای عمل باشد، ارزش واقعی نخواهد داشت. در واقع فکری مطلوب و کارساز است که به عمل و تلاش بینجامد.

یکی از انتظارات امام حسن علیه‏السلام این است که بندگان الهی در کنار علم و اندیشه، اهل تلاش و عمل باشند. آن حضرت فرمود: «اِتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ وَ جِدُّوا فی الطَّلَبِ وَ تِجاهِ الْهَرَبِ وَ بادِرُوا الْعَمَلَ قَبْلَ مُقَطِّعاتِ النَّقِماتِ وَ هادِمِ الَّذّاتِ، فَاِنَّ الدُّنْیا لا یدُومُ نَعیمُها وَلا تُؤمَنُ فجیعُها وَلا تَتَوَقّی مَساویها، غُرُورٌ حائِلٌ وَ سِنادٌ مائِلٌ؛ ای بندگان خدا! پرواپیشه باشید و برای رسیدن به خواسته‏ها تلاش کنید و از کارهای ناروا بگریزید و قبل از آنکه ناگواریها به شما روی آورند و نابود کننده لذات [یعنی مرگ] فرا رسد، به کار[های نیک[ مبادرت ورزید، پس براستی نعمتهای دنیا دوام ندارند و [کسی از] خطرات و بدیهای آن در امان نیست.[دنیا[ فریبکار زودگذر و تکیه گاهی سست و بی‏اساس است.»

نکته دیگری را که حضرت مجتبی علیه‏السلام علاوه بر اصل تلاش و عمل گوشزد می‏کند و انتظار دارد که به آن توجّه شود، این است که انسان هم باید برای دنیا کار و تلاش کند و هم برای آخرت. کلام نغز و دلنشین امام حسن علیه‏السلام در این باره چنین است: «وَ اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَاَنَّکَ تَعیشُ اَبَدا وَ اعْمَلْ لآخِرَتِکَ کَاَنَّکَ تَمُوتُ غَدا؛برای دنیایت چنان کار کن که گویا برای همیشه [در این دنیا] خواهی بود. و برای آخرتت [نیز چنان] سعی و تلاش کن که گویا فردا از دنیا خواهی رفت.»

طالب علمی به عالمی گفت: نیمه شبها و قبل از سحرها بیدار می‏شوم، درس بخوانم بهتر است و یا نماز شب؟ عالم در جواب او گفت: کاری کن که هم درس بخوانی و هم نماز شب. نه درس فدای نماز شب و عبادت شود، و نه عبادت فدای درس و منبر، نه کار بخاطر عبادات مستحبی و... کنار گذاشته شود، و نه عبادات واجب و مقداری مستحبّ بخاطر کار یا اضافه‏کاری به تأخیر افتاده و یا از دست برود.

۵. صبر و بردباری
از یک سو دنیا جای حوادث و مصائب است و از طرف دیگر، انجام عبادات و کنترل شهوات نیاز به قدرت و نیرو دارد، آنچه انسان را در مقابل حوادث و مصائب نیرومند و مقاوم می‏سازد، صبر و بردباری است و آنچه انسان را بر انجام عبادات نیرو و توان می‏بخشد، استقامت و پایداری است. و آنچه انسان را بر شهوات غالب و پیروز می‏سازد، صبر و پایداری است. از انتظارات مهمّ امام حسن مجتبی علیه‏السلام این است که شیعیان و پیروان او در تمام مراحل زندگی صابر و بردبار باشند، حضرتش در این زمینه دلسوزانه می‏فرماید: «جَرَّبْنا وَ جَرَّبَ الْمُجَرِّبُونَ فَلَمْ نَرَ شَیئا اَنْفَعُ وِجْدانا وَ لا اَضَرُّ فِقْدانا مِنَ الصَّبْرِ تُداوی بِهِ الاُْمُورُ؛تجربه ما و دیگران نشان می‏دهد که چیزی نافع‏تر از داشتن صبر، و زیانبارتر از فقدان بردباری دیده نشده است، صبری که بوسیله آن تمام [دردها و [امور درمان می‏شود.» راستی که باید گفت:
صد هزاران کیمیا حق آفرید کیمیایی همچو صبر، آدم ندید
امام مجتبی علیه‏السلام در کلام دیگری فرمود: «اَلْخَیرُ الَّذی لا شَرَّ فیهِ اَلشُّکْرُ مَعَ النِّعْمَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النّازِلَةِ؛ خیری که شرّ ندارد، شکر در حال نعمت و بردباری در مقابل ناگواری است.»
کلید صبر کسی را باشد اندر دست هر آینه درِِ گنج مراد بگشاید
به شام تیره محنت بساز و صبر نما که عاقبت سحر از پرده روی بنماید

۶. دقّت در دوستیابی
رفیق و دوست عمیق‏ترین تأثیر را بر زندگی و رفتار انسان دارد، تا آنجا که گفته شده: «اَلْمَرْءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ؛ انسان بر آیین رفیقش است.» به این علّت در قرآن و روایات، سخت بر آیین دوست‏یابی تاکید و سفارش شده است. امام حسن مجتبی علیه‏السلام نیز از نزدیکترین افراد خانواده تا شیعیان انتظار دارد که در انتخاب دوست و رفیق دقّت بخرج دهند و مراقب باشند که در دام دوستان ناباب گرفتار نشوند.

در سفارشی به یکی از فرزندان خویش فرمود: «یا بُنَی لا تُواخِ اَحَدا حَتّی تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ، فَاِذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخُبْرَةَ وَ رَضیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلی اِقالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُواساةِ فِی الْعُسْرَةِ؛ پسرم! با هیچ کس برادری [و دوستی] مکن مگر آنکه [اوّل] بدانی کجا رفت و آمد دارد و از چه خانواده‏ای می‏باشد، هر گاه به این مسئله پی بردی و معاشرت و دوستی او را [طبق معیارها] پسندیدی، پس با او برادری [و دوستی] کن، در گذشتن از لغزشها و همدردی در سختی.»

حضرت در این باره فقط به سفارش اکتفا نکرده، بلکه گاه به معرّفی الگوهای عینی، و دوستانی که خود بر اساس معیارهای مطلوب انتخاب نموده می‏پردازد، و درباره یکی از دوستان خود چنین می‏فرماید: «او از دیدگاه من از همه مردم بزرگتر بود و اساس بزرگی او به دیده من، کوچکی دنیا در دیده او بود، از سلطه جهالت برون بود. دست دراز نمی‏کرد مگر نزد کسی که مورد اعتماد بود و سُودی در آن وجود داشت، نه شکایتی داشت و نه خشمگین و ناخشنود بود، بیشتر روزگارش را خاموش بود، پس هنگامی که سخن می‏گفت بر گویندگان و زبان آوران غلبه می‏یافت. مردی افتاده بود و مردم ناتوانش می‏انگاشتند؛ اما همین که زمان تلاش و جدّیت فرا می‏رسید، شیر بیشه را می‏ماند!.»

حضرت در ادامه بیان اوصاف دوست خوبش می‏فرماید: «کانَ اِذا جامَعَ الْعُلَمأ عَلی اَنْ یسْتَمِعَ اَحْرَصَ مِنْهُ عَلی اَنْ یقُولَ، کانَ اِذا غُلِبَ عَلی الْکَلامِ لَمْ یغْلَبْ عَلَی السُّکُوتِ، کانَ لا یقُولُ ما لا یفْعَلُ وَ یفْعَلُ ما لا یقُولُ، کانَ اِذا عُرِضَ لَهُ اَمْرانِ لا یدْری اَیهُما اَقْرَبُ اِلی رَبِّه نَظَرَ اَقْرَبَهُما مِنْ هَواهُ فَخالَفَهُ، کانَ لا یلُومُ اَحَدا عَلی ما قَدْ یقَعُ الْعُذْرُ فی مِثْلِهِ؛چون با دانشمندان جمع می‏شد به شنیدن بیشتر شیفته بود تا به گفتن. اگر در سخن مغلوب می‏شد، در خاموشی مغلوب نمی‏گشت. آنچه را انجام نمی‏داد نمی‏گفت، ولی کارهایی‏ انجام می‏داد که آن را به زبان نمی‏آورد. اگر در مقابل دو کار قرار می‏گرفت که نمی‏دانست کدامیک از آن دو خدا پسندانه‏تر است، آن را انجام نمی‏داد که نفسش می‏پسندید، هیچ کس را به کاری که زمینه عذر در آن بود سرزنش نمی‏کرد.»

نظر دانشمندان جهان در مورد ریاضیات:

اگربه شماگفتندفلانی ریاضیات را دوست ندارد ،باوورنکنید،ریاضی رانمیتوان دوست نداشت، زیرا:هم دربیرون و هم دردرون ماست .بلکه تنها می توان آن رایاد نگرفت. "ک .که .ویتسن " اگرازذهنتان به اندازه کافی استفاده نکنیدتنبل می شود. "پرمودبتر-وی جی بترا " تقدیراین است که ریاضیات تاابد بماند. "گورت گودل " ریاضی دان کسی است که درنظرش به روشنی دودوتاچهارتا باشد . "لردکلوین " تمام شان وعظمت انسان درفکراست. "پاسکال" چگونه می توان این امرراتوضیح دادکه ریاضیدانانی که بسیار ازیکدیگر دورند وهیچ تماسی باهم ندارند مستقل ازیکدیگر حقایق واحدرا کشف می کنند.؟ "رینی " عمیق ترین تجسمات ریاضی راباید بتوان با خواص اعداد صحیح بیان کرد. "لئوپولدکرونکر" دانش کلی مانند خلیجی است که من و همکارانم فقط چند دانه ای ریگ جالب ازاین پهنای وسیع برداشتهایم. "نیوتن " هرگز قبل از فکرکردن حرف نزن. "فیثاغورث " علم نعمت بزرگی است که درزندگی تاج افتخار وپس ازمرگ یادگاری درخشان است . "حضرت علی (ع)" ریاضیات نا زیبا درجهان ماندنی نیست. "جی.اچ.هاردی" زندگی تنها به این درد می خوردکه انسان به دو کار مشغول شود.اول ریاضیاتبخواند،دوم ریاضیات تدریس کند. "پواسون" هندسه بهترین وساده ترین منطق ها ومناسب ترین راه پایدار ساختن اندیشه است . "دیدرو " خداوند به طوردائم به کارهندسه مشغول است . "ژاک ژاکوبی " اعداد برجهان حکومت می کنند. "فیثاغورث" هنگامی که مرگ سراغ طالب علم می آید ،چنانچه درحال تحصیل علم مرده باشد ،شهید ازدنیارفته است. "رسول اکرم (ص) " ستایشگر آن معلمی هستم که چگونه اندیشیدن رابه من آموخت نه اندیشه را. "دکتر علی شریعتی " به نظر می رسدکه معمار بزرگ جهان ریاضیدان است . "جینرجنیز " می گویند سردرخانه ی افلاطون نوشته بود دند :"هرکسی هندسه نداند ،وارد نشود." استادان ما میگفتند:ممارست درعلم هندسه برای اندیشیدن به مثابه صابون برای جامه است که از آن ناپاکی ها وآلودگی هارامی زدایدوآنراازهرگونه پلیدی پاک می کند. "مقدمه ی ابن خلدون " هرریاضیدان وقتی کامل است که تااندازه ای هم شاعر باشد،دراینصورتارشمیدوس یا هومر ریاضیدان ،یکی ازکامل ترین ریاضیدانانی هسندکه تاکنون وجود داشته اند. "ویراشتراس"

تفکر و اندیشه

تفکر و اندیشه

از یک اندیشه که آید از درون             صدجهان گردد به یک دم سرنگون(مولوی)

*خداوندآیات خود را برای شما روشن می گرداند،باشدکه در کار دنیا و آخرت بیندیشید.«بقره/219»

* فکر چراغ مغز است.«حضرت محمد(ص)»

* هر سکوتی که خالی از اندیشه بود خطاست.«حضرت محمد(ص)»

* هیچ دانستنی چون اندیشیدن نیست.«حضرت علی(ع)»

* اندیشیدن پدر و مادر همه ی خوبی هاست.«امام حسن(ع)»

* زندگی انسان،یعنی اندیشه های روزانه ی او."امرسون"

* فکر خوب را آنقدر بالا ببر،تا همه چیز را خوب ببینی."دکارت"

*هرگز قبل از فکر کردن،حرف نزن و کاری انجام مده."فیثاغورث"

* فکر کردن،سخت ترین کار بشر است."انیشتین"

* اندیشیدن آسان است ولی عمل کردن به آن کار بسیار دشواری است."گوته"

* قوه ی بیان را برای آن به انسان داده اند که فکر خود را پنهان کند."مالا گریدا"

* اعمال ما هنگامی خداپسندانه است که از تفکر سرچشمه گرفته باشد."ملا صدرا"

* بزرگ ترین خطری که کیفیت زندگی ما را نابود می کند،افکار و باور های مخرب است"آنتونی رابینز"       

  اول اندیشه،وانگهی گفتار.